eitaa logo
علامه عسکری
5.2هزار دنبال‌کننده
608 عکس
110 ویدیو
23 فایل
🏫کانال علامه عسکری 💠 جهت ارتباط و سفارش کتاب های علامه عسکری و استاد جاودان 👈 @A721374Z 💫
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پند نامه
به مناسبت شهادت علیه‌السلام 🔸️ : وجود مقدس پیامبر از ابتدای بعثت تا انتها در حال زمینه سازی برای وصی النبی است. 💠 يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ مائده ۶۷ همین شیوه و روش را در امامان و ائمه (علیهم‌السلام) داریم. 🔸️ : یکی از شوون هر امام؛ بعد از خود است و این یک امر واجب است به طور خاص از زمان امام موسی‌کاظم زمینه برای و در دسترس نبودن امامان و عدم حضور امام در جامعه به مرور فراهم می‌شود . این می‌شود : ▫بیانات (زید عزه) ادامه ...👇👇👇👇 ✅کانال @taghriraterozaneh http://eitaa.com/joinchat/2054750225Cbba925a3ed
💠 #امام_کاظم علیه السلام : ✅ هر کس هر روز به اعمال خودش رسیدگی نکند از ما نیست... 📗وسائل الشیعه ج ۱۶ ص ۹۵ ✅مطالب درباره علامه عسکری🔰 http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695
☑️ شهادت حضرت امام علیهما السلام ⚫️برکت وجود علامه عسکری از عنایت باب الحوائج امام علیه السلام 💠 ماجرای بیماری علامه عسکری در کودکی 🔺حضرت علامه می فرمودند:در ایامی که در سامرا بودم به مرض حصبه مبتلا شدم و هرچه در آنجا معالجه نمودم مفید واقع نشد مادرم با برادرانم مرا از سامرّه به کاظمین برای معالجه آوردند و در آنجا نزدیک صحن مطهر یک اتاق در مسافرخانه تهیه و در آنجا به معالجه من پرداختند. 🔺این معالجات مؤثر واقع نشد و من بیهوش افتاده بودم. وقتی از معالجه اطبای کاظمین مایوس شدند یک روز به بغداد رفته و یک طبیب را برای من به کاظمین آوردند. ⛔️ همین که نزدیک بستر من آمد و می خواست مشغول معاینه شود من در اتاق کردم و بی اختیار چشمم را باز کردم دیدم خوکی بر سر من آمده است. بی اختیار آب دهان خود را به صورتش پرتاب کردم. 🔺گفت چه می کنی چه میکنی من دکترم من دکترم! نسخه ای را تهیه کرد که ابدا مؤثر واقع نشد و من 👈🏻 لحظات آخر عمرم را سپری می کردم. 🔺تا اینکه دیدم حضرت عزرائیل وارد شد.با لباس سفید و بسیار زیبا و خوش رو و خوش منظره و خوش قیافه پس از آن علیهم السلام حضرت رسول اکرم و حضرت امیر المومنین و حضرت فاطمه زهرا و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهم السلام به ترتیب وارد شدند. و همه نشستند و به من تسکین دادند و من مشغول صحبت کردن با آنها شدم وآنها نیز مشغول گفتگو با هم بودند. 🔆 در این حال که من به صورت ظاهرا بیهوش افتاده بودم دیدم پریشان شده و از پله های مسافرخانه بالای بام بالا رفته و رو به گنبد حضرت کرده و عرض کرد: یا موسی بن جعفر من به خاطر شما بچه ام را اینجا آوردم شما راضی هستید بچه ام را اینجا دفن کنند ومن تنها برگردم؟😭 حاشا و کلا (البته این مناظر را ایشان با چشم دل و ملکوتی می دیدند نه با چشم سر آنها به هم بسته وبدن افتاده وعازم ارتحال است.) 👈🏻همین که مادرم با حضرت موسی بن جعفر مشغول تکلم بود دیدم آن حضرت به اتاق ما تشریف آوردند. و به عرض کردند: خواهش میکنم تقاضای مادر این سید را بپذیرید. 🌺حضرت رسول الله رو کردند به جناب عزرائیل و فرمودند برو تا زمانی که خداوند مقرر فرماید.خداوند به واسطه عمر او را تمدید کرده است ما هم می رویم ان شاءالله برای موقع دیگر. 💢 مادرم از پله ها پایین آمد و من نشستم و آنقدر از دست مادرم عصبانی بودم که حد نداشت و به مادرم گفتم: چرا این کار را کردی❗️ من داشتم با پیامبر امیرالمومنین و حضرت فاطمه و حسنین علیهم السلام می رفتم و تو آمدی جلوی ما را گرفتی نگذاشتی حرکت کنیم. 📘منبع:کتاب معاد شناسی علامه طهرانی ره ج 1 ✔️ مطالب در مورد علامه عسکری @Allameaskari
☑️ شهادت حضرت امام علیهما السلام ⚫️برکت وجود علامه عسکری از عنایت باب الحوائج امام علیه السلام 💠 ماجرای بیماری علامه عسکری در کودکی 🔺حضرت علامه می فرمودند:در ایامی که در سامرا بودم به مرض حصبه مبتلا شدم و هرچه در آنجا معالجه نمودم مفید واقع نشد مادرم با برادرانم مرا از سامرّه به کاظمین برای معالجه آوردند و در آنجا نزدیک صحن مطهر یک اتاق در مسافرخانه تهیه و در آنجا به معالجه من پرداختند. 🔺این معالجات مؤثر واقع نشد و من بیهوش افتاده بودم. وقتی از معالجه اطبای کاظمین مایوس شدند یک روز به بغداد رفته و یک طبیب را برای من به کاظمین آوردند. ⛔️ همین که نزدیک بستر من آمد و می خواست مشغول معاینه شود من در اتاق کردم و بی اختیار چشمم را باز کردم دیدم خوکی بر سر من آمده است. بی اختیار آب دهان خود را به صورتش پرتاب کردم. 🔺گفت چه می کنی چه میکنی من دکترم من دکترم! نسخه ای را تهیه کرد که ابدا مؤثر واقع نشد و من 👈🏻 لحظات آخر عمرم را سپری می کردم. 🔺تا اینکه دیدم حضرت عزرائیل وارد شد.با لباس سفید و بسیار زیبا و خوش رو و خوش منظره و خوش قیافه پس از آن علیهم السلام حضرت رسول اکرم و حضرت امیر المومنین و حضرت فاطمه زهرا و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهم السلام به ترتیب وارد شدند. و همه نشستند و به من تسکین دادند و من مشغول صحبت کردن با آنها شدم وآنها نیز مشغول گفتگو با هم بودند. 🔆 در این حال که من به صورت ظاهرا بیهوش افتاده بودم دیدم پریشان شده و از پله های مسافرخانه بالای بام بالا رفته و رو به گنبد حضرت کرده و عرض کرد: یا موسی بن جعفر من به خاطر شما بچه ام را اینجا آوردم شما راضی هستید بچه ام را اینجا دفن کنند ومن تنها برگردم؟😭 حاشا و کلا (البته این مناظر را ایشان با چشم دل و ملکوتی می دیدند نه با چشم سر آنها به هم بسته وبدن افتاده وعازم ارتحال است.) 👈🏻همین که مادرم با حضرت موسی بن جعفر مشغول تکلم بود دیدم آن حضرت به اتاق ما تشریف آوردند. و به عرض کردند: خواهش میکنم تقاضای مادر این سید را بپذیرید. 🌺حضرت رسول الله رو کردند به جناب عزرائیل و فرمودند برو تا زمانی که خداوند مقرر فرماید.خداوند به واسطه عمر او را تمدید کرده است ما هم می رویم ان شاءالله برای موقع دیگر. 💢 مادرم از پله ها پایین آمد و من نشستم و آنقدر از دست مادرم عصبانی بودم که حد نداشت و به مادرم گفتم: چرا این کار را کردی❗️ من داشتم با پیامبر امیرالمومنین و حضرت فاطمه و حسنین علیهم السلام می رفتم و تو آمدی جلوی ما را گرفتی نگذاشتی حرکت کنیم. 📘منبع:کتاب معاد شناسی علامه طهرانی ره ج 1 ✔️ مطالب در مورد علامه عسکری @Allameaskari
هدایت شده از علامه عسکری
☑️ شهادت حضرت امام علیهما السلام ⚫️برکت وجود علامه عسکری از عنایت باب الحوائج امام علیه السلام 💠 ماجرای بیماری علامه عسکری در کودکی 🔺حضرت علامه می فرمودند:در ایامی که در سامرا بودم به مرض حصبه مبتلا شدم و هرچه در آنجا معالجه نمودم مفید واقع نشد مادرم با برادرانم مرا از سامرّه به کاظمین برای معالجه آوردند و در آنجا نزدیک صحن مطهر یک اتاق در مسافرخانه تهیه و در آنجا به معالجه من پرداختند. 🔺این معالجات مؤثر واقع نشد و من بیهوش افتاده بودم. وقتی از معالجه اطبای کاظمین مایوس شدند یک روز به بغداد رفته و یک طبیب را برای من به کاظمین آوردند. ⛔️ همین که نزدیک بستر من آمد و می خواست مشغول معاینه شود من در اتاق کردم و بی اختیار چشمم را باز کردم دیدم خوکی بر سر من آمده است. بی اختیار آب دهان خود را به صورتش پرتاب کردم. 🔺گفت چه می کنی چه میکنی من دکترم من دکترم! نسخه ای را تهیه کرد که ابدا مؤثر واقع نشد و من 👈🏻 لحظات آخر عمرم را سپری می کردم. 🔺تا اینکه دیدم حضرت عزرائیل وارد شد.با لباس سفید و بسیار زیبا و خوش رو و خوش منظره و خوش قیافه پس از آن علیهم السلام حضرت رسول اکرم و حضرت امیر المومنین و حضرت فاطمه زهرا و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهم السلام به ترتیب وارد شدند. و همه نشستند و به من تسکین دادند و من مشغول صحبت کردن با آنها شدم وآنها نیز مشغول گفتگو با هم بودند. 🔆 در این حال که من به صورت ظاهرا بیهوش افتاده بودم دیدم پریشان شده و از پله های مسافرخانه بالای بام بالا رفته و رو به گنبد حضرت کرده و عرض کرد: یا موسی بن جعفر من به خاطر شما بچه ام را اینجا آوردم شما راضی هستید بچه ام را اینجا دفن کنند ومن تنها برگردم؟😭 حاشا و کلا (البته این مناظر را ایشان با چشم دل و ملکوتی می دیدند نه با چشم سر آنها به هم بسته وبدن افتاده وعازم ارتحال است.) 👈🏻همین که مادرم با حضرت موسی بن جعفر مشغول تکلم بود دیدم آن حضرت به اتاق ما تشریف آوردند. و به عرض کردند: خواهش میکنم تقاضای مادر این سید را بپذیرید. 🌺حضرت رسول الله رو کردند به جناب عزرائیل و فرمودند برو تا زمانی که خداوند مقرر فرماید.خداوند به واسطه عمر او را تمدید کرده است ما هم می رویم ان شاءالله برای موقع دیگر. 💢 مادرم از پله ها پایین آمد و من نشستم و آنقدر از دست مادرم عصبانی بودم که حد نداشت و به مادرم گفتم: چرا این کار را کردی❗️ من داشتم با پیامبر امیرالمومنین و حضرت فاطمه و حسنین علیهم السلام می رفتم و تو آمدی جلوی ما را گرفتی نگذاشتی حرکت کنیم. 📘منبع:کتاب معاد شناسی علامه طهرانی ره ج 1 ✔️ مطالب در مورد علامه عسکری @Allameaskari
هدایت شده از رفیق شفیق
❤️ علیه‌السلام ▪️ 🔸 🔹 ▫️ 📌"کوتاه نوشتی به بهانه شهادت امام کاظم علیه السلام"📌 🔹نکته اول: ▫️▫️حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) همانند سایر ائمه اطهار (علیهم السلام)، به وظیفه امامت خویش عمل کردند. 🔸هدایت و تربیت، امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ظلم و ستم ، از جمله ویژگی‌هایی است که از لابه لای آیات‌، روایات و مجموعه زیارت‌های معصومین (علیهم السلام) به دست می‌آید و همه این موارد بود که خوشایند طاغوت‌های زمان نبود و در صدد حصر خانگی و زندان و... بودند. 🔹زمانی که از این حصر کردن‌ها و ترورهای شخصیتی، نتیجه‌ای نمی‌گرفتند، حذف فیزیکی امام را در راستای اهداف خود قرار می‌دادند. 🔸 حضرت موسی بن جعفر (علیهماالسلام) هم به حصر خانگی و زندان مبتلا شدند و زمانی که دیدند فائده ای ندارد، به بدترین زندان و سیاه چال منتقل کردند و در آن‌جا نیز ایشان را مانع و مزاحم سلطنت خود می‌دیدند؛ به همین جهت با مسمومیت حضرت را به شهادت رساندند. نکته دوم : 🖍یکی از کارهایی که معصومین (علیهم السلام) انجام می‌دادند، معرفی امام بعد از خودشان بود. 🔸🔸وجود مقدس پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، از ابتدای بعثت تا هنگام وفات، در حال زمینه سازی برای معرفی وصی‌شان بودند. 💠 يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ▫️سوره مبارکه مائده- آیه شریفه ۶۷ 🔹همین شیوه و روش پس از رسول خدا در میان ائمه (علیهم‌السلام) برقرار است و همچنین علاوه بر امام پس از خود به معرفی حضرت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم می‌پرداختند. 🔸امام کاظم (علیه السلام)، نیزاز این مسأله استثنا نبود، علاوه بر معرفی امام پس از خویش به معرفی امام زمان(علیه السلام) پرداخته و مردم زمانه هم کم کم با غیبت امام جامعه مانوس شده و وظایف خویش را در صورت غیبت امام، یاد می‌گرفتند. 📃محمدباقر ادیبی لاریجانی - شب ۲۵ رجب المرجب ۱۴۴۴هـ. ق 📍"کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی " 🔗 عضویت کانال