سردار شهید #عبدالحسین_برونسی
نام: عبدالحسین برونسی
نام پدر: حسینعلی
ولادت:سال 1321/06/03مشهدتربت حیدریه/روستای گلبوی کدکن
شهادت:1363/12/23عملیات بدر
وضعیت تاهل: متاهل
اخرین مقام: سرباز امام خمینی(ره) و فرمانده تیپ ۱۸ جواد الائمه
نحوه شهادت:
اصابت ترکش خمپاره بر بدن شهید/
سن شهادت: 42 ساله
علاقه: حضرت زهرا(س)
قسمتی از وصیتنامه شهید:
گر بدانم با خون من حتی یک دختر حجاب خود را رعایت میکند حاضرم صدها بار کشته شوم
شهید برونسی در خاطراتش می نویسد: در دوران سربازی و در پایان دوره آموزشی یکبار من را از طرف پادگان بردند بیرجند، جلوی یک خانه ویلایی بزرگ. گفتند از این به بعد در اختیار صاحب این خانه هستی!
وارد خانه که شدم دریکی از اتاق ها باز بود. گفتم یا الله، صدای زن جوانی بلند شد:
یا الله گفتنت دیگه چیه؟! بیا تو!
زیر لب گفتم خدایا توکل بر خودت. داخل که رفتم، چشم هایم یکهو سیاهی رفت… گوشه اتاق روی مبل، زن جوان بی حجابی لم داده بود. با یک آرایش غلیظ و حال بهم زن!
بلافاصله از اتاق زدم بیرون. گوشم بدهکار هارت و هورتش نشد…
خدمتکارهای خانم دنبالم بودند که دوباره من را بکشانند داخل. ولی حریفم نشدند.
وقتی موضوع به گوش مافوقم در پادگان رسید، قرار شد به عنوان تنبیه تمام توالت ها را تمیز کنم. امیدوار بودند زیر بار نظافت توالت ها کمر خم کنم و کوتاه بیایم.اما وقتی دیدند حریف اعتقاد و مسلکم نمی شوند کوتاه آمدند.
همسر شهید: بعضی ها از تقسیم اراضی* خوشحال بودند ولی عبدالحسین ناراحت.
صاحب زمین گفته بود زمین ها از شیر مادر حلال تر.
اما در جوابش گفت اگر شما هم راضی باشی حق یتیم رو نمی شه کاری کرد.
بعد هم رفتیم مشهد و در مغازه سبزی فروشی مشغول کار شد، یک روز آمد و گفت: نمی روم. پرسیدم چرا؟ گفت آدم درستی نیست سبزی ها را می ریزه توی آب که سنگین تر بشه. بعد رفت تو لبنیاتی، آنجا هم زیاد نماند. گفتم چطور؟ گفت کم فروشی می کنه، جنس بد و خوب را قاطی می کنه. از فردایش رفت سرگذر برای بنایی، کم کم تو کار جا افتاد و بعد از مدتی شاگرد می گرفت. دستمزدش هم از قبل بهتر شده بود.
: بعد عملیات رمضان برایم تعریف کرد موقعی که عملیات لو رفت و در آن شرایط سخت، گیر کردم، شما هم که گفتی برگردیم، ناامیدیم بیش تر شد. تنها راه امیدی که مانده بود توسل به واسطه های فیض الهی بود. توی همان حال صورتم را گذاشتم روی خاک و متوسل شدم به وجود مقدس حضرت زهرا (س) و با حضرت راز و نیاز کردم. یکدفعه صدای خانمی به گوشم رسید. صدایی ملکوتی که به من فرمودند. این طور وقت ها که به ما متوسل می شوید ما هم از شما دستگیری می کنیم ناراحت نباش…
چیزهایی را که دیشب به نیروها گفتم و دستورهایی که برای حرکت نیروها دادم، همه اش از طرف خانم بود.
خبر آن عملیات مثل توپ صدا کرد خیلی زود خبرش به پشت جبهه رسید و سؤال همه این بود آقای برونسی شما چطور این همه تانک و نیرو را منهدم کردین؟ آن هم با کمترین تلفات؟! خونسرد جواب داد من هیچ کاره بودم.
