مهاجم موتورسوار، کارد را بیرون کشید و در حالی که خون از سینه طلبه
جوان فواره می زد از محل گریخت.
این طلبه که هنوز مات و مبهوت بود، به زحمت از خودرو پیاده شد که در این هنگام موتورسوار عبوری به یاری وی شتافت.
علت فوت محمد تولایی طلبه مشهدی
محمد تولایی جوان مشهدی از دنیا فقط یک پیکان داشته و با وجود داشتن
سه فرزند کوچک مستاجر نیز بوده است.
مرحوم تولایی از ناحیه سینه مورد اصابت چاقوی اراذل قرار گرفته و مجروح شده
و به کما می رود ، اما تلاش پزشکان
افاقه ای نکرده و او به شهادت می رسد.
علت فوت این طلبه ی جوان مشهدی ، شدت جراحت وارده بر اثر اصابت چاقو بوده است.
هدایت شده از بیداری ملت
🔴اربعینی ها اولین سپاهیان عصر ظهور
از آنجا که سپاه حضرت حجت(عج) فراملیتی خواهد بود،باید افراد آن اعم از عرب و عجم و ترک و لاتین و...بطور طبیعی یکدیگر را درک کنند و با هم احساس غریبی نکنند
اینها شرائط طبیعی و قهری شکلگیری سپاه حضرت حجت (عج) باشند که با تحقق آنها فقط باید منتظر ظهور فرمانده بود.
#اربعین_رمز_ظهور
+مصطفای من+
@bidariymelat
اعمال مستحب چهلمین روز از
چله ی شهدا ی امام حسینی🌷
ازطرف
شهید ی که شرمنده ی امام حسین«ع» نشد
شهید محمد برمال🌷
تقدیم می کنیم به ساحت مقدس
خانم حضرت زینب سلام الله علیها
محمد برمال هشتم شهریورماه سال 1343 در خانوادهای معتقد به اسلام و انقلاب در روستای بدربک شهرستان پلدختر دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در روستای زادگاهش و تحصیلات راهنمایی را در حالی در شهر پلدختر گذراند که مردم انقلابی شهر و دیارش برای اعلام خشم خود نسبت به رژیم شاهنشاهی به پا خاسته بودند و محمد نیز در جمع تظاهرکنندگان حاضر می شد.
وی فردی بسیار متواضع و دارای اخلاق حسنه بود و قبل از این که در جبهه حق علیه باطل حضور یابد، در پایگاه مقاومت شهید مومنی پلدختر بود و فعالیت های چشم گیری در پایگاه داشت و در همه مراسمات اجتماعی، سیاسی، مذهبی فعالانه حاضر میشد.
محمد عاشق امام خمینی(ره) بود و همواره گوش به فرمان ایشان. پساز اخذ دیپلم در کنکور سراسری شرکت و وارد مرکز تربیت معلم دانشگاه تهران شد، اما محمد عاشق و شیفته شهادت بود؛ بنابراین سنگر دانش را رها کرد و به سنگر جنگ و جهاد پیوست و در عملیات «والفجر مقدماتی» که در بهمن ماه 1361 با هدف آزادسازی بخش دیگری از مناطق اشغالی میهن اسلامی صورت گرفت شرکت کرد و در این عملیات به دلیل سن کمی که داشت به عنوان کمک آر.پی.جی زن با دشمن پیکار کرد.
محمد در عملیات های متعددی شرکت کرد و یکیاز فرماندهان گردان شهدا شد. او زبان عربی را به خوبی آموخته بود و در عملیات «بیت المقدس 2» از طریق یکی از اسرای عراقی اطلاعات خوبی درباره دشمن به دست آورد و در اختیار فرماندهان خود قرار داد.
سرانجام وی همان گونه که آرزو کرده بود سر از تنش جدا شود تا شرمنده امام حسین(ع) نشود، با اصابت گلوله به گردنش سر از بدنش جدا شد و پس از 18 ماه حضور فعالانه در جبهه های حق علیه باطل، در تاریخ 27 خردادماه سال 67 در منطقه «ماووت»، به آرزوی دیرینه خود یعنی مقام والای شهادت نائل آمد.
نگاهی به وصیت نامه شهید محمد برمال
در وصیت نامه شهید محمد برمال آمده است: «هر روز که از انقلاب ما می گذرد، ابرقدرت های جهان خوار برای ما توطئه ای جدید می آفرینند و هر روز که می گذرد، فشارهای خود را زیادتر می کنند تا شاید بتوانند به هر نحوی که شده است انقلاب ما را از مسیر اصلی خود منحرف و به هر نحوی که شده ما را به زیر بار خود بکشانند.
اما شما ملت سرافراز و مقاوم ایران زمین! بایستی همانند کوه استوار باشید و با اراده قوی و ایمان به یزدان، مثل سنگ مقاومت کنید و لبهه ای تیز انبری را که ابر قدرت ها با آن به انقلاب فشار می آورند، خرد نمایید.
پدر و مادر عزیزم! من در زندگی کوتاه خود هیچ وقت فرصت خدمت و جبران خدمات شما را پیدا نکردم. پدر من! چه قدر رنج کشیدی، ولی خون من که از خون اصحاب حسین و هزاران شهید که بهتر نیست. پدر و مادر! از این که نتوانستم جبران زحمات شما را بنمایم [شرمنده ام] و پدر عزیزم! دوست داشتم در آخرین لحظات زندگی در حین جان دادن بر بالینم بودی و مرا می دیدی و دوست داشتم در لحظاتی که در خون خود غلطیده ام بر بالای سرم بودی و سر مرا در بغل می گرفتی و شهادتین را برای فرزندت می خواندی و به یاد امام حسین (ع) و علی اصغر و علی اکبر گریه و به یاد آنان سوگواری می کردی».