eitaa logo
عمامه خاکستری
176 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
4.4هزار ویدیو
163 فایل
حضرت رسول الله همسايه‌اى داشت كه وى را بسيار اذيّت مى‌كرد، هر روز از پشت بام خاكستر همراه آتش بر روى سر آن حضرت مى‌ريخت .سلام بر عمامه خاکستری پیامبر رحمت. https://jabeh.com/c/1nkemn http://salamazsheikh.blogfa.com/ https://farsnews.ir/AmamehKhakestari
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ عدالت طلبی 💬 آیت الله جوادی آملی 🔸 جامعه اگر عادل نباشد نباشد آن عدل علوی و مهدوی محقق نخواهد شد، به دلیل اینكه وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) قانونی داشت عدل ممثل الهی بود، خودش هم كه دیگر بود، لكن امت او عدل خواه نبودند. 🔸 آن طوری كه در نهج البلاغه آمده است وجود مبارك حضرت در یكی از خطبه‌ ها فرمود «وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِیتِی»؛[1] فرق حكومت من با حكومت دیگران این است كه دیگران وقتی صبح می‌كردند از ظلم زمامدارهای خود هراسناك بودند، من از ظلم امتم در هراسم! پس اگر حاكم در حد علی‌ بن ‌ابی ‌طالب هم باشد محقق نخواهد شد، برای اینكه یك مثلثی که دو تا ضلع دارد و یك ضلع ندارد این دیگر مثلث نیست؛ عدل اسلامی، جامعه عادل و حكومت عادل روی این تثلیث تكیه كرده است «القانون العدل الامام العدل الامة العادلة». 🔸 اگر وجود مبارك حضرت امیر این طور بود كه قانون عدلی داشت، حاكم عادلی بود ولی جامعه بود همان جنگ جمل و نهروان و صفین است و شهادت و ترور و خونریزی. شما از حضرت امیر (سلام الله علیه) نه تنها بالاتر كسی را ندارید ـ غیر از وجود مبارك پیغمبر ـ مماثل او هم در غیر اهل بیت خدای سبحان نه قبلاً آفرید نه بعداً می‌ آفریند، دیگر این حرفی است كه هم دشمن ها اعتراف كردند هم دوستان و بالأخره این پنج سال تقریبی با سه جنگ تحمیلی و ترور ختم شد و حضرت هم فرمود مشكل من قانون نیست، مشكل شخص من نیستم، مشكل مردم من هستند «أَصْبَحَتِ الْأُمَم» فرق من با همه مردم دنیا در گذشته و حال و آینده این است آنها از حاكمانشان می‌ترسیدند من از مردم می‌ترسم، نه خوف در قبال شجاعت! خوف در قبال به معنی ظلم آنها «وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِیتِی»، این است كه به ما گفتند آن حضرت باشید اگر بخواهید حضرت ظهور بكند و عدل را گسترش بدهد و از عدل آن حضرت استفاده كنید باید باشید، مطلوبتان عدالت باشد، تشنه عدل باشید. [1]. نهج البلاغه، خطبه ۹۷ 📚 سخنرانی در جمع اعضای بنیاد مهدویت تاریخ: ۱۳۸۹/۰۳/۲۱ @manjahadiam
✍️ عليه السلام فرمود: 💠همانا قائم ما عليه السلام است كه بر مسلمان است در او -ش باشد و هنگام -ش از او كند. 📖 «اِنَّ الْقائِمَ مِنّا هُوَ الْمَهْدِىُّ الَّذى يَجِبُ اَنْ يُنْتَظَرَ فى غَيْبَتِهِ وَ يُطاعَ فى ظُهُورِهِ». 📚 منتخب الأثر، ص 223 .]
🚨ما منتظر بودیم! 💠 برای قضیه ، ما در دفتر مانده بودیم. شب با یکی از دوستانِ دفتر، به نمازِ رفتیم. بعد از نماز، آقا فرمودند: چطور شما این موقع (موقع افطار) در دفتر هستید؟ گفتیم: برای استهلال مانده‌ایم. فرمودند: خیلی خب، را برویم منزل ما. ما هم دلمان می‌خواست که برای افطار منزل آقا برویم، ولی هم می‌کردیم. گفتیم: نه آقا در دفتر غذا تهیه کردند. فرمودند: بیایید برویم! ما هم رفتیم. این آقای که پذیرایی می‌کند، مقداری و و و آورد. ما مقداری نان و پنیر یک مقدار هم حلوا خوردیم ولی بودیم که غذا را بیاورند بالاخره افطار است و با غذایی باید ادامه پیدا کند. چون ما کنار نشسته بودیم ایشان چشمشان توی چشم ما نمی‌افتاد، مقداری آزادتر بودیم. این آقای حاج ناصر که می‌آمد ، من یک جوری علامت دادم که چیزی ادامه دارد یا نه؟ که اگر ادامه ندارد ما همین را بخوریم و گرسنه نباشیم. اگر ادامه دارد خب خودمان را به اینها سیر نکنیم. علامتی دادم و ایشان گفت: نه ادامه ندارد. ما هم همان نان و حلوا و نان و پنیر را خوردیم، ولی اگر دفتر می‌آمدیم ، قطعاً غذایی که در دفتر درست کرده بودند، برای همین پرسنلی که شیفت کاری داشتند از غذای حضرت آقا بود. 💠 بعد که افطار کردیم و حضرت آقا تشریف بردند داخل، ما به آقای حاج ناصر عرض کردیم که این چه افطاری بود؟! اگر ما دفتر بودیم یک غذای حسابی به ما می‌دادند. ایشان گفت که خانواده حضرت آقا مشرف شدند و قبل از رفتن، یک قابلمه بزرگ از این حلواها درست کردند. به اندازه این سه چهار شب، افطارمان هرشب حلوا است و با حضرت آقا نان و پنیر و حلوا می‌خوریم. گفتم چه کار می‌کنید؟ ایشان گفت: برای سحر، ما درست می‌کنیم و به اندازه ، برای حضرت آقا آبگوشت می‌دهیم و بقیه اش را هم خودمان می‌خوریم. 🌐 به نقل از حجت الاسلام والمسلمین 🆔 @sireh_agha