همرزم شهید: همیشه سخت ترین مسیرها را توی عملیات ها به گردان عبدالله می دادندکه مسئولیتش با شهید برونسی بود.
روی همین حساب هم پیش خودی ها و دشمن معروف شده بود. توی رادیو عراق اسمش را با غیظ می آوردند و برای سرش جایزه گذاشته بودند.
– مقام معظم رهبری: شهید برونسی تحصیلات عالیه که نداشت، وقتی سخنرانی می کرد تأثیر حرفش از آدم های تحصیل کرده به مراتب بیش تر بود، کاملاً تحت تأثیر قرار می داد. روحیه انقلابی این است.
در قسمتی از وصیت نامه شهید برونسی می خوانیم : من با چشم باز این راه را پیموده ام و ثابت قدم مانده ام. خوب به آیت قرآن گوش کنید و سرمشق زندگی تان قرار دهید. آیت قرآن را زمزمه کنید تا شیطان به شما رسوخ پنهانی نکند. فرماندهی برای من لطف نیست یک تکلیف شرعی است. مسلماً در راه امر به معروف و نهی از منکر از مردم نادان زیان خواهید دید، تحمل کنید و بر عزم راسخ تان پایدار باشید.
از امام رضا(ع) میخواست محل تدفین پیکرش همانند مادرش حضرت زهرا(س) بینام و نشان باشد، ابراز کرد: زمانی که بعد از ۲۷ سال پیکرش را شناسایی کردند، من نمیتوانستم بپذیرم این پیکری که آمده، پیکر شهید برونسی است زیرا یک بار به من گفته بود پیکرش باز نمیگردد از طرفی دوست نداشتم برای شناسایی بروم چون معتقد بودم چیزی که در راه خدا دادهایم، دیگر پس گرفتن ندارد. ما یکبار در سال ۶۴ شهید را تشییع کرده بودم، بار دیگر آن هم بعد از ۲۷ سال واقعا برایمان سخت بود که بپذیریم این پیکر، پیکر شهید است.
وی با اشاره به اینکه همیشه هر اتفاقی که برای شهید میافتاد از قبل خوابش را میدیدم، اظهار می کرد
وقتی خبر آوردند که پیکر شهید پیدا شده، خیلی بیتاب بودم، نمیتوانستم تصمیمی در خصوص تشییع پیکر شهید برونسی آن هم پس از ۲۷ سال بگیرم. در همان روزها دستاندرکاران کنگره شهید برونسی قرار بود دیداری با رهبر معظم انقلاب داشته باشند. قرار شد که ما نیز پیش رهبری برویم، همه از من میخواستند در خصوص این نگرانیها به آقا چیزی نگویم.
وی ادامه داد: در انتهای دیدار نوبت به گفتوگوی خصوصی با رهبری رسید، من با کمی فاصله ایستاده بودم که ایشان جویای احوال من شدند، بچهها مرا صدا کردند؛ به محضر رهبری که رسیدم ایشان خودشان گفتند: «شنیدهایم پیکر شهید برگشته»، پاسخ دادم «بله برگشته» ولی من هنوز به نتیجهای نرسیدهام، شما بگوید چه کار کنم؟.
رهبری فرمودند «هر طور خودتان صلاح میدانید، عمل کنید»؛ در ادامه پرسیدند «مگر آزمایش DNA ندادهاید»، گفتم نمیدانم. قبل از اینکه رهبر معظم انقلاب را ببینم دلم گرفته بود، اما وقتی با رهبری حرف زدم، دلم باز شد و توانستم تصمیم بگیرم.
فردای همان روز برای آزمایش رفتیم، چند روزی نیاز به زمان بود تا جواب آزمایش بیاید، بعد از چند روز تماس گرفتند و اطلاع دادند همان مقدار از پیکر که آمده، متعلق به شهید برونسی است.
وی با بیان اینکه نمیتوانستم پیکر شهید برونسی را بعد از ۲۷ سال ببینم، اظهار کرد: بچهها میگفتند پیکرش سر نداشته است. میخواستند پیکر شهید را در حرم به خاک بسپارند که گفتم نه زیرا شهید دوست داشت اگر روزی به شهادت رسید و پیکری از وی آمد، در گلزار شهدا تدفین شود.
