🌹🌹22دی ماه سالروز شهادت شهید هسته دکتر مسعود علیمحمدی گرامیباد
🌹شهید مسعود علیمحمدی مدرک کارشناسی خود را در سال 1364 از دانشگاه شیراز، کارشناسی ارشد را در سال 1367 و دکترای فیزیک با گرایش ذرات بنیادی را در سال 1371از دانشگاه صنعتی شریف، کسب کرد. او از دانشجویان نخستین دوره دکترای فیزیک در داخل ایران بود و نخستین کسی بود که در ایران دکترای خود را در فیزیک دریافت.
🌹او ده ها مقاله ISI منتشر نمود. تخصص اصلی او ذرات بنیادی، انرژی های بالا و کیهان شناسی بود. با پژوهشگاه دانش های بنیادی مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات نیز طی سال های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ همکاری داشت.
🌹وی از سال ۱۳۷۴در دانشکده فیزیک دانشگاه تهران و در مقاطع مختلف تحصیلی رشته فیزیک در تربیت معلم، مشغول به تدریس بود. و عضو هیئت علمی و از اعضای اصلی دانشگاه تهران به شمار می آمد.
🌹وی همچنین به عنوان استاد راهنما و مشاور در پروژه های پایان نامه های مرتبط با علوم فیزیکی، به فعالیت مشغول بود. از جمله درس های ارایه شده توسط وی می توان به مکانیک کوانتومی و الکترومغناطیس، مکانیک آماری، ذرات بنیادی و نظریه میدان های کوانتمی اشاره کرد. علیمحمدی، یکی از برگزیدگان جشنواره بین المللی خوارزمی در سال ۸۶ بود و در پژوهش های بنیادی رتبه دوم را کسب کرد.
🌹بالاخره در صبح روز 22 دی ماه 1388 در اثر انفجار بمبی که در موتورسیکلت جاسازی شده بود و به فاصله یک متر از درب ورودی منزل وی به یک درخت بسته شده بود، در قیطریه تهران، به لقای معبود شتافت وبه درجه رفیع شهادت نائل شد.یادش گرامی وراهش پررهرو باد
🌹شادی روحش الفاتحه مع الصلوات
#زیاࢪتعاشۅࢪا
#هࢪࢪۅزبہنیابتازیڪشهید
بہنیابټازشهید
❤️" مسعود علیمحمــــدے "❤️
#التماسدعاےشهادت 🤲
⇝❀ ⃟⃟ ⃟♥️ ⃟❀ ⃟♥️ ⃟♥️ ⃟✤
#تلنگرانه⚠️⁉️❌
میگم کہ...😶
چرا داریم خودمونو گول میزنیم؟!
چرا دݪ امام زمان و خون میکنیم؟!
چرا فقط از مذهبی بودن اداشو یاد گرفتیم؟!
به کجا چنین شتابان!!!!!
طرف تو پیجش زده #ناموس
#غیرت!
بعد از خودشو خانومش فیلم گرفتہ گذاشتہ تو پیجش زیرش #چشمبد❌ زده😐!!!!
داداش غیرتت کجا رفته؟؟!
عکس خودتو و خانومتو میزاری تو پیجت که بقیه بیان نظر بدن خانومت چقدر بهت میاد؟!!!
چقدر چشماش خوشگله؟؟!!!
حاجی ترمز بگیر با هم بریم!
واقعا به کجا چنین شتابان!!
به کدوم قیمت داریم این کارارو میکنیم...
به قیمت خون کردن دل امام زمانمون؟!
به قیمت بد کردن وجهه مذهبی ها؟
نه واقعا به چه قیمتی؟...
بابا به خودمون بیایم...!
تا کجا میخوایم ادامه بدیم؟!!!
تا کجا میخواد این بی غیرتی ها باشه!
بعد اسممونم گذاشتیم جوان منتظر؟
جوان حسینی؟
این بود حیای علوی؟؟؟
این بود عفت فاطمی؟؟؟
به والله که این نبود!!!!
برادرم غیرتت کجا رفته ...!
حیات کجا رفته...!
خواهرم عفتت کجا رفته...!
باور کنین #نسلمانسلظهوراستاگربرخیزیم
تا کی میخوایم بشینیم؟!
