eitaa logo
علامه ذوالفنون (حضرت علامه حسن حسن زاده آملی رفع الله درجاته)
5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
36 فایل
الهی! همه گویند خدا کو؟! حسن گوید جز خدا کو؟!... 🔰متن دروس و شرح دستور‌العمل‌های اخلاقی و عرفانیِ سیر و سلوک در کلام علامه ذوالفنون ✨ 🔰قرار عاشقی ۸ صبح و ۸ شب به نیت امام هشتم 🕗 🔰نشر آثار علامه ذوالفنون حضرت علامه حسن حسن زاده آملی🌟
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌ ☫بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ☫ «ادخلوها بسلام آمنين/حجر ۷» شب و روزت به دعا عاشق بيدل گويد كه مبیناد سهى قامتت از دهر گزند آمنين به ياد خدا آرميده اند «الا بذكرالله تطمئن القلوب» و در سنگر استوار لا اله الا الله كه مأمن الهى است ايمن اند «كلمة لا اله الا الله حصنى فمن قالها دخل حصنى و من دخل حصنى امن من عذابى» سعدی آن عارف نامور چه نيكو سرود كه: پارسا باش و هرچه خواهى پوش تاج بر سر نه و علم بر دوش 📔 ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته 📚متن دروس و شرح دستورالعمل‌‌های عرفانی و اخلاقیِ سیر و سلوک علامه ذوفنون 🖌 ┏┄┅═ ••••••••••••• ═┅┄┓ @AllamehZufnoun ┗┄┅═🔍°•🖋•°🔎═┅┄┛
‌‌ ☫بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ☫ آرى! هر آن كز پشت آدم زاد ناچار رود بر پشت فرزندان آدم بايد نص شريف «الذين اذا اصابتهم مصيبة قالوا انا لله و انا اليه راجعون» را شيوه خود ساخت تا از فوائد «اولئك عليهم صلوات من ربهم و رحمة و اولئك هم المهتدون» مستفيد شد. بديهى است كه همواره آدمى در معرض حوادث و هميشه قفاى مرگ و اجل در قفاى اوست. چاره جز اين نيست كه سر قبول ببايد نهاد و گردن طوع كه هر چه حاكم عادل كند همه داد است. خوشا اهل ولا كه صاحب مقام صبر و رضايند و به زبان حال مترنم كه: من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد اين گروه آمنين اند‌. آقاى من اگرچه پند دادن و پند خواستن نيك آسان و بدان كار بستن و راه افتادن سخت دشوار است كه كتلهاى سهمگين پيمودن و بيابانهاى خوفناك سپرى كردن است. 🕊در ره منزل ليلى كه خطرها است به جان 🕊شرط اول قدم آنست كه مجنون باشى 📔 ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته 📚متن دروس و شرح دستورالعمل‌‌های عرفانی و اخلاقیِ سیر و سلوک علامه ذوفنون 🖌 ┏┄┅═ ••••••••••••• ═┅┄┓ @AllamehZufnoun ┗┄┅═🔍°•🖋•°🔎═┅┄┛
‌‌ ☫بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ☫ ولكن به حكم محكمِ «فاقرءوا ما تيسر من القرآن» آب دريا را اگر نتوان كشيد هم به قدر تشنگى بايد چشيد بلى زبان سوز و گداز تشنگان وادى عشق است كه: مرا تا جان بود در تن بكوشم مگر از جام او يك جرعه نوشم ابد در پيش است و انسان در اين سراى نوش و نيش سازنده خويش. علم و عمل جوهرند و مقوم گوهر آدم . همانطور كه كردار را در نشئه صورى مادى وى، نمودى عرضى است، آن را در صقع نفس ناطقه نيز وجودى جوهرى است. لذا: چون سجودى يا ركوعى مرد كِشت شد در آن عالم سجود او بهشت چون كه پريد از دهانش حمد حق مرغ جنت ساختش رب الفلق چون ز دستت رست ايثار و زكات كشت اين دست آن طرف نخل و نبات چون ز دستت زخم بر مظلوم رست آن درختى گشت از آن زقوم رست چون ز خشم آتشْ تو در دل‌ها زدى مايه نار جهنم آمدى قرآن مجيد كه فصل خطاب و معيار حق است در قلب مبارك آن كه سوره عظيم الشأن يس است اين سر مستتر مسطور و مكنون است كه «و لا تجزون الا ما كنتم تعملون» به لحاظ امتثال مثال آن جناب اين فصول كه هر يك خود اصلى از اصول است، به تقليد ارباب تحقيق به رشته تحرير درآمد كه شايد مجاز، قنطره حقيقت شود وگرنه آنچه را كه اصحاب ذوق و شهود چشيده اند، از اظهار آن براى مثل منى دم در كشيده‌اند. بالاخره ما هم خدايى داريم و آخرين شفيع ارحم الراحمين است. ۲۵ ذى الحجة ۱۳۹۷ ه.ق | حسن حسن زاده آملى 📔 ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته 📚متن دروس و شرح دستورالعمل‌‌های عرفانی و اخلاقیِ سیر و سلوک علامه ذوفنون 🖌 ┏┄┅═ ••••••••••••• ═┅┄┓ @AllamehZufnoun ┗┄┅═🔍°•🖋•°🔎═┅┄┛
‌‌ ☫بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ☫ بارى آنان كه زر و سيم را بند كرده‌اند، بنده روزى‌اند نه روزى دهنده. و دونانى كه به جمع مال، جمعى را پريشان كرده‌اند، پريشانى‌ها در پيش دارند؛ هر چند مالشان فتح و فراوان باشد عاقبت آن محق و خسران است كه يمحق الله الربوا و احسان و صدقه هر چند اندك باشد بسيار است كه «يربى الصدقات» چه بهتر كه يك دامن گل از گلستان مفاتيح عيانى قدس سره به رسم هديه به ساحت مقدس عزيزانى كه از ساغر سعى و عملشان به چهره ها گلاب مى پاشند، اهدا شود. جهان گلستانى است پر گل و هركس از اين گلستان به نوعى خرسندى دارند؛ از آن جمله: بعضى به ديدن گل مايلند و بعضى به بوييدن گل و بعضى به چيدن گل و بعضى به ريختن گل در مجالس و محافل و بعضى به گرفتن گلاب از گل جهت فوائد. ✔️و مقصود كلى از اين گلستان حاصل آن كس است كه فائده گلاب را منظور دارد و باقى كه به باقيات مشغولند در دست گولند و اوقات به ضايع مى‌گذرانند، اگر چه تفاوت بسيار است از آن كه گل به بيند با آن كه گل به چيند يا آن كه ببويد با آن كه در مجالس و محافل به جهت حظ نفس بريزد. 📔 ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته 📚متن دروس و شرح دستورالعمل‌‌های عرفانی و اخلاقیِ سیر و سلوک علامه ذوفنون 🖌 ┏┄┅═ ••••••••••••• ═┅┄┓ @AllamehZufnoun ┗┄┅═🔍°•🖋•°🔎═┅┄┛
‌‌ ☫بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ☫ رساله اى در امامت نوشته ام كه در جلد دوم شرح اينجانب بر نهج البلاغه مندرج است. در پايان آن رساله (صفحه 164) گفته‌ام: قال المؤلف الشارح الفقير المفتاق الى رحمة ربه و المشتاق الى حضرة جنابه حسن بن عبدالله الطبرى الآملی: اشهد أن هؤلاء أئمتى و سادتى و قادتى أئمة الهدى و مصابيح الدجى و ينابيع الحسنى، مِن فاضل طينتهم خُلقت و بحبهم وُلدت، و بحبهم أعيش و بحبهم أموت و بحبهم أبعث حيا ان شاءالله تعالى و بهم أتولى و من اعدائهم أتبرأ. قد افلح من استمسك بذيل ولايتهم و فاز من دخل فى حصن امنهم و شرفهم و اغترف من قاموس علمهم و ارتوى من بحر جودهم و مَن أعرض عنهم فان له معيشة ضنكا و هو فى الاخرة من الخاسرين. لانهم عليهم السلام شهداء الله على خلقه و خلفاؤه فى أرضه و ابواب رحمته و انهم نور الله و ولاة أمره و خزنة علمه و عيبته وحيه و بهم عرف الصواب و علم الكتاب فمن أطاعهم فقد أطاع الله و من عصاهم فقد عصاه، هم العروة الوثقى و الوسيلة الى الله جل و على. صدق ولى الله الاعظم ابو عبدالله الصادق عليه السلام حيث قال لخثيمة يا خيثمة نحن شجرة النبوة و بيت الرحمة و مفاتيح الحكمة و معدن العلم و موضع الرسالة و مختلف الملائكة و موضع سر الله و نحن وديعة الله فى عباده و نحن حرم الله الاكبر و نحن ذمة الله و نحن عهدالله فمن وفى بعهدنا فقد وفى بعهدالله و من خفرها فقد خفر ذمة الله و عهده. الحمدلله الذى هدانا لهذا و ما كنا لنهتدى لو لا أن هدانا الله. 📔 ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته 📚متن دروس و شرح دستورالعمل‌‌های عرفانی و اخلاقیِ سیر و سلوک علامه ذوفنون 🖌 ┏┄┅═ ••••••••••••• ═┅┄┓ @AllamehZufnoun ┗┄┅═🔍°•🖋•°🔎═┅┄┛
‌‌ ☫بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ☫ مواجهه با مرگ در سیره اهل بیت علیهم السلام 🔰قسمت اول جناب حرانی در كتاب تحف العقول از خاتم انبياء محمد ص روايت كرده است که: كتب ص الى معاذ يعزيه بابنه: من محمد رسول الله الى معاذ بن جبل سلام عليك فانى احمد الله الذى لا اله الا هو اما بعد فقد بلغنى جزعك على ولدك للذى قضى الله و انما كان ابنك من مواهب الله الهنيئة و عواريه المستودعة عندك فمتعك الله به الى اجل و قبضه لوقت معلوم فانالله و انا اليه راجعون لا يحبطن جزعك اجرك ولو قدمت على ثواب مصيبتك لعلمت ان المصيبة قد قصرت لعظيم ما اعدالله عليها من الثواب لاهل التسليم و الصبر و اعلم ان الجزع لا يرد ميتا و لا يدفع قدرا فأحسن العزاء و تنجز الموعود فلا يذهبن أسفك على ما لازم لك و لجميع الخلق نازل بقدره والسلام عليك و رحمة الله و بركاته. معاذ پسرى داشت كه پيش از وى از اين سرا سفرى شد رسول الله ص اين نامه را در تعزيت معاذ بدو نوشت: از محمد رسول الله به معاذ بن جبل؛ سلام بر تو، حمد مى‌كنم خدايى را كه جز او خدايى نيست. اما بعد خبر بى‌تابى تو در مصيبت فرزندت كه قضاى الهى بر وى جارى شد به من رسيد. همانا كه فرزند تو از موهبت‌هاى گواراى الهى بوده و به عاريت در دست تو سپرده. خداوند تو را تا زمانى به او لذت بخشود و به وقت معلوم او را از تو بگرفت پس انا لله و انا اليه راجعون. مبادا بى‌تابى تو پاداشت را تباه كند. اگر بر ثواب مصيبت خود برسى هر آينه خواهى دانست كه آن در برابر عظمت ثوابى كه خداوند براى اهل تسليم و صبر آماده كرده است، اندك است. ادامه دارد... ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته 📚متن دروس و شرح دستورالعمل‌‌های عرفانی و اخلاقیِ سیر و سلوک علامه ذوفنون 🖌 ┏┄┅═ ••••••••••••• ═┅┄┓ @AllamehZufnoun ┗┄┅═🔍°•🖋•°🔎═┅┄┛
‌‌ ☫بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ☫ مواجهه با مرگ در سیره اهل بیت علیهم السلام 🔰قسمت دوم در قسمت قبل روایتی از پیامبر اکرم صل الله علیه وآله وسلم در نحوه مواجهه با از دست دادن عزیزان بیان گردید. ترجمه روایت چنین است: بدانكه بى تابى، مرده را برنمى گرداند و قدر را دفع نمى‌كند. شكيبايى نيكو پيشه كن و به موعود، وفا كردن جوى. و اندوه تو بر چيزى كه لازم تو است و بر جميع خلق به وقتش نازل خواهد شد، نگذرد. والسلام عليك و رحمة الله و بركاته 📔 ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته 📚متن دروس و شرح دستورالعمل‌‌های عرفانی و اخلاقیِ سیر و سلوک علامه ذوفنون 🖌 ┏┄┅═ ••••••••••••• ═┅┄┓ @AllamehZufnoun ┗┄┅═🔍°•🖋•°🔎═┅┄┛
‌‌ ☫بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ☫ مواجهه با مرگ در سیره اهل بیت علیهم السلام 🔰قسمت سوم جناب سيد رضى رضوان الله عليه در اواخر نهج البلاغة از حضرت آدم اولياء اميرالمؤمنين على عليه السلام نقل كرده است كه: قال عليه السلام: «من صبر صبر الاحرار و الا سلا سلو الاغمار» و نيز نقل كرده است كه: انه عليه السلام قال للاشعث بن قيس معزيا: «ان صبرت صبر الاكارم و الاسلوت سلوالبهائم» مقصود اين كه اندوه خواه با بردبارى و خواه با بى تابى روزى سپرى خواهد شد. اگر چون آزادگان و بزرگان شكيبايى پيشه كرده اى چه بهتر. وگرنه اندوه آنچنان كه از گولان و چهارپايان سپرى مى شود بسر آيد. هركس از مرگ مى‌ترسد در حقيقت از خود مى‌ترسد وگرنه مرگ سبب انتقال از نقص به كمال و از دارى به دار ديگر است و آدمى مهمان سفره كردار خود و بهره مند از كشتزار خود است و به عبارت ديگر محشور با اعمال خود است بلكه عين اعمال خود است. اگر كشت او نيك است «و ما عندالله خير للابرار» تخم هايى كه شهوتى نبود بر او جز قيامتى نبود و اگر تخم بد كاشته است «و لا تجزون الا ما كنتم تعملون» انتقال از اصلاب به ارحام و از ارحام به اين نشأه و از اين نشأه به نشأه ديگر متدرجا از منزلى به منزلى سفر كردن و از گاهواره اى پس از گاهواره اى بدر رفتن است «و ان الى ربك الرجعى و كلهم آتيه يوم القيمه فردا» 📔 ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته 📚متن دروس و شرح دستورالعمل‌‌های عرفانی و اخلاقیِ سیر و سلوک علامه ذوفنون 🖌 ┏┄┅═ ••••••••••••• ═┅┄┓ @AllamehZufnoun ┗┄┅═🔍°•🖋•°🔎═┅┄┛
‌‌ ☫بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ☫ مواجهه با مرگ در سیره اهل بیت علیهم السلام 🔰 قسمت چهارم طفلى است جان و مهدِ تن، او را قرارگاه چون گشت راهرو، فِكَند مهد يك طرف در تنگناى بيضه بُوَد جوجه از قصور پر زدى سوى قصور چو شد طاير شرف ز آغاز كار جانب جانان همى روم مرگ ار پسند نفس نه جان راست صد شعف حجت كبراى حق ولى الله اعظم امام اول است كه در اوان ارتحال فرموده است: «و الله مافجأنى من الموت واردٌ كرهته و لا طالعٌ انكرته و ما كنت الا كقارب ورد و طالب وجد و ما عندالله خير للابرار» سوگند به خدا از جانب مرگ فرود آمده‌اى ناگهانى كه آن را ناخوش بدارم و ظهور كننده‌اى كه آن را زشت بشمارم به من روى ننمود. من در اشتياق به مرگ چنانم كه خواهنده آبى به آب فرود آيد و جوينده‌اى كه خواسته خود را بيابد و آنچه در نزد خدا است براى نيكوكاران بهتر است. مرگ اگر مرد است گو نزد من آى تا در آغوشش بگيرم تنگ تنگ من از او عمرى ستانم جاودان او ز من دلقى ستاند رنگ رنگ 📔 ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته 📚متن دروس و شرح دستورالعمل‌‌های عرفانی و اخلاقیِ سیر و سلوک علامه ذوفنون 🖌 ┏┄┅═ ••••••••••••• ═┅┄┓ @Allamehzolfonoun ┗┄┅═🔍°•🖋•°🔎═┅┄┛
‌‌ ☫بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ☫ مواجهه با مرگ در سیره اهل بیت علیهم السلام 🔰قسمت پنجم اين كه منطق حجت خدا است ببين شاگردان و پيروانشان را چه حالت است؟! چون بلال از ضعف شد همچون هلال رنگ مرگ افتاد بر روى بلال جفت او ديدش بگفتا و احرب پس بلالش گفت نى نى و اطرب تاكنون اندر حرب بودم ز زيست تو چه دانى مرگ چه عيش است و چيست اين همى گفت و رخش در عين گفت نرگس و گلبرگ و لاله مى شكفت تاب رو و چشم پر انوار او مى گواهى داد بر گفتار او گفت جفتش الفراق اى خوش خصال گفت نى نى الوصالست الوصال گفت جفت امشب غريبى مى روى از تبار و خويش غايب مى شوى گفت نى نى بلكه امشب جان من مى رسد خوش از غريبى در وطن گفت اى جان و دلم واحسرتا گفت نى نى جان من يا دولتا گفت آن رويت کجا بينيم ما گفت اندر حلقه خاص خدا حلقه خاصش به تو پيوسته است گر نظر بالا كنى نى سوى پست گفت آن رويت كجا بينيم ما گفت اندر حلقه خاص خدا اندر آن حلقه ز رب العالمين نور می‌تابد چو در حلقه نگين گفت ويران گشت اين خانه دريغ گفت اندر مه نگر منگر به ميغ آقاى عزيز آن نيكبختى كه در آفرينش خود و هستى و نظام آن بينديشد دريابد كه كارخانه حيرت آور هستى و اداره آن از اراده ايست كه صدق صرف و عدل محض است. و تمت كلمة ربك صدقا و عدلا لا مبدل لكلماته راستى در برابر يك چنين اراده و اداره چه جاى چون و چرا است؟ 📔 ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته 📚متن دروس و شرح دستورالعمل‌‌های عرفانی و اخلاقیِ سیر و سلوک علامه ذوفنون 🖌 ┏┄┅═ ••••••••••••• ═┅┄┓ @Allamehzolfonoun ┗┄┅═🔍°•🖋•°🔎═┅┄┛
‌‌ ☫بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ☫ آن جناب آگاه است كه گاه گاهى اين مشتاق الى الله به عنوان طبع آزمايى الفاظى را با يكديگر تلفيق مى‌كند و در صورت نظم، تنسيق. در ذوالحجه سال جارى ( 1396 ه . ق ) در غزلى گفته است: دار وجود نظم تمام است بى گزاف با نظم تام، خواجه! چه جاى شكايت است! 📔 ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته 📚متن دروس و شرح دستورالعمل‌‌های عرفانی و اخلاقیِ سیر و سلوک علامه ذوالفنون 🖌 ┏┄┅═ ••••••••••••• ═┅┄┓ @Allamehzolfonoun ┗┄┅═🔍°•🖋•°🔎═┅┄┛
‌‌ ☫بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ☫ اكنون كه از نظام احسن دار وجود سخن به ميان آمد مناسب است كه از بی‌چون نامه و اسرار خلقت، دو اثر گرانمايه سرهنگ آزادگان مرحوم احمد اخگر، يادى شود. مرحوم اخگر بی‌چون نامه و اسرار خلقت را در رد گفته هاى يكى از معاصرينش به نام عبدالحسين بهمنى كه در دو منظومه يكى به عنوان «محاكمه با خدا» و ديگرى به نام «چون و چرا نامه» اعتراضاتى در آفرينش از خود، اظهار داشت، سروده است. مرحوم اخگر در بی‌چون نامه در پاسخ منظومه بهمنى مى‌گويد: اديبى بهمنى نام از زمانه گرفت از كوى حق‌گويى كرانه ز سير چرخ و اختر تنگدل شد به شعر سخت گفتن سنگدل شد تا اينكه گويد: اديبا سوى من لختى بده گوش چراها را جواب طرف بنيوش جسارت گر رود معذور فرماى كه حق تلخست و تلخى ذوق فرساى چو تو بسيار كس آشفته بودند چراها پيش ازين بس گفته بودند همه غافل چو تو ز اسرار امكان همه گم كرده راه و رسم برهان بلى با سر خلقت كس نشد جفت به قدر عقل خود هر كس سخن گفت كنون بهر در تحقيق سفتن ندارم چاره جز افسانه گفتن به دريا ماهی‌اى دم از خدا زد به كوى حق در چون و چرا زد كه چون دريا برايم آفريدى خط خشکی چرا گردش كشيدى مرا هرگز به خشکى نيست حاجت چرا بيرون زحاجت گشت خلقت نمى دانست آن مسكين كه دنيا براى او نگرديده مهيا جهان را چون كماهى آفريدند درون آب ماهى آفريدند تويى چون ماهى و دنياست دريا براى تو نشد دنيا مهيا هواى نفس انسانى است شيطان بغير از نفس انسان كيست شيطان هواى نفس چون گرديد مطلوب شد آدم از دم ابليس مغلوب 📔 ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته 📚متن دروس و شرح دستورالعمل‌‌های عرفانی و اخلاقیِ سیر و سلوک علامه ذوفنون 🖌 ┏┄┅═ ••••••••••••• ═┅┄┓ @Allamehzolfonoun ┗┄┅═🔍°•🖋•°🔎═┅┄┛