📌️تفاوت صیاد با خیلی ها!!!
⚡تو شاید حرف های آقا رو سخنرانی تلقی کنی ولی برای من این حرف ها سخنرانی نیست ،
#دستوره
ازهمون لحظه ای که می شنوم #تکلیف به گردنم میاد که #امری از #فرمانده ام گرفتم و باید اجرایش کنم . تا ستاد کل برسم وقت رو تلف نمی کنم ..
🌷شهید سپهبد صیاد شیرازی 🌷
🌷مالک اشتر نیروهای مسلح 🌷
امير سپهبد علي صيادشيرازي در سال 1323 در کبودگنبد مشهد در خانوادهاي مذهبي به دنيا آمد. مادرش شهربانو و پدرش زياد نام داشت. پدرش، که از عشاير فارس بود، به استخدام ژاندارمري درآمد و سپس به ارتش منتقل شد. او از جاذبهاي خاص برخوردار بود، از اينرو علي تحت تأثير پدر از کودکي به ارتش علاقهمند شد.
او به همراه پدر و خانواده، مانند ديگر خانوادههاي نظاميان، از شهري به شهري مهاجرت ميکرد. شهرهاي مشهد، گرگان، شاهرود، آمل، گنبد و سرانجام گرگان محل پرورش وي شدند. او سال ششم متوسطه را در تهران گذراند و در سال 1342 موفق به اخذ ديپلم گرديد. او در سال 1343 در کنکور دانشکده ی افسري شرکت کرد و پذيرفته شد. علي از بدو ورود به دانشکده به جديت در درس و پايبندي به مذهب شهرت يافت. و سرانجام در مهرماه 1346 در رسته ی توپخانه دانش آموخته شد و با درجه ی ستوان دومي وارد ارتش گرديد. او پس از طي دوره ی آموزشي در شيراز و اصفهان به لشگر تبريز و سپس لشگر زرهي کرمانشاه منتقل شد.
او در سال 1350 براي گذراندن دوره ی آموزش زبان انگليسي به تهران آمد و پس از پايان کلاس و جديت در تحصيل سرانجام خود از استادان زبان انگليسي شد.
علي در سال 1352 به دليل لياقتها و دقتهايش در کار، براي تکميل تخصصهاي توپخانه از طرف ارتش به امريکا اعزام شد تا دوره ی هواسنجي بالستيک را بگذارند. او اين دوره ی آموزشي را در شهر فورت سيل از ايالت اوکلاهما، در منطقهاي نظامي، با موفقيت طي کرد. در اين دوره ی فشرده ستوان همچون مبلغي مذهبي به دعوت امريکاييان به اسلام ميپرداخت و در مجالس بحث و مناظره ی آنان شرکت ميکرد.
او در بين آشنايان جديدش به مرد مذهبي مشهور شد. او پس از گذراندن دوره، با تخصصي جديد و روحيهاي بانشاط به ايران مراجعت کرد.
ارتش براي استفاده از دانش نظامي ستوان، او را در سال 1353 به اصفهان -مرکز توپخانه- منتقل کرد. علي در اصفهان با يافتن دوستان جديد مطالعات مذهبي خود را پي گرفت و شخصيت سياسي خويش را در اين دوره قوام بخشيد. او در نامهاي که براي سرگرد محمدمهدي کتيبه- يکي از افسران مذهبي- ارسال کرد اين جمله را نوشت: "در مورد برنامههاي مذهبي بحمدالله پيش ميرويم مخصوصاً در آن قسمت که ميدانيد." اين جمله حساسيت ضداطلاعات را برانگيخت و از آن پس وي تحت مراقبت قرار گرفت. آنها پس از تحقيق و مراقبت متوالي، او را "متعصب مذهبي" معرفي کردند و مراقبت از وي را شدت بخشيدند. جالب اين است که هرکس از افسران را به مراقبت وي ميگماردند يا تحت تأثير روحيه ی او قرار ميگرفت و گزارش مثبت براي او رد ميکرد يا صياد را از مراقبت و مأموريت خود خبر ميداد و يا از اول با چنين مأموريتي مخالفت ميکرد.
