eitaa logo
مدرسه معارف علامه طباطبایی
885 دنبال‌کننده
109 عکس
142 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولادت حضرت زینب کبری(س) و روز پرستار بر شما مبارک باد🕊️🤍
🔸️إِنَّ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ (یونس:۷) این چهار خصلتی که خداوند در کنار هم آورده و عبارات به هم عطف شده در ظاهر بدون ارتباط می‌آیند اما در این‌جا ابعاد مختلف یک واقعیت را به ما نشان می‌دهند.
🔸️إِنَّ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا(یونس:۷) انسان در زندگی سلوکی و حرکتش و در زندگی روزمره‌ای که دارد از رسیدن به مراتب بلند ناامید می‌شود. عدم رجاءِ لقاء خداوند و توجه نکردن به آن، برای انسان‌های متوسط به گونه‌ای است و برای اشقیا و بَدان عالم به گونه‌ای دیگر است. آن‌هایی که به شقاوت رسیده‌اند به این موضوع توجه ندارند و با تمام وجود در این دنیا و در غضب و شهوات خودشان غرق هستند. اما این عبارت بیشتر با انسان‌های متوسطی همچون ما سازگاری دارد. امید به لقاء خداوند، رسیدن به مرتبه‌ای است که توجه آن‌ها به بی‌نهایت به مرتبه‌ی کاملی برسد. 🔸️ عدم توجه و امید نداشتن و یا این‌که انسان آن توجه‌اش به اندازه کافی نیست که امیدوار بشود و با قدرت حرکت کند و گرفتاری‌هایی که از این نوع برای انسان به وجود می‌آید. این گرفتاری‌ها، بازهم برای انسان‌های متوسط به وجود می‌آید و براى برخى به گونه‌ای است که توجه به آن ندارند و امید رسمی ندارند، اما برای اکثر ما به گونه‌ای است که در عین اینکه از حیث نظری می‌دانیم و تصدیق می‌کنیم و اطلاع داریم و اعتراف می‌کنیم که این مسیر به نتیجه می‌رسد، اما اثر عملی در وجود ما ندارد و وقتی به خودمان نگاه می‌کنیم تعجب می‌کنیم از اینکه چرا انقدر گرفتار و منجمد و رسوب زده و زمین‌گیریم؟! 🔸️وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا(یونس:۷) انسان به همین چیزی که دارد رضایت دارد. چه بسا انسان فکر می‌کند اینکه در این مرحله زمین‌گیر و گرفتار شده به دلیل این است که توجه و امید و احتمال رسیدن به مراتب بالاتر در وجودش ضعیف شده اما گویا این آیه نشان می‌دهد رابطه عِلّی و معلولی در اینجا معکوس است. اینکه انسان در این دور روزمره گرفتار شده و اینجا مدام در حال دویدن است و به این دویدن راضی است، در حقیقت این است که نتیجه‌اش می‌شود: لا يَرْجُونَ لِقاءَنا. توجه بیش از حد به این اوضاع روزمره و به چیزهایی که دارد، به موانع و مشکلات، به لذت‌ها، به غضب و شهوت. رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا، هر چیزی که در این جا هست. اگرچه انسان در زبان عدم رضایت را اعلام می‌کند و دنبال چیزهای بالاتر است اما در حقیقت با این امور به رضایت رسیده و اگر نارضایتی‌ای هست نه برای رسیدن به مراتب بلند بلکه برای این است که در همین مرتبه و زندگی روزمره از چیزهایی که به آن‌ها رسیده ناراضی است و بیشتر و بیشتر می‌خواهد و می‌خواهد با سَر در این حیات دنیا فرو‌رود! این عدم رضایت به سمت نزول است نه به سمت صعود. نتیجه این می‌شود که امید به لقاء خداوند از دلش برداشته می‌شود. 🔸️ اطْمَأَنُّوا بِها (یونس:۷) اطمینانی که انسان به دور روزمره پیدا می‌کند باعث می‌شود که انسان بخواهد هر چه عدم اطمینان است از طریق فرو رفتن بیشتر در دنیا برطرف کند و به اطمینان برسد. مسیری که هرگز به نتیجه نمی‌رسد و هر چه می‌دَوَد این عدم اطمینان بیشتر می‌شود اما در عین حال او مطمئن است راه همین است، راه به سوی این جهان و به سوی فرو رفتن و نزول کردن و غافل شدن بیشتر از خود و ندیدن بی‌نهایت‌هایی که در وجود خودش هست! 🔸️الَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ نشانه‌های فراوانی که جهان پیش پای انسان می‌گذارد و لقاء خداوند و رسیدن به آن بی‌نهایت‌ها را به او نشان می‌دهد پیوسته انسان از آن‌ها غفلت می‌کند؛ نه این‌که آن‌ها را نمی‌بیند و جاهل است، نه! آن‌ها را می‌بیند ولی غفلت می‌کند و فراموش می‌کند. این مسیر زندگی همه‌ی ماست و هیچ‌کدام از امثال ما از این امر (از این چهار خصلت) خالی نیستیم. اما همه‌ی ما معکوس این فکر می‌کنیم. پیوسته دنبال نشانه‌ی جدید و راه جدید و هدایتی هستیم که بدانیم باید چه کاری انجام دهیم، مدام سوال می‌کنیم اما این سوال در حالی است که جواب‌ها اطراف ما با تمام قوا همچون شعله‌های آتش فروزان هستند اما ما غفلت از آن داریم. و بر‌عکس پیوسته به این چیزی که هست، به نگاه نکردن به این نشانه‌ها رضایت پیدا کرده‌ایم و اطمینان به آن داریم و در نتیجه این مسیر به سوی بی‌نهایت را نمی‌بینیم. 🔸️أُولئِكَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ (یونس:۸) آتش و سختی‌هایی که در زندگی برای ما هست، آتش حرکت کردن نیست بلکه آتش حرکت نکردن است. روح و وجود و همه هستی ما می‌خواهد حرکت کند اما ما به امور ساده و بدیهی و ابتدایی در این جهان گرفتار شده‌ایم و به آن رضایت داده‌ایم و در این آتش می‌سوزیم. اما کافی است که انسان یک لحظه‌ این جهان و همه‌ی این‌ها را ببیند. به محض توجه، آن هم توجهی که با روحش انجام می‌دهد و بعد به این توجه نظر می‌کند، به علم خودش چیزی که دارد را می‌بیند و این می‌شود "ایمان". ایمان غیر این نیست. 🔸️إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ (یونس:۹) اگر انسان ایمان بیاورد و به این ایمانِ
به بی‌نهایت‌های در زندگی‌اش که نشانه‌های آن همه جا وجود دارد، اندکی ملتزم باشد [التزام عملی به این ایمان] نتیجه‌اش عمل الصالحات می‌شود. آن‌وقت، يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ این هدایت‌هایی که از سمت بی‌نهایت می‌آید همچون جریان رودی که خس و خاشاک را پیش می‌برد به سوی دریای بی‌کران هستی پیش می‌برد. تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ. 🔸️دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ اللَّـهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ (یونس:۱۰) پیوسته این نیایش و توجه به بی‌نهایت و دیدن این جهان بی‌نهایت در این‌که از عیب و نقص منزه است و تحیت سلامی که با هر موجودی و با هر انسانی و هر حقیقتی، با تمام هستی در راه سلامت است و سلام می‌کند و سلام می‌شنود. 🔸️وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (یونس:۱۰) و آخرین حرف و آخرین کلام و انتهای این زندگی در هر لحظه این است که همه چیز در حال ستایش است و در حال حمد است و همه چیز در جای خودش است. حتی اگر در نهایت سختی و مصیبت باشد. بدترین مصیبت که مصیبت عاشوراست و کسی که بیش از همه این مصیبت بر او نازل شده، زینب کبری سلام الله علیهاست که او در اوج سختی‌ها بعد از همه شهادت‌ها و در حالی که در اسارت است در آن لحظه می‌فرماید: ما رأيت الا جمیلا . این معنای " آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعالَمِينَ" است. .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌ديگه چه قيمتى داريد، اگه دعا نكنيد؟ خداى تبارك و تعالى مى فرمايد اگر مى خواهيد سير كنيد و از لجن به گُل تبديل شويد، از پايين ترين مراتب اعتباريات، به بالاترين مراتب كمال راه پيدا كنيد، جز به دعا به اين خواسته نخواهيد رسيد؛ «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ»؛ ديگه چه قيمتى داريد اگر دعا كننده نباشيد؟ تصور اشتباهی كه در ميان مومنين است، این است كه دعا فقط لفظ است! در حالی‌كه دعا حقيقت است، خواستن، چشيدن، تغذيه شدن و كسب كمال است. اگر خواستن زبان، با خواستن وجود، فاصله داشته باشه، این حقیقتاً خواستن نیست. نكته مهم در مورد «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ» اين است كه تلقين و دادن دعا و ایجاد حاجت هم از خودش است؛ «یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوائِجَ السَّائِلِینَ». وقتی که فرد خواسته و حاجتش را ابراز کرد، بذر رسیدن به آن حقیقت در وجودش ریخته و به ودیعه گذاشته می شود. اگر كسى طالب كمال هست، درخواست كمال را خدا به او داده است، انسان فقط کافیست رد نكند... چنانچه طبق آیه قرآن، حضرت نوح عرض می‌کند «انى دعوت قومى ليلا و نهارا فلم يزيدهم دعائى الا فرارا...»؛ من شب و روز برای قومم دعا کردم ولی دائماً باعث فرار آن ها شد؛ من درخواست فیض کردم، درخواست حیات کردم، درخواست عفو کردم، ولی مردم پس زدند... ما اگر قیمت دعا رو بفهمیم، بدانیم که ایجاد دعا از جانب خدای تبارک و تعالی ست، اگر وجود ما حقیقتا خواهنده باشد و به زبان جاری کردن حقیقی باشد، عالم تغییر می‌کند...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستيابى به حقيقت دعا و استجابت، با رهايى از نار ⁉️چرا دعا می‌کنم، اما نتیجه نمی‌گیرم؟! ✅ باید آن موقعی که دعا می‌کنیم، بفهمیم که آن خواهشی که داریم را خدا به ما داده و آن دعا را بر زبانمان جاری کرده. ⁉️ولی چرا مرحمت کرده و چرا ما به زبان جاری می‌کنیم ولی نتیجه نمی‌گیریم؟ ✅ چون حقیقتا خواهنده نیستيم و طلب نداریم، چون وجود ما با زبان ما سازگار نیست... ⁉️پس چه باید کرد؟ ✅ اگر بخواهیم به این حقیقت، راه پیدا کنیم، هیچ ذکری بالاتر از استغفار و صلوات بر محمد و آل محمد نیست؛ «اللهم صل علی محمد و آل محمد». علتش این است که تكرار استغفار و گفتن «خدایا ببخش»، موانعی را که ایجاد کردیم، کنار می‌زند. «فك رقبتى من النار»؛ این نار، ولایت دشمنان اهل بیت(ع) است که بر گُرده خود سوار کردیم. عرض می‌کنیم، این گردن من را از زنجیر تبعیت از آنها بیرون بیاور؛ «خلصنا من النار یا رب». فکر بکنیم به دعایی که می‌کنیم، دعا لفظ نيست. از خدای سمیع و علیم بخواهیم که حقیقت دعا را به ما بفهماند، حقیقت استغفار را به ما بفهماند و حقیقت مغفرت را به ما بچشاند... .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️به گرامى داشت چهل و سومين سالروز درگذشت علامه محمد حسين طباطبايى(ره) رَحِمَ اللهُ مَن یَقرَأُ الفاتحة مَعَ الصَلَوات .
🏴 سالروز شهادت مظلومانۀ أمّ‌أبیها، بنت رسول‌ٱللّٰه، زوجة ولیّ‌ٱللّٰه، أمّ‌ٱلأئمّة، حضرت سیّدةٱلنّساء فاطمة‌ٱلزّهراء صلوات‌ٱللّٰه علیها را به حضرت ولیّ‌عصر عجّل‌ٱللّٰه‌تعالیٰ‌فرجهُ‌، شیعیان و موالیان حضرتش تسلیت و تعزیت عرض می‌کنیم. .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
قَالَ الباقر(ع): «اَلشَّجَرَةُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَسَبُهُ ثَابِتٌ فِي بَنِي هَاشِمٍ وَ فَرْعُ اَلشَّجَرَةِ عَلِيٌّ وَ عُنْصُرُ اَلشَّجَرَةِ فَاطِمَةُ وَ أَغْصَانُهَا اَلْأَئِمَّةُ وَ وَرَقُهَا اَلشِّيعَةُ...» (بصائرالدرجات فى فضائل آل محمد، ج.١، ص٥٩) تا جاييكه در خاطر دارم، از فرمایش مرحوم سعادت‌پرور(ره) هست كه، «عنصر» را معنا کرده بودند به وصل‌کننده همه اجزا؛ مثل مفصل‌ها كه قسمت پایین و بالای دست و پا را به هم وصل می‌کنند. کأنّه پیغمبر اکرم(ص) به منزله‌ی ریشه، امیرالمؤمنین(ع) به منزله تنه‌ی درخت ولایت، و اهل‌بیت(ع) به منزله شاخه‌ها هستند، و شیعیان به منزله‌ی برگ‌هایی هستند که می‌آیند و می‌روند، و عوض می‌شوند؛ ولی پیکره درخت سالم می‌ماند. حضرت زهرا(س) «عنصر»، یعنی آن حلقه اتصالِ همه این‌ها به يكدیگر است. برگی که به شاخه‌ای می‌چسبد، واسطه‌ای می‌خواهد، یک وصلی می‌خواهد، وصلش حضرت زهرا(س) است. آن شاخه‌ها که به تنه درخت متصل می‌شوند، وصل كننده مى خواهند. وصل‌کننده همه‌ی این اجزاء حضرت زهرا علیها السلام است...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
عالم همه اش زنده است. هر ذره در هستى از زمين و زمان؛ هر لحظه، هر روز هرنگاه، لباس انسان، فرش زير پا... زنده و داراى شعور است؛ "وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ" (اِسرا/٤٤) و شاهد است بر اعمال ما؛ "يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ" (نور/٢٤) این صدایی که بر زبان‌ها جاری می‌شود هم، طبق آیه قرآن؛ "خَشَعَتِ الْأَصْواتُ" (طه/۱۰۸) درک دارد، خشوع دارد! بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌اخلاص؛ تنها وظيفه انسان «وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ...(بينه/۵)» تمام آنچه كه خداوند متعال، به عنوان وظيفه از انسان می‌خواهد و آن راهی که انسان را به هدف می‌رساند، اخلاص در مسير نامتناهى است. انسان در سير به سوى كمال، بصورت مداوم زندان محدوديت ها را بشكند و نگاه و حركتش به سوى نامتناهی‌ باشد؛ اخلاص همين است! حتى اگر اين نگاه و حركت، از دندانى تنگ تر به سوى زندانى بزرگتر باشد. در اين مسیر، نبايد چيزى را با فراتر رفتن، مخلوط كرد. موانع و مشكلات زمانى برای انسان پيش می‌آيد و زندگى دنيا و آخرتش بر هم می‌زنند كه از اخلاص رد شده و تسليم تشتت‌ها(اهداف پراكنده واگرا) و گرفتاري‌هاى زندگى روزمره می‌شود. راه برگشتن از اين تشتت، گرفتارى و غفلت‌ها و اينكه نيروهايش را از پراكندگى و ضايع شدن بيرون آورد و در مسير حق، كه منفعت دنيا و آخرتش هست، قرار دهد، اخلاص و تمركز در مسير حركت بسوى نامتناهى است.
"میقات خداوند" یعنی رسیدن انسان به مرحله‌ای که در آن، این حقیقت الهی را که از رگ گردن به او نزدیک‌تر است، ببیند. این وصول و این میقات و این توجه انسان به خویشتن و توجه او به حقیقتی که از همه چیز به او نزدیک‌تر است، همان حقیقتی است که او روز و شب می‌بیند، اما غفلت ناشی از زندگی روزمره باعث فراموشی و بی‌توجهی او می‌شود.