eitaa logo
مدرسه معارف علامه طباطبایی
912 دنبال‌کننده
183 عکس
149 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ميلاد مبارك🌺
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖋️بلند شو! برا خشماى فروخفته ت يه كارى بكن...
ريشه يابى/ بستر سازى/ اصلاح
🔸ريشه يابى خشم‌های منفی و فروخفته عموما ناشى از نوع نگاه‌ و باور انسان است. تا وقتی که این بنیان اصلاح نشود، درمان واقعی صورت نگرفته و هر عملی در قبالش، حالت موقتى و مُسّکن را دارد و اين خشم ها همچنان بعنوان مانعى در برابر زندگی متعادل و حرکت انسانی و مشاهده خويشتن باقى مى مانند. این نقص، عموماً به اشتباهات فکری، از نوع "برداشت نادرست، از واقعیت‌های درست"، باز می‌گردد. در این مواقع، باورها، نگاه‌ها و تصوراتی بر انسان غالب مى شود و روح و روان او را در برمى گيرد و به موازاتش، فضای اجتماعی، ناصحان خام و مربیان ناآزموده، دستور سرکوب آن را به انسان می‌دهند و او را مجبور بر سرپوش گذاشتن بر این موارد می‌نمایند! این برداشت‌ها، منجر به شکل گرفتن خشمی نهانی، عمیق، ناشناخته و غیر قابل دسترس می‌شود که زندگى مادى و معنوى انسان را تحت تاثیر قرار داده و حرکت انسانى را مختل می‌نماید. 🔸بسترسازى درمان اين نگاه و باور، بدون یک کار درازمدت مقدور نیست. لذا لازم است بستر لازم برای این پروسه درازمدت آماده گردد؛ بدين صورت كه انسان باید نوعى سد دفاعی برای خود ترسیم و ایجاد نمايد تا امکان عمل درونی برايش فراهم گردد. منظور از سد دفاعی تصمیماتی است که فرد مى گيرد تا خود را در فضایی قرار دهد که اين خشم‌ها، حداقل آرامش او را از بین نبرند. اين سد دفاعى، ممکن است کناره‌گیری، سکوت، جواب دفاعی دادن، عمل خاصی را انجام دادن و حتی تهاجم و انتقام باشد. گاهی تهاجم و جواب به دیگری بیشتر انسان را حرکت می‌دهد تا سکوت و کناره‌گیری. 🔸درمان و اصلاح بعد از اين بستر سازى نوبت به اصل کار مى رسد، که همان شناخت و بازبينى نگاه و باورى است كه منشا اين خشم مى شود؛ توسط كاوش وجودى و بدين صورت كه بايد ارکان حرکت انسانی را (وقت زنده تخصيص دادن/ نظم/ استمرار/ كتابت/ رفاقت) در قبالش رعایت كرد تا این نگاه و باور از محیط پنهان و تاریک درون، خارج شود. در اغلب موارد به محض آنکه روشنایی بر اين باور نادرست بتابد و آن را از حالت منجمد و امن خود بیرون راند، به تدریج از بین می‌رود. درواقع برای بازسازی آن نیاز به هیچ کاری نیست مگر دیدن و مشاهده کامل و با اقتدارش... آنگاه بازشناسی، تبدیل به بازآفرینی و اصلاحات مى شود. باید توجه داشت که ریشه و بنیان یک خشم مى تواند به امور بسیار متفاوت و غیر قابل پیش‌بینی باز گردد. در بسیاری از موارد حدس انسان برای ریشه‌یابی کاملا سطحی و ابتدایی است و بدون تامل و استمرار و طی مراحل نمی توان به نتیجه اصلی دست یافت.
