eitaa logo
مدرسه معارف علامه طباطبایی
864 دنبال‌کننده
85 عکس
134 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞چهار صفت مخبتین وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَىٰ مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ و تواضع کنندگان را بشارت ده! آنان که چون نام خدا برده شود در دل بترسند و بدان هنگام که به آنها مصیبتی رسد شکیبایانند و نماز می گزارند و از آنچه روزیشان داده ایم انفاق می کنند. آیات ۳۴ و ۳۵ سوره مبارکه حج 📂 آیت‌الحق مرحوم جلسات شرح حدیث‌ معراج از کتاب «سرالإسراء»/جلد اول تألیف حجت‌الحق مرحوم ؛ سال ۱۳۸۳ 📌 برای مشاهده مشروح این جلسه‌ از لینک زیر استفاده نمایید: 🔗 https://www.aparat.com/v/4IMq2?playlist=1026383 👁‍🗨 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله |آپارات
🔸فرج شخصی آن نگاه عالی که اهل‌بیت عصمت و طهارت به ما آموختند، این است که آنچه زمینه‌ی حقیقی ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) را فراهم می‌کند؛ اصلاحِ نفس است. در روایت آمده است: «...أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لاَسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ»(امام باقر-ع- الغيبة للنعمانی، ج۱، ص۲۷۳) گر چه هر کسی خالصانه عمل کند، مأجور هست؛ اما حضرت می‌فرماید من به دنبال اصلاح و مهیا کردن خودم برای امام ‌زمان(عج) هستم، که قابلیتی از خودم را به فعلیت برسانم که جزء ۳۱۳ نفر از یاران حضرت باشم. این امر، آمادگی و معرفت و تسلیم نسبت به امامت را می‌طلبد؛ چرا که در روایت آمده است: «...فَلاَ يَثْبُتُ عَلَيْهِ إِلاَّ مَنْ قَوِيَ يَقِينُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُهُ وَ لَمْ يَجِدْ فِي نَفْسِهِ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْنَا وَ سَلَّمَ لَنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ»(امام سجاد-ع- کمال‌الدين و تمام‌النعمة، ج۱، ص۳۲۳) همه تنزل مرتبه و ریزش پیدا می‌کنند و بر امام زمان(عج) ثابت نمی‌مانند، مگر کسی که قوّت یقین، و صحت معرفت داشته باشد، و در دلش گرفت و گيرى نباشد از آنچه ما حكم مي‌كنيم، و تسليم ما اهل‌بيت(ع) باشد. برای هر انسان، زمینه‌ی فرج شخصی فراهم است. کسی که به ظهور شخصی می‌رسد، به این حقیقت راه می‌برد که دنیا بی‌اعتبار و بی‌ارزش است، و می‌داند که حتی اگر انگیزه مادی داشته باشد؛ با دعا به آن می‌رسد. با عبادت به طمأنینه و آرامش می‌رسد و ظواهر امر برایش روشن می‌شود. هر آنچه در وصف دوران ظهور و تجلی حقایق، از امنیت، وسعت روزی، و از بین رفتن زمینه‌های گناه گفته‌اند؛ برای هر شخصی بطور خاص مهیاست. اینکه حضرت می‌فرماید: «لاَسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ» برای این است که ایشان می‌داند، ظهور عمومی حضرت ولی‌عصر(عج) از ظهورات شخصی شکل می‌گیرد؛ از بلوغ و کمال آن ۳۱۳ نفر محقق می‌شود. هر کس می‌خواهد به دوران ظهور برسد و ایام فرج را درک کند؛ باید نسبت به حقایقی که آن زمان تجلی می‌کند، معرفت پیدا کند و همین الان خودش را برای آن حقایق مهیا کند. اگر الان بیش از هزار و صد و پنجاه سال از غیبت حضرت می‌گذرد، و هنوز فرج ایشان محقق نشده است؛ برای این است که هنوز یاران حضرت به تعداد آن ۳۱۳ نفر که به مرتبه فعلیت و فرج حقیقی شخصی رسیده ‌باشند، جمع نشده‌اند! هر کسی که بتواند خودش را به این مرتبه برساند، بزرگترین قدم را برداشته است؛ یعنی درک زمان ظهور، و رساندن خودش به حقیقتِ آن زمان! و این هم نمی‌شود، مگر اینکه به همان اندازه که درک نسبت به زمان ظهور دارد؛ باید بغض نسبت به زمان غیبت داشته باشد! نشانه‌ی چشیدنِ طعم ایام ظهور، بغض و تلخ‌کامی نسبت به ایام غیبت امام زمان(عج) است. هر کس می‌خواهد بداند که آیا شیرینی ایام ظهور را می‌چشد، از درکش نسبت به آلودگی ایام غیبت، و چشیدن تلخی این دوران می‌توان فهمید! اگر کسی همه چیز دوران غیبت، برایش عادی است؛ ایام ظهور را هم درک نخواهد کرد. معرفت نسبت به امام علیه‌السلام به این است که این حقیقت را درک کند که وقتی امام در حبس است، عالم در قبض است؛ امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «... لَيَعْطِفَنَّ عَلَيْكُمْ‌ هَؤُلاَءِ عَطْفَ اَلضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا»(بحارالأنوار، ج۲۴، ص۱۷۱) همان‌طور که شترِ مادر فقط می‌خواهد به فرزندش شیر بدهد؛ گویا این عالم هم می‌خواهد دارایی و برکاتش را به امام علیه‌السلام عرضه کند. این نابسامانی‌هایی که در مجامع جهانی، اسلامی، شیعی و کشور خودمان هست؛ در نگاه کلی تا زمانی که زمام امور را به کسی که مدیریت حقیقی عالم به دست اوست، نسپاریم؛ مشکل حل نمی‌شود. نگاه افراد باید به تلخی و آشفتگی زمان غیبت حقیقی باشد، و چشم‌ براه باشد، و دعای «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ...» را حقیقتا از دل بر زبان جاری کند. مرحوم آقای بهجت می‌فرمودند ما فکر می‌کردیم، دعا کردن آسان است؛ ولی این‌طور نیست. چون دعا کردن نیاز به پشتوانه معرفتی و اعتقادی دارد؛ و فقط لق‌لقه‌ی زبانی نیست. استجابت دعا، با تکیه بر اضطرار است؛ اگر درک اضطرار نباشد، استجابت به تأخیر می‌افتد. 👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) 👁‍🗨 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله |آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ من انتخاب کردم‌! 📁 بیان اسراری از زندگی مرحوم آیت‌الله بهجت رحمت‌الله‌علیه از زبان فرزندشان، سال‌ها پیش در جلسه عیادت از مرحوم آیت الحق سیدعبدالله جعفری رضوان‌الله‌‌علیه، در حضور آیت‌الله امجد 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله |آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️حلال و حرام را می‌شناسیم! آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه 👁‍🗨 برای مشاهده مشروح جلسات مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️کتاب نفست را می‌نویسی! آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه 👁‍🗨 برای مشاهده مشروح جلسات مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️دنیا برای اولیاء خدا حجاب نیست! آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه 👁‍🗨 برای مشاهده مشروح جلسات مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️تنها سببِ آرامش! آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه 👁‍🗨 برای مشاهده مشروح جلسات مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
⚡️عرفان نظری و عملی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب 🔹 مرحوم آقاى قاضى حدود ده سال با مرحوم آسيد مرتضى كشميرى معاشر بود. آ سيد مرتضى كشميرى از لحاظ مذاق عرفانى بكلى متفاوت است با آقاى قاضى. به نظرم ايشان می‌گويد حرام است «فتوحات» دست بگيريد. ظاهراً تا وقتى كه مرحوم آقاى قاضى زنده بود، به «فتوحات» دست نمی‌زد. آقاى قاضى در عين حال كه مذاقاً با آ سيد مرتضى كشميرى مخالف بود، اما می‌گويد من نماز خواندن را از آسيد مرتضى كشميرى ياد گرفتم. ببينيد، اين خيلى حرف بزرگى است. مرحوم آقاى قاضى وقتى نجف می‌آيد، يك آدم بسيطى در اين زمينه‌‏ها نبوده؛ شاگرد پدرش بود. می‌دانيد پدر مرحوم آ ميرزا على آقا قاضى شاگرد آخوند ملاحسين‌قلى همدانى بوده است؛ يعنى خود ايشان از طريق پدرش هم به آخوند ملاحسينقلى همدانى وصل می‌شود. ايشان تربيت شده‏‌ى پدرش بوده و مقاماتى هم داشته؛ در عين حال وقتى كه نجف می‌آيد و با مرحوم آسيد مرتضى كشميرى ارتباط پيدا می‌كند، می‌گويد من نماز خواندن را از آسيد مرتضى كشميرى ياد گرفتم. 🔹 حالا آقاى رجبى هم اينجا تشريف دارند، در مؤسسه‌‏ى ايشان هم ظاهراً عرفان نظرى تدريس مي‌شود؛ اما عرفان نظرى هيچ كس را بالا نمی‌‏آورد. اين را من به شما آقاى رجبى عرض می‌كنم؛ اين را گوش كنيد. من يك شب از امام پرسيدم آقا شما مرحوم حاج ميرزا جواد آقا را درك كرديد؟ درس ايشان رفتيد؟ ايشان بلافاصله گفتند افسوس، نه! بعد گفتند آقاى حاج شيخ محمدعلى اراكى آمد به من پيشنهاد كرد كه برويم درس آ ميرزا جواد آقا. ايشان هفته‌‏اى يك بار جلسه داشت. گفتند با ايشان يكى دو جلسه رفتيم. بعد اينجورى تعبير كردند: آن وقت‌ها ذهن ما پر بود، اين درس را نپسنديديم. آن وقت امام نپسنديده بود؛ اما حالا در هشتاد و چند سالگى كه حتماً ايشان از لحاظ معنوى پخته‏‌تر شده بود، افسوس می‌خورد كه چرا نرفته. ذهن ايشان آن وقت از چه پر بود؟ از همين حرف‌هاى عرفان نظرى. يعنى وقتى كه كسى رفت پاى درس شاه‌‏آبادى نشست و آن حرف‌ها و آن اصطلاحات و آن زرق و برق الفاظ را شنفت، ولو براى خود آن آدم با معنا همراه است، اما اين حرف‌ها براى هر كسى معنا نمی‌‏آورد؛ طبعاً حرف‌هاى ساده‌‏ى مثل حاج ميرزا جواد آقا را نمی‌‏پسندد؛ در حالى كه لبّ عرفان، همان حرف‌هاى ساده بود. 🔹 آقاى خوشوقت می‌گفتند كه من می‌خواستم كتاب «لقاءاللَّه» را چاپ كنم، پيش امام رفتم و گفتم شما يك تقريظ بنويسيد. امام گفتند نه، اين را چاپ نكن؛ برو «المراقبات» را چاپ كن، آن مؤثرتر و بهتر است. ايشان هم آمده بود و چاپ كرده بود. بنابراين عرفان اين‌هاست. عرفان لفظ نيست. كسى بود كه آشنا و دوست نزديك ما بود و در عرفان هم مسلط بود. حالا بنده كه خودم وارد نبودم، اما كسانى كه وارد بودند، می‌گفتند ايشان در عرفان نظرى در حوزه‌‏ نظير ندارد. به اعتقاد من او هيچ حظى از عرفان نداشت. جلسه داشتيم، نشسته بوديم، گفته بوديم، شنيده بوديم؛ اما می‌دانستم كه آن آقا واقعاً هيچ حظى از عرفان نداشت؛ در حالى كه عرفان نظری‌‏اش از همه بهتر بود. آنچه كه طلبه را بالا می‌برد، تزكيه می‌كند و معراج طلبه می‌شود، عرفان نظرى نيست؛ اگرچه عرفان نظرى هم ممكن است كمك‌هائى بكند. بايد اين عرفان عملى را، اين حالت سلوك را در طلبه راه انداخت. 🔸 مشاهده متن کامل: 🔗 https://mobahesat.ir/23568 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله |آپارات
المیزان از زبان علامه.mp3
3.69M
🔸تفسیر المیزان از زبان علامه طباطبایی رحمت‌الله‌علیه «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا»(سوره نساء،‌آیه۸۲) 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله |آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ کتاب وجود آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ» (تحریم-۶) 👁‍🗨 برای مشاهده مشروح جلسات مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ می‌خواست ایجاد علاقه نکند! 📁 بیان سیره‌ی مرحوم آیت‌الله بهجت رحمت‌الله‌علیه در زندگی از زبان فرزندشان، سال‌ها پیش در جلسه عیادت از مرحوم آیت‌الحق سیدعبدالله جعفری رضوان‌الله‌‌علیه، در حضور آیت‌الله امجد‌ 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
🔸کم حرف بزن! یکی از محوری‌ترین‌ راه‌های دریافت حقیقی معارف که در وجودِ ما و در باطنِ عالم هست، صَمْت(سکوت) است. چون در فرمایش معصومین علیهم‌السلام آمده است که مبدأ سلوکْ عقل است، و تنها عاقل می‌تواند سیر حقیقی داشته باشد. راه رسیدن به عقل هم تفکّر است که فرمودند: «فَإِنَّ اَلتَّفَكُّرَ حَيَاةُ قَلْبِ اَلْبَصِيرِ»(وسائل‌الشیعة، ج۶، ص۱۷۱)، حیاتِ قلب به تفکّر گره خورده است. حال اگر از پیامبر اکرم صلوات‌الله‌علیه بپرسیم که چگونه این تفکّر را در وجودمان به فعلیت برسانیم، می‌فرمایند: «وَ دَلِيلُ اَلتَّفَكُّرِ اَلصَّمْتُ»(بحارالأنوار، ج۷۵، ص۲۹۶)؛ کم صحبت کردن و خاموشی بجا؛ اگر کسی می‌خواهد به فکر راه پیدا کند، سعی کند بیشتر خاموش باشد؛ کم حرف بزند، کمتر قضاوت کند، کم تأیید کند، کم تخریب کند، کم توهین کند، کم تحقیر کند! معمولا در کوچه و خیابان، یا وقتی سوار تاکسی می‌شویم، زیاد می‌شنویم که از گرانی‌ها، از قیمت‌ لاستیک، قیمت کلاژ و فلان و بیسار گلایه می‌کنند، و دائم مشغول گله و شکایت هستند؛ نمی‌دانند که این حرف‌‌ها روزی‌شان را کمتر می‌کنند. راننده‌ای را می‌شناسم که تا حالا چندین بار سوار ماشینش شده‌ام، ماشین معمولی و پایین‌تر از حد متوسط و سلامت دارد، ولی یک بار ندیدم این مرد از چیزی شکوه کند! وقتی گفتم إن‌شاءالله خدا ماشین بهتری روزی‌ات کند، گفت می‌خواهم چه کنم، همین زندگی‌ام را اداره می‌کند. گفتم خدا به شما طول عمر پر خیر و برکت بدهد، گفت شصت و چند سال از خدا عمر گرفتم، می‌خواهم بروم آن دنیا وعده‌ها و بشارت‌هایی که به ما داده‌اند را ببینم. این بسته بودن زبان، برای ایشان آرامشی به همراه دارد که آن میلیاردری که پول روی پول می‌گذارد، و همش گلایه دارد، این آرامش را ندارد؛ چون این گفتن‌ها محدودش می‌کند و زمینش می‌زند! همین گفتن‌ها و تکلم‌ها روزی را رقم می‌زند. قرآن می‌فرماید: «وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ؛‌ فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ»(ذاریات/۲۲-۲۳) {و روزی شما با همه وعده‌ها که به شما می‌دهند در آسمان است. پس به خدای آسمان و زمین قسم که این (وعده و رزق مقدّر) به مانند تکلّمی که با یکدیگر می‌کنید، حقّ و حقیقت است.} -منظور از آسمان عالم أعلی است- مثل آنچه نطق می‌کنید، برای شما می‌آید. اگر گله داریم از روزگار، شکوه داریم از وضع موجود، به باطن خودمان رجوع کنیم؛ چطور این مرد معمولی و شاید بی‌سواد آرامش دارد، ولی ما نداریم! منکر مشکلات و مسائل نیستم؛ ولی چرا این سختی‌ها و فشارهای روحی که ما در زندگی داریم، او احساس نمی‌کند! در یک کلام باید گفت، او شاکر است، و دائم زبان به گله و شکایت باز نمی‌کند؛ تکلماتش او را ساقط نمی‌کند. به همین دلیل پیامبر اکرم صلوات‌الله‌علیه فرمود: «لَولا تَكْثيرٌ فى كَلامِكُمْ و تَمْريجٌ فى قُلُوبِكُمْ...» اگر این حرف‌هاتون نبود، «... لَرَأيْتُمْ ما أرى و لَسَمِعْتُمْ ما أسْمَعُ» آنچه من پیامبر می‌دیدم، شما هم می‌دیدید! لذا فرمودند صمت و سکوت، دلیل تفکر است، و تفکر دلیل عقل است، و هر کس عاقل باشد با عقلا محشور می‌شود که اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام هستند. 👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله |آپارات
🔶 شکستن ساخت‌های فکری (۱) تفکّر، خاصیتِ انسان و مهم‌ترین ویژگی اوست. گاهی اندیشه‌‌ای چنان معجزه‌ می‌کند که در روایات گفته شده «ساعتی اندیشیدن از هفتاد سال عبادت برتر است». با تمام ارزشی که اندیشه‌ورزی دارد، در بسیاری از موارد نه تنها اندیشه‌های ما مفید و محرک نیست؛ بلکه چون زندانی ما را از حرکت صحیح باز می‌دارد و تبدیل به بزرگ‌ترین مشکل ما برای یک زندگی درست و متعادل می‌شود. افکار محکم و فسیل‌شده‌ای که تمام وجود و نیروهای ما را قفل می‌کند، و سبب می‌شود به قول مولانا «همچو کژدم کژ رویم». ساخت‌های فکری‌ هم‌چون یک بیماری فراگیر، یکی از بزرگ‌ترین مشکلات زندگی امروز است؛ اما کسانی که سعی دارند سیر روحی و سلوکی در زندگی مادی و معنوی خود داشته باشند، بیش از همه این مشکل را دارند، و به جرأت می‌توان ادعا کرد که برای رهروانی که در میانه‌ی راه قرار دارند «بزرگ‌ترین و سخت‌ترین و غیر قابل حل‌ترین مانع» عبارت است از همین «ساخت‌های فکری مستحکم شده‌ای» که بیشتر نیروی فرد را تلف کرده، و سعی او را به انحراف می‌برد، و توان او را نابود می‌کند! چنین است که انسان بدون تجدیدنظر در اندیشه‌های خود، هرگز نمی‌تواند اطمینانی از درستی سیر خود داشته باشد. ساخت‌های فکری انسان، چنان نگاه او را در جهتی خاص سوق می‌دهد که هرگز انسان باور نمی‌کند در چه گردابی در حال دست و پا زدن است. اما درک چنین مشکل فکری و «شکستنِ ساخت آن»، تنها به دست خود فرد ممکن است؛ و ناظر و راهنما و رفیق، تنها می‌تواند مساعدتی از بیرون در این مسیر داشته باشد. چنین شکستنی باید به دست خود فرد و با همان اندیشه‌ی کج و فسیل‌شده صورت گیرد؛ و هرگز نمی‌توان با یک «راه‌حل تزریقی و القائی و خارجی» در این رابطه کاری کرد. اولین شرط ورود انسان به روند شکستنِ ساخت‌های ذهنی، آمادگی و قبول این وضعیت است. انسانی که به این عرصه پا می‌گذارد باید بپذیرد که «یقینی‌ترین و محکم‌ترین اندیشه‌هایش» دست‌خوش تغیر شود. بلکه هر چه یقینی‌تر است، باید بیشتر درگیر طوفان تحولات شده، و هر نگاهی که بنیادی‌تر و عمیق‌تر است، باید بیشتر در تیررسِ نفی و تحول قرار گیرد. کسی که این شرط و آمادگی را ندارد، بهتر است از این تحول و ثمرات آن چشم بپوشد؛ چرا که «ورود ناقص، ضعیف و با تردید» به این عرصه، ضرری به مراتب بیشتر دارد! عبرت گرفتن از انسان‌هایی که با «یقین» خود به مرز «شقاوت و جنایت» نزدیک شده و یا به «هلاکت» رسیده‌اند، انسان را برای این «تردید و شکِ ارزش‌مند و نورانی» آماده می‌کند. ادامه دارد ... 📚 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله |آپارات
🔶 شکستن ساخت‌های فکری (۲) البته «تردید وجودی و ساختاری»، هیچ تضادی با «عمل یقینی و محکم» ندارد. بنیان این جهان و تمام علوم انسانی، آغشته به شک و تردید است، و هیچ یقینِ حقیقی برای انسان در جزئیات وجود ندارد؛ اما با همین بنیانِ پر از شک و تردید، در هر ظرفی از زمان، عملی برای اقدام، و راهی برای رفتن، و حرکتی برای زندگی عملی وجود دارد. اگرچه تمام دانش‌های بشری در معرض شک و تردید هستند، اما همین دانسته‌ها در ظرف خود باید به عمل تبدیل شوند؛ و تنها با عمل کردن است که امکان گذر از آن‌ها و رسیدن به دانشی کامل‌تر فراهم می‌شود. این سیر تا انتهای زندگی در این دنیا ادامه دارد، و هرگز نباید «خطوط موازی عمل و تردید» قطع شوند. تمامِ حرکت انسان در شکستن بت‌کده ذهنی، به صورت کلان بر دو نفی و اثباتِ بنیادین استوار است: اول؛ نفی و گذر از قطعیت و استحکامِ «آنچه می‌اندیشیم» و آن‌گونه که جهان، خانواده و اطرافیان، سیاست‌مداران و دور قمری روزگاران را می‌بینیم. نفیِ این قطعیت، منافاتی با ارزشِ نسبی این علوم، اندیشه‌ها و نگاه‌ها ندارد. انسان در عین اینکه براساس نگاه و درک خود عمل می‌کند، و در این عملْ محکم و استوار است؛ اما هرگز نیازی نیست که آن را وحی منزل بداند. در واقع قطعی نگرفتن، بسیاری از موانعِ عمل انسان را بر می‌دارد، و انسان با خیال راحت آنچه که می‌داند و می‌تواند را انجام می‌دهد، و مابقی را به حقیقتِ آن وا می‌گذارد که برای او معلوم نیست. دوم؛ میدان دادن، اهمیت دادن و مفروض گرفتنِ «افکار، نگاه‌ها و گرایش‌های متفاوت» و حتی «متضاد» با گرایش خود. این «توسعه‌ی فکری» و شکستنِ بت‌کده‌ی ذهن و فکر، در هر امری باید صورت گیرد. ما به صورت ناخودآگاه تردیدی در محکومیت کسانی که متفاوت از ما فکر و عمل کرده‌اند، نمی‌کنیم؛ ولی وقتی ما توسعه‌ی وجودی پیدا کنیم، خواهیم دانست که این محکومیت ارزش چندانی ندارد. همه‌ی این «تخریب، تردید و توسعه»، باید عمل انسان را «محکم‌تر، راحت‌تر و وقوی‌تر» کند. وقتی که انسان میدانِ وجود خود را برای دیگران، و اندیشه‌ها و مواضع آنها باز کند، راحت‌تر می‌تواند به زندگی خود بپردازد؛ نه اینکه زندگی خود را تعطیل کند. در واقع تفاوت روشنی هست بین «تردید، تخریب و انکار درست و واقعی» و «تردیدِ منفی، نادرست و شیطانی»؛ و علامتِ آن هم محکم‌تر شدنِ عملِ انسان، و راحت‌تر شدن زندگی، و فورانِ استعدادها و آرامش وجودی انسان است. البته اصل این حرکت باید در یک «مدرسه‌ی فکری» خاص، و در صورت امکان در گروه، و با همراهی راهبرانی صورت گیرد که انسان را در شناخت بنیادهای فکری خود، و شیوه‌ی اصلاح و تغییر آن‌ها راهنمایی کنند. 📚 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله |آپارات
📽 برای مشاهده مشروح جلسات درس مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه اول مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه دوم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه سوم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه چهارم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه پنجم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه ششم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه هفتم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه هشتم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه نهم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه دهم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه یازدهم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه دوازدهم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه سیزدهم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه چهاردهم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه پانزدهم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه شانزدهم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه هفدهم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه هجدهم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه نوزدهم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه بیستم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه بیست‌ویکم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه بیست‌ودوم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه بیست‌وسوم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه بیست‌وچهارم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه بیست‌وپنجم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه بیست‌وششم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» | جلسه بیست‌وهفتم مجلس درس «سرّ الإسراء، شرح حدیث معراج» |جلسه بیست‌وهشتم . . .
🔸قانون هستی یک قاعده و حقیقت هست که «وَ مَنْ أَصْلَحَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَللَّهِ أَصْلَحَ اَللَّهُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَلنَّاسِ»(من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۳۹۶) یعنی هر کسی که با دیگری، با همسرش، با عروسش، با یکی اختلاف دارد؛ حتی یک کشور که با کشور دیگر اختلاف دارد؛ -در هر سطحی در نظر بگیرید، این قاعده مصداق دارد- چون رابطه‌ی خودش را با خدا اصلاح نکرده، دچار اختلاف شده است. چینش نظام هستی جوری است که نمی‌گذارد تعادل برهم بخورد؛ به محض اینکه تعادل برهم بخورد، آن را درمان می‌کند. مثل اینکه پای انسان صدمه می‌بیند، کل بدن بسیج می‌شود و برای درمان این اتفاق کاری انجام می‌دهد. در سطح بالاتر، اگر جنگی اتفاق می‌افتد، یا بیماری‌‌ای‌ مثل کرونا می‌آید، و یا اختلافات خانوادگی و اجتماعی؛ همه‌اش به خاطر این است که یک برهم خوردگی در چینش نظام هستی اتفاق افتاده است. این یک قاعده‌ی کلی است، که هر کسی رابطه‌ی خودش را با خدا اصلاح بکند، رابطه‌اش با دیگران اصلاح می‌شود. کسی که در رابطه‌اش با دیگران گیر دارد، برای این است که رابطه‌اش با خدا گیر دارد؛ چون نظام هستی هوشمند است. تمام تار و پود نظام هستی هوشمند است؛ از هوا، صدا، نور، از خاک تا کهکشان‌ها و سیارات، أجنه و عوالم مجرد همه هوشمند هستند. خدای تبارک و تعالی که مبدأ حق هست، و حقیقتش ماورای زمین و زمان است؛ حیُّ‌ الذات است. بعد از خداوند متعال، «اسم مستأثر» از بالاترین مرتبه‌ی حیات برخوردار است، که همان حقیقتِ وجود پیامبر اکرم صلی‌الله علیه‌و‌آله است. این مرتبه‌ی وجود در خلقتِ نوری پیامبر اکرم، از حقیقتِ حیات برخوردار است و می‌تواند به تمام هستی حیات بدهد؛ لذا اولین دریافت کننده‌ی نظام هستی پیامبر اکرم هستند، و بعد از ایشان در وجود اهل‌بیت عصمت‌وطهارت ظهور و بروز پیدا می‌کند، و ایشان مجريان پیامبر اکرم هستند؛ و الان وجود مبارک امام زمان علیه‌السلام که در محضرشان هستیم، مجری نظام هستی هستند. پیامبر اکرم و اهل‌بیت ایشان به عنوان روحِ نظام هستی هستند، که به اعضا و جوارح هم اختیار داده‌اند. اختیار بدن نسبت به روح بسیار کمتر است، ولی اختیار دارد. امام علیه‌السلام هم نسبت به همه موجودات اختیار دارد؛ تعبیری در دعای بیست‌ودوم صحیفه سجادیه هست: «اللَّهُمَّ إِنَّكَ كَلَّفْتَنِي مِنْ نَفْسِي مَا أَنْتَ أَمْلَكُ بِهِ مِنِّي» یعنی من قدرت دارم، ولی قدرت تو ما فوق قدرت من است؛ من نگاه می‌کنم، ولی قدرت تو مافوق نگاه من است، و می‌توانی این نگاه را از من بگیری! ولی چون خدای تبارک و تعالی حقیقتی مجرد است، تمام این قدرت‌ها را به امام علیه‌السلام داده است، و امام است که می‌تواند به تمام موجودات قدرت تحرک و تکلّم بدهد، و حرکت سیارات، و همه و همه در دست امام علیه‌السلام است: «بِكُمْ يُنَزِّلُ اللهُ الْغَيْث»(زیارت جامعه کبیره) به معیّت این بزرگواران، نظام هستی بقا دارد. البته قاعده‌ی «مَنْ أَصْلَحَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَللَّهِ أَصْلَحَ اَللَّهُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَلنَّاسِ» منحصر به انسان‌ها هم نیست؛ بلکه بین انسان و کل موجودات، حوادث و امراض صادق است. کسی که رابطه‌اش را با خدا اصلاح کند، کل روابطش اصلاح می‌شود؛ و به تعبیر مرحوم سعادت پرور که از مرحوم علامه نقل می‌کردند، فرمودند بعد از این اصلاح، اگر بلایی هم بر او نازل شود، برای تنبیه نمی‌آید، بلکه برای ترفیع می‌آید. 👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله |آپارات
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔸قانون هستی یک قاعده و حقیقت هست که «وَ مَنْ أَصْلَحَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَللَّهِ أَصْلَحَ ا
پیامبر اکرم و اهل‌بیت ایشان به عنوان روحِ نظام هستی هستند، که به اعضا و جوارح هم اختیار داده‌اند. اختیار بدن نسبت به روح بسیار کمتر است، ولی اختیار دارد... همان‌طور که بدن در جایگاه خودش نسبت به روح اختیار دارد، و رفتار اعضا و جوارح بر روح تأثیر می‌گذارد؛ ما هم که به منزله‌ی بدنِ امام هستیم، و به ما هم اختیار داده شده، اعمال ما یعنی رد و قبول کردنِ ما نسبت به هدایتی که امام می‌فرستد، بر ایشان تأثیر دارد! همان‌طور که اگر اتفاقی برای بدن بیفتد، اولین تأثیرش بر روح و روان ماست؛ لذا امام که حقیقت و روح هستی است، از درد و رنج ما متأثر می‌شوند. لذا امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «بِنَا يُبْدَأُ اَلْبَلاَءُ ثُمَّ بِكُمْ» بلاها اول به ما می‌خورد، بعد در شما ظهور پیدا می‌کند. از امام معصوم سلام‌الله علیه پرسیدند که چطور می‌شود که شما این‌قدر به ما گره خورده‌اید، ولی بر ما تأثیری ندارد؟ امام مثال می‌زنند که وقتی عضوی از بدن، مثلا یک انگشت قطع می‌شود، کل بدن از آن حادثه تأثیر می‌پذیرد؛ ولی برای خود آن عضو که جدا شده، تأثیری ندارد! چون او ارتباطش را قطع کرده، دیگر تأثیری روی او ندارد، اما کل بدن متأثر می‌شود. امام علیه‌السلام به منزله‌ی روح و حیات کل هستی است، که وقتی یک عضو از آن جدا می‌شود، امام تأثر حقیقی را پیدا می‌کند. خب اگر این‌طوری است، این همه بلاها برای چیست؟! این بلاها همانند لطف مادری است که اگر بچه‌اش مریض بشود، او را دکتر می‌برد، آمپول می‌زند، اگر کارش به جراحی بکشد، دست دکتر را هم می‌بوسد، هر چه پول بخواهد به او می‌دهد. 👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ اهل بهشت به نظر آیه نگاه می‌کنند! آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ. إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ» (قیامة-۲۲،۲۳) 👁‍🗨 برای مشاهده مشروح این جلسه و جلسات دیگر مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ رسیدن به مقام اولیاء الله آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه بیاییم با خدا معامله کنیم و سرّ الهی، امانت الهی که همین هستی ماست، همه را بدهیم به خدا ! بخشی از جلسه اول شرح رساله الولایة مرحوم علامه طباطبایی رضوان‌الله‌علیه؛ سال ۱۳۸۹ 👁‍🗨 برای مشاهده مشروح این جلسه و جلسات دیگر مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ اثر حبّ خدا آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه من شاهباز عالم قدسم نه کرم خاک من نیستم ز اهل زمین، آسمانی‌ام 👁 برای مشاهده مشروح این جلسه و جلسات دیگر مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.