eitaa logo
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
3.5هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3هزار ویدیو
93 فایل
🔸اینجا بهت مهارت قشنگ زندگی رو آموزش میدم. 🔹ازدواج موفق💍🔹همسرداری💑 🔹موفقیت✌️🔹ترک رابطه حرام💔 💌 آیدی پاسخگویی وثبت نام دوره : @omidi_admin 💌آنچہ گذشت: @Alireza_omidi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ فرزندتان را به كردن، مجبور نكنيد! ❌ زود باش ❌ دير شد ❌ ما همه منتظر تو هستيم 👆مفهوم اين عبارت ها برای کودکان اين است كه: ناتوانند (عدم اعتماد به نفس) موفق نمی شوند (عدم اعتماد به نفس ) خوب نیستند (عدم عزت نفس ) اين عبارت ها باعث نمی شوند كودک كارهايش را به موقع انجام دهد بلكه در او و خشم توليد می کند.
وظیفه والدین این است که به فرزندان راست گفتن، خوب و مهربان بودن را در عمل و نظر یاد بدهند. در غیر این صورت، اگر والدین در بالا بایستند و فرمان بدهند و انتظار داشته باشند که کودکان آنها را اجرا کنند! کودکانی که آن فرمانها را نمی فهمند و نمی توانند بپذیرند و نمی پسندند، اگر آنها را اجرا کنند دچار درگیری و وارد فاز اضطراب و نگرانی می شوند و مسائل زندگی برایشان بسیار سخت و مشکل می شود.
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
🔹 #او_را ... 19 🚫حرفای مرجان رو هزاربار تو سرم مرور کردم.... یعنی چی؟؟؟ یعنی همه چی کشک؟؟😣 مرجان
🔹 ... 20 یچیز خوردم و راه افتادم سمت آدرسی که عرشیا فرستاده بود. زنگ خونه رو زدم و رفت تو. -سلام عشق من...خوش اومدی 😍 -سلام😊 خونه خودته؟؟ -نه پس خونه همسایمونه😂 البته الان دیگه خونه شماست😉 -بامزه منظورم اینه که تنها زندگی میکنی؟؟ -نه، فعلا با خیال تو زندگی میکنم تا روزی که افتخار بدی و اجازه بدی با خودت زندگی کنم😘 -لوس☺️ بغلم که میکرد،یاد سعید میفتادم... با این تفاوت که حالا فکر میکردم هیچ لذتی از بغل هیچ مردی حتی سعید نمیبرم... شاید حتی الان جای عرشیا هم سعید نشسته بود،همینقدر نسبت به صحبت کردن باهاش بی میل بودم😒 مرجان راست میگفت... هرچی بیشتر به حرفاش فکر میکردم،بیشتر باورش میکردم... سعی کردم فکرمو با عرشیا مشغول کنم تا این افکار بیشتر از این آزارم نده... ناهارو با عرشیا بودم و اصرارش رو برای شام قبول نکردم. یکم فاصله خونش با خونمون دور بود، نمیخواستم فکر کنم❌ میخواستم مغزم مشغول باشه، آهنگو پلی کردم و صداشو بردم بالا🔊 داشتم نزدیک چهارراه میشدم، کم مونده بود چراغ قرمز بشه، سرعتمو زیاد کردم که پشت چراغ نمونم،اما تا برسم قرمز شد😒 اونم نه یه دقیقه،دو دقیقه!! حدود هزار ثانیه😠 کلافه دستمو کوبیدم رو فرمون و سرمو گذاشتم رو دستم و چشامو بستم... چندثانیه گذشته بود که یکی زد به شیشه ماشین! سرمو بلند کردم و یه دختر 16-17ساله رو پشت شیشه دیدم، شیشه رو دادم پایین و گفتم -بله؟ با یه لهجه ی خاصی صحبت میکرد... -خانوم خواهش میکنم یه دسته از این گلا بخرید😢 از صبح دشت نکردم، فقط یه دسته... مات نگاش کردم... با اینکه قبلاً هم از این دست فروشا زیاد دیده بودم،اما انگار بار اولم بود که میدیدم!! -چند سالته؟ -هیفده سالمه خانوم.خواهش میکنم. بخر بذار دست پر برم خونه، وگرنه بابام تا صبح کتکم میزنه و دیگه نمیذاره کار کنم😢 -خب کار نکن! اون که خیلی بهتر از وضع الانته!! -نه! آخه کار نکنم،بابام شوهرم میده به یه مرده که حتی از خودشم پیر تره😰 بخر خانوم... خواهش میکنم...😢 چقدر صورتش مظلوم بود... -چنده؟؟ -دسته ای پنج تومن☹️ -چند دسته داری؟؟ -ده تا! -همشو بده... دو تا تراول پنجاهی از کیفم درآوردم و دادم دستش... -خانوم این خیلیه،یکیش کافیه! -یکیشو بده بابات،اون یکی هم برای خودت... -خانوم خدا خیرت بده.خیر از جوونیت ببینی... اینو گفت و بدو بدو از ماشین دور شد... ❗️ همینجور که رفتنشو نگاه میکردم یه قطره اشک از چشمم افتاد و رو صورتم سرسره بازی کرد و تو شالم فرو رفت... "محدثه افشاری" ┄┅─✵🍃•°🌸°•🌼°•🍃✵─┅┄ 💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
🌷 | 👥 | 🥀 #دخالت_اطرافیان ۲ این ⬜️ [مربع]: خانواده‌ی پسر و این ⚪️ [دایره] :خانواده‌ی دخت
🌷 | 👥 | 🥀 ۳ ↪️ توضیح دادیم که گاهی اوقات ویژگی‌های خانواده‌ی زوجین، نه تنها به هم شباهتی نداره بلکه درست نقطه‌ی هم هست. متفاوت نه متناقض ... ویژگی های دو خانواده مکمل هم هستن. چرا مکمل؟ چون اگه داشتن که دیگه اونو نمیخواستن. 💍دختر و پسر اومدن یه زندگی رو شروع کردن و تشکیل زندگی مشترک دادن. 📌خب این زندگیِ جدیدِ زوجین، چه جوری طرحش رو بذاریم؟ از یه طرف خانواده‌ی پسر میگن: معلومه اینجوری ⚪️ ميزاريم (یعنی دایره) [لطفا به قسمت قبلی مراجعه کنید تا معنی شکل‌ها رو بفهمید] از اون طرف خانواده‌ی دختر هم میگن: مگه ما مُردیم، اینجوری ⬜️ ميزاريم (یعنی مربع) 💥دائما هم دارن با هم جنگ می‌کنن که طرح زندگی این زوجین رو چه جوری بزارن... حالا یه سوال: پسره کجاست؟؟ بیرون از دامنه‌ی زندگی ... همچنان که دختره هم همینجوره... مشغول چه کاری هستن؟ ⚡️جنگ و درگیری با هم! سَرِ چی؟ سر والدین‌شون!! سر اِعمال‌کردن طرح والدینشون ... 👈یعنی این جوانان شدن کانال و جویی برای اعمال کردن نظرات والدینشون در طرح زندگیِ خودشون... پسر شده کانال اِعمال نظرات پدر و مادرش... دختر هم شده همین کانال، اما برای اِعمال نظرات والدین خودش!! یعنی یه جنگ و چالش راه افتاده ... هرچی هم بیشتر پیش میرن به شدتش اضافه میشه...
🔺لذا دیدید بعضی‌ها که میخوان ادای آدم حسابی‌ها رو دربیارن میگن: خب برای اینکه اینو حلش کنیم چیکار کنیم؟؟ میایم سهم‌بندی میکنیم بعد چی میگه؟؟ میگه مهریه رو شما گذاشتید دیگه!! پس محل عروسی رو ما میگیم ... نمیشه که همه چی رو شما تعیین کنید که!!😌 - راجع به فلان وسیله مامان تو نظر داد ... حالا دیگه نوبت خانواده‌ی ماست، - یلدای سال قبل از خونه‌ی مامان تو شروع کردیم حالا از مامانِ من!! ♦️فکر میکنن اگه اینجوری سهم بزارن، میتونن از زیرِ فشارِ اِعمال یکطرفه پرهیز کنند ... و برای خودشون یه تعادلی درست کنن... اینطوری که : یه بار به حرف مامان تو ... یه بار به حرف مامان من ... همش که نمیشه حرف بابای شما باشه ... سر این قصه فکر میکنن سهم‌بندی کنن ... که البته در همین سهم‌بندی هم در مورد مقدارش بحث میکنن !! -اونی که بابای تو گفت با اونی که مامان من گفت یکیه مگه؟ - بابای تو چیکار کرد مامان من بنده‌ی خدا چیکار کرد؟!!! 👈یعنی فکر میکنه باید تو همین هم یه چالشی درست کنه که مقدار حجم سهمی که داره، کم و زیاد نشه!!! 💢اینها علاوه بر اینکه درگیر معامله‌ی توی "طراحی زندگی شون" هستن، فهم درستی هم از "زندگیِ مشترکِ توأم با زوجیت" پیدا نکردن... در این شرایط هم طبیعیه که این چالشه پیش بیاد !!
🔺یا گروه دیگه‌ای معتقدن که اصلا اینا چرا حرف میزنن .. بَسّه دیگه!!! ‼️یعنی مدعی این هستن که : - مامانت چرا چیزی میخواد؟!! - برای چی درخواست داره؟؟!! - اصلا بابات چیکار داره که به من انتقاد میکنه - مامانت خیلی داره فرمان میده.... یعنی اینا رو (والدینِ طرف مقابل رو) مشکل میدونن... درخواستِ انتقادیِ اونا رو...فرامینی که اونا میدن... - جلو مامانتو بگیر خیلی داره به کارای من اعتراض میکنه!! - باز خواستیم یه جایی بریم باز این مامان‌جانِ شما، باباجانِ شما پیداش شد... باز داره پیشنهاد میده ... 🔺بله مسئله رو اینجا میبینه ... گمان می‌کنه : او باید دهان‌شو ببنده و حرف نزنه...او باید عقب بره... برای همین هم میگه: جلو مامانتو بگیر !! 🔹بعد طرف مقابل چیکار میکنه؟؟ : اونم فهمش از "احسان و تکریم و تعظیم والدین" رو میاره به این میگه: - به مامانم بگم؟؟؟ این قدر تو دین سفارش شده "و بالوالدین احسانا" - تو میخوای من جلو بابام وایسم ... مگه ندیدی پیامبر چی گفته!! 👈یعنی داره ضعف خودش رو با بهره‌مندی نابجای از این احادیث، جبران میکنه 🔻مثلا میگه: این قدر میگن به والدینت خوبی کن.. حالا تو وایسادی به مامانم بی‌ادبی... اینجوری جوابشو دادی، جلوش وایسادی ، تو اصلا از دین بویی نبردی !! میخوان با اینجوری مشکل رو حلش کنن، غافل از این که مسئله یه جای دیگه اس...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💑 ازدواج مثل نهالی می مونه که شما توی گلدون می کارید. 💍با پیوند ازدواج تازه کار و مسئولیت شما شروع میشه. 🌱این نهال نو پا نیاز به آب و نور کافی داره،نیاز به مراقبت داره. 🌸اگر این گلی که کاشتین تغذیه ی مناسبی دریافت نکنه بیمار میشه و بعد از مدتی هیچ کلینیک درمان گل و گیاهی نمی تونه اون رو احیا کنه... 🌸فرایند زندگی‌و مرگ یک رابطه هم دقیقا مانند همین 🌱نهال هست..
💠🌀💠🌀💠🌀💠 🌺نکته _ها🌺 🔴هشدارهای ضروری قبل از ازدواج 🔴 ⏬⏬⏬⏬ 🔰دختر خانم ها؛ آقا پسرها؛ بهتر است بدانید که: 🌹1. به قصد اصلاح، درمان و یا هدایت با کسی ازدواج نکنید! و فراموش نکنید ازدواج درمانگاه نیست! -چشمتان را خوب باز کنید ببینید آیا با همین خواستگارتان بدون هیچ تغییر و اصلاحی در رفتارش، عقایدش، وضع علمی و مالی‌اش می توانید زندگی کنید یا نه؟ و بر مبنای همین الان، کاملا" واقع بینانه ، تصمیم بگیرید. 🌺2. از سر ترحم ، کمک و دستگیری با کسی ازدواج نکنید! 🌷3. از سر طمع، تفاخر و پُز دادن و مشهور شدن، با کسی ازدواج نکنید! 🌸4. برای انتقام(از دیگری)، تسویه حساب، حالگیری و یا رقابت و کِنف کردن دیگری با کسی ازدواج نکنید! - (متاسفانه زمینه بروز این جنس رفتارهای کودکانه کم نیست) 🌼5.از سر عجز، فرار و یا با تئوری "از این ستون تا اون ستون فرجی است" ازدواج نکنید! - (بلکه ابتدا با تدبیر و اعتماد به نفس مشکلتان را برطرف کنید.) 💐6. در امر ازدواج استخاره نکنید! -خوب است به خانواده ی مقابل هم در ابتدا این را تذکر دهید... 🌻7. برای تکمیل تیم یا گروه عروس ها یا دامادهای فامیل با کسی ازدواج نکنید!! - (این به فلانی و فلانی میاد... هم تیپ و...) 🍃8. قبل از انتخاب همسر، خودخواه باشید. (بعد از ازدواج فداکار) 🍀9. قبل از انتخاب همسر، نسبت به همسر آینده، بد بین و سخت گیر باشید. (بعد از ازدواج خوش بین و آسان گیر) 🌿10. از ازدواج با افراد خرافاتی و دارای عقاید عجیب غریب خودداری کنید. ✨11. معمولا" علاقمندی های یک طرفه ی دختر خانم ها، بی ثمر است و از عوامل اساسی و موثر در کاهش تدریجی شانس ازدواج آنان به شمار می رود. 💫12. به علاقمندی های پسرها ی زیر 20 سال اعتماد نکنید. 🌟13. پسرها عجله نکنند و قبل از فراهم شدن مقدمات ازدواج؛ شغل و سربازی (و نه ثروت! که ثروت اصلی اعتماد به نفس و توکل است)، به ازدواج فکر نکنند و برای انتخاب همسر هیچ اقدامی نکنند... 🌹به امید انتخاب درست و خوشبختی همه جوانان.🌹 های انتخاب همسر
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
#قسمت_ششم صبح به بهونه قراردرسی بایکی ازدوستام👭 ازخونه زدم بیرون. ساعت۷ونیم صبح 🕢 تارسیدم به محلی ک
دوهفته ای گذشته بودازاولین دیدارمون چت📱 ،تماس صوتی📞،تماس تصویری🤳 همچنان پابرجابود. دیگه به عنوان یک دخترمذهبی خیلی ازخط قرمزهامو ردکرده بودم. نمازم،قرآنم،خیلی اعتقاداتم برام بی اهمیت شده بود.😖 کارای شخصیم هم حسابی عقب افتاده بود خونوادم شاکی بودن که چقدرگوشی دستت میگیری📱 بسه دیگه ولی سبحان شده بودهمه دنیاوزندگی من صبح وشبم🏙🌃،شام ونهارم🌭🍞،عبادت واستراحتم😴📿 همه شده بودن سبحان چندباری سوتی داده بودم وبه جای بردن اسم برادرم اسم اونامیگفتم😧 درکنار همه این مسائل میترسیدم خونوادم بفهمن.😱 اگه پدرم،مادرم،برادرم متوجه میشدن دیگه همه چیزتموم بود😖 هزارتاقفل ورمزبودکه گذاشته بودم روگوشیم که کسی نتونه واردبشه🔒 سبحان ذهنموخیلی درگیرکرده بود ولی چیزی که بدتربود،نخوردن شرایط من وسبحان بود اختلاف سنی خیلی کم مون،نداشتن شغل،اختلاف بعضی عقاید مهم بین من وسبحان وحتی خونواده هامون، مخالفت خونوادش بااصل ازدواجش تواین سن و..... منم تواون مدت خواستگارای مختلفی داشتم که به خاطرعلاقه ام به سبحان همه شونوبه دلایل مختلف ردمیکردم.😖 چه موردهایی که میشد بیشتربهشون فکرکنم امابه خاطراین رابطه وبدون ذره ای فکرردمیکردم.😔 همه این ذهن مشغولی هاموجب این شدکه به سبحان بگم یک هفته نه زنگ بزنیم📱 بهم نه پیام📧 نه هیچی.یک هفته رهای رها باشیم درست فکرکنیم به جوانب کاروهمه چیز رودرنظر بگیریم. اگه بعدیک هفته بازم نظرمون مثبت بود✅ ادامه میدیم. یک هفته اندازه یک سال برام گذشت تواون یک هفته حتی بعضیایه بوهایی هم برده بودن وآبروم درخطربود😨 درطی اون یک هفته هروقت اومدم به مسائل اشتباه وسخت رابطه فکرکنم،عشق موهوم سبحان جلوی همه چیز رومیگرفت.⛔ بعدیک هفته دیگه نتونستم دووم بیارم.بهش پیام دادم *سلام میخوام ببینمت _سلام اگه قراره جوابت منفی باشه همینجابگو.نمیخوام تو روم جواب ردبشنوم *میخوام ببینمت حضوری فقط همین وتمام دوباره همون مکان قبلی قرارگذاشتیم من زودتررسیدم بعدچنددقیقه رسید
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
✨🕊✨ #آرامش_طوفانی ۳ فصل اول: #علل_خودارضایی خب! رسیدیم به فصلی که خیلی
✨🕊✨ 😈 ۴ فصل اول: پیامبر عزیزمان (ص) میفرماید: ✨{انسان بر دین دوست خود است. پس مواظب باشید که با چه کسی دوستی میکنید}✨ 🌟بطور کلی دوست هر شخصی تأثیر خیلی عمیقی روی روحیات، افکار و رفتارهای اون شخص میذاره. 🌀خیلیا که به بیراهه کشیده میشن یا کارای خلاف انجام میدن، از دوست بد مینالن و دلیل بدبختی و انحراف شون رو دوستی با رفیق های ناسالم میدونن! 📧 فرهاد، هفده ساله نوشته: راستش چندسال پیش یکی از دوستام که خدا لعنتش کنه، به من میگفت: این کار ضرری برای بدن ندارد. او خودش به خودارضایی مبتلا بود و این عمل زشت به من هم سرایت کرد. حالا نمیدانم چگونه این عمل را ترک کنم. 📧 هم تو نامه اش به مشاور تربیتی نوشته: 🔸پنج سال پیش، وقتی کلاس چهارم ابتدایی بودم، خانواده جدیدی به کوچه ما نقل مکان کرد. این خانواده دختری داشت که دوسال از من بزرگتر بود. 🔹من با او دوست شدم و روابط صمیمانه ای بین ما برقرار شد؛ طوریکه حتی یک لحظه دوری از هم را به سختی تحمل میکردیم. 🔸ولی او به این دوستی پاک خیانت کرد و مرا به بیماری وحشتناک خ.إ دچار کرد و خود از آنجا رفت، و مرا با یک دنیا آه و حسرت و پشیمانی تنها گذاشت ... . 🔹من که دختری پر جنب و جوش بودم و کمتر کسی میدید که یک گوشه نشسته باشم، کم کم به یک دختر گوشه گیر و رنگ پریده تبدیل شدم. این کار روی تحصیل من اثر گذاشت، من که تا سوم راهنمایی جزو شاگردان خوب کلاس بودم، در سال سوم راهنمایی، ثلث اول یک تجدید آوردم... . {قسمت ۲} [مباحث آرامش طوفانی(خ.إ)]
لذت نقدی از خدا فاجعس .mp3
765.4K
⭕️ اینکه از خدا لذت نبری یه فاجعس ⁉️ چرا ما نمی‌تونیم از دوست‌داشتنی‌ترین و لذت‌بخش ترین موجود عالم لذت ببریم؟؟! 🎙 💟 @sahebzaman14 💟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌رابطت با پدر مادرت چجوریه؟❌ فقط یه جمله می‌نویسم: تا قبل از اینکه دیر بشه... قدرشون بدونید همین الان پاشو یه زنگ بزن احوالشون بپرس شاید خیلی وقته منتظرتن... 🌹 🌹 🌹 🌹 💟 @sahebzaman14 💟
لایو استاد داودی نژاد در حوالـی ساعت 23 با موضوع ادرس 👈 davoodi_nezhad
سلام عزیزاااان وقتون بخیر😍
زمانی که فرزندانمان کوچک اند، نسبت به رفتار های اشتباه آنها صبرمان بیشتر است و در کنار خنده هایش، اشک هایش را هم تاب می آوریم، در کنار تمیزی و عطر و بویش، کثیفی و بوی تعفن کهنه یا پوشکش را تحمل می کنیم و در کنار سلامت و شادابی اش، بر بیماری و ناخوشی او صبر می نماییم و... اما وقتی بزرگ تر می شود، به جای اینکه صبرمان بیشتر شود برعکس اندک میشود و دیگر آن ها را بر نمی تابیم. وقتی مرتکب اشتباه می شوند با تندی به آن ها می تازیم و سرزنش و توبیخشان می کنیم، در حالی که وقتی کوچک بودند و روی لباسمان خرابکاری می کردند در عین ناراحتی می خندیدیم و بعد از تمیز کردنش، لپش را محکم بوسیده و نوازشش می کردیم. چرا با بزرگ شدن آن ها صبر ما کمتر می شود؟ علت آن است که وقتی کوچک اند تقریبا همه ی اشتباهات آن ها را غیر عمد و سهوی می دانیم و مقصر قلمدادشان نمی کنیم، ولی از سنی که زبان باز می کنند کم کم بیشتر اشتباهاتشان را عمدی و اختیاری می دانیم و زمانی که به نوجوانی می رسند، تمام رفتار هایشان را برنامه ریزی شده و عمدی تلقی میکنیم و بر آن ها برچسب توطئه گر و حیله گر می زنیم. خطای ما در این است که رشد عقل را در فرزندانمان دلیل بر این می دانیم که آن ها نباید خطایی مرتکب شوند و مانند فرشته ها پاک و بی عیب باشند ؟
اگر قرار است جیغ نزنم، داد نزنم، کتک نزنم، و… پس چکار کنم؟! 💠 انتظارات خود را تعدیل دهید. شادی کودکانه آن ها را فدای نظم و انضباط نکنید. بگذارید کودک درونتان با دیدن آن ها دوباره کودکی کند. در آخر سوال کنید «خب حالا چطور خونه رو به شکل اول برگردونیم؟ 💠به فرزندتان یاد دهید از اشتباهاتش بیاموزد نه آن که به اشتباهاتش بیاویزد، اگر به خاطر هر اشتباه او داد بزنید تهدید کنید یا تنبیه کنید فرزندتان بخشندگی و مهربانی با خود و افراد زندگیش را نمی آموزد. گاهی اجازه دهید اشتباهات بی خطر کند و بعد بدون منت به او بیاموزید چگونه جبران کند.