دوره ی دوم زندگي سرهنگ صياد بعد از پيروزي انقلاب اسلامي آغاز ميشود: او پس از پيروزي انقلاب اسلامي با برادر رحيم صفوي و حجةالاسلام سالک آشنا ميشود و با يکديگر پيمان ميبندند که از پادگانهاي اصفهان حفاظت نمايند. اختلاف سروان با فرماندهان ارتش موجب آشنايي وي با حضرت آيت الله خامنهاي ميگردد و از اينجا سرنوشت صياد به کلي تغيير پيدا کرد. پس از حوادث کردستان، صياد با درجه سرگردي به همراه سردار صفوي به غرب اعزام ميگردد و با هماهنگي ارتش و سپاه سنندج را آزاد ميکنند. لياقتهاي سرگرد در کردستان موجب ميگردد تا با درجه ی سرهنگي به فرماندهي عمليات غرب منصوب گردد. اختلافات سرهنگ با بنيصدر اولين رئيسجمهوري اسلامي موجب برکناري وي و خلع دو درجه ترفیع ميگردد. اما ديري نپاييد که بنيصدر سقوط کرد و شهيد رجايي به رياستجمهوري رسيد و سروان مجدداً با دو درجه به غرب کشور اعزام ميشود. سرهنگ با تأسيس قرارگاه حمزه سيدالشهداء، لشکرهاي 64 اروميه و 28 کردستان و تيپهاي 23 نيروي ويژه هوابرد و تيپ 30 گرگان، شهرهاي بوکان و اشنويه را آزاد کرد.
در هفتم مهرماه 1360 به خاطر رشادتها و لياقتها توسط رهبر معظم انقلاب؛ امامخميني به فرماندهي نيروي زميني منصوب شد. او با هماهنگي با سپاه قهرمان پاسداران انقلاب اسلامي در عمليات طريقالقدس، فتحالمبين، بيتالمقدس، رمضان، مسلمبنعقيل، مطلعالفجر، محرم، والفجر 1، 2، 3، 4 و 8 و 9، عمليات خيبر و بدر و قادر شرکت نمود و پيروزيهاي بزرگي را براي ايران اسلامي به ارمغان آورد که بيشک در تاريخ امت اسلامي به عظمت خواهد ماند. سرهنگ در مرداد سال 1365 از فرماندهي نيروي زميني استعفا داد و با پيشنهاد آيت الله خامنهاي و تصويب رهبر انقلاب به سمت نمايندگي امام در شورايعالي دفاع منصوب شد. در سال 66 به درجه ی سرتيپي نايل آمد. سرتيپ صيادشيرازي در سال 67 در عمليات مرصاد که مرزهاي غرب ايران مورد هجوم منافقين قرارگرفته بود، شرکت و با روحيهاي بسيجي ضربات محکمي را بر پيکر مزدوران منافق وارد کرد. سرانجام صيادشيرازي در مقام جانشيني رياست ستادکل به خدمت مشغول شد.
#سیره_شهدا
✅ شهید صیاد شیرازی پس از دریافت درجه سرلشکری از دست مقام معظم رهبری
پیرمردی که از ابتدا راننده ایشان بود
میگوید:«تبریک میگویم.»
🌷 صیاد میپرسد:
«در چه خصوصی؟»
پیرمرد:«درجه سرلشکری شما!»
🌷 صیاد:«تو که میدانی من بیست سال است
و قبل از آن،مانند یک عاشق
به دنبال شهادت میدوم،
درجه برای من مهم نیست
دعا کن شهید بشوم.»
در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلیکوپتر. دیدم شهید صیاد مدام به ساعتشان نگاه میکردند.
علت را پرسیدم، گفتند: وقت #نماز است و همان لحظه به خلبان اشاره کردند که همینجا فرود بیا تا نمازمان را اول وقت بخوانیم.
خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست، اگر صلاح میدانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم.
شهید صیاد گفتند: هیچ اشکالی ندارد! ما باید همینجا نمازمان را بخوانیم. خلبان اطاعت کرد و هلیکوپتر نشست. با آب قمقمهای که داشتند وضو گرفتیم و نماز را به امامت ایشان اقامه کردیم.
