شهید رسول در حلب و در جوار شهید همدانی با دشمنان اهل بیت نبرد میکرد و با تیر مستقیم دشمن به شهادت رسید و دوستان و همرزمانش توانستند پیکرش را بعد از ۲ ساعت نبرد به عقب منتقل کنند.
رسول عزیز در قنیطره، 15 کیلومتری مرز اسراییل، در جوار سرداران حسونی زاده و مختاروند شهید شد.
حرف دل با امام زمان(عج):
آقا! خیلی دوست دارم برای نزدیک شدن فرج و ظهورت کاری کنم و باری از روی دوش شما بردارم نه اینکه ...
آقا! احساس می کنم چند وقتی است که سرگرم دنیا و از شما غافل شده ام و امیدوارم این حضورم در سوریه و خدمت در اینجا مرا به شما نزدیک کند تا جایی که وقتی به یاد من هستی لبخند رضایت بر لب داشته باشی نه اینکه ...
آقا! شما امامِ زمان من هستی، شما صاحب اختیار من هستی، شما صاحب اصلی دل من هستی پس عنایت کن و نگاهی از روی لطف و رحمت به این بیچاره کن، از همان نگاه هایی که دل را منقلب می کند.
آقا! از خداوند سلامتی و تعجیل در فرج شما را مسئلت دارم و شما هم دعا کنید خداوند توفیق و نعمت شهادت در رکابت را بعد از خدمات زیاد نصیبم کند.
خدایا! مرگ مرا شهادت در راه امام زمان، قرار بده
حرف دل با خدا:
- خدایا! حمد و ستایش از آن توست که عزّت و ذلّت به دست توست
... - خدایا! همیشه با نعمت های بیشمارت مرا شرمنده کرده ای و من نمی توانم شکر آن ها را به جا آورم، نعمت هستی، نعمت پدر ومادر خوب، سلامتی، خانواده و همسر خوب، نعمت ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام که همیشه قبل نمازهایم آن را یادآور می شوم و شکرگذار تو هستم.
نعمت خدمت در سپاه و پوشیدن لباس رزمندگانی که ستاره های آسمان شهادت هستند و نعمت های بیشمار دیگر
... - خدایا! می دانم که شهادت گنج ارزشمندی است و نعمت والایی که مخصوص بندگان مخلص وعاشق توست... می دانم که شهادت هنر مردان خداست، می دانم که شهادت ورود در حرم امن الهی است و... می دانم که من لیاقت داشتن این نعمت را ندارم!
اما خدایا! می دانم که گفتی بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را، می دانم که از مولا و سرور باید چیز های بزرگ خواست، می دانم که رهبرم امام خامنه ای(مدظله العالی) فرمود: اگر می خواهید خدمتتان اجر داشته باشد، برای خدا کار کنید و جهاد با نفس داشته باشید و از خدا طلب شهادت کنید؛ می دانم به قول شهید آوینی کسی که شهید نشود باید برود و بمیرد!
پس خدایا به شهدای عزیزت قسم و به حسین(ع) سیدالشهدا قسم؛ مرگ مرا هم شهادت در پای رکاب امام زمان (عج) قرار بده و مرا از این نعمت بهرمند ساز و مرا عزیز گردان.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد شجاعی
✘ آدمای خیلی خوب و بزرگی که دنبال خود اهلبیتند
4_5769431084840258043.mp3
45.88M
✨﷽✨
💎حدیث شریف کسا
🎙سیّدامیر حسین ساجدی
به حق وحرمت پنج تن آل عبا
#الّلهُــمَّعَجِّـلْلِوَلِیِّـکَــالْفَــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا همینطوره مایک عمرهمش اشتباه کردیم بااین کلمات غلط
توی دلمون گفتیم وبه بچه هامون گفتیم ولی ازاین ببعددیگه هرگز نه توی دلمون میگیم نه به دیگران میگیم.
#فرهنگسازی درست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹در قایقها به یاد حضرت زهرا(س) باشید و آنجا اگرخواستید خدا کمکمان کند از سختیها عبور بکنیم، از آبراهها بگذریم، ازدشمن بگذریم، آنجا خدا را به پهلوی شکسته حضرت زهرا(س) قسم بدهیم و به همهی شما این توصیه و این نصیحت را میکنم که همواره در این عملیات به یادِ امام حسین(ع) و به یادِ مادرش حضرت فاطمه زهرا(س) باشید و خدا را به آبروی این دو بزرگوار قسم می دهیم....
حضرت زهرا سلام الله علیها:
سه چیز از دنیا برای من دوست داشتنی است:
تلاوت قرآن
نگاه به صورت رسول خدا
انفاق و کمک به نیازمندان در راه خدا
#حضرت_زهرا #ایام_فاطمیه #فاطمیه
✨این صدقه دادن های اول صبح...♥️
🔺️امام صادق علیه السلام فرمودند:
مَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ حِینَ یُصْبِحُ أَذْهَبَ اَللَّهُ عَنْهُ نَحْسَ ذَلِکَ اَلْیَوْمِ.
کسى که بامدادان صدقهاى بدهد، خداى عزّ و جلّ پیشامد نحس آن روز را از او دفع میکند.
🔸️الکافی، ج 4، ص 6
#مراقبتهای_چله_سی_و_نهم
✅ خواندن دعای فرج امام زمان علیه السلام
✅ 14 یا 114 ( یاالله یامحمد یاعلی یا فاطمه الزهرا یا صاحبالزمان ادرکنی ولاتهلکنی )
✅ خواندن صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها
✅ خواندن صلوات خاصه آقا علی بن موسی الرضا علیهالسلام
#مهرمادری
#طوفان_الأقصى
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_سی_و_نهم ✅ خواندن دعای فرج امام زمان علیه السلام ✅ 14 یا 114 ( یاالله یامحمد یا
سلام برشما خوبان، همراهان همیشگی کانال #الحقنی_بالصالحین
👈 دوازدهمین روز از 💐 #چله_سی_و_نهم 💐 مهمان سفره پر برکت
شهید 🍃🌷 حسین معز غلامی 🍃🌷 هستیم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این همه از شهدا دم میزنیم...
اما یه ذره مثل شهدا عمل نمیکنیم..!
#شهیدحسین_معزغلامی
شهید حسین معزغلامی فرزند علی اکبر است که در ششم فروردین ماه سال ۱۳۷۳ در پایگاه پنجم شکاری امیدیه اهواز متولد شد.
وی از مداحان و سینه سوختگان اباعبدالله الحسین (ع) بود و همواره برای مصائب اهلبیت (ع) مداحی و نوحهخوانی میکرد.
در کودکی راهی مدرسه شد و تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد، بعد از اخذ مدرک دیپلم به دانشگاه امام حسین(ع) راه یافت.
شهید معزغلامی که از اعضای فعال پایگاه بسیج قمر بنی هاشم حوزه ۱۱۳ تهران بود، به پیروی از عموی شهیدش شهید محمدحسین معزغلامی به سبز پوشان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) و اسلام به سوریه اعزام شد.
وی در سالروز تولد ۲۳ سالگی اش در روز جمعه ۴ فروردین ماه سال ۱۳۹۶ در منطقه حماء سوریه به شهادت رسید و آسمانی شد.
ارتباط تنگاتنگی با بچه ها وامام جماعت مسجد محلشان داشت و از پام مبنری های آیت الله مجهتدی شده بود .
او از کودکی ارتباطش را با خدا و خانه او محکم کرده بود در کنار درس های مدرسه به صورت آزاد درس طلبگی وحوزوی هم میخواند. او پا جای پدر میگذارد و در خادمی خاندان عصمت و طهارت به لباس مداحی این خاندان عزیز مزین میشود وذکر حسین(ع) زمزمه همیشگی لبش میگردد.
