حسن اخلاق و نيكي كردار و تهذيب نفس در او موجب محبوبيت بيش از حد وي در محيط خانواده و اقوام شده بود، متواضع و محبوب و خويشتن دار بود. با استعداد سرشار دروني و خدادي كه در وجود خود داشت به سهولت و آساني در مراحل مختلف تحصيلي خود موفق و در بين
دانش آموزان و همكلاسي هاي خود الگو و نمونه بود، شهيده سيده زهرا رحيمي از هوش و ذوق فوق العاده اي برخوردار بود و از ان بهره مي جست، در كسب معرفت ومطالعه در مفاهيم اسلامي و الهي پيشقدم، و پويا بود. وجود او در منزل با صبر و بردباري كه داشت و اخلاص و
ايماني كه در او همواره نمايان بود وسيلة آرامش و تسكين و دلجويي ديگران بود.
با ديد وسيع و گوياي خود مسائل را نگريسه و موشكافي مي كرد، در تشخيص راه حق بسيار موفق بود و به خوبي دنياي اطراف خويش را تحليل مي كرد و به راستي او كاملا متعلم به تعليمات اسلامي و متخلق به اخلاق قرآني بود خانواده، خويشان و همكلاسي هايش از بودن با او
لذت مي بردند، خلاصه در همه جا كانون محبت بود، رشد فكري و معنوي وي را مي¬توان به خوبي از روي يادداشت ها مقالات و خاطرات او مشاهده نمود، او در مقام عبادت و پرهيزكاري به خوبي دوران زندگي كوتاه خود را سپري نمود و عاقبت همان گونه كه خود از خداي خويش خواسته بود،
👇👇
شهيد سيده زهرا رحيمي در يكي از خاطرات خود اين چنين مي نويسد: روز پنجشنبه 18 ارديبهشت طبق روال هميشه بر سر مزار پدر رفتم و ديدار تازه كردم، البته دلم مي خواست كه مدت زيادي آنجا بمانم و يا بهتر بگويم دوست دارم منزلگاهم براي هميشه هر چه زودتر به آنجا نزد قبر مطهر پدرم انتقال يابد، آن وقت است كه ميدانم لطف و عنايت پروردگار شامل حالم شده است...«يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربك راضيه مرضيه فادخلي في عبادي و ادخلي
نوشته های شهيد زهرا رحيمي
بسم الله الرحمن الرحيم
(مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا)
كمتر كسي در اين استان يافت مي شود كه حديث زندگي سراسر مبارزه و مجاهدت در راه خداي سادات عظيم الشأن رحيمي، بويژه دو روحاني عاليقدر و بزرگوار حجج اسلام شهيد حاج سيد فخرالدين رحيمي و شهيد حاج سيد نورالدين رحيمي بري و فاقد شناخت و آگاهي باشد،
ايشان چونان دو ستاره درخشان بر آسمان ايمان و تقوا و جهاد در راه خدا مي¬درخشند، دو شهيدي كه از ذخاير گرانقدر معنوي و حماسي مردم شهيدپرور لرستان محسوب شده و همواره بر قلب هاي مؤمنين يادشان و ذكرشان، از شجاعت ها، شهامت ها، رشادت ها، مجاهدت ها،
اخلاص، ايمان و از خودگذشتگي و ايثار و از همه مهمتر شهادتشان زنده و جاويد خواهد ماند، نسل هاي آينده انقلاب، آينده هاي دور و دورتر از داشتن چنين سرداران رشيدي بر خود خواهند باليد و زندگي سراسر مبارزه شان را سرمشق زندگي قرار خواهند داد، مردان بزرگي كه با
الهام از اجداد طاهرين خود ائمه هداء(ع) با تحمل رنج ها، مشقت ها، حقانيت حق را با قداست والاي خويش بر صفحات تاريخ با قلم خون و شهادت تصوير نمودند.