... وقتی طلبههای شیراز از آیتالله بهاءالدینی درس اخلاق خواستند؛ ایشان فرمودند: بروید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید. اگر صیاد شیرازی شدید، هم دنیا را دارید و هم آخرت را...
#شهید_علی_صیادشیرازی
🔹🌸🍃🍃🌸🔹
#دعای_فرج
هنوز هلی کوپتر برای برگشت بلند نشده بود که درگیری سنگینی آغاز شد.20 دقیقه طول کشید تا نیروها آرایش بگیرند و عملیات پاک سازی منطقه را آغاز کنند.
🍂
ناآشنایی با محل و کم بودن مهمات باعث شد تا بخشی از نیروها عقب نشینی کنند.
هلی کوپتر آمد و بچه ها را برد، سروان علی صیاد شیرازی و نیروهایش جاماندند.علی که متوجه نگاه های نگران و ناامید همراهان شد، شروع کرد دوره های نظامی مختلفی را که دیده بود برای آنان شرح دادن تا بدین وسیله اعتمادشان را جلب کند و تابع دستوراتش باشند.
💫
علی به امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- متوسل شد و دعای فرج خواند.
خودش می گفت:" همین که دعا را خواندم، بلافاصله طرح عملیات به ذهنم خطور کرد و تمام تاکتیک هایی را که به صورت تئوری خوانده و هیچ وقت عملا استفاده نکرده بودم به ذهنم رسید؛ آن هم تاکتیک عبور از منطقه خطر و شرایطی که احساس می کردیم در محاصره ایم".
🌸
#خاطرهای_ازشهیدعلیصیادشیرازی
صیاد شیرازی در بامداد ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ به وسیله عوامل مسلح سازمان مجاهدین خلق در پوشش رفتگر، مقابل در منزل مسکونیاش واقع در تهران و در برابر دیدگان فرزندش ترور شد. در مراسمی با حضور رهبر سیدعلی خامنهای و مقامات لشکری و کشوری و جمع کثیری از دوستدارانش، علی صیاد شیرازی در قطعه ۲۹ بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
#شهید_صیاد در مرصاد کار منافقین را تمام کرد ....و #محسن_حججی کار داعش را ...
«رهبر #انقلاب بعد از شهید صیاد شیرازی، فقط بر تابوت شهید
حججی بوسه زدند»
🔰بخشی از پیام رهبر معظم انقلاب
💠امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداکار دین و قرآن، نظامی مؤمن و پارسا و پرهیزکار، سپهبد علی صیادشیرازی امروز به دست منافقین مجرم و خونخوار و روسیاه به شهادت رسید.
💠این نه اولین و نه آخرین باری است که دلی نورانی و سرشار از عشق و ایمان و وفاداری به آرمانهای بلند الهی، هدف تیر خشم و عناد و عصبیت از سوی زمره جنایتکار و فاسدی که ادامه حیات خود را در خدمتگزاری به دشمنان اسلام دانسته است، قرار می گیرد و دست خائن خود فروخته ای، نهال ثمربخش انسان والایی را قطع میکند.
💠او مانند دیگر مردان حق از روزی که قدم در راه انقلاب نهادند، همواره سر و جان خود را برای نثار در راه خدا روی دست داشتند.
💠سرزمینهای داغ خوزستان و گردنههای برافراشته کردستان سالها شاهد آمادگی و فداکاری این انسان پاک نهاد و مصمم و شجاع بوده و جبهههای دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و از خود گذشتگی او حفظ کرده است.
ماجرای حضور رهبر انقلاب بر مزار شهيد صيادشيرازی
پیکر شهید صیاد که دفن شد- صبح روز بعد- خانوادهاش نماز صبح را خواندند و رفتند بهشت زهرا(س). فردای تدفینش، وقتی رسیدند جلوی مزار شهید، یکسری محافظ که نمیشناختند، آمدند جلوی جمع را گرفتند. از حضور محافظها معلوم شد که آقا آنجا هستند. گفتند ما خانوادهی شهید صیاد هستیم؛ تا گفتند خانواده شهید هستیم، گفتند بفرمایید. بعد، معلوم شد که آقا نماز صبح را آنجا بودهاند.