همسر شهید برونسی گفت: حال من راضی شده بودم اما دخترم زهرا میگفت، مامان میخواهید پیکر بابا را تشییع کنید، بگذارید پیکرش همانطور مفقودالاثر بماند، حالا که همه از جمله من راضی به تشییع شده بودند، زهرا بیقراری میکرد.
سبکخیز با اشاره به خوابی که دخترش زهرا برای تشییع پیکر پدر دیده بود، افزود: دخترم زهرا در یکی از همین شبها، خواب دید که شهید برونسی با همان لباس سپاه به خانه آمده و رو به روی من نشسته است و میگوید: «پیکرم را تشییع کنید».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺روایت زیبا و شنیدی استاد رحیم پور ازغدی از شهید برونسی
💠 خدا کار #برونسی رو راه میندازه
✅مسئولین سیاسی ما، مدیران ما ،مدیران میانی و کلان ما مانند شهید برونسی نیستند.
🔺چون #شهید_برونسی وقتی که رفت برای #خانومش که داشت وضع حمل میکرد #قابله بیاره،
اونقدر درگیر کار شد یادش رفت!
دیگه آدم خانومش رو پای زا فراموش میکنه؟
بعد فرداش یادش اومد، برگشت خونه گفت: ببخشید من #درگیر شدم.
🔻دید همه #خوشحالن! بهش گفتن اتفاقا قابله ای که فرستادی خیلیم خوب بود،
دیروز تا تو رفتی یه #خانومی اومد گفت من همون قابله ای ام که آقای برونسی منو فرستاده!
اومد هیچیم از ما نگرفت، خیلیم خوب #وظایفشو انجام داد
✔️خدا کار برونسی رو راه میندازه...
✍ #استادپناهیان
سی وهشتمین🌷روز از چله ی یازدهم🌷
❣سرسفره ی شهید عبدالحسین برونسی❣
🌺 صلوات فاطمی امروزمان را
به #نیابت از
همه شهدای صدر اسلام تاکنون
به ویژه
❣عبدالحسین برونسی❣
هدیه می کنیم محضر نورانی
☀️ صدیقه طاهره ، حضرت زهرا سلام الله علیها☀️
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي الصِّدِّيقَةِ
فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ
حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ
وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ
الَّتِي اِنْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَي نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
اَللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا
وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا
وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلاَدِهَا
اَللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدَي
وَ حَلِيلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ
وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإَِ الأَْعْلَي
فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ عَلَي أُمِّهَا خَدِيجَةَ الْكُبْرَى
صَلاَةً تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَ اَبيها مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ
وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِهَا
وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلاَمِ
💠رهبر معظم انقلاب:پیام جاودانه شهیدان برحذر داشتن جامعه از ترس و اندوه است
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت ۶۵۰۰ شهید استان کرمان:
🔹بزرگداشت نام و یاد شهیدان تکریم جهاد و مجاهدان در راه خدا، و تشویق به ادامه دادن راه پر افتخار آنان است.
🔹در دوران دفاع مقدس، یاد کردن توأم با احترام و افتخار از شهیدان و رزمندگان موجب شد میل به حضور در میدان دفاع از کشور گسترش یابد و امروز نیز هدف دشمنان از ضدیت با احیاء یاد شهیدان، مسدود کردن جاده پرافتخار شهادت و جلوگیری از تشویق آحاد جامعه به حرکت مجاهدانه است.
🔹تعظیم نام و یاد شهیدان حرکت مجاهدانه را در کشور تقویت میکند.
🔹راز اقتدار یک ملت وجود جوانان دلیر، نترس و آماده سینه سپر کردن و ایستادگی در عرصههای گوناگون است
🔹ملتی که از این سرمایه برخوردار باشد، پیروز و مقتدر است و هرگز ذلیل نخواهد شد، و احیاء نام شهیدان، سازنده چنین سرمایه و جوانانی است
🔹 تلاش و هدف دشمنان ایران از جنگ نرم، «اندوهگین و ناامید کردن ملت ایران و ترساندن آن از ورود در میدان» است اما در مقابل، پیام و بشارت شهیدان برای ما این است که اگر بر خلاف خواست دشمنان وارد میدان مبارزه شوید، خدای متعال همچون دوران دفاع مقدس، ترس و اندوه را دور خواهد کرد.