او که در کنار درس علم و ادب و اخلاق در درس های مدرسه هم جایگاه ممتازی دارد پس ازگرفتن دیپلم در کنکور سراسری در رشته تکنسین اتاق عمل پذیرفته شد،اما او از کودکی نگاهش به آسمان بودولباس سبز پاسداری را برگزید و برای تفسیر آرزوهایش وارد دانشگاه امام حسین شد و وارد سپاه قدس شد.
او از کودکی نشان داده بود که راهش از بقیه جداست و هدفش با لباس سبز به سرخی شهادت خواهد رسید او راهش را با راه عموی شهیدش هماهنگ میکرد.
فتنه ۸۸ و دیدن گریه های سید مظلوم امام خامنه ای، حسین را که تنها ۱۵ سال داشت جذب بسیج کرد و در درگیری با عناصر فتنه در همان سال از ناحیه کتف آسیب دید که هرگز قابل درمان نبود
گفتم: دارم از استرس میمیرم😞 گفت: یہ ذڪر بهت میگم هر بار گیر ڪردی بگو، من خیلی قبولش دارم: گرهیڪار ِمنم همین باز ڪرد💔 (آخہ خودشم بہ سختـی اجازهی خروج گرفت) گفتم: باشہ داداش بگو، گفت: تسبیح داری؟ گفتم: آره، گفت: بگو "الهی بالرقیہ سلام الله علیها"...
حتمـا سہ سـالہی ارباب نظر میڪنہ، منتظرتم و قطع ڪردم
چشممو بستم شروع ڪردم:
الهی بالرقیہ سلاماللهعلیها
الهی بالرقیہ سلاماللهعلیها...✨
۱۰تا نگفتم ڪہ یهو گفتن: این پنج نفـر آخرین لیستہ، بقیہاش فـردا‼️، توجہ نڪردم همینجور ذڪر میگفتم ڪہ یهو اسمم رو خوندن، بغضم ترڪید با گریہ رفتم سمت خونہ حاضرشم، وقتی حسین رو دیدم گفتم: درستشد😭، اشڪ تو چشمش حلقہ زد و گفت: "الهی بالرقیہ سلام الله علیها"...
شب پنجم محرم بود حسین گفت میای بریم هیات؟ دعوتم کردن باید برم بخونم...گفتم بریم با خودم فک کردم شاید یه هیات بزرگ و معروفیه که یه شب محرم رو وقت میذاره و میره اونجا ... وقتی رسیدیم جلوی هیات به ما گفتن هنوز شروع نشده. حسین گفت مشکلی نداره ما منتظر میمونیم تا شروع شه. نیم ساعتی تو ماشین نشستیم و حسین شعرهاشو ورق میزد و تمرین میکرد.
️وقتی داخل هیات شدیم جا خوردم، دیدم کلا سه چهار نفر نشستن و یک نفر مشغول قرآن خوندنه. بعد از قرائت قرآن حسین رفت و شروع کرد به خوندن زیارت عاشورا و روضه. چشمهاشو بسته بود و میخوند به جمعیت هم هیچ کاری نداشت. برگشتنی گفتم حاج حسین شما میدونستی اینجا آنقدر خلوته؟ گفت بله من هر سال قول دادم یه شب بیام اینجا روضه بخونم. گاهی تو این مجالس خلوت که معروفم نیستن یه عنایاتی به آدم میشه که هیچ جا همچین چیزی پیدا نمیشه
مداح جوان و دوست محبوب بچههای محله بلوار فردوس پایتخت، آنقدر برای رفقایش عزیز است که بچهها هربار با رفتنش حسابی به هم میریزند. عباس میگوید:« وقتی زنگ میزد؛ دوست نداشتم از ناراحتی رفتنش بگویم. اما ناراحت بودم. آخرین باری که رفت برعکس دفعات قبل توصیههایش خیلی کلی بود. مدام توصیه میکرد حواستان به هیئت باشد که مبادا پرچمش پایین بیاید. آنقدر رفتنش برایمان سخت بود که خودم خواب معراج شهدا آمدنش را دیدم. در معراج مدام حسین را صدا میزدم و قسم میدادم تا اینکه چشمهایش را باز کرد.»