خانوادهی صیاد گفتند: شما خیلی زود آمدید! آقا فرمودند: «من دلم برای صیادم تنگ شده!» مگر چقدر گذشته بود؟ آقا دو روز قبل از شهادت، صیاد را دیده بودند. یک روز هم از دفنش گذشته بود. آقا زودتر از زن و بچهی صیاد رفته بودند بالای سر مزار او. این هم مثل بوسیدن تابوت صیاد از آن چیزهای نادری بود که من نشنیدم جای دیگری رخ داده باشد. شاید هم شده، من خبر ندارم. من نشنیده بودم آقا صبح فردای تدفین یک شهید، سر مزارش باشند.
🔴🔴🔴۲۰ اسفند سالروز تولد ذوالفقار سید علی
#سردار سلیمانی؛ نماد مبارزه حق علیه باطل/تولدت مبارک ای دلیرمرد عرصه جهاد؛ ان شاالله برایمان بمانی و در رکاب مهدی موعود بر پیکره ظلم طاغوتی بتازی
بهترین هدیه تولد را از امام جامعه گرفتی و شدی ذوالفقارسید علی .../شاید آغازی باشد برای تولدی دوباره در #گام_دوم_انقلاب
http://Sapp.ir/deldadegi
دلدادگی💙
📢📢📢📢📢
چند کلمه حرف خودمونی با اونایی که دستشون به دهنشون میرسه👌😊
نزدیک عیده، حواسمون یه کم بیشتر به دور و برمون باشه!
برای خونه تکونی سعی نکنیم همهی کارا رو خودمون بکنیم که پول به کارگر ندیم. این پولا برای مایی که دستمون به دهنمون میرسه چیزی نیست ولی برای اونیکه تو خونههای مردم کار میکنه یه دنیاست. بذاریم اونا هم یه نونی بخورند. حتی اگه خودمون هم میتونیم انجامش بدیم از اونا کمک بگیریم.
اگه دوتا جوون سالم رو دیدیم که تازه مغازه باز کردن و دارن کاسبی میکنن، موقع تخفیف گرفتن ازشون بیچارهشون نکنیم. عیب نداره بذاریم یه کم بیشتر سود کنن. میدونید چقدر اجاره باید بدن؟ بذاریم چرخ کاسبیشون بچرخه. فکر نکنیم هرچی بیشتر تخفیف بگیریم یعنی زرنگتریم.
با اینکه الان چند راه برای شارژ کردن سیمکارت اعتباریمون بلدیم، یه وقتایی بد نیست کارت شارژ رو از پیرمردی که کنار میدون یا سر چهارراه وایمیسته بخریم. برای ما که فرقی نداره. کمک کنیم #عزتش جلوی خانوادهش حفظ بشه اگه نخواسته گدایی کنه.
حالا زیرپیراهن و جورابمون مارک نباشه هیچ اتفاقی نمیفته و بد نیست یه وقتهایی از خانم باوقاری که کنار خیابون دستفروشی میکنه بخریم. عیب نداره اگه داره یه کم گرون میده. باهاش چونه نزنیم. بذاریم به این نتیجه برسه که کار خوبی کرده که برای سیر کردن شکم بچههاش #خود فروشی نکرده.
اگه عید مسافرت میریم از محلیها خرید کنیم. بذاریم اقتصاد منطقهشون یه نفسی بکشه. میتونیم غذامونو تو رستورانی بخوریم که واسه خانومیه که سرپرست خانواره و مثل یه مرد داره زحمت میکشه که بچههاش طعم بیپدری رو نچشند. عیب نداره اگه کبابش یه کوچولو سفتتره.
و... دیگه خودتون استادید.
در کل یک وقت هایی بد نیست انقدرهام زرنگ نباشیم بذاریم حالا که دستمون به دهنمون میرسد بقیه هم در کنار ما زندگیشون یک کم نرم تر بچرخه...
#ایرانی باشیم و شیعه ی مولا علی'ع'
همه می دانیم دولت این کذاب به دنبال #آشوب کشیدن کشور است و فقر و گرانی بیداد می کند
#رحم کنیم تا به ما رحم شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
#السلام_علیک_یا_امین_الله_فی_ارضه
اولین ادب زائر در برابر امام
خواندن اذن دخول و دادن #سلام است .
