🔸️"امر جامع" این است که انسان در مسیر خودش و در آن مرحله و زمانی که هست و نسبت به مشکلاتی که دارد و نسبت به مسیری که باید طی کند، راهش را پیدا کند.
به تناسب آن مرحله و نه به شکل مطلق، چون مطلق امکان ندارد. امکان ندارد که انسان همه چیز را بداند اما به تناسب آن شرایط خودش میتواند به یک امر جامع و به یک راهبرد جامع و به یک درک جامع برسد. درک جامعی که به تناسب آن مرحله است. وقتی که این راهبرد جامع را پیدا کرد، زمان عمل کردن است و نباید هیچ بهانهای داشته باشد. همه چیز به تناسب آن راهبرد است.
🔸️کسی که این راهبرد را پیدا کرده همچون کسی است که در پیشگاه اولیاء و بزرگان و پیامبر اکرم صلی الله علیه و حضرت بقیه الله الاعظم(عج) در امری است که به برنامه مشخصی رسیده و این برنامهی مشخص از ناحیهی خودش نیست از عالم بالا برایش صادر شده و هر نوع بهانهای مانند مخالفتی است که با آن موجودات برتر میکند. زمانی که آن مسیر را برایش باز کردند و این مسیر برایش روشن شد، با توجه به اینکه این روشنی و این نور از عالم بالاست و از آن خورشید اعظم برایش صادر شده و از خودش نیست، به محض اینکه این انسان در کوچکترین مسئلهای به آن مسیر بیتوجهی کند، مانند کسی است که پشتش را به خورشید کرده و خودش را در سایه و تاریکی قرار داده و اگر مشکلی برایش پیدا شود از ناحیهی خودش است. چرا که او در شرایطی است که مسیر برایش روشن شده و بدون اجازهای که از آن خورشید صادر شود نباید این محیطش را ترک کند.
🔸️وقتی که انسان در امور مختلفی به دنبال بهانههای بیحاصل است، مشکلاتی براش پیدا میشود که این مشکلات از ناحیهی خودش است. اما وقتی که با اجازه است و اجازهی آن به تناسب همان درکی است که دارد، با حقیقتی که درک میکند و با صداقت است راه برایش روشن میشود.
🔸️فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ(نور:۶۲)
وقتی که این اجازه از عالم بالا صادر شود آن زمانی است که استغفار هم به دنبالش میآید. وقتی که انسان مشکلی دارد که این مشکل حقیقی و صادقانه است و در همان مسیری که در آن قدم گذاشته ایجاد شده، این درک خودش را بهکار میگیرد و آن فهم و بیانی که برایش حاصل میشود را اجرا میکند. اگر چه عقبماندگی برایش حاصل شود، این عقبماندگی با استغفاری که از عالم بالاست حل میشود.
اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ(نور:۶۲)
🔸️غفران و رحمت الهی از ناحیهی اولیاء الهی که امر مومنین را در دست دارند به صورتی برای انسان صادر میشود که مشکلات انسان حل شود. به شرطی که انسان به این مسیر "صادق" باشد.
🔸️لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً(نور:۶۳)
با احساسات، درکها و هر چیزی که در عالم طبیعی و فضای اجتماعی و خانوادگی و شخصی و حالات و آن چیزهایی که بین خودمان هست، مثل تحلیل و برداشت و قضاوتی که در مورد یکدیگر داریم، اینها را در مورد عالم بالا به کار نگیریم. آنجا قواعد متفاوت است. سرتاسر رحمت و غفران است. اگر چیزی پیش میرود از ناحیهی آنهاست و اگر چیزی را به ما نمیدهند، به دلایل و مصالحی است که این مصالح برای خود ماست. موجودات مقدسی که در عالم بالا هستند نیازی به اینها ندارند. ما قضاوتها و برداشتهایی که در عالم خودمان داریم را با آن چیزی که در عالم بالا هست یکی نگیریم. که اگر این کار را انجام دهیم کسی که ضرر میکند خود ما هستیم و نه هیچکس دیگری. این مسیر همهی ماست و اگر به همین توجه کنیم مسیر زندگیمان مشخص میشود.
#سوره_نور
#امر_جامع
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
#محمد_حسین_قدوسی
هر چقدر به زمان ظهور امام زمان علیهالسلام نزدیک میشویم غربت فراگیر میشود، شناخت پیچیدهتر میشود. نفاق و اهل نفاق گسترش پیدا میکند.
لذا هر کس بايد در وجود خودش آن نفسانیتهایی که مدیریت وجودیاش را به عهده گرفته پیدا كند. تعبیرى برای بیداری نماز شب و نماز صبح در روایت هست که هیچ مومنی نیست که در شب برای نماز شب صدایش میکنند، یکبار، دوبار، چندبار. اگر لطیف باشد با همان صوت که صدایش میکنند بیدار میشود، لطیف نباشد، لگدش میزنند، مثلا بچه داشته باشد شروع به گریه میکند، خواب را بر او مسلط میکنند، جن را بر او مسلط میکنند که بیدار نشود شیطان میگوید تو به درد بیداری نمیخوری، بخواب و ...
بیداری هویتی هم همینطور است ، یا با همسر و فرزند به بیداری میرسد یا اجتماع یا ریاستها و مدیریتهای کاذب که تجلیات وجود خودش هستند و اگر باز هم فرد بیدار نشد با دشمن سعی در بیدار شدن فرد میشود و تا این حقیقت آشکار نشود این فراز و نشیبها هست.
🔸️بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور(ره)
#امام_زمان
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
🔸️وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ(یوسف:۵۳)
رمز موفقیت انسان این کلام حضرت یوسف است که در آن حادثهی عظیم و در آن شرایط بیان میکنند. این که انسان محدودهی خودش را بشناسد؛ بداند که این محدوده سرتاسر جهل و سوء است و اگر اتصال به بینهایت و نامتناهیگری و توجه به فراتر از خودش نباشد غیر از فرمان به سوء و بدی چیزی از این درون برنمیآید؛ حتی اگر یوسف نبی باشد!
حتی اگر در حادثهای همچون حادثهای که برای یوسف نبی رخ داده باشد، که برای حضرت یوسف سرتاسر پاکی و برای طرف مقابل ناپاکی بوده.
🔸️اما در همانجا هم این نفس اماره یعنی این محدودهی انسان، آن چیزی که خودش هست، بدون اتصال به بینهایت و بدون توجه به ماوراء خودش، غیر از فرمان به سوء هیچچیز دیگری از آن برنمیآید. سرتاسر سوء و جهل و نادانی و ناپاکی است. مگر آن چیزی که رحمتی از ناحیهی بینهایت است و آن رحمت با توجه انسان حاصل میشود. توجه انسان به بینهایت با درک این محدودیتِ خودش حاصل میشود و نه با چیز دیگری. توجه بی بینهایت یک امر اثباتی نیست که انسان برای خودش فراهم کند، در حالی که زندگی عادیاش برقرار است. بلکه با محدود کردن و درک این محدودیت است که توجهاش به نامتناهی برقرار میشود.
🔸️همهی ما در بیان و در زبان و در ادعا این را میگوییم که ما سراسر عیب و نقص و محدودیت هستیم اما در عمل و در جزئیات و هنگامی که مسئلهی خاصی پیش میآید و هنگامی که یک چیز مشخصی بیان میشود، سرتاسر وجود ما معکوس این است؛ سراسر ادعا؛ ادعای علم و برتری و دانستن. از این اتصال به بینهایت و آن رحمتی که از جانب بینهایت باید بر ما نازل شود خبری نیست چون ما این خبر را محدود کردیم. راه این خبر را بستیم.
🔸️برای انسانهای مذهبی و برای کسانی که با معارف سرو کار دارند و برای کسانی که سخنرانیها شنیدند و کلاسها رفتند و کتابها خواندند، این امر به مراتب خطرناکتر، وحشتناکتر و محدود کنندهتر است. زیرا کسی که با این چیزها ارتباطی ندارد اطلاعی از اینها ندارد و اتصالی با این مطالب نداشته، او خودش را درک میکند و به محض اینکه علامتی از سوی نامتناهی بیاید، محدودیت خودش را میفهمد. اما ما به دلیل اینکه مرتب این تمرین باطل را کردهایم که عملی داشته باشیم، ادعایمان را به آسمان رساندیم. در ادعا، اتصال به بینهایت داریم اما در عمل هرگز!
چه بسا راه ما سختتر از کسانی باشد که هرگز با معارف آشنا نیستند، هرگز سخنرانی نشنیدند، کلاسی نرفتند و کتابی نخواندند. در بعضی از روایات اینگونه مفهوم میشود وقتیکه حضرت ولیعصر عجل الله تعالی ظهور میکنند اکثر کسانی که پیرو ایشان میشوند از نصارا هستند. چه بسیار از مسلمانانی که در مقابل ایشان میایستند و او را متهم میکنند به اینکه تو دین جدیدی آوردی و اتهامات دیگری.
همهی اینها به این دلیل است که در این مدت چه خرابکاریها که در نفس خودمان کردیم.
🔸️اما کسانی که از این وضعیت نجات پیدا کنند و بتوانند خودشان را متهم کنند، خود محدود و مجهول، خود جاهل، گناهکار و ناپاک و خودی که فقط اماره به سوء است و بتوانند آن را محکوم کنند و تبرئه نکنند، آنها به خود حقیقیشان توجه میکنند، آن خود بینهایت.
🔸️وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي (یوسف:۵۴)
بعد از اینکه انسان خودش را شناخت و به بینهایتش توجه کرد منابع قدرت و ثروت به سوی انسان میآیند. لازمهی این قدرت و اقتدار، آن توجه است و اگر آن توجه نباشد، این قدرت هم نمیآید. قدرت حقیقی این است نه آن قدرتی که با ظاهر و با مراتب و مدرک و مسئولیت و حکومت به دست میآید و ارتباطی که "انسان متوجه به بینهایت" با قدرت حقیقی پیدا میکند قدرت خاص و ارتباط خاصی است که کسی نمیتواند در مقابلش مقاومت کند.
🔸«أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي»
فرد در اینجا مسئولیت و مسیر زندگی خودش را پیدا میکند.
🔸️فَلَمَّا كَلَّمَهُ قالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنا مَكِينٌ أَمِينٌ(یوسف:۵۴)
وقتی که به اینجا رسید، باید تکلم کند، بیان کند آن حقیقت را.
و سپس:
قالَ اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ(یوسف:۵۵)
باید به آن خزائن توجه کند، به نقاط حساس به آن نقاطی که قدرت و سرنوشت جامعه به آنها ربط دارد. اما قبل از آن باید خودش را آماده کرده باشد.
« إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ»؛ ظرفیت وجودی و ظرفیت معرفتیاش آمادهی این مرتبه باشد وگرنه این امکان ندارد.
🔸️وَ كَذلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْها حَيْثُ يَشاءُ(یوسف:۵۶)
این مسیرى که در آن به یوسف مکانت و مکنت و قدرت دادیم، مسیر همهی انسانهاست. هر کسی که میخواهد حقیقت وظیفهی خودش و حقیقت مسیر در زندگیاش را بداند و بداند که باید در زندگی چگونه باشد این مسیر اوست و هر کسی میتواند اینگونه مسیر خودش رو بشناسد. هیچ استثنائی ندارد! به محض این که این مراتب را طی کرد مسیرش مشخص میشود؛ با همین مراتب و همین جزئیات و به همینگونه.
🔸️يَتَبَوَّأُ مِنْها حَيْثُ يَشاءُ(یوسف:۵۶)
اینگونه است که به آن انتخاب بنیادینش میرسد.
🔸️نُصِيبُ بِرَحْمَتِنا مَنْ نَشاءُ وَ لا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ(یوسف:۵۶)
اینجا شاید از عجایب باشد که رحمت اصابت میکند. گویا این رحمت با سختیهاست و سختیها برای این است که انسان را کمک کنند تا به آن توجه به نفس حقیقی برسد. بدون این سختیها امکان ندارد. کسی که سختیهای بیشتری داشته، اصابت بیشتری دارد و اصابت به رحمت است نه به غضب.
کسی که از این اصابت از این مشکلات از این سختیها محروم است مرتبهای از احسان را ندارد. «وَ لانُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ»
این احسان اکثرا از طریق اصابت حاصل میشود و این مسیری است که مسیر همهی ماست و اگر همین را توجه کنیم مسیر زندگیمان مشخص میشود.
#سوره_یوسف
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
| ایتا | بله | آپارات
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حبيبنا محمدﷺ؛
«مَنْ عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ»
هركس خود را شناخت، قطعا خدايش را شناخته است.
🌱🌼عيد مبعث مبارك🌼🌱
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
| ایتا | بله | آپارات
🔸️در واقع فرد با صلوات، دریچهای از اسماء و صفات الهی را از طریق حقیقت محمدیه که بالاترین مراتب تجرد، بعد از ذات احدیت است؛ را به روی خود باز میکند. این حقیقت برای فرد تشخّص نوری پیدا میکند، و به شکل نور درمیآید، و هر چقدر که فرد اهل عمل باشد و بخواهد، آن حقیقتِ نوری شکل خارجی میگیرد، و تنزل پیدا میکند؛ قرآن میفرماید: «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»(حجر:۲۱)
هر اسم و صفتی که در حقیقت محمّدیه است، نازل میشود و ظهور و بروز پیدا میکند. صرف صلوات دریچه را باز میکند، ولی او باید عمل کند؛ با عمل است که واجد آنچه از خدا درخواست کرده و حاجت دارد، میشود.
🔸️لذا این ذکری که وارد شده صلوات ما را «طِيباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا»(زیارت جامعه کبیره) قرار بده، صرفاً صلوات فرستادن نیست؛ همانطور که نماز فقط قرائت نماز نیست، «أقیموا الصلاة» است. دعا هم فقط قرائت نیست، حقیقتِ دعا آشنا شدن با راه و رسم بندگی است؛ و بندگی کردن انسان را به کمال میرساند.
🔸️در دعا بهتر این است که انسان نفس خود را به نفس معصوم وصل کند، بگوید هر چه معصوم بخواهد من میخواهم؛ نه هر چه که عقل و درک من میرسد. این را مرحوم علاّمه طباطبایی(ره) به مرحوم آقای سعادتپرور فرمودند، بنده هم از قول ایشان نقل میکنم؛ مرحوم علامه فرمودند: هر چقدر که التزام عملی انسان بیشتر باشد بهره میبرد، نه فقط صرف قرائت؛ پس فرمودند نفس را باید به نفس معصوم علیهالسلام وصل کرد!
🔸️ بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت پرور(ره)
#در_مكتب_علامه_طباطبايى