تا کی میخوایم فقط از مذهبی بودن اداشو در بیاریم؟!
بیایم یه یا علی بگیم بلند شیم بابا!!
تمومش کنیم این بی غیرتی هارو..
تمومش کنیم این بی عفتی هارو...
تمومش کنیم این بی حیایی هارو..
تمومش کنیم این مذهبی نما بودنو...!
به خدا این دنیا ارزششو نداره که دل امام زمانمون رو خون کنیم..!
صاحب الزمانمون سال هاست منتظره ...
منتظره که ما برگردیم!
مجازی خیلی هامونو درگیر کرده ...
اینقدر درگیر کرده که از همه چی و همه کس یادمون رفته ...
رفیق!
اگر مجازی نمیزاره به خودسازیت برسی ...
یه مدت نباش اصلا ...
هرچیزی که من و تو از امام زمانمون دور میکنه باید رهاش کنیم... :)
#دلنوشتہ
#نشردهید
رسول اکرم فرمودند:🌱
قبر هر روز ۵ مرتبه انسان را صدا میزند،
۱- من خانه فقر هستم با خودتان گنج بیاورید
۲- من خانه ترس هستم با خودتان أنیس بیاورید
۳- من خانه مارها و عقرب ها هستم با خودتان پادزهر بیاورید
۴- من خانه تاریکی ها هستم با خودتان روشنایی بیاورید
۵- خانه ریگ ها و خاک ها هستم با خودتان فرش بیاورید
🔵 گنج : لا اله إلا الله
🔵 انیس : تلاوت قرآن
🔵 پادزهر : صدقه ، خیرات
🔵 چراغ : نماز نمازشب
🔵 فرش : عمل صالح
⛔️رفیق نااهل، جهنمی میکند⛔️
جهنمی هامیگن :
🔥وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ
بانااهلان به بطالت میگذراندیم
۴۵مدثر
🔥لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِي ۰۰۰۰۰
رفيق نااهلِ من ، بعد از آن كه حقّ از طرف خدا براى من آمد، مرا گمراه ساخت۰۰۰
۲۷تا۲۹ فرقان
#داستانآموزنده
اگر به من بگويند زيباترين واژه اي که يادگرفتى چيست؟
ميگويم پذيرش است. یعنی:
پذيرفتن شرايط با تمام سختي هاش....
پذیرفتن ادم ها با تمام نقص هاشون....
پذيرفتن اینکه مشکلات هست و بايد به مسير ادامه داد....
پذيرفتن اينکه گاهي من هم اشتباه ميکنم....
پذيرش يعني:
پذيرفتن اينکه من کامل نيستم...
پذيرفتن اينکه هيچ کس مسئول زندگي من نيست....
پذيرفتن اينکه انتظار از ديگران نداشتن....
و...
️ داشتن پذيرش توي زندگي يعني پايان دادن به تمام دعواها، اختلاف ها و جدل ها.....
📌 رسم رفاقت این نیست
🔹 میدونی... نمیشه ادعای انتظارش رو داشته باشی ولی وقتی رفیقت بهت نیاز داشته باشه بهش محل ندی. نمیشه ادعای انتظارش رو داشته باشی ولی مدتها، خانوادت طعم محبت رو ازت نچشیده باشن.
🔸 نمیشه ادعا کنی ولی کلی کتابِ روی هم تلنبار شده رو نخونده باشی و ازشون فقط برای دیزاین اتاقت استفاده کنی. نمیشه ادعای دوست داشتن مهدی رو داشته باشی ولی در کنارش تا نیمه شب بیدار بمونی و نماز صبحت رو قضا کنی. منتظر بودن با دغدغهی خرید جهیزیه لوکس و نداشتن قناعت در تضاده.
🔺 آره... گاهی فقط تصور یار بودنش رو داریم، غافل از اینکه انتظار جز با عمل به خواستههای معشوق محقق نمیشه.
#مهدویت
#گل_نرگس
🌹شهیدی که سعید زیست وسعید از دنیا رفت...
