eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
231 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
حتی وقتی برای تلاوت در جلسه گمنامی در منطقه‌ای دور افتاده دعوتش می‌کردند می‌گفتم: «خسته‌ای نرو»، می‌گفت: «اینجا را باید حتما بروم چون برای رضای خداست»، ادامه داد: محسن بسیار به رهبر معظم انقلاب ارادت داشت و ایشان مرجع تقلید حاج محسن بودند، محسن تابع امر حضرت آقا بود و در دوران نوجوانی هم در محضر ایشان تلاوت قرآن انجام داده بود
دعوت شده بود به نجف. شبی در حرم حضرت علی (ع) برنامه تلاوت داشت. عرب‌ها ولو عامی باشند تلاوت خوب را می‌شناسند. صدای محسن، جماعت داخل حرم را منقلب کرده بود. متولی حرم هم گوشه‌ای نشسته بود و مثل بقیه مردم اشک می‌ریخت. تلاوت که تمام شد متولی همان جا دستور داد پرچم روی قبر حضرت را پایین بیاورند. پرچم را تا زدند. داخل طبق گذاشتند و تقدیم کردند به محسن. پرچم 10 سال روی قبر آقا بود. متولی حرم یقین داشت اگر آقا در آن محفل حضور مادی داشتند حتماً صله خاصی به محسن می داد. محسن آن تلاوت را خیلی دوست داشت. بهترین تلاوت عمرش بوده. محسن که شهید شد متولی از نجف به مشهد آمد. همراه خودش پرچم جدید روی مزار حضرت علی(ع) را آورده بود؛ متولی سر مزار محسن حاضر شد. پرچم را روی قبر پهن کرد. فاتحه‌اش را که خواند، پرچم را جمع کرد و برد تا روی مزار حضرت در نجف بگذارد.
کتاب «عروج» روایتی داستانی از زندگی قاری شهید «محسن حاجی‌حسنی‌کارگر» از شهدای فاجعه «منا»، توسط «اعظم عظیمی» گردآوری شده و موسسه «مفتاح» آن را به چاپ رسانده است.
آخرین نوشته محسن در وبلاگش؛ قرآن، من شرمنده توام "قرآن، من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته‌ام که هر وقت در کوچه‌مان آوازت بلند می‌شود، همه از من می‌پرسند چه کسی مرده است؟ چه غفلت بزرگی که می‌پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است... قرآن، از تو شرمنده‌ام اگر تو را از یک نسخه عملی به افسانه‌ای موزه‌نشین مبدل کرده‌ام. یکی ذوق می‌کند که تو را بر روی برنج نوشته و یکی ذوق می‌کند که تو را بر روی فرش نوشته است. یکی ذوق می‌کند که تو را بر طلا نوشته و یکی ذوق می‌کند که تو را بر کوچک‌ترین قطع ممکن منتشر کرده است... "قرآن، از تو شرمنده‌ام؛ حتی آنان که تو را می‌خوانند و تو را می‌شنوند، آن‌چنان به پایت می‌نشینند که خلایق به پای موسیقی هر‌ روزه نشسته‌اند. اگر چند آیه از تو‌را بخوانند، مستمعین فریاد می‌زنند احسنت..! گویی مسابقه نفس است. قرآن، من شرمنده‌ام اگر به یک فستیوال مبدل شده‌ای حفظ کردن تو با شماره صفحه، خواندن تو از آخر به اول یک معرفت است یا رکوردگیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کردند، حفظ کنی تا این‌چنین تو را اسباب مسابقات هوش ندانند. خوشابه‌حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو؛ آنان که وقتی تو را می‌خوانند، چنان حظ می‌کنند که گویی قرآن همین حالا بر ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده‌ایم، تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیده‌ایم."
محسن حسنی کارگر در تاریخ ۲ مهر ۱۳۹۴ در فاجعه منا که به دلیل ازدحام جمعیت در یکی از مسیرهای حرکت حاجیان به سمت جمرات رخ داد، درگذشت. حاجی حسنی در حرم علی بن موسی تلاوت‌هایی اجرا کرده بود که پس از درگذشت وی به پیشنهاد سیدعلی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب ، پیکر وی در صحن جمهوری اسلامی بارگاه علی بن موسی دفن شد.  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر همه بزرگواران هدف این کانال به فرموده ی مقام معظم رهبری زنده نگه داشتن یاد وخاطره ی شهدا ست،که از اهمیت زیادی برخوردار است، خدا وند به ما توفیق داده توانستیم سیزده چله ی با شهدا را پشت سر بذاریم بزرگواران هدف از این چله ها👇👇 همنشینی با شهدا ست ، برای رسیدن به امام زمان علیه السلام ان شاالله همانطور که ما در اواخر دعای ندبه می خوانیم👇👇 ومرافقة الشهدا ء من خلصائک ان شاالله هر روز با قرار گرفتن سرسفره ی هر شهید ی،با سبک زندگی، وبصیرتی که نسبت به ولایت و رهبری داشته ومعنویت وسلوکی که در زندگی داشته ،وبا تقوی هرچه بیشتر لذت بندگی و انس با اهل بیت طاهرین را چشیده آشنا شویم وبواسطه ی مراقبت‌های مطرح شده در هر چله بتوانیم ✅از گناه دوری کنیم مثل شهدا ✅ بندگی خدا را کنیم : بواسطه ی انجام واجبات وترک محرمات ✅ انس مان را با خواندن وقرآن ودعا وذکر با اهل بیت ،ویژه امام عصر زیاد کنیم هر روز حرف دلمان اینست که 👇👇 اے شهید🕊 همسایہ ات نیستم امّـا☝️ 🌾مهمان خانہ ے مجازی ات📱 ڪہ هستم، 🌾خودت دستم راگرفتہ اے وآورده اے 🌾اینجاڪمڪے ڪن من هم یڪۍ شبیہ توُ شوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #تماشایی 🔆 شعری که اشک آقا را جاری کرد 🌀 وقتی حال آقا با یک شعر منقلب می شود
@maddahi14 - مداحی۱۴-X-نریمان پناهی.mp3
8.66M
#حاج_نریمان_پناهی 🎵 الهی که برات بمیره خواهرت ی جای سالم هم نمونده پیکرت ✨ شور بسیار محزون🌷🍃 #شب_زیارتی_سیدالشهداع ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... روزتون شهدایی ✋
سلام علیکم ان شاالله قرار در 🌟 #چله_کرامت_قرآنی🌟 خادم القرآن باشیم بواسطه ی انس با قرآن👌 👈 مراقبت رفتاری بر دعای مکارم الاخلاق 👇👇👇 سر سفره ی شهدایی هستیم که ✅ خادم القرآن هستند ✅ با زبان روزه به شهادت رسیدند ✅ شهدای ماه رمضان وعید فطر ✅ شهدایی که در صدق وصداقتشان آزمون سنگین پس دادند👌
شهید رمضان عالی زاد چون ارادت خاصی نسبت به مولا امیرالمؤمنین(ع) داشت در شب‌های قدر همیشه دعا می‌کرد که با مولا محشور شود که سرانجام در ماه مبارک رمضان سال 1361 به شهادت رسید.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
شهید رمضان عالی زاد چون ارادت خاصی نسبت به مولا امیرالمؤمنین(ع) داشت در شب‌های قدر همیشه دعا می‌کرد
یکی از شهدایی که شاید تاکنون گمنام بوده است شهید رمضان عالی زاد متولد روستای چاه کوتاه استان بوشهر است که حکایت‌های خواندنی و جالبی دارد. شهید رمضان عالی زاد در سال 1340 در ماه مبارک رمضان در یک خانواده مذهبی و فقیر دید به جهان گشود و دوران تحصیل را  در روستای چاه کوتاه و برازجان گذراند این شهید والامقام در آغاز دفاع مقدس به‌عنوان کارمند اداره جهاد سازندگی استخدام شد و بعدازآن با شوق و اشتیاق به‌عنوان یک جهادگر به جبهه حق علیه باطل اعزام شد.
هميشه روحيه‌اي جذاب و دوست داشتني داشت و اين اخلاق وي، هميشه در نظرم مجسم است. او فردي خوشرو، كم‌حرف، متين و مؤدب بود و از شوخي‌هاي بيهوده و تمسخر ديگران كاملاً پرهيز مي‌كرد؛ از كسي كه اين كارها را انجام مي‌داد نيز انتقاد مي‌نمود. اگر چه پدرش نابينا بود و آنها در فقر مالي به سر مي‌بردند، اما خانواده‌اش همواره سعي مي‌كردند شرايط را طوري مهيا كنند كه رمضان به مطالعاتش در زمينه‌ي امور ديني برسد. هرگاه فرصتي پيش مي‌آمد و پاي صحبت‌هايش مي‌نشستيم، با اينكه سني نداشت، مسائل خاص علمي ـ مذهبي را با جديت مطرح مي‌كرد و از انحرافات ديني و بي‌ بند و باري‌ها و زورگويي‌هاي دولتمردان شديداً انتقاد مي‌نمود. گذشته از اين كه وي در دوران تحصيلي از دانش‌آموزان مستعد بود، با قرآن و كتب غيردرسي نيز انسي خاص داشت و از كتابخانه‌ي كوچكي كه در مسجد محل وجود داشت، استفاده‌هاي لازم را مي‌كرد.
او بيشتر اوقات، نماز خود را در مسجد مي‌خواند و چون بسيار متواضع بود، هميشه در سلام كردن از ديگران پيشي مي‌گرفت . قبل از پيروزي انقلاب اسلامي به طور مرتب در تظاهرات و راهپيمايي‌هاي ضد رژيم شاه شركت مي‌نمود و عكس امام (ره)را در بين مردم توزيع مي‌كرد. با شروع جنگ تحميلي، با وجود اينكه در جهاد سازندگي مشغول كار بود، آن را رها كرد و با پافشاري و اصرار فراوان در سال 1361 به جبهه اعزام شد. وي به عضويت گردان امام سجاد (ع) در آمد و يكي از همرزمان من شد. وي همچون ديگر رزمندگان ـ كه آرزوي شركت در عمليات‌ها را داشتند ـ مدام از فرماندهي گردان سؤال مي‌كرد كه عمليات كي شروع مي‌شود؟ تا اينكه بالاخره در تابستان سال 1362 در عمليات رمضان شركت نمود و سرانجام به آرزوي ديرينه‌اش كه همانا شهيد شدن بود، نائل گرديد. روحش شاد و يادش گرامي باد!
هميشه به مناجات با پروردگار يكتا و خواندن قرآن كريم مشغول بود و از بندگان شايسته‌ي خدا به شمار مي‌رفت. از آن جا كه مؤذن مسجد بود، هرگاه هنگام سحر، پشت در بسته‌ي مسجد مي‌ماند، بلافاصله از ديوار مسجد خود را به بالاي بام مسجد مي‌رساند و با آن صداي دلنشين خود، نواي ملكوتي اذان را سر مي‌داد. هنگام اذان در هر جا كه بود، رو به قبله مي‌ايستاد و اذان مي‌گفت. او انساني شريف و بزرگواري بود و تا جايي كه از دستش بر مي‌آمد به مردم كمك مي‌كرد و هميشه سعي داشت به نحوي مشكلات آنان را حل كند. آخرين شبي كه اذان گفت، شبي بود كه روز بعد عازم جبهه‌هاي نبرد شد. او آن شب با تمام دوستانش خداحافظي كرد و از همه‌ي آنها حلاليت طلبيد. گويا وي بسيار مورد توجه خداوند بود، چرا كه تولد ميمونش در ماه مبارك رمضان و شهادتش نيز در همين ماه مبارك اتفاق افتاد.
همرزم شهید 👇👇 يك شب قبل از شروع عمليات «رمضان»، خواب ديدم كه در روستايمان هستيم و من و او هر دو همديگر را در آغوش گرفته‌ايم و مي‌خواهيم همديگر را ببوسيم. يكدفعه او محو ‌شد و من ناگهان از قبرستان بي‌بي‌زليخا سر در آوردم. در آنجا تعدادي چادر نظامي بر پا شده بود و چند تانك و رزمنده نيز در آنجا ديده مي‌شد. وقتي از آنها سؤال كردم: «اينجا چه مي‌كنيد؟» در جوابم گفتند: «به استقبال رمضان آمده‌ايم!» درست روز بعد بود كه يكي از برادران سپاه براي ما خبر آورد كه يك نفر از بچه‌هاي چاهكوتاه به شهادت رسيده است. من بلافاصله متوجه شدم كه منظورش رمضان عالي‌زاد است. آري! خواب من خيلي زود تعبير شد و آن بزرگوار پس از نوشيدن شربت شهادت، به لقاءالله پيوست.
رمضان همیشه نامه‌هایی که به خانواده می‌نوشت بعد از آرزوی سلامت و تندرستی جمله معروف امام خمینی(ره) را می نوشت و تأکید می‌کرد: "پشتیبان ولایت‌فقیه باشید تا به مملکت آسیب نرسد". نمونه ای از نامه های شهید رمضان عالی زاد:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
600.7K
مراقبه های چله چهاردهم #استاد_نیلچی_زاده