(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ) «آنان با هجرت و جهاد خويش و با جان و مال خويش مصداق آيه (فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيوةَ الدُّنْيَا بِالآخِرَةِ وَمَن يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيُقْتَلْ أَو يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا).
سیده زهرا روح بزرگی داشت و فراتر از سنش رفتار می کرد. و عاشق شهادت بود.
: خواهرم یک هفته قبل از شهادتش با اضطراب پیش من آمد و گفت : "نگرانم. دلیلش را که جویا شدم پاسخ داد.در خواب دیدم به من گفتند بیا کلنگ بیمارستانی را بزن که به اسم تو بوده. این رویا خیلی نگرانم کرده. " حدودا یک هفته بعد شهید شد.
لازم به ذکر است: سیده زهرا رحیمی در سن 17 سالگی در دبیرستانی در نزدیکی استانداری بر اثر بمباران هوایی به شهادت رسیدند.
🌺 صلوات فاطمی امروزمان را
به #نیابت از
همه شهدای صدر اسلام تاکنون
به ویژه
بانوی شهید
❣سیده زهرا رحیمی❣
هدیه می کنیم محضر نورانی
☀️ صدیقه طاهره ، حضرت زهرا سلام الله علیها☀️
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي الصِّدِّيقَةِ
فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ
حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ
وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ
الَّتِي اِنْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَي نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
اَللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا
وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا
وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلاَدِهَا
اَللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدَي
وَ حَلِيلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ
وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإَِ الأَْعْلَي
فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ عَلَي أُمِّهَا
صَلاَةً تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَ اَبيها مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ
وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِهَا
وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلاَمِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راهی ساده برای شهید شدن
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
راهی ساده برای شهید شدن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌💐👌
#حجاب_فاطمی
#مادرانه
نابرده رنج گنج به ما داده فاطمه س
هدایت شده از کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات
شهید دیالمه :
انقلاب هر زمان یک موج میزند و یک مشت زباله را بیرون میریزد .....
@mobahesegroup
خانم فرماندار مشهورترین لقب شهید «نازقلچی»
شهید «مرجان نازقلچی» متولد ۱۳۵۳ بود که دارای دو مدرک تحصیلی لیسانس در رشتههای علوم تربیتی و حقوق قضایی بود؛ بانویی که به فرهنگ ترکمن حساس بود و در همه مراسمها با لباس سنتی خود حاضر میشد.
فعالیت های این بانوی شهید، تنها متعلق به یک زمان و مکان نبوده و این نشان از چند بعدی بودن شهیده «مرجان نازقلچی» دارد. سومین فرماندار زن کشور و اولین فرماندار زن استان گلستان، مشهورترین لقب این بانوی شهیده است، مسئولیتی که در 31 فرودین سال 1393 توسط حسن صادقلو استاندار گلستان به و ی اعطا شد و نزدیک به 17 ماه (تا روز شهادت) به عنوان فرماندار بندرترکمن به نظام جمهوری اسلامی ایران خدمت کرد؛ اما فعالیت های اجرایی وی به این سمت ختم نمی شود.
نازقلچی در سال ۱۳۸۱به عنوان کارشناس امور بانوان فرمانداری شهرستان ترکمن وارد وزارت کشور شد و از سال ۸۳ تا ۸۵ بخشدار مرکزی این شهرستان شد و مسئول روابط عمومي و سايت خبري فرمانداري تركمن طي سالهاي 87-1386 و مسئول اطلاعات اقتصاد خانوار و یارانه نیز بود.