«سعید انصاری» از کارمندان وزارت دفاع بود که داوطلبانه برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) عازم سوریه شد. وی متولد چهارم دیماه سال ۱۳۴۹ در تهران بود. پیش از اعزام به سوریه بارها در قالب ماموریتهای نظامی به کشرو عراق سفر کرد تا اینکه سرانجام سه روز بعد از اعزام به سوریه در منطقه «خانطومان» حلب بر اثر اصابت سه تیر مستقیم قناسه نیروهای تکفیری «النصره» در دیماه سال ۹۴ به شهادت رسید.
پیکر شهید انصاری به دلیل کمین نیروهای دشمن در نزدیکی آنها بازگردانده نشد و در منطقه ماند تا اینکه پس از مدتها انتظار کشف شد.
#سالروزشهادت
#شهیدسعیدانصاری😍💔
#زیاࢪتعاشۅࢪا
#هࢪࢪۅزبہنیابتازیڪشهید
بہنیابټازشهید
❤️" سعیــــد انصــــارے "❤️
#التماسدعاےشهادت 🤲
⇝❀ ⃟⃟ ⃟♥️ ⃟❀ ⃟♥️ ⃟♥️ ⃟✤
امیرالمؤمنین علیه السلام:
در شگفتم از كسى كه در پى گمشده اش مى گردد، ولى خود را گم كرده و آن را نمى جويد
عَجِبتُ لِمَن يُنشِدُ ضالَّتَهُ وقَد أضَلَّ نَفسَهُ فَلا يَطلُبُها!
غررالحكم حدیث 6266
#حدیثروز
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
🍃بیمه امام زمان بشید به راحتی 🍃
✍توصیه های آیت الله بهجت:
برای دوری شیطان
🌱تکان میخوری بگو:یاصاحب الزمان
🌱می نشینی بگو:یاصاحب الزمان
🌱برمیخیزی بگو:یاصاحب الزمان
🍂🍃صبح که از خواب بیدار می شوی مودب بایست وصبحت را باسلام به امام زمانت شروع کن وبگو "آقاجان"
دستم به دامانت خودت یاری ام کن،
🍃🍂شب که میخواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار وبگو"السلام علیک یا صاحب الزمان" بعد بخواب
✍✨شب وروزت را به یاد محبوب سرکن که اگر این طور شد شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی ندارد،
دیگر نمیتوانی گناه کنی
دیگر تمام وقت بیمه امام زمانی...
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#یاصاحبالزماݧادرڪنے..؛🌱
👩💼 #معلم به بچه ها گفت:
بنویسید به نظرتون #شجاع ترین آدما چه کسانی هستن❓
🌸 هر کسی یه چیزی #نوشت اما
این نوشته دست و دل معلم رو #لرزوند،
تو کاغذ نوشته شده بود:
♨️ "#شجاع ترین آدما اونان که #خجالت نمیکشن و #دست پدرمادرشونو میبوسن... نه سنگ #قبرشونو...❗️❗️
😔 معلم در حالی که قطره #اشکی روی صورتش لغزید، زیر لب گفت:
#افسوس که منهم شجاع نبودم...
💝به #پدر و مادرمون تا هستن خدمت کنیم.... و الا اشک بعد از رفتن اونا، بجز کم کردن عذاب #وجدانمون، به هیچ دردی نمیخوره 👌
🚨 #تلنگر
💰 #پول_خورد_نباشیم!
یک وقت هایی؛
بعد از دو شب نماز شب!
بعد از چند روز روزه مستحبی!
بعد از چند روز تسبیح چرخاندن!
بعد از یک کار فرهنگی در فضای مجازی و حقیقی!
و ...
کُلی سر و صدا راه می اندازیم که آقا چرا ما امام زمان(عج) رو نمی بینیم؟
کُلی هم خودمون رو تحویل میگیریم!
شاید جلو آیینه هم بریم و ببینیم که #به_به!!
چقدر نورانی شدیم
اونی که دونه درشت بشه!
مخلص بشه!
خالص بشه!
برای امام زمان عج سر و صدا راه نمیندازه
به قول حاج حسین یکتا:
اون پولِ خوردِ که سر و صدا داره!
اسکناس صدایی ازش در نمیاد...
دونه درشت بشیم!
خالص بشیم!
که امام زمان(عج) ماموریت هاشو به ما بسپاره!
⭕️ توی خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند.