🔹همه بهویژه جوانان باید هرچه بیشتر کار و تلاش کنند تا بتوانند سهم خود را در پیشرفت کشور همچون گذشته ادا کنند.
🔻بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت ۶۵۰۰ شهید استان کرمان که در تاریخ ۶ اسفند ۹۷ برگزار شده بود، صبح امروز در مصلای امام علی (ع) در کرمان منتشر شد.
📡
مادری که 31 سال در فراغ شهید جانباز 20 ساله اش بود ، شهید «علی محمدرضایی» ، شهیدی که پای جا ماندهاش نشانهای میشود برای پایان بیش از سه دهه انتظار یک خانواده و یک مادر.
و اما این مادر
دوباره فرزند دیگرش را راهی جهاد می کند
و او نیز شهید می شود و
مفقود الاثر
شهید حمید محمدرضایی
این روزها خبر شناسایی و بازگشت این شهید بعد از سه سال رسیده است .
درود خداوند بر مادران غیور شهدا
#شهدا_شرمنده_ایم
#مادران_شهدا_شرمنده_ایم
بازگشت دو پرستوی مهاجر
#شهید_علی_محمد_رضایی
#شهید_حمید_محمد_رضایی
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
پیکر مطهر «شهید علی محمدرضایی» در آخرین عملیات تفحص کشف و در روز پنج شنبه چهارم خرداد ماه ۹۶ همراه ۱۳۴ شهید تازه تفحص شده دیگر به کشور بازگشت...
جانباز شهید علی محمدرضایی پس از ۳۱ سال از میان باتلاقهای ام الرصاص با یک پای مصنوعی #تفحص شده و به میهن بازگشت
برادر این شهیدِ عملیات کربلای ۴ که در سال ۶۵ به شهادت رسیده است «حمید محمدرضایی» حدود سه سال پیش در جبهه #سوریه و در دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به شهادت رسید و او نیز پیکرش بازنگشت...
شهید حمید محمدرضایی متاهل و دارای سه فرزند است خانواده محمدرضایی دو شهید به فاصله ۳۰ سال از هم تقدیم اسلام کرده است یکی در جبهه سوریه و دیگری در جبهه جنوب و پیکر هر دو شهید هم در کارزار جهاد #مفقود شده بودند
یک سال بعد از شهادت دومین شهید پیکر شهید اول بعد از ۳۰ سال بازگشت و هویت او شناسایی شد و مجدداً مادر شهید چشم انتظار بازگشت پیکر جامانده ی فرزند در خاک سوریه ماند...
حالا پیکر حمید شهید مدافع حرم، دیروز همراه با ۴ پیکر از شهدای مدافع حرم شناسایی شده و در حال بازگشت به آغوش مادر است...
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید «علی محمدرضایی» که در اول شهریور ۱۳۴۵، در روستای شال از توابع شهر بوئینزهرا به دنیا آمد بعد از حضور در جبهه حق علیه باطل در کنار مدال پاسداری، مدال جانبازی را بر سینه نهاد و در زمستان 1363 در یک عملیات شناسایی در منطقه مریوان پایش را زودتر از خویش به بهشت برین فرستاد.
با این حال دست از مبارزه بر نداشت و این بار با پای مصنوعی به همراه برادر 14 سالهاش حاج «حمید محمدرضایی» در جبهه حاضر شد و در نهایت مُهر شیرین شهادت با اصابت گلولهای در عملیات کربلای 4 برخود نهاد و به مولای شهیدش پیوست.
این شهید والامقام اما درس گمنامی از مادر سادات آموخت و پیکرش در منطقه ام الرصاص عراق در چهارم دی ۱۳۶۵، مفقود ماند تا سال ۹۶ که پای مصنوعیاش نشانهای شد برای بازگشت و پایان 31 سال فراق یک مادر؛
مادری که سالهاست لحظههایش را با یاد فرزندان مفقودش طی میکند و اینک نمیداند از آمدن این فرزند خوشحال باشد یا دل نگران حمیدش باشد، آن مجاهد مدافع حرم که از دو سال پیش در درگیری با تکفیریهای صهیونیستی در سوریه مفقودالاثر شده است.
