الحقنی بالصالحین«یرتجی»
دهمین روز از ❣چله سیزدهم❣ سرسفره ی 🌷شهید محمد مهدوی🌷مهمان هستیم 👇👇👇 مي گفت هر كاري مي خواهم بكنم ا
شهید محمد مهدوی
ولادت: ۱۳۶۶
شهادت: ۲۴/۰۱/۱۳۸۷
مکان شهادت: حسینیه سیدالشهدای (ع) شیراز
عامل شهادت: انفجار بمب توسط گروهک تروریستی تندر (وابسته به انجمن پادشاهی)
مسئول واحد شهداي كانون ( کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز ) بود ،
روي وصيت نامه شهدا كار مي كرد ، قرار بود برای شهيد عبدالحميد حسينی كتاب بنويسد ،
نصف از كارش را هم كرده بود . هميشه می گفت :
فكر نكنيد اين كارها را خودم مي كنم ، اين ها را خدا و امام زمان (عج) راه مي اندازند .
مي گفت : باید شهدا را به همه نشان دهیم و این وظیفه بر گردن همه ما است .
شهید مهدوی آرزویش شناساندن شهید عبدالحمید حسینی به همه بود؛ که با تلاشهای ایشان این آرزو به حقیقت پیوست.
- اما این که چگونه با این شهید آشنا شد، چطور او را از بین 14000 شهید شهرمان انتخاب کرد و رابطه اش با اوچگونه بود ، چه خصوصیتی از آن دید که شیفته اش شد؟ و چرا عبدالحمید؟
و چرا با همه قوا سعی کرد ما او را بشناسیم، او در سن جوانی پرواز کرد وما را با علامت سوالها تنها گذاشت...
همچنان به صورت یک راز (طبق گفته مادر ایشان) بین خودش، خدایش و عبدالحمید باقی مانده است و شاید هر وقت صلاح خدا باشد این راز فاش بشود. بعد از سمینار آشنایی با سرباز فدایی اسلام پاسدار شهید عبدالحمید حسینی با مادر بزرگوار شهید محمد مهدوی در مورد چندی از مسائلی که در سمینار مطرح شد صحبتهایی کردیم......
چطور شهید مهدوی با شهید عبدالحمید آشنا شد؟
هفت سینی به نام هفت سین شهدا که با نام هفت شهید سید تزئین شده بود و نام شهید عبدالحمید حسینی هم در بین آن 6 شهید بود فکر کنم اولین بار توجه محمد را جلب کرده بود؛ اولها محمد فکر می کرد که شهید حسینی سید است ولی بعدها فهمید که ایشان سید نیستند.
محمد با خواندن کتاب شهید عبدالحمید حسینی به او علاقه مند شد و از دفتر دارالرحمه قبر او را پیدا کرد.
بعد سراغ هم رزمهای ایشان سردار مینایی، سردار نصیری و خواهر ایشان حتی آقای آیت الله سید علی اصغر دستغیب (به این دلیل که عبدالحمید زمانی محافظ آقای دستغیب بودند ) رفت.
جالب این که همگی از محمد می پرسیدند چرا دوست داری از عبدالحمید بدانی؟ تو که زمان عبدالحمید هنوز متولد نشده بودی؟ محمد هم در جواب آنها می گفته باید شهدا را به همه نشان دهیم و این وظیفه بر گردن همه ما است.
حتی خود محمد تمام برنامه ریزی ها و سخنرانی های بزرگداشت فدایی امام زمان (عج) را هماهنگ کرده بود تا یک روز خودش آن را برگزار کند اما حال که شربت شهادت را نوشیده دوستانش آن را اجرا کردند و البته که محمد و روح پاکش هم حضور داشتند.
هرهفته سر قبرش می رفت و با او صحبت می کرد.
بهش می گفتم مادر جان شبها خوب نیست به دارالرحمه بروی؛ می خندید و می گفت: نه مادر! «اینقدر شهدا من را تحویل می گیرند، جلوم بلند می شوند، با هم نماز شب می خوانيم آنقدر با شهدا حال می کنم که نگو.»
خواهر عبدالحمید حسینی می گفتند: اولین باری که محمد به من زنگ زد و از من خواستند که با پدر یا مادرم صحبت کنند و من گفتم که هر دو آنها به رحمت خدا رفته اند؛ معذب شد، احساس کردم این از آن جوانهایی است که صحبت با یک خانم براش سخت است؛ بهش گفتم آقای مهدوی شما چند سال دارید؟ گفت: 19 سال. گفتم: چند سال از فرزند کوچک من کوچکتر هستی و من جای مادرت هستم؛ با این حرف مثل این که خیلی راحت تر توانست با من در مورد عبدالحمید حرف بزند.
محمد ساعت ها با خواهر عبدالحمید در مورد ایشان تلفنی صحبت کرده بود، بدون اینکه همدیگر را ببینند و همیشه به آن خواهر بزرگوار می گفت که من می خواهم برای عبدالحمید کاری بکنم (گردنم است). شب آخری، قبل از اینکه کانون بیاید زنگ زد به خواهر عبدالحمید و برخلاف همیشه به او گفته بود می خواهم با عبدالحمید یک کار استثنایی بکنم. – و همان شب ساعت 21:15 محمد پرواز کرد.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
بهش می گفتم مادر جان شبها خوب نیست به دارالرحمه بروی؛ می خندید و می گفت: نه مادر! «اینقدر شهدا من را
بعد از شهادت محمد، خواهر عبدالحمید به خانه ما آمد و وقتی در اتاق محمد، عکس برادرش را دید خیلی تعجب کرد چون می گفت این عکسی است که فقط خودش تنها داره.......... (و این همان عکسی است که در تراکتها زده بودند)
مادر شهید مهدوی ادامه دادند محمد خیلی این عکس را دوست داشت همیشه با شوق به آن نگاه می کرد و به من می گفت: «مامان ببین این شهید، تیر به گلوش خورده، چقدر خوبه که آدم این جوری شهید بشه».
و شاید شهید مهدوی در دلش ادامه می داده: (من نیز همین گونه شهید می شوم در سن 20 سال و 7 روزگی تقریباً مثل عبدالحمید).
تقریباً روزهای آخر بود که محمد بهم گفت: مامان من مستجاب الدعوه شدم؛ گفتم مامان جان یعنی چی؟
گفت: هر وقت حس می کنم، که چیزی می خواهم قبل از اینکه به زبان بیاورم، خدا آن را برآورده می کند، مامان برام دعا کن و من هم براش دعا کردم و گفتم حالا بگو ببینم حاجتت چی هست؟ چیزی نگفت.
ای شهیدان! برای ما جامانده ها هم دعا کنید که به کاروان شما محلق شویم چون شما مستجاب الدعوه هستید.
با افرادی که گمراه بودند نمی گشت. به اونا می گفت تا موقعی که خودتو اصلاح نکنی من باهات قهر هستم. هیچ وقت به نامحرم نگاه نمی کرد. بسیار معصوم و سر به زیر بود . حیای بسیار داشت. حتی با اقوام نزدیک که نامحرم بودند رابطه نداشت. همیشه می گفت: حیا و تقوا مثل طناب است و اگر طناب حیا پاره بشه تقوا هم از بین میره.
**جایی که می دونست گناه هست نمی رفت. می گفت: «هر چه دیده ببیند دل کند یاد» اگر چشمم به نامحرم بیفته حتما به گناه می افتم. خیلی با نفسش مبارزه می کرد. در جمع خیلی باهاش بحث می کردند و اون خیلی آگاهانه جواب می داد. چون مطالعه داشت. خیلی به دین پایبند بود. هر چه می گفت عمل می کرد. می گفت هر کاری می خوام بکنم اول باید ببینم امام زمان (عج) از این کار راضیه؟ چه دردی از درد امام زمان(عج) دوا میشه؟ اگر می بینید امام زمان(عج) ناراحت می شه انجام ندید
مادر شهید مهدوی داخل وسایل محمد شعری را که او برای دوست شهیدش سروده بود این چنین می خواند:
یک صبا ازم پرسد تو کیستی؟
این مکان از بهر چیستی؟
گفتمش عبدالحمیدم
زنده من با این امیدم
بهر این از خلق بریدم
بهر عشق مرتضی با سر دویدم
هر زمانی، یاد یاران را شنیدم
بهر عشق پاکشان دویدم
دردشان را با جان خریدم
تا که مولا داد این نوید
من کیم؟ عبدالحمیدم