حاج حسین خرازی بی قرار بود ، اما به رو نمی آورد ، خیلی ها داشتند باور میکردند اینجا آخرشه ، یه وضعی شده بود عجیب، توی این گیر و دار حاجی اومد بیسم چی را صدا زد
حاجی گفت : هر جور شده با بی سیم محمدرضا تورجی زاده را پیدا کن (شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا “س” ) مداح با اخلاص و از بچه های دلاور و شجاع لشکر بود
خلاصه تورجی زاده را پیدا کردند ، حاجی بیسم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بیسیم گفت : تورجی زاده چند خط روضه حضرت زهرا برامون بخون
تورجی زاده فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی بیتاب شد
در بین آن دیوار و در زهرا صدا می زد پدر
دنبال حیدر می دوید از پهلویش خون میچکید
زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من
خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگویند
الله اکبر الله اکبر ،
خط را گرفته بودند ، عراقی ها را تارو مار کرده بودند ، با توسل به حضرت زهرا(س) گره کار باز شده بود
#شیعهچهغمدارهتاوقتیکهمادرداره؟
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#یک_داستان_یک_پند
✍فردی پیش بهلول آمد و گفت: راهی بگو که گناه کمتر کنم. بهلول گفت: بدان وقتی گناه میکنی، یا نمیبینی که خدا تو را میبیند، پس کافری. یا میبینی که تو را میبیند و گناه میکنی، پس او را نشناختهای و او را نزد خود حقیر و کوچک میشماری.
💥پس بدان شهادت به اللهاکبر، زمانی واقعی است که گناه نمیکنی. چون کسی که خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب مینشیند و دست از پا خطا نمیکند.
✔️#تلنگر
🔥 آتشی نمیسوزاند #ابراهیم را . . .
🌊 و دریایى غرق نمی کند #موسى را . . .
🔹مادری ،کودک دلبندش را به دست موجهاى خروشان "نیل" می سپارد ، تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش
🔸دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند، سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد !
مکر زلیخا زندانیش می کند، اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند
💠 از این "قِصَص" قرآنى هنوز هم نیاموختی؟! که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند ، و خدا نخواهد ؛ #نمیتوانند . . .
💞 او که یگانه تکیه گاه من و توست :)
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
✨﷽✨
#پندانه
✍ناشنوایی خواست به احوالپرسی بیماری برود. با خودش فکر کرد که نباید به دیگران درباره ناشنواییاش چیزی بگوید و برای آن که بیمار نیز متوجه نشود که او صدایی را نمیشنود باید از پیش پرسشهای خود را طراحی کند و جوابهای بیمار را حدس بزند. پس در ذهنش گفتگویی بین خودش و بیمار طراحی کرد. با خودش گفت «من از او میپرسم حالت چطور است و او هم خدا را شکر میکند و میگوید، بهتر است. من هم شکر خدا میکنم و میپرسم برای بهتر شدن چه خوردهای؟ او لابد غذا یا دارویی را نام میبرد. آنوقت من میگویم نوش جانت باشد.
میپرسم، پزشکت کیست و او هم باز نام حکیمی را میآورد و من می.گویم قدمش مبارک است و همه بیماران را شفا میدهد و ما هم او را به عنوان طبیبی حاذق میشناسیم. مرد ناشنوا با همین حساب و کتابها سراغ همسایهاش رفت و همین که رسید، پرسید حالت چطور است؟ اما همسایه بر خلاف تصور او گفت: دارم از درد میمیرم. ناشنوا خدا را شکر کرد. ناشنوا پرسید: چه میخوری؟ بیمار پاسخ داد: زهر! زهر کشنده! ناشنوا گفت: نوش جانت باشد. راستی طبیبت کیست؟ بیمار گفت: عزرائیل! ناشنوا گفت: طبیبی بسیار حاذق است و قدمش مبارک.
مردم ناشنوا سرانجام از عیادت دل کند و برخاست که برود اما بیمار بد حال شده بود و فریاد میزد که این مرد دشمن من است که البته طبیعتا همسایه نشنید و از ذوقش برای آن عیادت بینظیر کم نشد. بسیاری از مردم در ارتباط با خداوند و یکدیگر، به شیوهای رفتار میکنند که گرچه به خیال خودشان پسندیده است و باعث تحکم رابطه میشود اما تاثیر کاملاً برعکس دارد.