نشانه قبولی زیارت زائر قلب شکسته و یا جاری شدن اشک قبل از سلام
و اطاعت از اوامر و نواهی امام بعد از سلام است .
در غیر این صورت سلام به امام ، دیگر #ادب حساب نمی شود بلکه اداست .
#ادامه_دارد
#هرشب_ساعت_هشت_یک_نکته
﷽
سلام علیکم
دهمین روز از🌷چله دوازدهم🌷
در پنجمین روز از ماه رجب
تلاوت☀️ زیارت امین الله☀️
به نیابت از
بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف
امام خمینی (ره)
همه شهدا و
معلم سر به دار
و عاشق امیرالمؤمنین علیه السلام
❣️ ابن سکیت❣️
#هدیه می کنیم
محضر نورانی
☀️ امیرالمؤمنین علیه السلام☀️
🌹🌹🌹🌹
تلاوت ☀️زیارت آل یاسین☀️
و عرض سلام و ارادت خدمت
☀️امام زمان علیه السلام ☀️
#به_آرزوی_شهادت
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
در یکی از روزهای گرم خوزستان در سال 186 هجری قمری در شهر«دورق » کودکی چشم به جهان گشود. کودکی که از تبار سربداران خوزستان گردید.
دورق یکی از مراکز علمی و فرهنگی کهن ایران اسلامی است وعلما، خطبا و شعرای شهیری از این منطقه قد برافراشتند; چنانکه امروزه کلمه «دورقی » را در پی نام بسیاری از علمای بزرگ می بینیم.
البته برخی بغداد را محل ولادت این شخصیت بزرگ شیعی می دانند.
کودک را یعقوب نام نهادند و به کنیه «ابویوسف » آراستند.
پدرش اسحاق نام داشت. این مرد صالح و درستکار در فنون ادبیات عرب، به ویژه لغت و شعر، استاد شمرده می شد; دوستدار دانشمندان بود. و از اصحاب کسائی، یکی از قراء سبعه، به شمار می آمد.
اسحاق ادیبی فرزانه و شاعری زبردست بود; ولی براساس آموزه های اسلامی سکوت را برسخن ترجیح می داد. به تدریج درسایه افراط درسکوت، به «سکیت » (بسیار سکوت کننده)شهرت یافت.بدین سبب،فرزندش را «ابن سکیت » خوانده اند.
اسحاق، پس از مهاجرت به بغداد که شاید به انگیزه تحصیل فرزندش انجام گرفت. در آن شهر مکتبخانه ای برپاساخت و به تربیت کودکان همت گماشت. او در کنار آموزش علوم و معارف،آرام آرام معارف شیعی را در قلب پاک شاگردانش جای می داد.
دعای پدر
اسحاق به تحصیل و عالم شدن فرزندش یعقوب بسیار علاقه داشت.
بدین سبب، وقتی توفیق زیارت خانه خدا به دست آورد، بعد از ادای مناسک پرشکوه حج، بادلی شکسته خداوند را خواند و از وی خواست پاداش تلاشهایش را استاد شدن فرزندش در «علم نحو» قرار دهد.
خداوند دعای پدر را به هدف اجابت رسانید و یعقوب به زودی درشمار بزرگان ادبیات عرب جای گرفت.
ابن سکیت، به منظور آشنایی بیشتر بازبان فصیح و اصیل عربی،به رسم آن روزگار مدتی در صحرا نزد اعراب بدوی به سربرد و بادقت در گفتار آنها معارف و علوم عربی خود را کامل کرد.
کرسی استادی
دعای خیر پدر درکنار بیت الله الحرام به زودی ثمرداد و یعقوب به جرگه دانشمندان بزرگی چون ابن اعرابی و ابوالعباس ثعلب پیوست. این شخصیت برجسته قبل از این که مجلس درسی مستقل داشته باشد، پدرش را در تربیت کودکان و نوجوانان مسلمان یاری می داد.
او چون پدرش در محله «درب القنطره » بغداد تدریس می کرد.
جالب این که وقتی ابن سکیت برکرسی استادی نشست، تحصیل را رهانکرد و همواره درکنار تدریس، به تحصیل اشتغال داشت. او علوم گوناگون از جمله نحو، لغت، شعر، روایت و علوم قرآنی را تدریس می کرد.
