eitaa logo
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
3.5هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3هزار ویدیو
93 فایل
🔸اینجا بهت مهارت قشنگ زندگی رو آموزش میدم. 🔹ازدواج موفق💍🔹همسرداری💑 🔹موفقیت✌️🔹ترک رابطه حرام💔 💌 آیدی پاسخگویی وثبت نام دوره : @omidi_admin 💌آنچہ گذشت: @Alireza_omidi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
زمانی که فرزندانمان کوچک اند، نسبت به رفتار های اشتباه آنها صبرمان بیشتر است و در کنار خنده هایش، اشک هایش را هم تاب می آوریم، در کنار تمیزی و عطر و بویش، کثیفی و بوی تعفن کهنه یا پوشکش را تحمل می کنیم و در کنار سلامت و شادابی اش، بر بیماری و ناخوشی او صبر می نماییم و... اما وقتی بزرگ تر می شود، به جای اینکه صبرمان بیشتر شود برعکس اندک میشود و دیگر آن ها را بر نمی تابیم. وقتی مرتکب اشتباه می شوند با تندی به آن ها می تازیم و سرزنش و توبیخشان می کنیم، در حالی که وقتی کوچک بودند و روی لباسمان خرابکاری می کردند در عین ناراحتی می خندیدیم و بعد از تمیز کردنش، لپش را محکم بوسیده و نوازشش می کردیم. چرا با بزرگ شدن آن ها صبر ما کمتر می شود؟ علت آن است که وقتی کوچک اند تقریبا همه ی اشتباهات آن ها را غیر عمد و سهوی می دانیم و مقصر قلمدادشان نمی کنیم، ولی از سنی که زبان باز می کنند کم کم بیشتر اشتباهاتشان را عمدی و اختیاری می دانیم و زمانی که به نوجوانی می رسند، تمام رفتار هایشان را برنامه ریزی شده و عمدی تلقی میکنیم و بر آن ها برچسب توطئه گر و حیله گر می زنیم. خطای ما در این است که رشد عقل را در فرزندانمان دلیل بر این می دانیم که آن ها نباید خطایی مرتکب شوند و مانند فرشته ها پاک و بی عیب باشند ؟
اگر قرار است جیغ نزنم، داد نزنم، کتک نزنم، و… پس چکار کنم؟! 💠 انتظارات خود را تعدیل دهید. شادی کودکانه آن ها را فدای نظم و انضباط نکنید. بگذارید کودک درونتان با دیدن آن ها دوباره کودکی کند. در آخر سوال کنید «خب حالا چطور خونه رو به شکل اول برگردونیم؟ 💠به فرزندتان یاد دهید از اشتباهاتش بیاموزد نه آن که به اشتباهاتش بیاویزد، اگر به خاطر هر اشتباه او داد بزنید تهدید کنید یا تنبیه کنید فرزندتان بخشندگی و مهربانی با خود و افراد زندگیش را نمی آموزد. گاهی اجازه دهید اشتباهات بی خطر کند و بعد بدون منت به او بیاموزید چگونه جبران کند.
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
🔹 #او_را ... 20 یچیز خوردم و راه افتادم سمت آدرسی که عرشیا فرستاده بود. زنگ خونه رو زدم و رفت تو.
