eitaa logo
‌👑دࢪحــــــــوالی‌عشــــــــق👑
264 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
161 فایل
💕🕊 وخدایی ڪھ بشدݓ کافیسټ 💕🕊 خواستین تࢪڪ کنین برای فرج مولامون صلوات بفرست💕🕊 راه‌ارتباط‌ماوشما‌↯ @HeydarJon کلبه‌شروط‌ما↯ @Rahrovneeshg1401 بگوشیم↯ https://harfeto.timefriend.net/16636088185468
مشاهده در ایتا
دانلود
ـ❀❀❀ـ🦋ـ✦ــ✦ـ✦💞 ڔݥاݧ⇐♡طعـݥ شيریݧ عشق♡ ـ❀❀❀ـ🦋ـ✰ـ✰ـ✰💞 📚ݧۅيسـنده⇐[]زهراناصری📚🦋 ــ⇔ـــ⇔ـــــ⇔❤قسـمټ⇐1 باشنیدن صدای زنگ گوشیم ازخواب بیدارشدم ازتخت خواب نازم جدامیشم وازاتاق خارج میشم نگاهی به هال میندازم جانمازمامان پهن هست وخودش حتمانمازشو خونده رفته چای بذاره☕ به سرویس میرم وضومیگیرم ودوباره به اتاقم برمیگردم جانمازمو پهن میکنم ونمازمومیخونم بعدنماز میرم طرف پنجره اتاق وپرده رو کنار میزنم اوممممم چقدررررقشنگ😍موقع طلوع افتاب قشنگترم میشه😊 همون جورے رو پنجره میشینم وبیرون رو نگاه میکنم به عظمت خدا نگاه میکنم وفکرم درگیر زیبایی های افرینشش است😍 صدای بازشدن درمنو به خود می اورد به طرف یاسین برمیگردم من:بابا چندباربگم محض رضای خدا دربزن بیا تویه وقت سکته میکنم چه وضع بازکردن دره اخه☹️ یاسین درحالی که لبخند میزند به طرف می اید یاسین:چی حالا چیشده مگه دوست داشتم بیینم داری چیکارمیکنی ناسلامتی داداشتما بایدمراقبت باشم دیگه😄 چادرموازسرم درمیارم ودرحالی که اویزون میکنم میگم من:بله بله حق باشماست 😊حالا چیکارداشتی🤨 یاسین :هیچی . فقط میخواستم بگم صبح مامان میره خونه خاله اینا تو برودانشگاه بعدشم خودت بیا مامان فردا شایددیر بیاد یا اصلا نیاد باشه ای میگویم وبه طرف تختم میرم ═❀•✦•❀══════╗ @Rahrovneeshgh ╚══════❀•✦•❀═╝
ـ❦͜͡♢͜͡ــ۪💜ـ❦͜͡♢͜͡ــ۪❤️ــ❦͜͡♢͜͡ــ۪❤️ـ❦͜͡♢͜͡ــ۪❤️ ســــلام 💙 ما دوتا رمان داریم که درحال پارت گزاری😌 برای رفتن به پارت های اول رمان ها روی رمان مورد علاقه تون کلیک کنید😃😉 واز خوندن شون لذت ببرید🙂 نظرات در مورد رمان ها یادتون نره در ناشناس کانال بهمون بگین🙃😉 هشتگ های رمانمونح👇👑 ـ❦͜͡♢͜͡ــ۪ـ❦͜͡♢͜͡ــ۪ـ❦͜͡♢͜͡ــ۪ـ❦͜͡♢͜͡ــ۪ـ❦͜͡♢͜͡ــ۪💜💙