در بار خلیفه
به تدریج شهرت ابن سکیت به دربار رسید. بنابراین، وقتی به سامرا رفت، مورد توجه عبدالله بن یحیی بن خاقان، وزیر متوکل،قرار گرفت. عبدالله بن یحیی، متوکل را از مقام علمی «ابن سکیت » آگاه ساخت. خلیفه از او خواست تا فرزندانش معتز و موید را به شاگردی قبول کند و به آنها دانش آموزد.
ابن سکیت که در پذیرش این پیشنهاد تردید داشت. با برخی ازشخصیتهای آن زمان مشورت کرد و در نهایت پذیرفت .
روزی متوکل وارد کلاس فرزندانش شده،تا از وضعیت تحصیل آنها آگاه شود . متوکل به ابن سکیت گفت: بگو بدانم آیا فرزندان مرا بیشتر دوست داری یا فرزندان علی بن ابی طالب حسن و حسین را؟
👇👇👇
ابن سکیت از این سخن گستاخانه سخت عصبانی شده، گفت: به خدای علی اعلی سوگند، رتبه و مقام کمترین غلامان آن حضرت که قنبرحبشی است. از تو و فرزندانت بسی بالاتر و عظیم تر است. این عقیده با وجودم آمیخته و از من جدا نمی شود.
☝️☝️☝️
متوکل که انتظار چنین صراحتی را نداشت. خشمگین شد و به غلامانش دستور داد زبان استاد را از پشت سرش بیرون آورند.
غلامان ترک، زبان او را از پشت گردنش بیرون کشیدند و بریدند و شکمش را زیر پاهای خود له کردند و بعد بدن نیمه جان او را به منزلش بردند و او در پنجم ماه رجب سال 243 درگذشت.
رجال شیعه در کتب خود، ابن سکیت را از شیعیان مخلص و از اصحاب امام جواد و امام هادی علیهماالسلام ذکر نموده اند. .
نجاشی می گوید: ابن سکیت در نزد امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام بسیار محترم بود و از ایشان روایت هایی نقل کرده است. متوکل عباسی به خاطر مذهب تشیع او را به شهادت رساند و داستان شهادت او مشهور است. ابن سکیت در علم ادب و لغت چهره ای درخشان بود و در نقل حدیث و روایات، موثق و راستگو به شمار می رود و کسی بر او طعنی وارد نکرده است.
تاریخ سرخ تشیع سرشار از انسانهای پاک سیرت و والا یی است که در مسلخ عشق با شوق وافر سر به تیغ جلاد سپردند و عزت وجاودانگی خریدند. اینان حتی داغ یک آه را برغاصبان مقام عظمای ولایت الهی نهادند ودرخت خونین شیعه را با خون سرخ خود آبیاری کردند.
#رزق_معنوی_روز
✍رهبر انقلاب
در دیدار اعضای موسسه عالی فقه و علوم اسلامی: مواظب باشید جهتگیری انقلابی، مقهور هیچ کدام از این شاخصها و مهمّات کار این مؤسّسه قرار نگیرد؛ جهتگیری انقلابی. طلبهی ما، استاد ما، فاضل ما، عالِم ما، مرجع ما اگر چنانچه معتقد به این تحوّل عظیمی که اسمش انقلاب است، بود، به درد این کشور خواهد خورد. اگر معتقد به این نبود، به درد کشور نمیخورد، به درد جمهوری اسلامی نمیخورد؛ باید معتقد باشد.
۱۳۹۷/۱۲/۱۳
تاب-سبک-زندگی-برای-وب-95.pdf
5.78M
📙 نسخه pdf کتاب "سبک اقتصادی و فرهنگی زندگی؛ از خود تحریمی در اقتصاد معتاد به نفت تا #عزم_ملی و #مدیریت_جهادی در #اقتصاد_مقاومتی (فرهنگ کارآفرینی)" تألیف دکتر محمدحسن قدیری ابیانه در 466 صفحه
💥 توجه: در انتشار وب کتاب مطالب مختصری به آن اضافه شد که درنتیجه صفحه بندی آن و شماره گذاری صفحاتش بهم خورده.