#انتخابات
#جمعه_انتقام
#حاج_قاسم_سلیمانی
جمعه کشتند #حاج_قاسم را
جمعهی #انتقام آمده است
شاعر: #علی_ساعدی
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#چله_سی_ام
#چهل_روز_با_هشت_شهید (شهدای با بصیرت)
✅ به فضل الهی هر 5 روز سر سفره یک شهید هستیم
✅ قرائت زیارت عاشورا از طرف شهید آنروز هدیه به امام حسین علیه السلام
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#چله_سی_ام #چهل_روز_با_هشت_شهید (شهدای با بصیرت) ✅ به فضل الهی هر 5 روز سر سفره یک شهید هستیم
سی و مین روز از چله 🌟 💫 سی ام 🌟💫
مهمان سفره شهید 🌷 علی قدوسی 🌷 هستیم.
رهبر معظم انقلاب با انتقاد از فراموش شدن چهره شهید قدوسی در میان جامعه، می فرمایند: «نگذارید چهره شهید گرانقدری مثل شهید قدوسی در زیر غبار فراموشی ها پنهان بماند. متاسفانه من میبینم که از شهید قدوسی یاد زیادی نمی شود.البته عکس و نام ایشان هست ولی آن مقدار که لازم است حضور ایشان تامین بشود من نیافتم.»(منبع: یادنامه شهید آیت الله قدوسی)
در جایی دیگر رهبر معظم انقلاب درباره شخصیت بزرگ شهید قدوسی، میفرمایند: یکی از خصوصیات شهید قدوسی، صداقت و صفای این مرد بود که هیچ کلکی در کار ایشان نبود. مردی بود صادق و نسبت به آنچه احساس وظیفه می کرد بشدت پیگیر و فعال بود. یک روحانی باصفای خالص بود که من گمان می کنم مهمترین خصوصیتی از ایشان که شهید بهشتی را هم به ایشان علاقه مند کرده بود به دلیل همین صفا و صمیمیت بود. خصوصیت دوم، پرکاری و پشتکار شهید قدوسی بود. او اولا از کار خسته نمی شد و ثانیا این طور نبود که یک کار را نیمه تمام رها کند و به سراغ کار دیگری برود.
توجه ویژه به بیتالمال
آقاي قدوسي رأفت و مهرباني خاصي داشت. به قدري از نظر تقوا و تعهد بالا بود که چاي دادستاني را نميخورد و تا 11 شب در دادستاني کار و با افراد مختلف ملاقات ميکرد و دستورات گوناگون ميداد. آقاي قدوسي فردي بود که بسيار احتياط ميکرد و ميگفت اگر اموالي مصادره ميشود، بايد عيناً تحويل انبارداري شود. انباردار دادستاني آقاي شجاع بود. ايشان به حاجآقا شجاع اعتماد عجيبي داشت، لذا وقتي اموال ميآمد کسي حق نداشت حتي به آنها نگاه کند؛ به خصوص اگر جواهرات ميآمد، ايشان حتماً بايد ميديد و صورت جلسه و تحويل حاج آقا شجاع ميشد.
ايشان درمورد حفظ بيت المال خيلي دقت داشت. اگر کسي به هر دليلي اموالش مصادره شده بود و ميخواست با ايشان ملاقات کند، ميتوانست. اگر ايشان به اين ميرسيد که اين مصادره اشکالي داشته است، با نظر امام عمل ميکرد و خيلي دقت داشت.
خدا میداند حتی برای نوشیدن یک چای که ارزش آن شاید یک ریال بود به شهید قدوسی اصرار میکردم که «زبانتان از شدت خشکی در دهانتان به صدا درآمده است» اما خیلی احتیاط داشتند. اصرار میکردیم که تا شب میمانید چیزی بخورید. ایشان حتی از غذاهای کارکنان هم نمیخوردند. پلوماش هم که غذای سربازان بود، نمیخوردند. میگفتند میروم خانه. با اینکه ابلاغ امام خمینی (ره) را داشتند و مبسوط الید بود اما در دادستانی چیزی نمیخوردند.
پسر شهید قدوسی که در مجموعه دانشجویان همراه شهید چمران بود و قد بلندی هم داشت، میخواست جبهه برود به همین خاطر لباس پاسداری خواست. پاچه شلوارش برایش کوتاه بود. به پدرش موضوع را گفت اما شهید قدوسی گفتند برو ببین بقیه چکار میکنند تو هم همان کار را بکن. برو یه تیکه پارچه به آن اضافه کن. واقعاً اینجوری نبود که چون دادستان است کار خاصی انجام دهد. خیلی بیاعتنا گفت ببین بقیه پاسدارها چه میکنند تو هم همان کار را انجام بده. پسر شهید قدوسی در نهایت هم در سوسنگرد به شهادت رسید.