خاکی ام، عبدالحمیدم
افلاکی ام، عبدالحمیدم
من کیم؟ عبدالحمیدم
دنیا و آئینم، حسین و مرتضی یند
اصلم از ارباب عشق است
نام من سردار عشق است
جان من ارزش ندارد
من کیم؟ عبدالحمیدم
جان ناقابل بدادم در مسیر حق پرستی
با همین ناقابلم شهد شهادت را خریدم
ناله کردم در فراق و دوری تو
هر زمانی هر مکانی نام یاران آشنا بود
بهر عشق پاکشان با سر دویدم
اصل از ایل و تبار عاشق بازان خدایی است
چون حسین بن علی (ع) در کل عالم شه، ندیدم
هر جا که سخن نام زیبای تو بود
افلاک و زمین به سر سپاری دیدم
جان را به نگاه مست دوست بخشیدم
محمد همیشه می گفت: هر کاری که می خواهی انجام بدهی، ببین دردی را از امام زمان (عج) دوا می کنه یا نه؟ - تکه کلامش بود
📢📢📢📢
شهید امروز رزق خود شهدا بود🌷
از دست ندهید👌
به خاطر همنشینی با شهید دیروز
﷽
#دعای_مکارم_الاخلاق
فراز دهم
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست،
و مگذار که من ستم زده شوم درحالىکه تو به دفع آن از من توانایى،
و اجازه مده که بر دیگرى ستم کنم درحالى که تو در جلوگیرى از من نیرومندى،
و مپسند که گمراه شوم در حالى که به حقیقت بر هدایت من توانایى،
و نخواه که تهیدست گردم در حالى که فراخى روزى من نزد توست،
و مرا به سرکشى میازماى که توان و دارایى من از توست.
الهى به جانب آمرزشت آمده ام، و به سوى بخشایشت روى آورده ام، و به گذشت تو مشتاقم، و به فضلت اعتماد و تکیه دارم،
و چیزى نزد من نیست که مرا درخور آمرزش تو کند، و نه کارى که مستحق بخشایش تو گردم، و با ستمهایى که بر خود کرده ام جز تکیه بر فضل و احسان تو راهى ندارم.
#ان_احسن_الحسن_الخلق_الحسن
Khamenei.ir - سربازی امام زمان.mp3
4.08M
💚🌸 «سربازی امام زمان»
💠 #صوت |بیانات #رهبر_انقلاب دربارهی بزرگترین #وظیفه_منتظران در دوران غیبت امام زمان "عجاللهتعالیفرجهالشریف"
@Esteftaate_rahbar
🌸💠🌸
🔻کشف پیکر مطهر ۱۲ شهید در روز نیمه شعبان
روابط عمومی کمیته جستجوی مفقودین:
🔹در شرایطی که بخشی از توان مهندسی کمیته جستجوی مفقودین از دو هفته اخیر تا کنون به کمک سیل زدگان عزیز خوزستان آمده است، با تلاش گروه تفحص مستقر در استان میسان عراق، در سالروز ولادت دوازدهمین امام شیعیان، حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه، پیکر مطهر ۱۲ شهید در محور زبیدات و شرق دجله، کشف گردید.
✅ @shohadayeiran57
هدایت شده از شناخت رهبری
امام (ره): من به شما #خامنهای عزیز، تبریک میگویم که در جبهههای نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده، و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم. 7 تیر 1360
🌐 @shenakhte_rahbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❔ مادرها چگونه فرزند صالح میتونن تربیت کنن؟
#خانواده
#ازدواج
#شهدا
@shomarshmakuszohur
﷽
✍ای کاش
۹۸ سال آمدنت باشد الا ای مهدی فاطمه!
✔انشاءالله
در این بهار علوی حالتان خوب باشد!
و اگر از حال ما خواسته باشید، که خود بهتر میدانید حال ما را!
✔حالمان
خوب نیست دیگر!
چقدر طولانی شد این عصر غیبت! بس است!
✔آقاجان!
هیچ وقت این همه امیدوار نبودیم به آمدنت! ؟
✔به دلم افتاده
حتی مادران شهدای دههی ۶۰ هم ظهورت را میبینند!
✔به دلم افتاده
حاجاحمد با تو برمیگردد! و اربعین با خودت میرویم کربلا!
✔به دلم افتاده
پرچم عربستان عوض میشود! خدا بعد از این همه دوری، گویی در تدارک وصال است و الا حاجقاسم را از کربلای ۵ به گنج کربلا نمیرساند!
✔آری! تو اتمام رنج آدمی، مهدیا!
و به زودی گریههای آدم و نوحههای نوح در فراق بهشت تمام میشود!
✔ آقاجان!
برای ما اصلیترین نشانهی ظهور، واقعیت خرافهشکن برق چشمان نائب بر حقت؛ خامنهای است!
✔این مرد،
اتکا به تو دارد که ابرمرد ایستاده!
و تو را میبیند! و فردای ظهور را میبیند!عصر آلاحمدها هرگز جای تقیزادهها نیست! گاهی چقدر جلالی میشود نائبت آقاجان!
✔آنچه
ما امید آمدنش را داریم،
گمانم سیدعلی میبیند! خوش به حال چشمانش!
✔باید هم
این همه نازنین باشد نائب تو!
✔و دارم فکر میکنم؛
خود شما چه شمایلی داری! والله عصارهی محمدی! و خلاصهی علی! و رعنا و خوشقدوبالا مثل عمویت عباس! مثل حسنین! و درست با همان خال هاشمی علیاکبر!
✔ آقاجان!
دیروز با ابراهیم_هادی و امروز با هادی_ذوالفقاری و فردا هم با خون شهیدی دیگر، نشستهایم به تماشای قدومت! سلام آقاجان!
﷽
سلام علیکم
سیزدهمین چله شهدا
با عنوان
☀️ #چله_مهدوی_حسنی ☀️
👇👇👇
در این ۴۰ روز به نام نامی
☀️ حضرت بقیة الله عجل الله فرجه الشریف
☀️ و امام حسن مجتبی علیه السلام
مهمان شهدایی هستیم که
❣️سرّی آشکار شده با امام زمان علیه السلام و امام حسن مجتبی علیه السلام دارند.
در این ۴۰ روز مراقبت می کنیم بر
✅ دعای مکارم الاخلاق (حداقل روزی یک بند آن قرائت شود بطوریکه در طول این ۴۰ روز دوبار کل دعا خوانده شود)
✅ انجام اعمال ماه شعبان به ویژه صلوات شعبانیه
#المستغاث_بک_یا_صاحب_الزمان
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
👇👇👇👇👇
چند ساعتي مانده به عمليات «والفجر4»،
هوا به شدت سرد،
ابرهاي سياه،
نم نم بارون،
هواي دل بچه ها را غمگين و لطيف کرده و هر کسي در فکر کاري است.
يکي اسلحه اش را روغن کاري مي کنه،
يکي نماز مي خونه.
ذکر است و زمزمه و يک جور ميقات.
همه گرد هم مي چرخند تا از همديگر حلاليت بطلبند.
هر کسي به توانش و به قدر معرفتش.
بچه گنبد کاووس بود از لشکر 25 کربلا داره در به در دنبال سربند يا زهرا(س) ميگرده،
مياد پيش ما دو نفر و من بهش گوشزد مي کنم که همه سربندها براي ما مقدس هستند.
ميرحسن ميگويد: درست مي گويي، آفرين، اما بدان که هر کسي به فراخور حال و دلش.
ما سادات، عاشق مادرمان حضرت فاطمه الزهرا(س) هستيم.
من ديشب خواب عجيبي ديدم،
آقا امام زمان (عج) باشال سبز رنگي به گردن، سربند يا زهرا(س) را بسته به پيشاني ام و بهم گفت: سلام من را به همرزمانت برسان، بگو قدر خودشان را بدانند.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
👇👇👇👇👇 چند ساعتي مانده به عمليات «والفجر4»، هوا به شدت سرد، ابرهاي سياه، نم نم بارون، هواي دل بچه ها
من حالي غريب پيدا مي کنم و اشک نم نم مي چکد.
بعد از هم جدا مي شويم.
طولي نمي کشد که وقت رفتن مي رسد.
توي کانال نشسته ايم، زمزمه بچه ها بلند است و باران نرم نرم مي بارد.
سيد ميرحسين، سربندي از يا فاطمه زهرا(س) به پيشاني بسته و جلوي ستون به سمت منطقه موعود عملياتي پيش مي رويم.
ساعاتي بعد،رمز عمليات خوانده مي شود و ديگر همه از هم جدا مي شويم.
خدایا تو آنچنانی که ما می پسندیم پس ما را آنچنان کن که خودت می پسندی .
ای رحمان رحمان ها ، ای رحیم رحیمها ، ای غفور غفورها و ای معشوق عاشقان ، با نام ولایت وصیت نامه ام را آغاز می کنم ، با عرض سلام بر یگانه منجی عالم بشریت مهدی موعود (عج) و رهبر کبیر انقلاب ، پیر شیردل ، امام امت و با درود بر شهدا و اسرا و مجروحین ، از صدر اسلام تا کنون و با درود بر مردم همیشه در صحنه و با سلامهای بی پایان بر رزمندگان اسلام ، ضمن عرض سلام گرم بر خانواده ام متن وصیت نامه ام را شروع می کنم .
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم گر جان طلبد دریغ از جان بکنیم
دنیا اگر از یزید لبریز شود و الله پشت به سالار شهیدان نکنیم
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
خدایا تو آنچنانی که ما می پسندیم پس ما را آنچنان کن که خودت می پسندی . ای رحمان رحمان ها ، ای رحیم ر
پدر و مادر گرامی می دانم که به رضای خدا در جدائی توقمان راضی هستید و نگرانی به خود راه نمی دهید چرا که غیر از رضایتان به رضای الله خودتان لباس رزم بسیج را بر تن پوشانیدید و مرا این بار به همراه سپاه محمد با بدرقه خود عازم منطقه ساختید مادرجان وقتی برایم اشک می ریزی اولین قطرات اشک را به یاد حسین (ع) و هفتاد و دو تن بریز ، برادران و خواهران اهل منزلمان ، از راهنمائی هایتان بسیار متشکرم و امیدوارم با این جدائی موقت ، شما در گامهای اسلامی استوار و صبورتر باشید ؛ اما کلیه دوستان و خویشان و کلیه رزمندگان ؛ سخن امام سخن صاحب الزمان (عج) است ، پس با تمام نیرو کوچکترین امر امام را اجرا کنید که جانها به فدایش ؛ و در خودسازی خود کوشش بی پایان داشته و یادتان نرود که جبهه مناسبترین مکان خودسازی است ، و در آخر مادر بسیار گرامی و پدر بسیار عزیزم مرا حلال کنید و همچنین برادران و خواهرانم و دوستانم اگر حقی بر گردنم دارند نزد پدرم بروند و حقشان را بگیرند و مرا حلالم کنند
شهادت تزریق خون است بر پیکر اجتماع . ( شهید مرتضی مطهری )
انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم ( با هرکس که با شما در صلح و با هر کس که با شما پیکار جوید در جنگ خواهم بود ) .
خوشا آنانکه با اخلاص و ایمان حریم دوست بوسیدن و رفتند
و کالاهای این آشفته بازار محبت را پسندیدند و رفتند
خوشا آنانکه بار دوستی را کشیدند و نرنجیدند و رفتند
خوشا آنانکه در این صحنه خاک چو خورشیدی درخشیدند و رفتند
ز تقوی جامه بر کن که پاکان ز تقوی جامه پوشیدند و رفتند
خدایا ، خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
﷽
#دعای_مکارم_الاخلاق
فراز یازدهم
پس بر محمد و آلش درود فرست،
و بر من تفضّل فرما.
الهى زبانم را به هدایت گویا ساز،
و تقوا را بر قلبم الهام کن،
و به پاکیزه ترین روشم توفیق ده،
و مرا به کارى وادار که بیش از هر چیز به آن خشنودى.
الهى بهترین راه را پیش پایم گذار،
و مرا بر آئین خود دار تا بر آن بمیرم و زنده شوم.
#ان_احسن_الحسن_الخلق_الحسن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بـچــــه ها مــا داریم بـه بـالای
قله ظهــــور
نـــزدیــک میــــشـــیم
بچه ها مرام بزارید برای امام زمان
#یارقیه_خاتون....🌹
درچهره خــود«هیبت زهرا»دارد
بـردوش«ابوالفضل علی»جـادارد
بااین که سه ساله است مانندعمو
«دردادن حــاجـت یـدطـولادارد»
١٨ تا ٢۵ #شعبان ایام یادبود میـلاد
فرخنـده حضرت #رقیـه(س)
نازدانه و دردانه آقا امام #حسین (ع)
بر همه شیعیـان مبارکبـاد...
💐🌸اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج بحق زینب کبری س🌸💐