«و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون». (بقره/۱۵۴). کسانی که در راه خدا کشته شدهاند، مرده نخوانید؛ بلکه زندهاند و شما حیات و زندگی آنها را نمیتوانید درک کنید.
با درود و سلام به حضرت بقیهالله امام زمان (ارواحنا فداه) و با سلام به حضرت امام، رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی (اروحنا فداه) و با درود و سلام به شهیدان راه حق و حقیقت و با سلام به همهی خانوادههای شهدا، مفقودین، اسرا و جانبازان و با سلام به امت حزبالله و همیشه در صحنهی ایران، وصیتم را آغاز میکنم.
اولاً شهادت میدهم به وحدانیت خدا و نبوت یکصد و بیستوچهار هزار پیغمبر و اوصیاءشان و به نبوت و خاتمیت حضرت محمد بن عبدالله (صلیالله علیه و آله) و شهادت میدهم به امامت و ولایت حضرت امیرالمؤمنین (ع) و یازده فرزندش و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و اعتراف میکنم به حقانیت مرگ و سؤال نکیر و عالم برزخ و حشر در قیامت و حساب و میزان و بهشت و جهنم و اعتراف وافی دارم به وجود ملائکه و نزول تمام قرآن و تمام چیزهایی که بر پیغمبر گرامی اسلام نازل شده است و باید ما بدانیم کسی که باید بمیرد، چه خوب است با شهادت بمیرد؛ همان طوری که حضرت امیرالمؤمنین میفرماید: «ان اکرم الموت القتل والذی نفس ابن ابیطالب بیده لالف ضربه بالسیف أهون علیی من میته علی الفراش فی غیر طاعه الله» (خطبه ۱۲۳/ نهجالبلاغه) بهدرستی که گرامیترین مرگها کشته شدن در راه خداست. سوگند به آنکس که جان پسر ابیطالب در دست اوست، هزار ضربت شمشیر بر من آسانتر از مرگ در بستر استراحت در مخالفت با خداست. قسم به خدای کعبه، ما نباید میدان را خالی بگذاریم که دشمن به اسلام عزیز و قرآن و حریم مسلمانان و کشور اسلامی ما تجاوز کند.
ما میبینیم که امام حسین (ع) درکربلا و در میدان عشق، رو به کفار میکند و میفرماید: «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی» یعنی، اگر بناست دین جدم محمد (ص)، با کشته شدن من حسین (ع) باقی بماند، پس ای شمشیر به دستهای عالم، حسین را در بر گیرید. از این فرمایش امام حسین (ع) معلوم میشود که انسان باید آمادهی فداکاری در راه اسلام باشد.
یعنی، جان در برابر دین ارزش چندانی ندارد، حتی اگر امام حسین (ع) هم باشد؛ پس باید فدای دین اسلام و پاسداری از آن شد. علی (ع) میفرماید: «ان الجهاد باب من الابواب الجنه» یعنی، جهاد دری از درهای بهشت است، که به روی بندگان خاص خدا باز میشود. پس سعی کنید این لیاقت را در خود به وجود بیاورید تا بتوانید در جهاد مقدس اسلام علیه کفر پیروز شوید.
در پایان از شما امت حزبالله «شال» خواستارم مرا حلال نمایید و برای امام و پیروزی لشگریان اسلام دعا کنید.
والسلام.
در سی و نهمین🌷روز از چله ی یازدهم🌷
🌺 صلوات فاطمی مان را
به #نیابت از
همه شهدای صدر اسلام تاکنون
به ویژه
❣ شهید علی(امیر) محمدرضایی❣
و❣ شهید حمید محمدرضایی❣
هدیه می کنیم محضر نورانی
☀️ صدیقه طاهره ، حضرت زهرا سلام الله علیها☀️
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي الصِّدِّيقَةِ
فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ
حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ
وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ
الَّتِي اِنْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَي نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
اَللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا
وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا
وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلاَدِهَا
اَللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدَي
وَ حَلِيلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ
وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإَِ الأَْعْلَي
فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ عَلَي أُمِّهَا خَدِيجَةَ الْكُبْرَى
صَلاَةً تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَ اَبيها مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ
وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِهَا
وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلاَمِ