eitaa logo
گاه نگاشته ها / علی رئیسی
166 دنبال‌کننده
375 عکس
69 ویدیو
581 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
radio-maaref-97_08_27-22_00.mp3
7.2M
دهمین جلسه از برنامه 🎙 با ارائه : حجت الاسلام ✒️ موضوع: تحلیل و نقد مبانی تاریخمندانگاری قرآن کریم 📅 یکشنبه 27 آبان ماه 🆔 @iictchannel
امامت ازدیدگاه علامه طباطبائی وآیه الله سبحانی☝️
بایسته های پژوهشی امامت
هدایت شده از خانه طلاب جوان
📋 در روش فهم معارف، فلاسفه از همه جلوترند حجت الاسلام سید یدالله 🖋 خانه طلاب جوان(نشریه خط) 〰〰〰〰〰 🔰لزوم فلسفه برای معارف. 🔰سنت فلسفی ما تلاشی هزار و چند ساله است. 🔰ظاهرگرایی و طریقه متکلمان، دو روش بی نتیجه در برابر سنت فلسفی 🔰علامه حسن زاده: لزوم کتب فارابی، بوعلی، شیخ اشراق و ملاصدرا برای اجتهاد در باب معارف. 〰〰〰〰〰 ❓ : چه نقشی در ، و طلبه دارد؟ آیا خواندن فلسفه، فقط به عنوان یک حُسن است یا اینکه برای طلبه یک ضرورت است و برای هر تخصصی هم که می‌خواهد در حوزه کسب کند، بايد نسبتی با فلسفه برقرار کند؟ 🔹 : طلبه برای بسیاری از كارها باید به تن دهد. کسی که امروز در وادی معارف دینی می‌آید، در کنار بحث احکام، به رشته معقول نيز احتياج دارد. همان‌گونه که ما برای دانستن احکام شريعت، باید یک‌سری علوم مختلف، مانند فقه و اصول و حدیث را بخوانیم، برای کارهای معارف و عقائد دینی به طور اعمّ که شامل بحث توحید و معاد و امامت و نبوت و ملائکه و ... که در کتب دینی بسیار زیاد هم هست، به این سنّت فلسفی نیاز داريم. 🔹سنت فلسفی ما، اشاره به یک تلاش هزار و چند ساله دارد و ما بر سر یک سفره‌ی آماده نشسته‌ایم. من نمی‌گویم اینجا پایان راه است، ولي این سفره‌ای است که را باز کرده‌است. 🔹ما در برابر این سنت معقولِ فيلسوفان و عارفان، دو راه دیگر هم داشتیم: یکی راه و نگاه به بود كه صرفاً تبدیل به « » شد؛ راه ديگر، همان حركت متکلمان در طول تاریخ به ویژه آن سده‌های نخست است که می‌خواستند تلاش‌های زیادی در دفاع از معارف دینی، ولی با یک سبک خاص کنند. حرکت ظاهرگرایی، عملاً با مشکلات زیادی مواجه شد و بیشترین مشکل، در بحث تشبیه و تجسیم آن بود. ظاهرگرایی، اين حركت را به سمتی سوق داد که تقریباً از عمق معارف دینی تهی شد و عملاً این روش جواب نداد و بسیاری از آن حذر کردند. 🔹حرکت و جنبش دیگر، بود که در دوره‌های گذشته طی شد. در روش کلامی، بنا بر این بود که از دین دفاع کنند و چون محور، فقط دفاع از دین در نظر گرفته شد، نه یافت حقایق دینی آن‌گونه که هست، مجدداً با مشکلاتی رو به رو شد و باز هم این روش جوابگو نشد؛ چون فهم معارف آن‌گونه که بایسته و شایسته و عمقی باشد، حاصل نشد و تقریباً سعی شد فقط یک خِرَد سطح پایین را به کار بگیرند که از آن به « » تعبیر می‌شود. 🔹چون بنای این بر بود، با دو مشکل جدی برخورد کرد: یکی در ناحیه‌ی فهم متون دینی؛ چراکه متون دینی ناظر به تبيين واقع، آن‌گونه که هست، بودند، ولی اینها با روشی که در پیش گرفتند، عملاً در فهم متون دینی موفق نبودند. مشكل دیگر هم در حل و فصل واقع آن‌گونه که هست، به لحاظ مستقل عقلانی بود كه موفق نبودند و راه آنها نداشت. 🔹ولی سنّت فلسفی كه در نهایت با عرفان نظری گره خورد، عملاً جواب داد و خیلی خوب توانست به بسیاری از دست پیدا کند و بسیاری از متون‌ و روایاتی که در ظاهر اولیه با يكديگر تفاوت داشتند را جمع کرده و به حقیقت، مطابق همه‌ی این آیات و روایات برسد. 🔹از فارابی تاکنون، آهسته آهسته تلاشی صورت گرفت که بتواند هم واقع را آن‌گونه که هست و هم متون دینی را بفهمد. بسیاری از مسائل باب توحید با تمام ريزه‌كاری‌ها، مانند قرب وريدی حضرت حق، توحید افعالی، توحید صفاتي، باب معاد و ... در اين روش بررسي شد. 🔹اگر کسی به بحث معاد متکلمین نگاه کند و در كنار معاد صدرا در جلد ۹ اسفار قرار دهد، آن‌وقت می‌تواند بفهمد که اینها چقدر با هم فاصله دارند؛ حتی در كميت پرداختن به مسائل. 🔹آنقدر مسائل ریز معارفی وجود دارد که اگر بگویم بیش از ده هزار گزاره می‌شود، اغراق نیست كه آن دو، عملاً به اينها نپرداخته‌اند؛ اما در این سنت فلسفی كه بُعد عرفان نظری هم از قرن هفتم در آن جا باز کرد و بعد در سنت صدرایی كه عرفان نظری با حکمت متعالیه آمیخته شد، به اينها پرداخته شده است. آنها در عین اینکه سر سفره‌ی و و نشستند، بسیاری از اسرار متون دینی را هم با ‌فهميدند. 🔹حضرت استاد میفرمودند همان‌گونه که ما برای اجتهاد در احکام شرعی، نیاز به خواندن فقه و اصول با همین روال معمول حوزوی داریم، برای اجتهاد در باب معارف هم به کتابهای بوعلی، فارابی، شیخ اشراق و بهتر از همه ملاصدرا و ابن عربی احتیاج داریم که واقعاً هم مسائل را حل می‌کنند. بدون اغراق، گاهی در جلساتی از بحث فصوص، باید سیصد روایت در کنار هم چیده می‌شد تا می‌توانستیم یک نتیجه‌گیری کنیم... 💢 ادامه دارد... 📖📖📖📖کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
هدایت شده از خانه طلاب جوان
📋 در روش فهم معارف، فلاسفه از همه جلوترند ۲ حجت الاسلام سید یدالله 🖋 خانه طلاب جوان (نشریه خط) 〰〰〰〰〰 🔰لزوم فلسفه برای اجتهاد . 🔰چرا المیزان این‌قدر قوّت دارد؟ 🔰فهم درست عقاید بر اساس عقلانیت، تاثیر در حیات معنوی طلبه دارد. 〰〰〰〰〰 🔹اگر طلبه‌ای می‌خواهد در باب معارف شود، حتماً نیاز به بحث‌های ـ در این سنتی که تاکنون شکل گرفته دارد. باید تمام این کتابها خوب خوانده ‌شود. 🔻بسیاری از ما که در وادی معقول نیامده‌اند، وقتی که از معارف حرف می‌زنند، در حدّ سطح و است! و این خوب نیست و همین باعث می‌شود که مثلا راحت جبر را می‌پذیرند. بعضی از بزرگان راحت تصریح می‌کنند: «اینجا که رسید قلم بشکست»؛ چرا باید این‌طور باشد؟! چرا وقتی به بحث می‌رسند، بعضی از اقوالِ خیلی ضعیف می‌تواند راحت در دل آنها بنشیند و «خلق و ایجاد» را به ضعیف‌ترین طرح قبول ‌کنند ولو اینکه با بسیاری از متون دینی ديگر جور درنیاید. 🔹شخصی خیلی راحت می‌گفت: «خلق، یعنی خدا گفت: باش و شیء ايجاد شد»! و در ادامه نیز، قرب وریدی حضرت حقّ را نمی‌توانست تبیین کند؛ اینکه در عین خلق، خداوند، در تار و پود مخلوق حاضر باشد؛ «نحن اقرب الیه من حبل الورید» یعنی از رگ گردن به شما نزدیک‌تریم. نباید اینطور بگوییم كه نسبت خداوند با مخلوقات، مثل نسبت من با اين صندلی است كه بعد از خلق، ربطی به من ندارد. می‌گفت: «ما طبق روايات، قائل به بینونت عزلی نيستيم»؛ ولي در توضيح مسئله، مجدداً همان بينونت عزلی را می‌گفت و فاصله‌ای بين خالق و مخلوق درست می‌کرد! 🔹وقتی به معارف می‌رسند، یک مقدار تأمّل کم می‌شود. چطور در باب احکام شرعی که با طوائف مختلف روایات روبه‌رو می‌شويم، نکات هر طائفه را نام برده و وجه جمع آنها را بررسی می‌كنيم تا یک نتیجه بگیريم و می‌گویيم این كار از غیرمجتهد برنمی‌آید، كه کار بسیار خوبی هم است؛ همين را در باب معارف هم بايد انجام داد، كه به کمک انجام می‌گیرد. 🔹الآن بزرگانی داریم که تقریرها و تحلیل‌هایشان عمیق است. علامه طباطبایی که المیزان را نوشته، فقط ظهورگیری قوی داشته؟! من به ظهورگیری قائل‌ام، اما قوّتها و قدرت‌های زیادی جمع شد که این کتاب نوشته شد. چرا المیزان این‌قدر قوّت دارد؟ دلیلش این است که سر این سفره[فلسفه] نشسته است. ایشان با این سنت و با شیوهٔ ظهورگیریِ درست و روش فهم درست متن آشناست. به نظرم در روش فهم معارف، از همه جلوترند. 🔹متأسفانه ما در جاهای دیگر با چنین روش فهمی رو به رو نیستیم؛ این آقایان هستند که روش فهم درست را می‌دانند. در روش فهم و روش تحلیل مسائل و قوتی که در فهم هست، همه از سفرهٔ فلسفه بلند می‌شود. 🔹طلبه‌ای که می‌خواهد مجتهد شود، باید این راه را طی کند. حال، گاه فهم دینی در باب احکام می‌شود و گاه فهم دینی در باب معارف. معارف، کمتر از احکام نیست؛ بلکه بیشتر هم است و است. اگر اصول و عقاید را با عمق آن، در حوزه نخوانند، پس در کجا باید بخوانند؟ 🔹فايدهٔ ديگرِ فهم درست عقاید بر اساس عقلانیت، تأثير در طلبه است. مرحوم شاه‌آبادی می‌گفتند: اگر انسان این عقاید را بداند، به دریا وصل است و تنها فاصله او، است و حجاب علم هم است که اگر این شیشه را بشکنیم، به اصل می‌رسیم؛ یعنی این‌قدر انسان نزدیک می‌شود؛ لذا دانستن این معارف، در حیات معنوی انسان هم مؤثر است. 🔹فايده ديگر، تأثير در طلبه است. بعضی به مخاطب اجازهٔ فهم و تحلیل و بررسی نمی‌دهند. اجازه نمی‌دهند که بفهمد دقیقاً این روایات چه می‌گوید؟ ولی کسی كه رشتۀ را می‌خواند اصلاً نمی‌تواند در سطح ظاهر راضی شود. اصلاً‌ بعضی از آنها که ضد فلسفه بودند، تا اینکه تن‌شان به فلسفه خورد، یک مقدار مثل این‌ها شدند و دیگر نمی‌توانسنند عادی فکر کنند. غزّالی تقریباً شمشیر را از رو بست که در مقابل فلسفه بایستد... 🔹ما الآن در فضای کنونی، اگر بخواهیم برخورد درستی داشته‌باشیم، به یک احتیاج داریم كه می‌تواند اساس همۀ کارها باشد. الآن در عربستان، تقریباً سنت ظاهرگرایی ابن تیمیه ادامه دارد؛ ولی در اينجا، سنّت صدرایی که سنّتی معقول است و فرقی جوهری با آن دارد، باعث این نوع رویکردها مي‌شود. چطور تقریر حضرت امام(ره) از فضای دینی خیلی تغییر می‌کند؟ به نظرم یک پایهٔ آن، عقلانیت موجود در فلسفه است. به نظرم همین عقلانیت است که گسترش پیدا کرده و در اصول فقه، در برابر اخباری‌گری نيز ظهور كرده است. اگر بخواهیم روحیه اصولی را در برابر اخباری پیدا کنیم، فلسفه از آنهایی است که به ما تربیت اصولی و عقلانی می‌دهد. 💢 ادامه دارد... 📖📖📖📖کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @KhaneTolab
🔰 آوینی مقلّد متفکران غربی نبود. 🔻شهید آوینی در جایگاه میانه‌ای بین نظام‌های معرفتی گوناگون قرار گرفت. خاستگاه تعلیم و تعلم او در نظام علمی مدرن، در ذیل حاشیه‌ای‌ترین بخش نظام معرفتی مدرن و در ذیل کسانی مثل هدایت بود. درواقع شهید آوینی این فضای معرفتی را کاملاً درک و لمس کرد، اما جذب آن نشد، بلکه از حضور رویکردهای پدیدارشناختی و اگزیستانسیالیستی، برای توجه به تضاد این نظام معرفتی با هویت تاریخی و فرهنگی‌ای که می‌خواهد ابژۀ آن معرفت بشود به خوبی استفاده ‌کرد. 🔸او، که خود را از نظر وجودی و تاریخی مجذوب خیزش عظیم انقلابی، تاریخی و تمدنی مردم ایران ــ که به صورت یک انقلاب پُرتوان اجتماعی ظاهر شده بود ــ می‌دید، همۀ ظرفیت‌های این انقلاب را برای کار نظری کردن و تحلیل مسائل پیرامون خود به کار ‌گرفت و با همۀ وجود، به میدان آمد. 🔸وقتی که فردی با همۀ وجود، خود را به عرصۀ یک تفکر و تمدن بسپارد، در عرصۀ تاریخ، نمایندگی آن تفکر را برعهده می‌گیرد. آوینی از دسته افرادی نبود که در گذر از گسل موجود بین این دو نظام معرفتی فقط به تقلید از اندیشمندان غربی سخنانی بر زبان آورد و در وضعیت شیفتگی به غرب و بیگانگی با هویت تاریخی خود فلسفه‌بافی کند، بلکه او با معرفت تاریخی ایران عجین شده بود و بنابراین سخنانی که بر زبان می‌آورد حرف‌های خودش بود نه تقلیدی از متفکران غربی. 🔸باید گفت که مهم‌ترین ویژگی آوینی، که شهادت او هم گواه بر این ادعاست، صداقت او در گذر از این عرصه‌های متنوع معرفتی بود و ازهمین‌رو توانست با دادن وجود خود به این حقیقت، حظّی از حقیقت ببرد. 🖌حجت‌الاسلام حمید پارسانیا برگرفته از همایش "آوینی، متفکر دوران گذار" کانون اندیشه جوان ♦️
هدایت شده از برشی از یک کتاب
✂️ برشی از یک کتاب بسیاری از روحانیون عالی قدر ما صرفا می خواهند با طرد هر گونه « ایسمی » اسلام را خالص عرضه کنند و حال آنکه خلوص اسلام زمانی به دست می آید که اسلام با ایسم های دیگر مقایسه شده و فراز ها و برتری ها و تباین ها و اختلاف ها و احیاناً توافق ها و تطابق هایش با دیگران مشخص شود . هر کلمه را به صرف اینکه خارجی است ، نفهمیده و تحقیق نکرده دور نیندازیم . اشتباه نشود، نمی خواهیم حقانیت خود را با مقیاس و فرهنگ غرب بیان کنیم . می خواهیم عجز آن فرهنگ را در قیاس با خود بنمایانیم و احیاناً نکات مثبتی را که در بعضی مطالب آن ها باشد « که حتماً هم هست » به شکل عالی تر و صحیح آن را در اسلام نشان دهیم . 📚 مباحث اقتصادی ، مرتضی مطهری ، ص 16 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✅بخشی از نامه تاریخی امام خمینی(ره)به گورباچف: 🖊اگر جنابعالی میل داشته باشید در این زمینه‌ها تحقیق کنید، می‌توانید دستور دهید که صاحبان این‌گونه علوم علاوه بر کتب فلاسفه غرب در این زمینه، به نوشته‌های فارابی و بوعلی‌سینا (رحمت‌الله علیهما)در حکمت مشاء مراجعه کنند. 🖊و نیز به کتابهای سهروردی (رحمت‌الله علیه) در حکمت اشراق مراجعه نموده، و برای جنابعالی شرح کنند که جسم و هر موجود مادی دیگر به نور صرف که منزه از حس می‌باشد نیازمند است؛ و ادراک شهودی ذات انسان از حقیقت خویش مبرّی از پدیده حسی است. 🖊از استادان بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیه صدرالمتألهین (رضوان‌الله تعالی علیه و حشره‌الله مع‌النبیین والصالحین)مراجعه نمایند، تا معلوم گردد که حقیقت علم همانا وجودی است مجرد از ماده؛ و هرگونه اندیشه از ماده منزّه‌است و به احکام ماده محکوم نخواهد شد. 🖊دیگر شما را خسته نمیکنم و از کتب عرفا و بخصوص محی‌الدین ابن‌عربی نام نمی‌برم؛ که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطّلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این‌گونه مسائل قویّاً دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توکّل به خدا،از عمق لطیف باریکتر از موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون این سفر،آگاهی از آن امکان ندارد. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf