◼️به مناسبت وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها گوشه ای از فضائل حضرت عباس علیه السلام
#حضرت_ام_البنین
🔲خاطره ای از علامه عسکری
💠این عباس کجا و آن عباس کجا
⭕️بعد از وفات حضرت رسول اکرم و اتفاقاتی که در سقیفه افتاد عباس عموی پیامبر به امیرالمومنین گفت یابن اخ"برادر زاده" دستت را جلو بیاور تا با تو بیعت کنم!
🔺که حضرت امیر علیه السلام امتناع کردند چون کاری مهمتر از تجهیز و دفن پیکر مطهر رسول خدا در آن لحظه برایشان وجود نداشت. ❗️اینکه عباس میدانست جانشین واقعی پیغمبر امیرالمومنین است اما چرا اولاً گفت ای پسر برادر؟! نگفت سیدی و مولای؟!! و دوماً هم گفت تو دستت را بیاور تا با تو بیعت کنم؟! خودش برای بیعت دستش را جلو نبرد! در حالیکه امام همچون کعبه است که باید اورا طواف کرد...این ها تامل برانگیز است.
✅ اما یک عباس هم در کربلا بود با آن جنگاوری، قدرت و شجاعتی که داشت تا امام به او فرمود برای اهل حرم آب تهیه کن اطاعت کرد و چیزی نگفت! این یک ریاضت بزرگ برای حضرت عباس بود چون مثل ایشان جایش واقعا در میدان جنگ بود نه صرفا برای آب آوردن
📜در زیارت نامه ایشان دارد... العبدالصالح المطیع لله و لرسوله... حضرت ابوالفضل علیه السلام مطیع بود.
🔲علامه عسکری می فرمودند این عباس کجا و آن عباس کجا🔲
📌خاطره از استاد ادیبی
#ام_البنین
🏴 @Allameaskari
#معرفی_آثار
📚 حتما بخوانید 👈🏻قسمت هایی از کتاب نقش ائمه در احیای دین
🔶پيشگويى ديگر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم درباره خوارج اين بود كه به اصحابشان فرموده بودند:
شما با سه طايفه می جنگيد.
ابو سعيد خدرى می گويد:
پيامبر ما را به جنگ ناكثين و قاسطين و مارقين فرمان داد.
پرسيدم:
اى رسول خدا! در ركاب چه كسى؟ پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند:
«در ركاب على بن ابى طالب كه عمّار ياسر هم همراه اوست.»
ابو ايّوب انصارى در جنگ صفّين حاضر بود. پس از توقّف جنگ به كوفه رفت. علقمه و اسود او را ملاقات كردند و به او گفتند:
خداوند تو را به نزول پيامبر به خانهات گرامى داشته، حالا شمشيرت را آورده اى و اهل لا اله الّا اللّه (مسلمانها) را می كشى؟!
ابو ايّوب انصارى گفت:
پيشرو به اهلش دروغ نمی گويد. پيامبر ما را فرمان داد با سه گروه در ركاب على بجنگيم؛ ناكثين، قاسطين و مارقين. ناكثين (كسانى كه پس از بيعت با حضرت امير پيمان و عهد خود را شكستند) اهل جمل بودند كه با آنها جنگيديم. قاسطين (ستمكاران) اهل صفّين بودند كه از جنگ با آنها آمده ام و امّا مارقين (از دين خارج شوندگان) اهل طرفات و سعفات و نخيلات و نهروان هستند كه نمی دانم اينها كيانند و كجايند. ولى حتما با آنها می جنگيم ان شاء اللّه.
پيشگويى ديگر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين بود كه: روزى اصحاب از عبادت و ديندارى ذو الثديه در حضور آن حضرت تعريف می كردند. در همين موقع او به طرف آنها آمد. اصحاب گفتند:
اين است آنكه از او تعريف می كرديم.
پيامبر فرمودند:
«شما از كسى تعريف می كنيد كه در چهره اش علامتى از شيطان است.»
آن مرد از جايى كه پيامبر و اصحاب نشسته بودند، گذشت و سلام نكرد. پيامبر او را ندا كرده از او پرسيدند:
تو را به خدا قسم وقتى بر جمع ما می گذشتى، در دل نگفتى در اين جمع بهتر از من نيست؟! گفت: آرى.
سپس او رفت نماز بخواند. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند:
چه كسى اين مرد را (كه خود را از پيامبر بهتر می داند و بدين سبب كافر شده است) می كشد؟
ابو بكر گفت: من. و به قصد كشتن وى روانه شد. هنگامى كه به او رسيد، او را ديد نماز می خواند. گفت: سبحان اللّه! كسى را كه نماز می خواند، بكشم؟! در حالى كه پيامبر از كشتن نمازگزاران نهى كرده است.
برگشت. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند: چه كردى؟
ابوبكر گفت: دوست نداشتم او را در حال نماز بكشم و شما از كشتن نمازگزاران نهى كرده ايد.
پيامبر دوباره به اصحاب فرمودند: چه كسى اين مرد را می كشد؟
عمر گفت: من. و به اين قصد روانه شد، ديد در حال سجده است. گفت: ابوبكر از من بهتر می دانست و او را نكشت؛ من هم او را نمی كشم.
برگشت. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند: چه كردى؟
عمر گفت: او را ديدم كه پيشانی ش را براى خدا بر زمين نهاده بود. دوست نداشتم او را بكشم.
پيامبر باز فرمودند: چه كسى آن مرد را می كشد؟
على عليه السّلام عرضه داشت: من.
پيامبر فرمودند: اگر به او برسى تو او را می كشى.
على رفت. وقتى به آنجا رسيد، مرد رفته بود. حضرت برگشت. پيامبر پرسيدند: چه كردى؟
عرض كرد: رفته بود.
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند: اگر كشته می شد در امّت من اختلاف نمی افكند.
📒نقش ائمه ج 2 ص 535
سفارش کتاب نقش ائمه👇
@Aghayabnalhasan
✔️کانال علامه عسکری
🔷 @Allameaskari
الله اکبر 🌹 الله اکبر 🌹 الله اکبر 🌹الله اکبر 🌹الله اکبر 🌹 الله اکبر 🌹
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔹 بسم الله الرحمن الرحیم
وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ
#دهه_فجر
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@Allameaskari
💢 گوشه ای از اقدامات صورت گرفته در صدر اسلام
📖 قسمت اول
🔻دو خلیفه ی اول ، هرچه را از دید خود ، مصلحت عمومی یا خصوصی تشخیص می دادند ، در اسلام وارد می کردند (این موضوعات در آثار علامه مورد بررسی قرار گرفته است) و از طرفی دیگر ، در جامعه ی اسلامی سانسور شدیدی نسبت به روایات پیامبر اکرم (ص) و شخصیت های مهم و تاثیر گذار ، از جمله حضرت علی (ع) و مقداد و... صورت گرفته بود.حتی عده ای از مخالفین را حذف فیزیکی کردند تا مانعی برای رسیدن به اهدافشان نباشد❗️
⚔این سیاست ، امروزه نیز مورد استفاده قرار می گیرد ، که از جهل مردم در بعضی از مسائل سوء استفاده می کنند تا به اهدافشان برسند و مردم از همه جا بی خبر ، نه تنها هیچ عکس العملی نسبت به این جریان گمراهی و ضلالت ، نشان نمی دهند بلکه احساس و ادعا وظیفه شناسی نیز دارند❗️
⚠️ مسلمانان در همین راستا تربیت شدند و به گونه ای ویژه و استثنائی ، در مسیر تقدیس مقام دو خلیفه ی اول ، ابوبکر و عمر ، توجیه گردیدند تا آنجا که شرط بیعت با هر خلیفه ای ، پس از عمر را : 《عمل به کتاب خدا و سنّت پیامبر و سیره ی شیخین》تعیین کردند و مسلمانان نیز بودن سیره ی ابوبکر و عمر در ردیف کتاب خدا و سنّت پیامبر را پذیرفته و تایید کردند ، یعنی ؛ سیره ی شیخین مدرک شرعی اسلامی گردید❗️
🔻این وضعیت تا زمانی که با مردم با امام علی (ع) بیعت کردند ، وجود داشت و حضرت نیز نتوانستند احکام اسلامی را که خلفا در آن اجتهاد کرده و از مسیر اسلام منحرف کرده بودند ، به حالت اول برگرداند . و یکبار که افراد سپاه خود را از اقامه ی نماز مستحبّی به جماعت در ماه رمضان ، نهی فرمود ، فریاد : 《وا سنّه عمراه》از لشکریانش به هوا برخاست‼️ آنان حاضر نشدند سنّت عمر را با سنّت پیامبر در این مسئله مبادله کنند.
👈این بدان سبب بود که توده های مسلمانی که با آن حضرت بیعت کرده بودند ، نمی دانستند که امام در جهت گیری حکومتی اش ، با روش و سیره ی شیخین (ابوبکر و عمر) مخالف است.
⚠️همین موضوع ، وسیله ای شد تا معاویه با تلاش همه جانبه ، مردم را از این مخالفت آگاه کند و آنان را علیه امام بشوراند.
(در ادامه بیشتر توضیح داده می شود)
📚مقتل الحسین ص ۲۴
✅ مطالب درباره علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695
💢 گوشه ای از اقدامات صورت گرفته در صدر اسلام
📖 قسمت دوم (پایانی)
🔰حرکت فکری حضرت علی (ع) در مبارزه با جریان انحرافی
▫️حضرت علی (ع) اگرچه نتوانستند احکام اسلامی را که پیامبر خدا آورده بود ، جایگزین اجتهادات خلفا کنند ، ولی امام و یارانش موفّق شدند ، حدیث پیامبر (ص) را ، که انتشار آن در گذشته ممنوع شده بود ، در میان مسلمانان منتشر کنند.
👌یعنی با یک حرکت فکری گسترده با آنچه که مسلمانان در طول بیست و پنج سال حکومت خلفا ، با آن انس و الفت گرفته بودند ، به مخالفت برخاستند. این جریان همان چیزی است که سلیم بن قیس به آن اشاره دارد و به امیرالمومنین (ع) عرضه می کند :
《من از سلمان و مقداد و ابوذر ، در تفسیر قرآن و حدیث پیامبر (ص) ، چیز هایی شنیده ام که با آنچه در بین مردم رایج است ، تفاوت دارد. اکنون می بینم شما نیز آنها را تایید کرده و با رای جمعی مردم ، مخالفت می کنید و عقیده دارید که همه ی آنها باطل است❗️آیا به نظر شما این مردم عمدا به رسول خدا (ص) دروغ می بندند و قرآن را به رای شخصی خود تفسیر می کنند⁉️》
⚠️آنچه را که (سلیم بن قیس) تنها از سلمان و ابوذر و مقداد ، در کمال پوشش و استتار و حفظ اسرار شنیده بود ، اکنون در زمان امام علی (ع) ، از شخص امام و یارانش در نهایت وضوح و به دور هر گونه پرده پوشی ، می شنید‼️
👈(سلیم بن قیس) ای سخنان را در صحن مسجد کوفه از زبان امیر مومنان (ع) شنید . آنجا که مردم را سوگند داد و فرمود : هر کس از پیامبر شنیده که فرمود : 《مَن کُنتُ مولاه فَهذا علی مولاه ، برخیزد و شهادت دهد》و دوازده نفر از بدریان برخاستند و شهادت دادند❗️
▫️و نیز حضرت در خطبه ی 《شقشقیه》حقایقی را آشکار ساخت :
.... حاکمان پیش از من ، در برخی از اقدامات خود ، عمدا با رسول خدا (ص) مخالفت کردند و پیمانش را شکستند و سنّت پیامبر را تغییر دادند. اکنون اگر مردم را به ترک آن وا دارم و آن را به جایش بازگردانم ، به همان گونه که در زمان رسول خدا (ص) بود ، سپاهیانم از گرد من پراکنده می شوند ، تا جایی که تنها شوم یا فقط اندکی از شیعیانم با من بمانند ، آنها که برتری و وجوب امامتم را از کتاب خدای عزّوجلّ و سنّت رسول الله (ص) در یافته اند.
📚مقتل الحسین ص ۲۵
✅ مطالب درباره علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695
▫️وظایف فرشتگان چیست⁉️
1⃣ پیام رسانی.
🔆 (فاطر /۱)🍃🌸🍃
2⃣ تسبیح گویی پروردگار.
🔆 (شوری /۵)🍃🌸🍃
3⃣ گاهی به صورت انسان در می آیند.
🔆 (مریم ۱۹_۱۷)🍃🌸🍃
4⃣ مثل :فروفرستادن عذاب بر قوم لوط.
🔆 (هود /۸۱_۶۹)🍃🌸🍃
5⃣ مثل :سیمای جنگ جویان.
🔆 (انفال / ۹)🍃🌸🍃
6⃣ فرستاده وحی.
🔆 (تکویر/ 22_19،بقره/97،نحل/102)🍃🌸🍃
7⃣ یاری کردن پیامبران.
🔆 (بقره/87و253)🍃🌸🍃
8⃣ شب قدر برای تقدیر امور فرد می آیند.
🔆 (قدر/4)🍃🌸🍃
9⃣ برخی از آنان مراقب و نگهبان انسان اند.
🔆 (ق/18_16)🍃🌸🍃
0⃣1⃣ فرشته مرگ(ملک الموت)روح شمارا میگیرد.
🔆 (سجده/11)🍃🌸🍃
1⃣1⃣ برخی معاونین ملک الموت اند.
🔆 (انعام/61)🍃🌸🍃
2⃣1⃣ موقعیت فرشتگان در روز قیامت.
🔆 (معارج/4)🍃🌸🍃
3⃣1⃣ آشکار کردن اعمال در روز قیامت.
🔆 (نبأ/38)🍃🌸🍃
📚 عقاید اسلام در قرآن جلد اول
✅ مطالب درباره علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695
📖 مخلوقات به چند دسته تقسیم می شوند⁉️
1⃣ آنان که مرگ و زندگی و اراده و ادراک کامل دارند ، و نفس اماره و بالسّوء ندارند 👈 آنان سپاهیان خدا ، فرشتگانند .
2⃣ کسانی که مرگ و زندگی و اراده و نفس ادراک کننده و اماره بالسو دارند ، این گروه دو نوع اند :
الف ) آنان که از خاک آفریده شده اند 👈 فرزندان آدم ، انسانها .
ب ) آنان که از آتش سوزان آفریده شده اند 👈 جنیان .
3⃣ گروهی که مرگ و زندگی و اراده دارند ، ولی نفس ادراک کننده ندارنند و اندیشه نمی کنند 👈 حیوانات .
4⃣ اشیائی که زندگی حیوانی و ادراک و اراده ندارند 👈 مانند : نباتات ، آبها ، ماه و خورشید و ستارگان .
📚عقاید اسلام در قرآن ص ۱۴۵
✅ مطالب درباره علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695
soleimany_vasiatnameh.pdf
485.8K
🥀 #وصیتنامهسردارسلیمانی
🇮🇷 برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پر افتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید. اصول یعنی ولی فقیه...
#مکتب_حاج_قاسم
@Allameaskari
📒 #خاطرات
#مباحثه_با_مبشر_و_مبلغ_مسيحى_در_بغداد
💢 در بغداد مكانى به نام «المكتبة الانجيليه» وجود داشت كه در آن مكان تبليغ و ترويج مسيحيت می شد. جوانهاى شهر به خاطر اطلاع از اوضاع كشور و جهان (زيرا در ايام جنگ جهانى دوم بود) به آن مكان می رفتند و اخبار جنگ را از روزنامه هاى موجود در آنجا می خواندند (در آن دوران راديو و روزنامه به دليل جنگ كمياب بود).
💢 آن مبلّغ مسيحى هم از اين فرصت سوء استفاده می كرد و آن جوانها را به مسيحيّت تشويق می كرد. به فكرم رسيد كه يك روز به آن مكان بروم، صبح جمعه اى به آنجا رفتم در آن زمان جوان بودم. به نظرم رسيد طورى وارد بشوم كه او گمان كند من كم خرد هستم تا براى من هم ترويج مسيحيت كند (چون كه آنها از اهل علم می ترسيدند و نزد آنان سخنى نمی گفتند). لذا وقتى كه وارد شدم به در و ديوار و سقف نگاه كردم تا رفتم كنار ميزش نشستم، روزنامهاى به دستم داد، من هم صفحاتى كه داراى عكس بود ورق زده و به عكسها نگاه مىكردم (او احساس كرد كه امروز فرد مناسبى گيرش آمده).
💢 جوانها به تدريج براى خواندن روزنامه ها آمدند و او هم طبق معمول تبليغ مسيحيت كرد. من به دقت سخنانش را گوش كردم و بعد شروع كردم به صحبت كردن و داستانهاى ساختگى را كه در تورات بود براى جوانها بيان كردم (مانند داستان خلقت آدم و حوا، كه چگونه خداوند سبحان العياذ باللّه آنها را فريب داد، داستان كُشتى گرفتن خدا با يعقوب تا صبح و پيروز شدن يعقوب در كشتى العياذ باللّه و ...).
💢 جوانها خوب به حرفهايم گوش می دادند و از اين خرافات موجود در تورات و انجيل تعجب كرده و می خنديدند. در آخر سخن بعد به اين مبلّغ مسيحى گفتم كه تورات بر چه كسى نازل شده؟ اگر بگويى بر حضرت موسى عليه السلام نازل شده به تو می گويم كه در تورات داستان وفات و دفن حضرت موسى عليهالسلام آمده و آنچه كه بر بنى اسرائيل بعد از وفات حضرت موسى گذشته آمده و اگر بگوئى بر داوود و يا سليمان نازل شده، به تو می گويم كه در تورات حكايت وفات و دفن و ماجراى انبياء بنى اسرائيل آمده، او گفت: در تورات هم كلام خدا و هم كلام كاهنان است، من گفتم: تحريف كتاب خدا به همين معناست و اثبات كردم كه تورات و انجيل تحريف شده است.
💢 اين مبلّغ مسيحى از سخنانم برافروخته شد و از جايش بلند شد و گفت: انّ فى علمائكم من كتب كتابا فى تحريف القرآن؛ در ميان علماى شما، عالمى است كه كتابى در تحريف قرآن نوشته است. من به او گفتم: بنده با شما با استناد به متن تورات و انجيل احتجاج كردم و به حرف ديگران استناد نكردم او باز حرفش را تكرار كرد. من در اينجا بود كه به حضرت موسى بن جعفر عليهماالسلام متوسّل شدم و از آن حضرت در پيروزى بحث استمداد جستم (بعد از اين توسل) به آن مبلّغ مسيحى گفتم: اگر راست می گوئى نام مؤلّف و اسم كتاب را بگو؟ جوانها هم به حمايت از من گفتند اين آقا راست می گويد اگر ادّعا می كنى اثبات كن و نام كتاب را بگو. او نام كتاب و نويسنده آن را فراموش كرده بود، لذا خيلى ناراحت شد و متوجه زرنگى من شد. بدين صورت با عنايت حضرت كاظم عليه السلام اين شخص در بحث شكست خورد.
✅ پ ن : علامه عسکری در کتاب 3 جلدی خودشان بنام القرآن الکریم و روایات المدرستین مستندا نظریه آن عالمی که قائل به تحریف قرآن بوده را رد کردند و جواب دادند که در کانال با عنوان مباحث #علوم_قرآنی به آن ها می پردازیم ان شاء الله
#روز_مادر مبارک
📗کانال علامه عسکری مرجع پاسخگویی شبهات تاریخی اعتقادی کلامی🔰
✅ @Allameaskari
#خاطرات
✅ مرحوم علامه عسکری در جوانی شاید نزدیک 20 سالگی کتابی می نویسند بنام الامراض الاجتماعیة و علاجها (یعنی مشکلات جامعه و درمان آن ها) برای نشان دادن تالیفشان نزد یکی از اساتید دانشگاه آن وقت بغداد می روند بنام احمد امین الکاظمی که ایشان سمت وزارت علوم و بازرسی حوزه تخصصی ریاضیات و... را دارا بودند هم چنین صاحب دو کتاب بنام های فلسفة المعاد و التکامل فی الاسلام نیز بودند و نیز به 5 زبان مسلط بودند.
⚠️ وقتی این استاد کتاب سید مرتضی عسکری را می بیند می گوید: به طلبه ای که این حرف ها را می فهمد باید ماهی صد دینار داد!
📝 این داستان تقریبا مربوط به 80 سال قبل است.
📌البته این کتاب متاسفانه مفقود شد.
📝 نقل خاطره از استاد ادیبی
✅مطالب درباره علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695
🔰 تقسیم فرشتگان توسط امام علی (ع)
1⃣ گروه اول : عبادت کنندگان ، برخی در حال رکوع ، برخی سجده کنان ، برخی ایستاده ، و گروهی تسبیح گوی .
2⃣ گروه دوم : امینان وحی خدا در رساندن آن به پیامبران ، و زبان گویا در دهان رسولان ، و رفت و آمد کنندگان در پی امور بندگان بندگان که خداوند به وسیله آنان ، کار خلق را سامان می دهد .
3⃣ گروه سوم : پاسداران عباد ، بگونه نیروهای امانی و ذخیره در تن و جان بشر که خداوند همراهانشان را بدین وسیله از مهالک و مفاسد نگه می دارد ، و اگر چنین نبود هلاکت و مفسده بیش از سلامت و امان به انسان می رسید ، برخی از ایشان نیز خادم بهشت اند ، یعنی نگهبان و خدمتگزار .
4⃣ گروه چهارم : حاملان عرش اند.
✍ شاید اینانند که مامور تدبیر امر جهان از فرستادن باران و رویاندن نبات و امثال آنند ، اموری که به ربوبیت پروردگار جهانیان مربوط می شود ، و برای عالم مخلوقات تدبیر گردیده است .
📚عقاید اسلام در قرآن جلد اول،ص۱۴۲
✅مطالب درباره علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695