46.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علیهاالسلام ▪️ *السّلام عليكِ يا بِنتَ ولیّ الله* ▪️ *السّلام عليكِ يا اُختَ ولیّ الله* ▪️ *السّلام عليكِ يا عمّة ولیّ الله* سالروز وفات حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله علیها را خدمت حضرت ولیعصر(عج) و شیعیان و محبین حضرتش تسلیت عرض می‌نماييم. تلگرام | اینستاگرام | ایتا | بله | آپارات
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 بخشش دروغين يا واقعى؟! در شرایط امروز جامعه ما متاسفانه، بخشیدن، فضیلتی تخیلی شده که برخلاف نام و ظاهر پرجاذبه آن حقیقتی متضاد با نام خود را دربردارد. در بسیاری از موارد -که تا حدی فراگیر است- بخشیدنِ دیگری عملی است که در قالب آن اثبات حق خود و قضاوت بر علیه دیگران شکل گرفته و با این بخشیدن -به خیال خود- حق جدیدی برای خود -علاوه بر حقوق تخیلی قبلی- اضافه می‌کند و سقوط روحی خود، در این موضوع را تسریع می‌بخشد. بخشیدن واقعی و حقیقی فضیلتی غیرقابل انکار است و علائم مهمی دارد که مهمترين آن این است که بخشش با فراموشی و ندیدن فضیلت، همراه است. کسی که واقعا می‌بخشد هرگز عمل خود را نمی‌بیند و فضیلتی برای خود قائل نیست و حتی اگر کسی از او تعریف کند با صداقت -و نه تصنعی و ظاهری- انکار می‌کند...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜سوره مبارکه زخرف
🔸️يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ (زخرف:۶۸) خوف و حزن ناشی از انسان است و نه ناشی از جهان بیرونی؛ ▪️خوف از آینده‌ای که هنوز نیامده و ▪️حزن از گذشته‌ای که دیگر گذشته و انسان پیوسته محزون آن است. این هر دو ناشی از خود انسان است و راه رهایی از آن این است که انسان به آن حقیقتی که درونش هست توجه كند؛ حقيقتى كه او را تا بی‌نهایت پیش می‌برد و به مرحله‌ای می‌رساند که درک می‌کند خداوند از رگ گردن به او نزدیک‌تر است و با تمام کائنات متحدش می‌کند و به آن وحدت حقیقی جهان می‌رساند. انسان چنان به این حقیقت نزدیک می‌شود که: فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‏ (نجم:۹) در حقیقت این جهان و در حقیقت انسان، خوف و حزنی نیست مگر زمانی که در محدودیت‌هايى گرفتار می‌شود كه به خود تحميل كرده است و توجه انسان به این بی‌نهایت است که خوف و حزن را برمی‌دارد. 🔸️در مقابل، کسانی که به راه‌های توجه به بی‌نهایت ایمان می‌آورند و در مقابل آن تسلیم هستند و عناد و لجاجت ندارند و با رها شدن از این گرفتاری‌ها و با انکار این محدودیت‌ها و با پس زدن این مشکلاتی که انسان برای خودش درست می‌کند، به حقیقت ایمان می‌رسند، این‌ها خوف و حزنی ندارند و زمانی که پرده‌ها برداشته بشود به آن‌ها خطاب می‌شود : ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ (زخرف:۷۰) شما و کسانی‌که در سلوک همراه شما بودند و همسرانتان بدون هیچ حزن و ناراحتی و در نهایتِ شادمانی وارد بهشت شوید. 🔸این بهشت اگرچه بهشت نهایی و حقیقت این جهان است و زمانی که قیامت برپا شود به انسان نشان داده می‌شود اما مراتب و مراحلی از آن در این زندگی ما قابل درک است. از هر مرحله‌ای که در این دنیا گذر می‌کنیم و به مرگی از یک مرحله نائل می‌شویم بلافاصله آن جنت برای ما نشان داده می‌شود. ما و ازواج، همسران؛ همسرانی که گاهی همسران واقعی انسان هستند و زمانی همسران عدمی انسان و گاهی هر چیزی که انسان در این جهان همراه آن است. قیمت این "تُحبرون" و شادمانی و این همراهی، تحمل این رنجی است که انسان در این جهان برای همراهی کشیده و بدون این امکان ندارد. همراهان گاهی همسر واقعی انسانند و زمانی تحمل انسان برای بی‌همسری و این دوگانگی [دوگانگی عدمی] که گاهی حقیقتش برای انسان نامعلوم است و رنجی که در بود یا نبود آن انسان باید تحمل کند. 🔸️ انسان پیوسته در مقابل رنج مقاومت می‌کند؛ برای این‌که به این رنج توجه نکند و آن را تحمل نکند، آن حقیقتی که ورای این همراهی است را نبیند، به دنبال چیزهایی می‌رود که در این جهان برایش ارزش است. انواع پیشرفت‌های ظاهری، منزلت‌های اجتماعی، راحتی و رنج نکشیدن و هر چیزی که در مقابل این همراهی برایش ارزش دارد و می‌خواهد که تنها باشد تا به امور توهمی و تخیلی خودش برسد. همراهی با آن‌چه که برای او به صورت یک دوگانگی [وجودی و یا عدمی] مصلحت دیده شده و کائنات او را به سوی آن راه برده‌اند و مسیر را برایش فراهم کرده‌اند تا او به انتخاب بنیادینی که کرده، برسد. 🔸️این رنجی که در مقابل او هست، پیوسته برایش سخت و طاقت‌فرساست و سعی می‌کند که از آن فرار کند ولی آن کسی که می‌پذیرد و می‌داند که ورای این رنج حقیقت و ارزشی هست، چه زوجیت وجودی و چه زوجیت عدمی، چه سختی، چه راحتی و هر چیزی که در راهش قرار داده شده و یا از آن محروم شده و یا بعد از به دست آوردن از او گرفته می‌شود و یا زمانی که چیزی را نداشته و به او می‌دهند یا هر هرچیزی که از این دوگانگی باید در این جهان رنجش را تحمل کند، این تحمل است که او را به مرحله‌ای می‌رساند که وقتی حقیقت این جهان پیدا شد، خطابی به او می‌رسد: ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ (زخرف: ۷۰) آن زمانی‌که انسان این شادمانی و پیشرفت و اوج را درک می‌کند در نهایت شادمانی است. وقتی که این اوج را درک کرد، می‌فهمد این رنجی که کشیده هزاران برابر برایش ارزش و فایده و ثمره دارد. این لحظه زمانی است که اگر به او بگویند حاضری لحظه‌ای از این رنج کم کنی او حاضر نیست! 🔸این حقیقتی است که در همین جهان هم قابل تجربه است و نیازی نیست که انسان از روی اعتقاد انجامش دهد. فقط کافی است چشمانش را باز کند تا این تجربه را در این جهان ببیند و ببیند این رنج چه ارزشی دارد و چه چیزی به انسان می‌دهد. ارزشی که هرگز در چیز دیگری نیست هرگز در پیشرفت‌های ظاهری و در چیزهایی که فکر می‌کند رشد معنوی است، پیدا نمی‌شود. با همراهی در رنجی که برای انسان سخت است و دوگانگی‌ای که کائنات برای انسان آماده می‌کنند، آن وقت است که هرگز حاضر نیست لحظه‌ای برای آن جانشین شود حتی اگر کائنات را به او بدهند. این چیزی است که اگر شما چشم باز کنید در دیگرانی که گاهی نزدیک هستند و گاهی دور ولی سرگذشتشان به ما می‌رسد خواهیم دید. کسانی که رنج‌های سخت و طاقت‌فرسا کشیدند
ولی حاضر نبودند لحظه‌ای از آن رنج فاصله بگیرند نه به دلیل اعتقاد و نه به دلیل تفکرات و نظریات بلکه به دلیل آن آثار عظيمى که در این همراهی دیدند. 🔸 "تحبرون" را درک کردند؛ آثار عظیم، معارفی است که بی‌حساب بر آن‌ها باریده تا جایی که خودشان تعجب می‌کنند این‌همه معارف از کجاست. يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ و أَكْوابٍ(زخرف:۷۱) آن ظرف‌های طلایی و جام‌های زرینی که پر از شراب طهور است که بخشی از آن در همین جهان قابل تجربه و وصول است و همه چیزش برای آن جهان نیست بلکه نهایتش در آن جهان است. در همین عالم بخشی از آن را به انسان عطا می‌کنند و انسان می‌رسد. وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ (زخرف: ۷۱) آن دسته از انسان‌هایی که می‌فهمند، آن اشتهای اَنفسی، چیزی که انسان خوشش می‌آید و لذت چشم و گوش و اشتها برای آن مرحله است و در این مرحله باید اندکی تحمل کند. وقتی که این را تحمل کرد، آن‌وقت به آن‌جا می‌رسد. فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ. کسی که تحمل ندارد، هرگز به آن نمی‌رسد. اما کسی که تحمل کرد وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ(زخرف:۷۱) 🔸️وَ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ(زخرف:۷۲) این جنتی است که از عمل و نتیجه و تسلیم خود انسان، به وراثت به او می‌رسد. از تسلیم به آن چیزی که کائنات برای او ترسیم کردند، برای رسیدن انسان به انتخاب بنیادینش. هیچ چیزی اجبار نیست. همه چیز به انتخاب خود انسان است. اگرچه انسان وقتی که زحمات آن رنج‌ها را می‌بیند داد و فریادش به آسمان می‌رود اما باز هم‌ از آن انتخاب بنیادینش باز نمی‌گردد.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊️غزلى زيبا از علامه طباطبايى(ره)
مهرخوبان دل و دین از همه بی پَـــروا برد رُخ شَــطرنج نبُرد آنــچه رخ زیبـــا برد تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت از سَمَک تا به سُهایش کشش لیلی برد من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه ذرٌه یی بودم و مِهــــر تو مــرا بالا برد من خَس بی سر و پایم که به سیل افتادم او که می رفت مرا هـــم به دل دریا برد جام صَهبا ز کجا بود مگر دست که بود که درین بزم بگردید و دل شیـــدا برد؟ خَمِ ابروی تو بود و کف مینوی تو بود که به یک جلوه زمن نام و نشان یکجا برد خودت آموختِیَم مِهر و خودتِ سوختِیَم با برافروختــه رویی که قــرار از ما بــرد همه یاران به سر راه تو بودیم ولی خـــم ابروت مــرا دید و زمن یغمـا برد همه دل باخته بودیم وهراسان که غمت همه را پشت سـر انداخت مرا تنـها برد