🔹 ... 21 هنوز حدود ده دقیقه مونده بود تا چراغ سبز شه... چشامو به آسمون دوختم... با خودم فکر میکردم من با اینهمه دک و پز و مامان بابای دکتر و خونه آنچنانی و ماشین مدل بالام امیدم به زندگی زیر صفره!! اونوقت این مدل آدما چجوری زندگی میکنن... چجوری میتونن حتی یه لبخند بزنن؟؟ به چه امیدی صبح بیدار میشن و شب میخوابن... این تقدیر، تقدیر که میگن چیه... مرجان راست میگه... ماهممون عروسکای خیمه شب بازی ایم!😒 اینهمه میدویم، آخرش که چی؟؟ به کجا برسیم؟ به چی برسیم!؟ کل دنیا داشت تو نظرم کوچیک و کوچیک تر میشد... دیگه از همه مسخره تر برام،کارای مامان و بابا بود، حرفاشون، تلاششون، که چی؟ از چی میخوان فرار کنن؟ هممون یه روز میمیریم و تموم میشیم... آخ سرم.... سرم... سرم....😖 نه... من اینهمه ندویدم که آخرش به اینجا برسم...😭 من میخواستم آیندم روشن باشه... من اینهمه این از این کلاس به اون آموزشگاه نرفتم که به اینجا برسم... پس برای چی 4زبان خارجه رو یاد گرفته بودم؟؟ برای چی اینهمه فن و هنر و... داشتم منفجر میشدم... سرم داشت گیج میرفت...😭 چراغ سبز شد... با نهایت سرعت گاز میدادم و داد میزدم و گریه میکردم....😭 به خودم که اومدم دیدم جلو در خونه ی مرجانم❗️ تن بی جونمو از ماشین بیرون کشیدم و رفتم سمت خونشون. زنگو زدم و با باز شدن در رفتم بالا... مرجان با دیدنم رنگش پرید😳 -چیشده ترنم!؟؟😨 -مرجان مشروب... فقط مشروب... 🍷🍷🍷 بعد چند ساعت که به خودم اومدم دیدم سرم رو پای مرجانه و داره موهامو ناز میکنه! -خوبی خوشگلم؟💕 بهتر شدی؟ -مرجان😭 -دیگه گریه نکن دیگه... اگر حالت خراب نبود حتی یه قطره هم نمیذاشتم بخوری... حالا که خوردی،باید خوب باشی😉باشه؟ -از وقتی اون حرفا رو زدی دارم دیوونه میشم...😣 آخه مگه میشه؟ اینهمه از زندگیمو گذاشتم برای پیشرفت، حالا توی بیشعور میگی همش کشک؟؟؟ -چرا به من فحش میدی؟😳 من که از همون اولش بهت میگفتم زیادی فعال نباش! -یعنی من اشتباه میکردم!؟ نه... من نمیتونم... من بی هدف نمیتونم نفس بکشم... من مال تلاشم مال پیشرفتم! -پس چرا نمره های ترم پیشت افتضاح شد؟؟ خانوم پیشرفت و ترقی! یه اتفاق کوچیک باعث شد تلاش چندسالتو به باد بدی! الکی واسه من ادای دانشمندارو درنیار😒 -اصلا تو دروغ میگی! من بعد رفتن سعید اینجوری شدم! ربطی به این مزخرفاتی که تو میگی نداره! -زندگی ای که تنها امیدش یه پسر هرزه مثل سعید باشه،مفتم گرونه!😒 -به تو چه اصلا؟ من باید برم،دیرم شده... خداحافظی کردم و رفتم خونه "محدثه افشاری" ┄┅─✵🍃•°🌸°•🌼°•🍃✵─┅┄ 💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
🌷 | 👥 | 🥀 #دخالت_اطرافیان ۳ ↪️ توضیح دادیم که گاهی اوقات ویژگی‌های خانواده‌ی زوجین، نه تنها
🌷| 👥 |🥀 ۴ 💭 جلسه قبل انواع در برابر دخالت اطرافیان رو گفتیم... ✅مسئله اینه که این زجین برای آنچه که شکل دادن (زندگی مشترک)، (خیلی ببخشید) بی‌عرضه هستن ... چرا اینا شدن کانال اعمال نظرات والدین‌شون؟ ‼️چرا اصلا درصدد این هستن که طرح زندگی‌شون رو به نفع والدینشون شکل بدن؟ ⚠️یعنی برای آنچه که شکل دادن (ازدواج)، طرحی ندارن؟ به جای جنگ دایره ⚪️ و مربع ⬜️ والدین، باید مثلث🔺 خودمون رو بچینیم ... مثلث خودمون!! حضرت شوهر!! بابای شما می‌خواد یه طرح و برنامه‌ای برای زندگیش داشته باشه، وایمیسته ببینه دیگران چی اجازه میدن ویا چی رو اجازه نمیدن؟ - مثلا اگه پدر بزرگِ شما (مثلا پدر مادری‌تون) بیاد بگه که آقای فلان (دامادش) این کار رو نکن!! آیا پدرتون گوش میده به حرفش؟! - مامان شما اگه بخواد یه وسیله بخره یا یه سفر بره، آیا می‌ایسته ببینه که مامانش چی میگه؟ یعنی مثلا اگه مامانش بگه اینو نخر، میگه چشم مامان جون، دیگه نمیخرم؟!!! 🔸یا مثلا وقتی والدین شما میخوان یه مهمونی برن، زنگ میزنن از پدر مادراشون اجازه میگیرن؟!!؟؟ 🔸اگه بزرگ‌ترها بیان نظرشون رو بدن، آیا باید نظرشون اعمال بشه؟!! 👈پس چرا چیزی که خودشون حاضر نیستن دریافت کنن رو اعمال میکنن؟؟!! طرف میگه: خب پدر مادرن دیگه ... حقشون هست!!!😌 یا والدین میگن: یعنی منی که پدر مادرشم حق ندارم؟؟؟ راست میگی؟؟ چون پدر مادر هستی حق داری ؟؟خب خودت هم به پدرُ مادرِ خودت یا همسرت اجازه بده دیگه ... ناسلامتی اونا هم پدر مادرن دیگه!! چرا اونقدر مامان‌بزرگ گفت این کار رو نکنید، کردید؟!! چرا اونقدر بابا بزرگ گفت شغلت رو رها نکن، از اینجا بیرون نیا، اومدی؟؟! ... برا چی بیرون اومدی؟؟ بی ادبی؟ حرمت پدر مادرتو نگه نداشتی؟! نه!! حرف والدینتون رو به عنوان مشورت می‌بینین، از طرفی تصمیم و طرح معقول خودتون رو عملی میکنید!!
🔰پس بی‌خود ضعفامونو به چیزی بند نکنیم... مشکل اصلی اینه که طرح زندگی نداریم پس قصه جای دیگه ست... 👈بفهمیم اونچه که ایراد و اشکال داره در شناختِ مسئله ست. مایی که راه رو غلط رفتیم باید برگردیم اصلاحش کنیم... 💬 بنده وقتی می‌خواستم خودم تشکیل زندگی مشترک بدم رفتم خدمت پدرم گفتم : - قصد دارید از من و زندگی من حمایت کنید؟ + گفتند: بله - گفتم می‌گید طرحتون چیه؟ مقدارش چقدره؟ + گفتن : خب من برای ازدواج شما یه ۳تومنی در نظر گرفتم هزینه کنم... - گفتم: برای اون ۳ تومنه چه برنامه‌ای دارید + گفتن: خب دو چیز من میخوام : . یکی از تو پشتیبانی کنم زندگیت راه بیفته . یکی هم اینکه بگن برا پسرش یه کاری کرد - گفتم هر دوتاشم حق‌تونه .. اون دومیش با من که بگن برا پسرتون یه کاری کردید... اون سه تومنو میدید به من که کنار گذاشتید + گفتن: تو چه طرحی داری؟ - گفتم: من برای این، طرحی دارم که نیاز شما هست نیاز من چیه ؟؟ اینه که من زود راه بیفتم... زندگیم رشد کنه... برم جلو... شما هم آرامش‌شو داشته باشی... شمام عزت و افتخارشو داشته باشید... بگید پسرم الحمدلله خونه داره برا خودش الحمدلله شغل و کار داره نمیخواید اینو ؟؟ دوست دارید ؟؟ + گفتن: خب بله - گفتم: خب من این ۳ تومن رو براش برنامه دارم برای رسیدن به این طرحم اونو بدید
🔰تو جلسه‌ی خواستگاری به خانمم گفتم : ما میخوایم یه زندگی تاسیس کنیم این رو (طرحش) چی بچینیم؟؟ 🔸فردا بابا مامان شما میخوان یه جهیزیه بدن خب ممکنه من اون وسیله رو تو زندگیم نخوام بزارم 🔺مامان شما میخواد لوستر بفرسته من اصلا تو اتاقم نصبش نمی‌کنم با طرح زندگی من نمیخونه شاید مامان بابای شما بخوان مجلسی بگیرن که من اصلا مجلس اون شکلی رو نمی پسندم 🔴یعنی من باید برم تو مجلس شکنجه بشم ... مجلسی که اصلا مال نشاط و بهره‌ی منه.. حالا بخاطر انتظار دیگری چرا این کار رو بکنیم ؟؟ 📌من طرح دیگه‌ای برای زندگیم دارم .. طرحم رو شرح دادم اصلا شما رو برحسب سطح تناسب با این طرح می‌پسندم به خانومم گفتم: من رفتم خدمت بابام... از خودمم شروع کردم، این موضوع رو به بابام گفتم و ۳ تومن رو هم گرفتم ... ایشونم گفتن اگه شما موافق باشید منم طرح‌مون رو باهاشون درمیون بذارم... 💥بجای اینکه خانواده‌ام جهیزیه‌ای بفرستن... بعدشم به بازار برن و بازارکشی درست کنن، و تو بازار جنگ ودعوا درست کنن، و بعداز هر طرف قبیله ای بیاد... 💥او عمّه‌شو بیاره که چه جوری بره طرف جنسای گرون ... 💥و اینم خاله‌شو بیاره که چه جوری ببره تو اون بازاره و از قبل تنظیم کنن 🔺اینا مالِ ضعف و ذلت در اینجاست که خیلیا طرح ندارن!! منم به خانوم گفتم: منم از پدر و مادرم میخوام که به اندازه‌ی همین کمکی که باباتون کردن، به جای جهیزیه بدن !! ۶ تومن رو گرفتیم توحسابی گذاشتیم با دوتا از رفقا وامی گرفتیم زمینی خریدیم چند سالِ اولِ بعد از زندگیمون خونه‌دار شدیم 🔸بودند آدم‌هایی که با ما زندگی‌شونو شروع کردند بماند که چقدر سر این دایره و مربع هاشون جنگ ودعوا کردن ... چه کشاکش‌هایی رفتند تا سطح طلاق پیش رفتن.. الانم به من میگه یه جایی ارزون برا اجاره سراغ نداری بیش از اون چیزی که ما از پدر مادرامون گرفتیم اونا از والدینشون گرفتن ولی ریختن تو گودال‌های اونا براشون تراشیدن چون طرح زندگی نداشتن خب حالا این مرحله که طی شد.....
‍ 💕 : 💕دلایل »💍 رشد معنوی: ✅اگر ما قبول داریم که به این دنیا آمده ایم تا رشد کنیم و رشد بدهیم. ❗️بعضی ها به خاطر خوشبختی ازدواج می کنند و دقیقا" به همین دلیل خوشبخت نمی شوند. چون می خواهد خودش خوشبخت بشود. ❌ 💯ما نیازهایی داریم که در ازدواج قصد برآورده کردن آنها را داریم، مثل نیاز روحی و روانی، نیاز جنسی، نیاز دیده شدن، نیاز به همراهی و همدلی و.... آن کسی که به قصد خوشبخت شدن ازدواج می کند. چون فقط نیازهای خودش را می بیند زندگی خوبی نخواهد داشت. ما ازدواج می کنیم که هم خوشبخت بشویم و هم خوشبخت بکنیم. ما باید با شریک زندگی مان با هم رشد بکنیم. 👍😍 ✅ما در ازدواج به دنبال یک همراه می گردیم تا در قله های معنویت بالا برویم. ❇️پیامبر (صلی الله علیه وآله): فضیلت خواب متاهل از فضیلت جوان مجردی که روزها روزه بگیرد و شبها به عبادت بگذراند بیشتر است.✔️ اگر در رشد معنوی کردن مجرد بودن بهتر بود حضرت زهرا (سلام الله علبها) و حضرت علی (علیه السلام) و سایر ائمه (علیهم السلام ) ازدواج نمی کردند. ✅پیامبر (صلی الله علیه وآله): هیچ بنایی در اسلام محکم تر از بنای ازدواج نیست. 🌷🍃🌸🌺❤️🌺🌸🍃🌷
✅شناخت زنان از روی انتخاب همسر ⏬⏬⏬⏬ ❤️ من مردی رو دوست دارم که قویتر و محکمتر از من باشه تا بتونم کامل به او تکیه کنم… 💟بتونه دنیای عمیق ِ درون منو درک کنه 💟بتونه راهنمای معنوی من باشه و درست و غلط پدیده ها رو بمن نشون بده… 💟وسعت فکرش و استحکام شخصیتش برای من جذاب باشه . 💟با مغناطیس وجودشو منو محو خودش کنه… 💟منو ازاین غُربت و تنهایی که تو خانواده و جامعه دارم نجات بده. ❤️ من مردی رو میخوام که مایه سربلندی من جلوی زنهای دیگه باشه… 💘بهش افتخار کنم.. 💘 منو از خودش هم بیشتر دوست داشته باشه… 💘من همه ی دوستانمو حذف میکنم تا در اختیار او باشم… 💘اون باید هوسهاشو کشته باشه ومسیر خدا رو بره. ❤️من مردی رو دوست دارم که بخاطر مرد بودن خودش روسرتر از من ندونه.. 💞نه در تحصیلات نه در مادیات و نه حتی در فیزیک بدنی احساس برتر بودن 💞یه زندگی مشترک با فعالیتها و منافع مشترک بدون رومانتیک بازی و احساساتی گری… 💞بدون ترس و ملاحظه کاری با هم دیگه بدنبال یه زندگی عملی و خلاقانه و پرماجرا بریم و دنیا و پدیده هاشو تجربه کنیم 💖💖💖💖💖
🌺 سلام علیکم جمیعاً و رحمة الله و برکاته 🌺 💠 از وقتی ویروس کرونا آمده، به شدت مراقب هستیم تا به ما سرایت نکند؛ 🌀 روزی ۵۰ بار دستهایمان را می‌شوئیم؛ 🌀 در و دیوار و دستگیرۀ درب و محیط کار و زندگی خود را ضد عفونی می‌کنیم؛ 🌀 نزدیک کسی که مشکوک است نمی‌رویم؛ 🌀 از حضور در اماکنی که احتمال آلودگی وجود دارد، می‌پرهیزیم و... ✅ این کارها بسیار عالی و لازم است؛ فقط یک نکته: 🔆 «تقوا» دقیقا" یعنی همین؛ 👈🏻 یعنی همینطور دقیق، مراقب پاکی قلبمان باشیم؛ 👈🏻 از گناه و کارهای مشکوک به معصیت دوری کنیم؛ 👈🏻 در معاشرت با افراد مشکوک به آلودگی، مراقب باشیم؛ 👈🏻 از حضور در محافل آلوده به گناه بپرهیزیم؛ 👈🏻و اگر آلوده شدیم، با استغفار و توبه، روح خود را شستشو دهیم. ⚠️ یادمان باشد؛ ✔️ اگر به ویروس کرونا مبتلاء شویم، نهایتا" از زندگی دنیا محروم می‌شویم؛ اما... ✔️ اگر با گناه، قلب و جان ما آلوده شود و دنبال بهبود نرویم، از زندگی ابدی محروم خواهیم شد. وقتی پزشکان دستورالعمل هایی جهت آلوده نشدن به ما می‌دهند، گوش می‌کنیم و سریع به اشتراک می‌گذاریم؛ ❌ ولی حرف خدا و پیامبر (صلی الله علیه وآله ) و امامان (علیهم السلام ) که برای آلوده نشدن جسم و روح ماست را جدی نمی‌گیریم! 😔 👈🏻 ای کاش حداقل به اندازۀ دنیای خود، نگران آخرت خود هم بودیم؛ 😓 👈🏻 و همانقدر که به سلامت جسم خود اهمیت می‌دهیم و حرف پزشکان را گوش می‌کنیم؛ دغدغۀ سلامت روح خود را داشتیم و سخنان خدا و دین برای «انجام واجبات» و «ترک گناهان» را رعایت می‌کردیم. 😞 👌🏻 کلام آخِر: یاایهاالذین آمَنوا آمِنوا 🔆ای کسانیکه ایمان آورده‌اید؛ ایمان بیاورید (سورۀ نساء).🔆 🤲🏻 التماس دعای عاقبت بخیری 🤲🏻 های انتخاب همسر
باتوجه به مضرات موادشیمیایی نظیر(وایتکس، الکل، انواع ژل شست و شو دهنده و...) که بعنوان ضدعفونی کننده برای مقابله با ویروس کرونا مورد استفاده قرارمی گیرد و باعث ضعف شدید ریه و تنگی نفس می شود☠ برآن شدیم که بهترین و قوی ترین ضدعفونی کننده های طبیعی و مفید رو خدمتتون معرفی کنیم👇 🔻ضدعفونی کننده هوا🔻 افشانه گلاب،آویشن👌 مواد لازم👇 یک لیوان دم کرده یا جوشانده ی آویشن 2قاشق غذاخوری سرکه طبیعی یک استکان گلاب محلول رو داخل یک افشانه نگهداری کنید و هر روز 3 بار توفضای خونه و محل کار اسپری کنید و لذت ببرید. 🔻ضدعفونی کننده دست ها و سطوح مختلف🔻 5لیوان آب 1لیوان سرکه طبیعی نصف استکان گلاب(اختیاری) بهترین و قوی ترین ضدعفونی کننده👌 باخیال راحت استفاده کنید و از زندگی لذت ببرید👌 های انتخاب همسر
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
#قسمت_هفتم دوهفته ای گذشته بودازاولین دیدارمون چت📱 ،تماس صوتی📞،تماس تصویری🤳 همچنان پابرجابود. دیگه
دوتاشکلات🍬،یه بطری آب،یه بسته پاستیل هم دستش بود بطری آب روداددستمو گفت _تواین مدت خوب شناختمت ،این بطری آب واسه اینکه میدونم اونقدرتندتندقدم برمیداری🚶‍♀️ که قطعاالان تشنه ای.این شکلات هم واسه اینکه مطمئنم صبحونه نخوردی🍞 وبااین بی جونی ضعف میکنی😓.این پاستیل هم واسه اینکه مطمئنم عاشق پاستیلی 😍 اگه شک داشتم به حرفی که میخواستم بزنم،بااین کاراش مطمئن شدم نشستیم وشروع کردم *ببین من تواین مدت مطمئن شدم که هرکسی همسرت بشه بهترین شوهردنیانصیبش شده ولی به فلان دلیل و بهمان دلیل مانمیتونیم کنارهم باشیم گفت _تاشروع کردی به صحبت جوابتو فهمیدم.همیشه دخترا👩‍🦰وقتی میخوان به یه پسرجواب👨‍🦰 رد بدن اول ازش تعریف میکنن ومیگن توخیلی خوبی ولی بعدش میگن نه. منکه گفته بودم نمیخوام جلو روم جواب رد بدی بهم چرااصرارکردی؟ هیچی نگفتم وبلندشدم تاخدافظی کنم✋🏻 بالاخره ممنون بابت کارایی که واسم کردی ،بابت همه محبت هات و.... به ساعتم نگاه کردم ۸:۲۵ دقیقاهمون ساعتی که اولین بارهمودیدیم وسط حرفام گفتم اهان راستی... بهم نگاه نمیکرد. گفتم نمیخوای نگاهم کنی؟ سرشواوردبالاوبااخم بهم نگاه کرد😠 *ازوقتی باهات آشناشدم فهمیدم من چقدراستعداددارم که تاحالانمیدونستم وکشفشون نکرده بودم مثلافهمیدم من چقدربازیگریم🎬 خوبه نگاهش رنگ تعجب گرفت🤨 مثلامن الان ده دقیقه اس که دارم بازی میکنم ولی تو همه حرفاموباورکردی وشروع کردم به خندیدن 😅🤣😂 سبحان بابهت وتعجب داشت به من نگاه میکرد ولی بدترین اتفاق برای من افتاده بود اگه به عشق سبحان شک داشتم الان فهمیدم که من عاشق سبحان شده بودم ..
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
✨🕊✨ 😈 #آرامش_طوفانی ۴ فصل اول: #علل_خودارضایی پیامبر عزیزمان (ص) میفرماید: ✨{انسان بر دین دوست
✨🕊✨ 😈 ۵ 👈فصل اول: علل‌خودارضایی ♦️دوستی با ♦️ 🔰دوستی و رابطه با جنس مخالف، امروزه دامن گیر خیلی از نوجوانا شده. 🔅منظور از رابطه هرنوع ارتباطی میان دختر و پسر نامحرم هست، که به تحریک شهوت اونا منتهی میشه. اعم از ارتباط حضوری، تلفنی، چت، پیامک و ... . 🌀 ارتباط و دوستی دختر و پسر باعث میشه شهوت در هردو تشدید بشه. وقتی هم از هم جدا میشن، آتش این شهوت🔥 شعله ورتر میشه و بخاطر افکار تحریک کننده ای که ذهن اونا رو پر کرده، ممکنه به خ.إ دست بزنن. 📩 هجده ساله تو نامه اش نوشته: ♨️از همون سن بلوغ با شهوت آشنا شدم. بعد یه مدت یه پیدا کردم. در ارتباطم با اون، هیچ خیانتی به او نکردم، ولی از همون زمان خودم گرفتار خود ارضایی شدم. هر وقت از اون جدا میشدم .... 💭تصویر او و صحبت هایی که گاهی درمورد مسائل خاص بین ما رد و بدل میشد، دائم بذهنم میومد. 🔥اونقدر فشار جنسی رو تحمل میکردم تا اینکه طاقتم تموم میشد و دست به خودارضایی میزدم. 😔😣 {قسمت ۳} [مباحث آرامش طوفانی (خ.إ)] 💟 @sahebzaman14 💟
۵ چیز که میکند ۵ سال دیگر شما کجا هستید👆 💟 @sahebzaman14 💟
فرصت هایی را برای کودکتان فراهم کنید تا بتواند شور و هیجان را به صورت فعالانه و در جمع تخلیه کند. چراکه صرف کردن زمان زیادی به تماشای تلویزیون کودک را منفعل و گوشه گیر و منزوی می کند. بنابراین فعالیت های گروهی بسیار راه گشا و مناسب هست.
جمله عین بابات یا مامانت لجبازی اشتباه است.چون هیچ کودکی ژنتیکی لجباز نمیشود.لجبازی حاصل تربیت نادرست کودک است ✨✨✨✨
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
🔹 #او_را ... 21 هنوز حدود ده دقیقه مونده بود تا چراغ سبز شه... چشامو به آسمون دوختم... با خودم فک
🔹 ... 22 بعد شام و صحبتای معمولی با مامان و بابا،رفتم اتاقم دفترچمو برداشتم و شروع کردم به نوشتن... من باید این مسئله رو حل میکردم...❗️ باید به خودم ثابت میکردم مرجان اشتباه میگه، من باید زندگیمو درست کنم! حق ندارم با حرفای مرجان هرروز پوچ و پوچ تر شم!🚫 برای همین دیگه سراغ نوشته های قبلیم نرفتم، باید دوباره از اول مینوشتم تا بفهمم از کی زندگیم این شکلی شد🔥 من میگفتم با رفتن سعید له شدم اما مرجان میگفت من قبل از سعید هم همین زندگی رو داشتم‼️ نه ❗️ باید ثابت میکردم مرجان دروغ میگه😠 اما...حالا که یه جایگزین برای سعید گذاشتم چرا حالم خوب نشده⁉️ نه نه منم اشتباه میکنم،باید بنویسم... نوشتم و نوشتم و نوشتم... فکر کردم و فکر کردم و فکر کردم..... 🚬سیگار رو روشن کردم و سعی کردم گذشته هامو خوب مرور کنم! اولین باری که برام سوال شد من برای چی به وجود اومدم، فکرمیکنم حوالی 14سالگیم بود👧 همون موقع که مامان گفت برای اینکه پیشرفت کنی و یه انسان مفید بشی😕 بابا گفت برای اینکه به جامعه خدمت کنی و یه انسان موفق باشی 🙁 و من تو دلم گفتم فقط همین⁉️😐 اما پیششون سرمو تکون دادم و بیشتر از قبل درس خوندم و تلاش کردم! قانع نشده بودم اما هربار که برام سوال میشد، همون جوابا رو تکرار میکردم و با خودم میگفتم تو هنوز بچه ای😒 بزرگ بشی میفهمی مامان بابا درست میگن😏 و بعدش هربار که تو زندگی احساس کمبود کردم سعی کردم با یه چیز جدید جبرانش کنم! کلاس رقص شنا زبان سازهای موسیقی فضای مجازی چت سعید و... چشممو بستم و زیر لب گفتم مرجان راست میگفت!!😔 من فقط با وسیله های مختلف سعی کرده بودم احساسمو خفه کنم... وگرنه از همون 14سالگی فهمیده بودم هیچ دلیلی برای زندگی کردن ندارم....🚫 "محدثه افشاری" ┄┅─✵🍃•°🌸°•🌼°•🍃✵─┅┄ 💟 @sahebzaman14 💟