همكاري در قالب كميسيون فرهنگي تبليغات اسلامي– كميسيون همكاري با دولت بسيج، نائب رئیس شورای راهبردی بانوان بسیج خواهران شهرستان ترکمن و بسیجی فعال نیز از دیگر فعالیت های شهیده «نازقلچی» است،
معینه حج احناف استان گلستان
فعالیت های مذهبی شهیده «مرجان نازقلچی» هم مانند فعالیت های رسمی اش، پر رنگ و درخشان بود و نقطه عطف آن قبولي در آزمون بعثه مقام معظم رهبري در سال 1388 به عنوان معينه (دستیار روحانی بین كاروانهاي حج احناف استان گلستان) بود که به واسطه آن به عنوان معینه، توفیق تشرف به زيارت مكه مكرمه و مدينه منوره برایش حاصل شد؛ 6 بار نیز موفق به زيارت مقام معظم رهبري در سالهاي 92-89 شد.
همچنین به عنوان بازرس علي البدل مجمع قاريان راه نور بندرتركمن زير نظر دفتر الحاج آخوند عابدي كر امام جمعه بندرتركمن هم مسئولیت داشت و در كنفرانس بين المللي وحدت از سوي مجمع جهاني تقريب مذاهب طي سالهاي متوالي 92-1389 دعوت می شد و شرکت می کرد.
فعالیت های اجتماعی این بانو در قالب سازمان های مردم نهاد هم قابل تامل است، عضو هيئت موسس و مدير كانون فرهنگ اجتماعي بانوان ساعي از بدو تاسيس (1383) تاكنون، همچنین نائب رئيس كميته سازمان نهاد بانوان مركز بزرگ اسلامي شمال كشور دفتر نمايندگي ولي فقيه در امور اهل سنت استان گلستان از تاريخ 1390در غالب کمیته های 22 گانه مرکز بود.
در زمینه رشته حقوق که یکی از لیسانس های او بود، نیز فعالیت های حقوقی داشت و عضو شوراي حل اختلاف بندرتركمن شعبه چهارم و صلح و سازش از سال 1383 بود.
از فعالیت های علمی شهید «مرجان نازقلچی» می توان به داشتن دو مدرک تحصیلی لیسانس در رشتههای علوم تربیتی و حقوق قضایی بود و این بانوی پرتلاش ترکمن در آزمون کارشناسی ارشد هم شرکت کرد اما هیچگاه از نتیجه آزمون مطلع نشد.
سخنرانی و ارائه مقاله ”نقش زنان در بيداري اسلامي از منظر امام خميني (ره)" در همايش بزرگ امام و بيداري اسلامي توسط دفتر نمايندگي ولي فقيه در امور اهل سنت استانهاي گيلان و گلستان و كميته هاي 22 گانه مركز بزرگ اسلامي خرداد -1391 در مصلی گرگان در سابقه علمی این شهیده وارد شده است.
همچنین سخنرانی و ارائه مقاله "نقش زنان در وحدت اسلامی با توجه به سیره نبوی رسول اکرم (ص)" در مراسم مبعث! رسول اکرم (ص) در مصلی گرگان 28 صفر 1392 و دریافت لوح سپاس از دفتر مقام معظم رهبری به جهت ارسال مقاله "نقش رهبری در اتحاد امت واحده اسلامی" نیز از دیگر افتخارات این بانوی شهیده است.
نحوه انجام همزمان وظایف مدیریتی با همسری و مادری
حاصل ازدواج خانم فرماندار با «شهرام کُر» در سال ۷۸ دو پسر به نامهای رئوف و حنیف است که به ترتیب در سالهای ۸۱ و ۸۶ به دنیا آمدند.
در گفت و گویی که با شهیده «نازقلچی» صورت گرفته بود، وی در مورد امور مدیریتی گفته بود: «من تصور میکنم که یک سری شغلها با تکیه بر مفهم جنسیت تعریف نمیشوند، مثلا مدیریت یکی از همانها است، بنابراین زن یا مرد بودن مدیر ممکن است تفاوت زیادی در خروجی کار نداشته باشد. مدیریت فقط یک شغل مردانه نیست، زنان هم به خوبی میتواند از عهده این شغل بربیایند، پس مدیر بودن زنانه یا مردانه نیست! اما خانهداری فرق دارد، خانهداری چیزی نیست که آقایان بتوانند انجامش دهند؛ مگر در حد گرم کردن غذایی یا… همسر من هم شاغل است، او هم خسته میشود و در این روزهایی که من باید بیشتر اوقات در محل کار باشم، بیش از پیش به کارهای خانه میرسد، منصفانه نیست که به هوای شغلم در دیگر وظایفم کوتاهی کنم.»
وی در مورد نحوه تنظیم مدیریت کار با منزل گفته بود: «کارهای خانه را با هم انجام میدهیم! یکی از معمولترین کارها همانطور که شما گفتید، غذا پختن است! ما برای شام و ناهار، هر روز و هر هفته برنامهریزی میکنیم، شام و ناهار را درست میکنم و میگذارم یخچال! ظهر هر روز همسرم غذا را گرم میکند و ناهار میخورند. مثلا همین الان – زمان مصاحبه ساعت ۱۲ ظهر بود- بچههای من از مدرسه برمیگردند و غذایشان هم آماده است تنها لازم است که همسرم آن را گرم میکند و با هم میل میکنند! بعد مطالعه میکنند و استراحت میکنند، بعد از زمان کار، من برگردم و روال طبیعی به زندگی برگردد.»
آخرین حج شهیده ی بسیجی
نازقلچی از سال ۹۰ بهعنوان معینه بعثه مقام معظم رهبری هرساله در حج حضور مییافت. مدیریت خوب او در زمان حج، ثبت لحظهبهلحظه گزارشها و حمایت او از کهنسالان در زمان احرام باعث شده بود تا مجموعه بعثه رضایت کافی داشته باشند. به همین دلیل هرسال در زمان حج اعزام میشد. اما سال ۹۴ با مخالفت استاندار گلستان روبهرو شد ولی همچنان امیدوار بود که به حج میرود و به همین دلیل تلاشهای زیادی برای راضی کردن استاندار داشت.
همسر شهیده «نازقلچی» در خصوص نحوه اعزام آخرین حج خانم فرماندار گفت: در آخرین حج با مخالفت استاندار روبهرو شد اما دلش روشن بود که رضایت استاندار را جلب میکند به همین دلیل تمامکارهای مربوط به هفته دولت و حتی انتخابات ۹۴ را جمعبندی کرده بود؛ افراد زیادی را واسطه قرارداد تا اینکه روزی آمد و کاغذی را نشان داد. از او پرسیدم چیست؟ گفت یک خبر خوش دارم و آن کاغذ را بوسید و ادامه داد این نامه بوی مکه میدهد. استاندار اجازه داده بود که به حج برود.
حج های نیابتی«نازقلچی»
همسر خانم فرماندار خاطرات دیگری هم از حضور نازقلیچی در حج دارد. او که قبل رفتنش به حج با مخالفت استاندار روبهرو شده بود افراد زیادی را برای راضی کردن وی واسطه کرده بود. یکی از آن افراد آقای میرباقری مدیرکل سیاسی استانداری بود. شهرام کر میگوید: آقای میرباقری قول داده بود استاندار را راضی کند ولی در عوض خواسته بود که اگر همسرم به حج رفت در «حجر اسماعیل» برای او نماز بخواند. روزی از مکه تماس گرفت و گفت که به آقای میرباقری بگویید من به قولم عمل کردم و برای ایشان نماز خواندم.
در کنار وسایلی که از خانم فرماندار پس از فاجعه منا به کشور بازگشت دفترچه یادداشتی بود که برنامههای روزانهاش را در آن مینوشت. دریکی از صفحات این برگه نوشتهشده بود خواندن نماز برای بچهدار شدن برادر همسرش.
کُر در اینباره میگوید: برادر من مدتها پیش ازدواجکرده بود ولی بچهدار نمیشد. در دفترچه کارهای خانم فرماندار که از مکه به دست ما رسید نوشته بود خواندن دعا برای برادر من. آن زمان چیزی به من نگفته بود و من هم چیزی دراینباره به برادرم نگفتم. تا اینکه ۶ ماه بعد وقتی به برادر توضیح دادم که در دفترچه این موضوع را نوشته تأیید کرد که بعد از دعا به آنها گفته است. اما نکته جالب اینجاست وقتی ۱۴ تیرماه نهمین ماه از درگذشت او را گرامی داشتیم همسر برادرم بچهدار شد و یک پسر به دنیا آورد. همسرم هم یک لباس پسرانه کوچک بهعنوان هدیه برای آنها خریده بود و در وسایل گذاشته بود که به دستشان رسید.
ماجرای گواهی حج نیابتی مقام معظم رهبری
همسر شهیده نازقلچی توضیح میدهد که روزی خانم فرماندار از حج تماس میگیرد و نام پدر استاندار گلستان را میپرسد تا به نیابت از او حج کند. در دفترچه یادداشت او همین مسئله را در ۲۵ شهریور نوشته است. شهرام کر ادامه میدهد: نام پدر استاندار را پیدا کردم و به او گفتم. اما گواهی بدون امضا حج نیابتی او در حالی به دست ما رسید که خانم نازقلیچی بهپیش ما برنگشته است.
در سال ۹۲ به نیابت از مقام معظم رهبری به حج رفت و گواهی آن حج هم در دست ما است. دنبال فرصت مناسبی هستم تا هر دو را تحویل بدهم. برایش شیعه و سنی فرقی نمیکرد و معتقد بود باید در کنار بزرگان کشور برای نیازمندان هم حج برود زیرا آنها کسی را ندارند.
ماجرای سیلی که در حج راه افتاد
«شهرام کر» توضیح میدهد که دو روز قبل از فاجعه منا مرجان نازقلچی تماس گرفته و او را از خوابی که باعث نگرانیاش شده مطلع ساخته است و ادامه می دهد: همسرم خوابدیده بود که سیلی در حج راه افتاده و همه را با خود برده است. این خواب را برای همسفران خود هم تعریف کرده بود اما آنها جدی نگرفته بودند.
«کر» در ادامه خاطراتش بهروز عید قربان میرسد. آن روز مشغول فراهم کردن مراسم عید بود زیرا عید قربان در بین اهل سنت و ترکمنها بسیار گرامی است. میگوید با او تماس گرفتند که حجاج در عرفه گمشدهاند اما این مسئله را جدی نگرفت. شب وقتی تلویزیون را میبیند به اهمیت مسئله پی میبرد. تماسهای مکرر او با مکه نتیجه نمیدهد. تنها خبری که دارد این است که پیکر نیمهجان همسرش را سوار آمبولانس کردهاند. لحظههای تلخی را پشت سر میگذارد و ثانیه به ثانیه بر نگرانیهای خانواده افزوده میشود.
گرچه امیدوار بود همسرش زنده باشد اما رفتار سعودیها و مدیریت ضعیف آنها در امدادرسانی نگرانیها را بیشتر کرده بود. نام مرجان نازقلیچی ابتدا در لیست مفقودان قرار میگیرد. اما چند روز بعد در لیست شهدا نوشته میشود تا همهچیز برای خانواده او به پایان برسد.
بانوی شهیدی که «مرجانی» در مکه شد
دوباره در لیست مفقودان نام او را میخوانند و این باعث میشود دوباره خانواده او امیدوار شوند. اما ناگهان در آخرین لیست اعلام میکنند که پیکر او در بین شهدا در مکه دفن شده است. چند بار آزمایش DNA آنها را امیدوار کرده بود که حداقل بتوانند در کشور خود بر مزارش حضور یابند ولی بازهم کارشکنیهای عربستان مانع این امر شد.
مرجان قبل از اعزام به حج به خواهرش وصیت کرده بود که در عربستان درگذشت جنازهاش را همانجا دفن کنیم و او را به کشور برنگردانند.
«شهرام کر» هم میگوید: روزی خواهر کوچکتر مرجان بهشدت گریه میکرد و مادرش میگفت که او چیزی را پنهان کرده است. وقتی با او صحبت کردم توضیح داد که مرجان قبل از اعزام به حج به ملیحه گفته بود اگر در عربستان درگذشت جنازهاش را همانجا دفن کنیم و او را به کشور برنگردانیم. به ملیحه گفته بود چون مادرم لجباز هست به تو میگویم و تو هم پیگیر این باش. وقتی ملیحه از او پرسیده بود تو که فرزند کوچک داری چگونه از مرگ حرف میزنی جواب داده بود به دلیل شرایط کاری من بچهها به پدرشان عادت کردهاند و نگران آنها نیستم.
دوم مهرماه سال 1394، روزی بود که دفتر پر افتخار فعالیت های بانوی فرماندار، معینه حج، بانوی بسیجی فعال استان گلستان در دنیا بسته شد و سازمان بسیج مستضعفین بانوی شاخص شهید بسیج جامعه زنان در سال 1396 را به نام این بانوی فعال انقلابی اختصاص داد تا فرصت خوبی برای شناسایی و الگوگیری از خط مشی و فعالیت های این شهیده ایجاد شود، به امید آن که راه شهدا و خط مشی انقلابی آنان سرمشق تمام زنان و مردان ایران اسلامی باشد.
🌺 صلوات فاطمی امروزمان را
به #نیابت از
همه شهدای صدر اسلام تاکنون
به ویژه
بانوی شهید
❣مرجان نازقلچی❣
هدیه می کنیم محضر نورانی
☀️ صدیقه طاهره ، حضرت زهرا سلام الله علیها☀️
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي الصِّدِّيقَةِ
فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ
حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ
وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ
الَّتِي اِنْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَي نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
اَللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا
وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا
وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلاَدِهَا
اَللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدَي
وَ حَلِيلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ
وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإَِ الأَْعْلَي
فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ عَلَي أُمِّهَا
صَلاَةً تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَ اَبيها مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ
وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِهَا
وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلاَمِ
شهادت را همه دوست دارند
اما زحمت کشیدن برای شهادت را چه؟
شهید شدن
یک اتفاق نیست.
گلی است که برای شکوفا شدن
باید خون دل بخوری...
به بی دردها
به بی غصه ها
به عافیت طلب ها
شهادت نمیدهند.
به آنکه یک شب بی خوابی برای اسلام نکشیده.
یک روز وقتش را برای تبلیغ دین نگذاشته،
به آنهایی که به اصول و تحکیم خانواده ی مذهبی اهمیت ندادند
و اسیر هوای نفسانی شدند
بله به اینها شهادت طلب نمیگویند.
و این را بدان اگر دغدغه ی هیأت داری
دغدغه ی بسیج داری
دغدغه ی کار جهادی داری
دغدغه ی دست این و آن را گذاشتن توی دست شهدا داری
دغدغه ی ترک گناه داری
دغدغه ی آدم شدن داری
دغدغه ی شهادت داری
بدان که همه ی اینها به حرف نیست
بلکه به رفتار و عملت است
و در اینجاست که شهادت قلبت را بو میکند و اگر دید بوی دنیا میدهد
رهایت می کند...
و اگر عاشق شهادتی
اول باید سرباز خوبی برای امام زمانت باشی و خوب مبارزه کنی
خصوصا مبارزه با نفست
و در این راه مجروح میشوی
اما دوباره ادامه می دهی...
و اخلاص و پیوندت با امام عصر روز به روز بیشتر از قبل می شود
درست مثل یاران عاشورایی حسین بن علی ¤شهادت را به تماشاچی ها نمی دهند😔
#شهید_ابراهیم_هادی
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
شهادت را همه دوست دارند اما زحمت کشیدن برای شهادت را چه؟ شهید شدن یک اتفاق نیست. گلی است که برای شکو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا