سلوک با حسين.mp3
14.29M
🔈 #سلوک_با_حسین
🔊 استقبال از محرم
📅97/06/15
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 150.mp3
13.16M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و پنجاهم
#مهندسی_طبقات_اجتماعی / 43
📅97/06/18
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
🔷 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔷 جلسه شصت و ششم
🔶 بخش اول
🔶 عبارات حضرت امام (رضوان الله علیه) را با توجه به کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل در رابطه با فطرت مورد بررسی قرار داده ایم؛
بحثی که ایشان در ادامه مطرح می فرمایند این است که علت تیرگی فطرت بشر چیست؛
«گاهی فطرت کدورت و تیرگی پیدا می کند ولی همین فطرت، اگر از روحانیّت خود محجوب شد، و به واسطۀ اشتغال به عالم طبیعت، ظلمانی گردید و سلطان شهوت و جهل و غضب و شیطنت بر آن غلبه کرد، و با مَلاذّ دنیوی و کثرات عالم ملک مأنوس شد؛ وجهۀ باطنش از عالم روحانیّت و ملکوت منصرف و تناسبش با آن عوالم نورانی منقطع گردد، و با عالم جنّ و شیطان متناسب شود...»
خیلی عجیب است می گوید؛ فطرت اگر توجهش از عالم ملکوت منصرف شود و به سمت عالم ماده بیاید
این انسان به جای اینکه به سمت ملائکه برود و همنشین با ملائکه شود ، می رود به سمت شیاطین و همنشینش شیاطین می شود.
یک مثال ساده؛ ببینید انسان به "زیبایی" علاقه دارد به "زیبا" هم علاقه دارد.
منظور از "زیبا" این است که یک چیز تناسب و هارمونی داشته باشد.
اما انسان اصل زیبایی که دوست دارد کدام زیباست ؟
اول کدام زیبا را دوست دارد ؟
می فرماید:
لِأَنَّ الله جَمِيلٌ يُحِبُ الْجَمَالَ
«خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد»
اصل زیبایی ، خدای متعال است ، خدا که چهره و ماده ندارد تناسب صفات هستند که زیبایی خدا را نمایش میدهد.
صفات خدای متعال کاملاً با همدیگر ملایم و هماهنگ است.
ما در واقع اول خدا را دوست داریم ، اما فطرت فریب می خورد. اگر یک چهره زیبایی را در دنیا دیدیم و فطرت به آن روی کرد باید بدانیم دلیلش این است که فطرت خدا را دوست دارد اما حجابِ عالمِ ماده ، فطرت را فریب می دهد.
اشکالی ندارد که فطرت این چهره زیبا را دوست داشته باشد اما باید متوجه باشد این اصلِ زیبایی که او میخواهد نیست.
اما اگر فریب خورده آنجا ماند این انسان از سطح ملائکه خارج میشود و به سطح شیاطین سقوط میکند.
به عنوان مثال یک شخص در پروفایل ، والپیپر و یا در اکثر پیج ها در فضای مجازی عکسهای افراد زیبایی را که میگذارند می بیند و غریزه اش با دیدن این عکس ها اشباع میشود.
البته این کار(زیبایی را به نمایش گذاشتن) فطریست زیرا فطرت زیبایی را دوست دارد آرایش و پیرایش و ...همه به دلیل زیبا پسند بودن فطرت است.
البته که ما با زیبایی مخالف نیستیم.
مسئله این است که فطرت دو چیز را دوست دارد یکی زیبایی را و دیگری دوام را.
تعریف فطرت از زیبایی یک زیبایی همهجانبه است.
یک جمله را در رابطه با حجاب بگویم؛
گفتیم که ما حجاب را جزو اولویت ها و مسائل اول نمی دانیم.
ما ایمان را جزء مسائل اولیه مان میدانیم. حجاب جزء فروع است.
در مورد حجاب و بی حجابی یا بد پوششی یک عده میگویند من دوست دارم زیبا باشم ، به من چه که آن مرد ، هرزه نگاه کند نمی توانم خودم را محدود کنم چون یک آدمی نمی تواند جلوی خودش را بگیرد.
چرا باید با حس زیبایی گرایانه خود مقابله کنم ؟
اینجا ما می گوییم بحث بحث دیگران نیست ، بحث زیبایی در تمام ابعادش است.
در کنار این بحث ، به قضیه از بُعد دیگری نگاه کنیم.
کاری به این نداریم که بگوییم مگس روی شکلات می نشیند ما از این حرفها نمی زنیم ،بحث استلالی و منطقی است ، دقت کنید؛
در نظر بگیرید یک خانم دیگری که در حد زیبایی شما نیست شما به عنوان یک خانم زیبا دوست دارید که این زیبایی را بیاورید و همه آن را ببینند یک خانمی هم آنقدر زیبا نیست که بخواهد این کار را انجام بدهد.
آن خانمی که زیبا نیست احیاناً یا شوهر دارد یا میخواهد شوهر داشته باشد.
حالا آن شوهری که او دارد هم خانمش را می بیند هم شما را میبیند.
شما که از خانم او زیباترید آن آقا هم به عنوان یک انسان حس زیبایی گرایی دارد.
یک سوال؛
شما را ترجیح میدهد یا خانم خودش را ؟!
شاید بعضی ها بگویند خوب از اول با این خانم که درجه زیبایی اش کم است چرا ازدواج کرد ؟!
اینگونه نیست.
هر زیبایی یک زیباتر از آنی هم هست.
بحث این است.
یک اینکه حس زیبا گرایی را هم این مرد دارد و مقایسه می کند و به سمت خانمی که از همسر خود زیباتر است تحریک می شود.
دیگر اینکه آن خانم که زیبایی کمتری دارد در رقابت با سایر خانمها قرار میگیرد.
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 151.mp3
14.26M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و پنجاه و یکم / پایانی
#مهندسی_طبقات_اجتماعی / 44
📅97/06/19
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
🔷 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔷 جلسه شصت و ششم
🔶 بخش دوم
🔶 کتاب فمینیسم در آمریکا تا سال ۲۰۰۳ کتاب فوق العاده زیبایی است. یکی از مطالب نابی که چند روانشناس و جامعه شناس آمریکایی در این کتاب مطرح کرده اند این است؛
«سن افسردگی و خودکشی شدید در آمریکا سن یائسگی است.»
یعنی خانم هایی که توان رقابت جنسی را از دست میدهند یا افسرده می شوند یا اقدام به خودکشی می کنند و یا روی می آورند به زیورآلات چون این خانم دیگر کارکرد ندارد و در رقابت عقب افتاده است یا باید با عمل جراحی خود را جوان تر کنند و جوان تر به نظر بیایند یا با طلا و جواهرات خود را زینت بدهند ، اگر باز هم از رقابت جا افتادند یا دچار افسردگی می شود یا خودکشی می کنند.
به نظر شما این ساختار برای جامعه زیباست؟
سوال ؛خانمی که از رقابت جا می ماند چه حالی دارد؟
به قول آن شعر معروف ؛
" دل شکستن هنر نمی باشد "
شما میدانید که در بی حجابی [منظورمان از بیحجابی همان رقابتی است که افراد برای نشان دادن زیبایی خود نشان می دهند] این رقابت ایجاد کردن دل شکستگی می آورد؟!
دل شکستگی هم زیبا نیست .
این حرفها کاملا فطری است. ما نمی توانیم با حرف های دیگر با حجاب که یک این مسئله فطری است کنار بیاییم.
این درست نیست که با حس زیبایی گرایی که یک مسئله ی فطری است بجنگیم ،مسخره است که بگوییم
که تو زیبایی اما یک مشت انسان حرام لقمه و بیمار منتظرند تا از زیبایی تو بهره ببرند و شکلات اگر سرش باز باشد مگس ها روی آن مینشینند و یا یک عده دیوار نویسی کنند که "خواهرم حجابت را ...!" آن هم بگوید "برادرم نگاهت را...!"
ببینید همه ی مسائل مربوط به فطرت یک هندسه ای دارد که مجموع هندسی آن زیباست و اگر کسی آن را بداند مخالفتی با رعایت دستوراتش ندارد.
هر قطعه از این هندسه ی فطرت زیباست. شما فقط قطعه خود را نگاه میکنید و میگویید من می خواهم قطعه خودم زیبا باشد. پس قطعات دیگر چه؟ اگر دل بخواهی شود ترکیب به هم می ریزد.
دین کاری که میکند این است که هم جز به جز را زیبا میکند هم ترکیب را زیبا میکند.
دین و فطرت مکمل همدیگرند... حالا متوجه می شوید چرا دین سفارش به حجاب می کند؟!
کار شیطان این است که؛
لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ(حجر:۳۹)
«حتماً و قطعاً برایشان در زمین [اشیاء و امور را] زیبا جلوه میدهم و حتماً و قطعاً همگیشان را اغوا میکنم.»
یک قطعه را زیبا جلوه می دهد به خاطر همین هندسه را به هم می زند.
فطرت توجه به زیبایی دارد ، توجه به خدا دارد. از طرف دیگر در اشتیاقی که به زیبایی دارد می خواهد این زیبایی مداوم هم باشد ،زیبایی فانی مورد پسند او نیست!
بعضی از آتئیست ها حرفهای جالبی می زنند ، رفته اند قرآن را خوانده اند حتی یک دور بحارالأنوار را هم خوانده اند و روایات آن را دسته بندی کرده و میگویند با توجه به چیزهایی که ما فهمیده ایم اسلام دین شهوت است!
آیات قرآن را میآورند و میگویند خدای شما برای این که انسان ها را به سمت خود بکشد مدام وعده شراب و حوری و بهشت و... می دهد.
اینها نمیدانند اسلام دین فطرت است و خداوند وقتی میخواهد با فطرت صحبت کند به مراتبِ فطرتِ در حجاب هرکس توجه دارد.
بعضی از فطرت ها در حجاب است. بعضی فطرت ها در حجاب نیست. خداوند به آنها می فرماید
يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلي في عِبادي وَ ادْخُلي جَنَّتي (فجر:۲۷/۳۰)
«اى روح آرام یافته و متین ،به سوى پروردگارت بازگرد که تو از او خشنود و او از تو خرسند است.
پس در جرگه بندگان من درآى و به بهشت من داخل شو!»
این همان توجه به مراتب فطرتِ در حجاب است ،کسی که در حجاب نیست و به نفس مطمئنه رسیده است ، خداوند ابتدا خودش را به او وعده می دهد ، و در مرحله ی بعد از بهشت صحبت می کند.
🔔 @Aminikhaah_Media
🔵 #خط_کوفی
🔴 (از کوفه علی ع تا کوفه حسین ع)
🔷 جلسه دوم
🔶اولین نکته ای که می توان در ویژگی های مثبت مردم کوفه به آن اشاره کرد، محبت آن ها به اهل بیت است؛ این شهر پایگاه سیاسی اهل بیت علیهم السلام نیز به شمار می رفت و بسیاری از خواص و یاران امیرالمومنین در کوفه زندگی می کردند و با همه فعالیت هایی که معاویه برای شیعه زدایی از کوفه انجام داد باز هم این شهر پایگاه اهل بیت بوده و اکثریت قاطع جمعیت شیعه بودند.
📍نکته ای که در جریان دعوت کوفیان از امام حسین باید مد نظر قرار داد آن است که آن ها از بعد از شهادت امام حسن در سال 50 هجری تا سال 60 ، سه مرتبه از امام حسین دعوت کردند تا به کوفه آمده و تشکیل حکومت دهد.
1⃣اولین مرتبه در سال 50 هجری و بعد از شهادت امام حسن مجتبی ع است که خواص کوفه، از جمله جعده بن هبیره پسر عمه امام، نامه ای با این مضامین به ایشان می فرستند:( أمَّا بَعدُ؛ فإن مَن قِبَلَنا مِن شيعَتِكَ مُتَطَلِّعَةٌ أَنفُسُهُم إلَيكَ، لا يَعْدِلونَ بِكَ أحَداً، وَ قَد كانوا عَرَفوا رأيَ الحَسَنِ أَخيكَ في دَفعِ الحَربِ، وَ عَرَفوكَ باللِّينِ لأَولِيائِكَ، وَ الغِلْظَةِ عَلى أَعدائِكَ، و الشِّدَّةِ في أمرِ اللَّهِ، فَإنْ كُنتَ تُحِبُّ أنْ تَطلُبَ هذا الأمرَ فَأقدِم علَينا، فَقَد وطَّنا أَنفُسَنا عَلى المَوتِ مَعَكَ) و از آمادگی اهل کوفه برای جنگ و شهادت در پای رکاب امام می گوید و ایشان را به کوفه دعوت میکنند اما حضرت خواسته آن ها را نمی پذیرند و آن ها را تا زمانی که معاویه زنده است به تقیه و کادر سازی و تربیت نیرو برای آینده دعوت می کنند:( وَأمَّا أنَا، فَلَيسَ رأيي اليومَ ذلِكَ، فالصَقوا رَحِمَكُم اللَّهُ بالأَرضِ، واكمَنوا فِي البُيوتِ، وَاحتَرِسوا مِنَ الظِّنَّةِ ما دامَ مُعاوِيَةُ حَيَّاً، فَإن يُحدِثِ اللَّهُ بهِ حَدَثاً وأنَا حَيٌّ، كَتَبتُ إِلَيكُم برأيي، وَالسَّلام) (مکاتب الائمه علیهم السلام، ج3،ص102 و احقاق الحق و ازهاق الباطل،ج27،ص154)
2⃣دومین نامه ای که کوفیان برای دعوت از امام حسین نوشتند زمانی بود که معاویه، یزید را به ولیعهدی خودش منصوب کرد که باعث نقض مفاد قطعنامه امام حسن ع نیز بود، اما امام حسین ع بار دیگر درخواست آن ها را رد کردند.
3⃣دفعه سوم، بعد از مرگ معاویه بود، 150 طومار که هر کدام حاوی امضای سران اهل کوفه بود برای امام ارسال شد و ایشان دعوت آن ها را که باعث اتمام حجت بر امام بود لبیک گفته و به سوی کوفه حرکت کردند.
🚩جمعیت کوفه دارای یک اکثریت جمعیتی بودکه بیشتر از برده ها (خصوصا ایرانیان) تشکیل میشد، و بمنظور عوض کردن فرهنگ و شاکله شهر کوفه به آنجا آورده شده بودند، که در این میان آگاهی چندانی نداشته و بیشتر بعد از واقعه عاشورا و همراه با قیام مختار برای انتقام از قاتلان امام اقدام کردند.
💡اکثریت مطلق مردم کوفه از شیعیان امیر المومنین بودند اما یک اقلیت اعتقادی نیز وجود داشت که شامل عثمانی ها(که مخالف ورود امام به کوفه بودند) و خوارج بودند؛ هدف خوارج، جنگ با معاویه بود و برایشان اهمیت نداشت زیر پرچم جه کسی باشند و فقط جنگ با معاویه برای آن ها اهمیت داشت.
🔴افرادی مثل شبث بن ربعی و حجار بن ابجر و یزید بن حارث که از فرماندهان عمربن سعد بودند نیز نامه ای بسیار حماسی به امام حسین نوشتند:(أمّا بعدُ فَقَدِ اخْضَرَّ الْجَنَابُ وَ أَیْنَعَتِ الثِّمَارُ فَإِذَا شِئْتَ فَاقْدَمْ عَلَى جُنْدٍ لَکَ مُجَنَّدٍ وَ السَّلَامُ )(الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد،ج2،ص38) و از آمادگی شهر و مردم کوفه برای پذیرش امام و تشکیل حکومت به وسیله ایشان خبر دادند، که بعدا در روز عاشورا امام حسین ع خطاب به این گروه می فرمایند آیا شما نبودید که به من نامه ای با آن مضامین نوشتید: (یا شَبَثَ بْنَ رَبَعی، وَ یا حَجَّارَ بْنَ أَبْجَرٍ، وَ یا قَیْسَ بْنَ الْأَشْعَثِ، وَ یا یَزیدَ بْنَ الْحارِثِ، أَلَمْ تَکْتُبُوا الَىَّ: أَنْ قَدْ أَیْنَعَتِ الثِّمَارُ وَ اخْضَرَّ الْجَنابُ، وَ طَمَّتِ الْجِمامُ وَ إِنَّما تُقْدِمُ عَلى جُنْدٍ لَکَ مُجَنَّدٌ، فَاقْبِلْ؟! )(واقعه الطف،ص208)
✅ @Aminikhaah_Media
🔵#رهایی_از_غم
🔴 (کربلا دروازه ای برای برون رفت از افسردگی)
🔷 جلسه دوم
🔶 ماجرای کربلا برخلاف ظاهرش، باطن بسیار آرامش بخش و سرور آمیزی دارد؛ امام حسین ع خود با آن همه مصائبی که بر ایشان وارد شده بود ضمن غم و ناراحتی، ذره ای ناراضی نبودند، حتی در باب صبر ایشان در زیارت ناحیه مقدسه می خوانیم: (قدعجبت من صبرک ملائکه السماوات) (المزارالکبیر،ص504)
🚩در مورد قمر بنی هاشم ع نیز همین موضوع صادق است، ایشان که در ضمن جنگاوری، رخصت جنگیدن نیافتند، بمنظور آوردن آب برای خیمه ها روانه شدند که آن هم میسر نشد اما ایشان در آن لحظات اشعاری به زبان آوردند که نشانه ی صلابت و عدم شکست روحی در ایشان است: (وَالله إن قَطَعتموا یمینی .... إنی اُحامی أبداً عن دینی)
📛در جنگ تحمیلی هم به همین صورت بود، بلوک شرق و غرب همه یک طرف با ما در جنگ بودند و شرایط سیاسی و اقتصادی کشور هم بسیار بد بود، اما روحیه ی رزمندگان ما نشان دهنده ی ایستادگی و صلابت در آن ها بود.
🏳در مورد زیارت اباعبدالله در روایات آمده است که خدای متعال اندوه هر آنکه به زیارت امام حسین برود را برطرف کرده و او را مسرور بازمی گرداند: إِنَّ الْحُسَيْنَ ع قُتِلَ مَكْرُوباً وَ حَقِيقٌ عَلَى اللَّهِ أَنْ لَا يَأْتِيَهُ مَكْرُوبٌ إِلَّا رَدَّهُ اللَّهُ مَسْرُوراً(کامل الزیارات،ص167) درواقع خدای متعال زیارت امام حسین ع و نام و یاد ایشان را بهجت آور و مسرور کننده قرار داده است؛ اشک ریختن بر مصائب ایشان به هیچ وجه نشانه افسردگی نیست، می شود انسان اشک بریزد و مسرور باشد در صورتی که اشک او از سر شوق و انس باشد مانند پدر و مادری که در عروسی فرزند خود گریه می کنند.
📚روایات زیادی در باب شادی امام حسین در ظهر عاشورا هست، امام سجاد ع می فرمایند:هنگامى كه روز عاشورا كار بر امام حسين تنگ و سخت شد ياران آن حضرت به وى نظر كردند ديدند روحيه آن بزرگوار بر خلاف آنان قوى است. زيرا هر چه كار مشكلتر ميشد رنگ آنان ديگر گون و اعضاء ايشان لرزان و قلبهاى آنان بيشتر ترسان ميگرديد! ولى رنگ حضرت امام حسين و ياران خصوصى آن بزرگمرد بر خلاف ديگران درخشندهتر ميشد، اعضاء آنان آرامتر ميگرديد و قلبهاشان تسكين بيشترى مىيافت!! بعضى از آنان به يك ديگر ميگفتند: امام حسين را بنگريد كه اصلا باكى از مرگ ندارد!؟ آن جوانمرد بىنظير در جوابشان ميفرمود: اى بزرگواران! صبور باشيد! زيرا مرگ نظير يك پلى است.)(بحارالانوار،ج44، ص297)
💡شیعیان حقیقی اباعبدالله ع نیز اینچنین اند و افسردگی و خمودگی در آن ها راهی ندارد، که می توان نمونه های بارز آن ها را در عصر معاصر در شهدای انقلاب اسلامی و امام شهدا (رحمه الله علیه) دید.
✅ @Aminikhaah_Media
🔵 #رهایی_از_غم
🔴(کربلا دروازه ای برای برون رفت از افسردگی)
🔷 جلسه سوم
🔶تمام احساسات و افعال و اعمال انسان دو بعد دارد، بعد الهی و شیطانی.
📍حس غم و اندوه نیز از این قاعده مستثنی نیست، اگر غم به گونه ای باشد که انسان را ناامید و ساکن کرده و به یک موجود افسرده و بی خاصیت تبدیل کند، غم مذموم و شیطانی است، اما اگر انسان را به حرکت و تلاش و امید بیشتر وادارد، الهی ست.
👈نقل شده كه امير المؤمنين (ع) جابر بن عبد الله رحمة اللَّه عليه را ديد كه آهى سرد كشيد فرمود جابر، اين آه را براى چه كشيدى. از كمبود و ناراحتيهاى دنيا بود جابر گفت: آرى. فرمود: جابر آنچه موجب لذت مىشود در دنيا هفت نوع است. خوردنيها آشاميدنيها پوشيدنيها. همبسترى و وسائل سوارى. لذيذترين خوردنيها عسل است كه آب دهان زنبور است. و گواراترين مشروبات آب است. كه فراوان و آزاد در روى زمين جارى است. عالىترين لباسها ابريشم است كه لعاب دهان كرمى است. ... عالىترين وسائل سوارى اسب است كه كشنده است.. پس چيزى كه داراى چنين مشخصاتى باشد براى او نبايد عاقل آه بكشد. جابر گفت بخدا بعد از آن ديگر دنيا برايم ارزشى نداشت.(بحارالانوار،ج75 ،ص11)
💢در این روایت جابر آهی بر اثر کمبودهای دنیوی می کشد که امیرالمومنین او را از آه کشیدن و حسرت و افسوس خوردن برای دنیایی که اول و آخر آن پست و پایین است، نهی می کنند؛ از طرف دیگر در روایت است که آه کشیدن بر مصائب سیدالشهدا تسبیح است،(کافی،ج2،ص226) این یک آهی است که باعث رشد انسان و تقرب او به خدا می شود.
📛در جامعه ی امروزی ما یکی از دلایل افسردگی استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی است.
💡طبق تحقیقات به عمل آمده، یکی از امراض شایع کاربران اینستاگرام، افسردگی است، چون معمولا افراد در این فضا بهترین شکل از زندگی خویش را به نمایش می گذارند و دیدن این تصاویر برای دیگران باعث ایجاد حس کمبود و عقب ماندگی و حسادت و افسردگی می شود.
✅امام حسین ع با محرم و مجالسش ما را از این غصه ها و افسردگی ها ی منفی و شیطانی نجات می دهد و باعث رشد انسان می شود؛ در واقع اشک و ناراحتی برای امام حسین ع انسان را تربیت میکند.
🏳در زمانه ی ما، امام عصر عج کسی است که بیشترین عزاداری را بر جدشان می کنند و امیدوار تر از همه نیز هستند و با همین شعار هم (یا لثارات الحسین) دنیا را آباد می کنند.
🔔 @Aminikhaah_Media
🔵 #خط_کوفی
🔴 (از کوفه علی ع تا کوفه حسین ع)
🔷 جلسه سوم
💡برای داشتن تحلیلی جامع درباره مردم کوفه می بایست اطلاعات جامعی درمورد این شهر و مردم آن داشته باشیم؛ شهر کوفه به دستور خلیفه دوم در سال 17 هجری به منظورانجام عملیات مقابل دشمنان خارجی و انتقال اسیران جنگی به آنجا و همچنین اسکان نظامیان تاسیس شد، پس مردم این شهر افرادی مطلع از نظر سیاسی و همچنین جنگاور و سلحشور بودند و جزو نخبگان جامعه محسوب می شدند؛ بنابراین مشکل این جماعت مربوط به مسائل جنگاوری و نظامی نمی شود بلکه مشکل آن ها از جای دیگری نشأت می گرفت.
🚩این شهر از نظر جغرافیایی نیز به دلیل نزدیکی با ایران و شام حائز اهمیت بوده و دارای آب و هوای مناسبی نیز بوده است؛ همچنین به دلیل انتقال غنائم جنگی و خراج و مالیات به این شهر، از نظر مالی نیز شهری ثروتمند بوده، که همین یکی از عوامل ضربه به اهل کوفه بود، درواقع این سطح از رفاه آن ها را تبدیل به جماعتی (عافیت طلب) کرد، که نه در زمان امام حسن ع اهل جنگ و شهادت پای رکاب ایشان بودند و نه در زمان امام حسین ع !
🔶عوامل نام برده باعث شد تا این شهر یک شهر مهاجر پذیر باشد، مخصوصا از سال 36 به بعد و بعد از هجرت امیرالمومنین از مدینه به کوفه که جمعیت نظامیان این شهر در بین سال های 32تا37 از 40هزار نفر به 90 هزار نفر یعنی به بیش از 2 برابر رسید.
🏳در زمان امام حسن ع 100 هزار نیرو در کوفه وجود داشت اما مشکل آن جا بود که فرماندهان سپاه امام حسن با تطمیع معاویه به ایشان خیانت کردند و دیگر فرمانده امینی نداشتند و مردمان نظامی نیز در آن موقع اهل جنگ و شهادت پای رکاب امام حسن ع نبودند.
🚩در زمان امام حسین ع هم 100 هزار نفر برای کمک به ایشان آمادگی داشتن اما به فاصله یک ماه از بیعت آن ها تا رسیدن امام به کربلا، نه تنها آن ها که نامه داده بودند برای کمک به امام نیامدند بلکه 30 هزار نفر هم برای جنگ با حضرت و کشتن ایشان راهی کربلا شدند؛ امام سجاد ع ضمن روایتی می فرمایند که تمام این جمعیت با قصد قربت به خدا برای کشتن امام حسین آمده بودند.(امالی صدوق،ص462)
✅ @Aminikhaah_Media
🔵 #خط_کوفی
🔴 (از کوفه علی ع تا کوفه حسین ع)
🔷 جلسه چهارم
🔶شیخ مفید در الارشاد مردم کوفه را به پنج دسته تقسیم می کند که جامعه زمان امام حسن و امام حسین علیهما السلام را تشکیل می دادند:
📖[گروههاى گوناگونى از مردم بودند، برخى شيعيان خود و پدرش بودند، و برخى از خوارج بودند كه اينان هدفشان تنها جنگ با معاويه بود (اگر چه علاقه نيز بامام عليه السلام نداشتند ولى از هر راهى ميسر بود ميخواستند با او بجنگند) و برخى از آنان مردمانى فتنه جو و طمع كار در غنيمتهاى جنگى بودند (و ميخواستند از اين آب گل آلود بهره مادى ببرند) و برخى دو دل بودند و عقيده و ايمان محكمى در باره آن حضرت عليه السلام نداشتند، و برخى روى غيرت و عصبيت قومى و پيروى از سران قبائل خود آمده بودند و دين و ايمانى نداشتند] (الارشاد،ج2،ص10)
🔹امام حسین ع با این 5 گروه در کوفه روبه رو بودند، البته بخش اعظمی از مردم کوفه را نیز موالیان تشکیل می دادند که جزو عوام جامعه بوده و دارای تحلیل سیاسی درستی نبودند؛ برای بررسی چگونگی عملکرد این موالیان در ماجرای کربلا لازم است بررسی کوتاهی بر زندگی آن ها در کوفه داشته باشیم:
🚩این طبقه در زمان حکومت خلیفه دوم از حقوق اجتماعی محروم شدند ، ارث نمی بردند ، دارای مقرری مشخصی نبودند و تبدیل به شهروندان درجه 2و 3 شده بودند، اما در زمان حکومت امیرالمومنین، ایشان همه را برابر اعلام کرد و تبعیض و اختلاف طبقاتی را از میان برداشت؛ امیرالمومنین نصف بیت المال را بین عرب ها و نصف دیگر را بین موالیان تقسیم کرد که همین ها باعث اعتراض گسترده طبقه اشرافی کوفه شده بود.
📍بعد از امیرالمومنین و در زمان معاویه، اوضاع موالیان تغییر کرد، معاویه حقوق آن ها را از سالی 10000 درهم به 15 درهم رسانید! و دستور تبعید آن ها را به مناطقی مثل خراسان و بصره صادر کرد.
💡با وجود اینکه این موالیان تفاوت حکمرانی بنی امیه و بنی هاشم را در طول این سال ها دیده بودند اما باز هم در زمان امام حسین ع ، به دفاع از ایشان برنخواسته و اکثرا ساکت نشستند، زیرا همان طور که ذکر شد این ها از عوام محسوب می شدند و بیشتر منتظر بودند تا واکنش فرماندهان خود را ببینند، افرادی مثل عبیدالله بن حر جعفی، که این ها هم اکثرا عافیت طلب بودند و خودشان را خرج نمی کردند.
📛جمعیت زیادی همراه اباعبدالله ع از مکه به سمت کوفه به طمع به دست آوردن منصب و جایگاهی در حکومت، ایشان را همراهی می کردند، اما در منطقه "زباله" و بعد از شنیدن خبر شهادت مسلم ، امام حسین طی سخنانی فرمودند که این کاروان شهادت است و هر کس که آماده بذل خونش در راه دین است با ما همراهی کند. (نزهه الناظر و تنبیه الخاطر،ص86)؛ بعد از این سخنان قسمت عمده ای از سپاه امام از ایشان جدا شدند و اباعبدالله با سپاهی حدودا 100 نفره به راه خود ادامه دادند.
👈به تعبیر دکتر علی الوردی یکی از نویسندگان معاصر عراقی، جامعه کوفه " المجتمع المزدوج" است. به این معنا که این جامعه دچار دوگانگی رفتاری با دو دسته سیاستمدار است. دسته اول آن هایی هستند که با کرامت با مردم رفتار کرده و مردم آن ها را دوست دارند و دسته دوم کسانی هستند که با شدت و زور و کشتار با مردم رفتار میکنند و مردم به آن ها احترام می گذارند؛ کوفیان در برخورد با دسته اول از سیاستمداران دست به طغیان زده و ممکن است آن ها را بکشند، اما در مقابل دسته دوم همیشه خاضع و ذلیل اند!
✅این تحلیل درواقع، بیان روشنی از جمله (قلوبهم معک و سیوفهم علیک) است که از اوضاع کوفه به امام حسین گفته شد؛ درواقع جامعه کوفی صفت، همیشه با علی ع و آل او که با کرامت انسانی با آن ها رفتار می کند چنین رفتاری داشته اما با حاکمان خون ریزی که هیچ گونه مشروعیت و حقانیتی نداشتند، تنها به دلیل زور و قدرتشان برخورد ذلیلانه ای داشتند.
✅ @Aminikhaah_Media
🔵 #رهایی_از_غم
🔴 (کربلا دروازه ای برای برون رفت از افسردگی)
🔶 جلسه چهارم و پنجم
🔷 بخش اول
📍یکی از علل اصلی افسردگی، حس تنهایی و بی کسی است، اگر کسی احساس کند که صاحب دارد و خدا ولی اوست، دیگر دچار افسردگی نخواهد شد: أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون(یونس / 62)
💡رمز اینکه حضرت ابا عبدالله در کربلا دچار افسردگی و نارضایتی نبودند این بود که دست خدا را همراه خود می دیدند؛ فرق ما و اولیا الهی اینست که آن ها با خدای حاضر زندگی می کنند ولی ما با خدای غائب!
🔶اگر کسی باور و یقین کند که در این دنیا رها نیست و دارای صاحبی است که بهترین ها را برای او درنظر گرفته هرگز دچار افسردگی نخواهد شد.
🚩بهترین مثال در این مورد داستان حضرت موسی است، فرعون برای آنکه پسری به دنیا نیاید تا در آینده حکومت او را به خطر بیندازد 4000 کودک را به قتل رساند اما خدای متعال حضرت موسی را نجات داده و در کاخ خود فرعون و زیر پرو بال خود او پرورش داد تا در آینده به پیامبری رسیده و رسالت خویش را به انجام رساند.
📍یکی دیگر از عوامل افسردگی و غم های منفی، آزردن و شکستن دل دیگران است، ائمه اطهار ع در ضمن روایات خود بسیار از این امور نهی کرده اند و ما را متوجه عواقب آن ساخته اند:
📚در روایتی از رسول الله نقل شده که مَنْ آذَى مُؤْمِناً آذَاهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَحْزَنَهُ أَحْزَنَهُ اللَّهُ هر کس مومنی را اذیت کند خدا را اذیت کرده و هر کس مومنی را اندهگین سازد همانا خدا را اندوهگین کرده است(مستدرک الوسایل، ج9، ص 100)
👈همچنین در روایتی دیگری از ایشان نقل شده: هر كه اندوهناك كند مؤمنى را سپس همه دنيا را به او بدهد جبرانش نباشد و ثوابى بدان ندارد. (بحارالانوار،ج72، ص150)
📖از دیگر روایات فوق العاده در این باره ، روایتی است از اسحاق بن عمار از شیعیان امام صادق ع، او می گوید: [من در كوفه بودم و برادران دينى بسيارى به ديدن من مى آمدند و من دوست نداشتم مشهور شوم، زيرا بيم داشتم از اينكه بفهمند من شيعه هستم. از اين رو به غلام خود گفتم: هر كس آمد و مرا خواست بگويد او اينجا نيست. در همان سال به حجّ خانه خدا رفتم و امام صادق (ع) را ملاقات نمودم. در چهره اش نسبت به خودم احساس ناراحتى و تندى كردم. گفتم: فدايت شوم، چه چيز موجب خشم شما نسبت به من شده است؟ فرمود:
رفتارى كه نسبت به برادران مؤمن خود داشته اى. گفتم: فدايت شوم، من فقط از اين بيم داشتم كه مشهور شوم، و خدا مى داند كه چقدر آنان را دوست دارم.
امام (ع) فرمود: اى اسحاق، از ديدار برادرانت خسته نشو، زيرا مؤمن هر گاه برادر مؤمنش را ديدار كند و به او تحيّت گويد، خداوند تا روز قيامت براى او تحيّت و درود مى نويسد، و اگر با او مصافحه كند خداوند يك صد رحمت ميان دو انگشت ابهام آنان نازل مى كند كه نود و نه تاى آن براى كسى است كه همنشين خود را بيشتر دوست دارد، آن گاه خداوند نظر رحمت به سوى آن دو مى افكند و هر كدام بيشتر رفيق خود را دوست بدارد. بيشتر با آن رحمت رو به رو خواهد شد، و اگر با هم معانقه كنند رحمت الهى هر دو را فرا مى گيرد، و چون اندكى درنگ كنند و تنها خشنودى خدا را در نظر داشته باشند و قصدشان دنيا نباشد به آن دو گفته مى شود: عمل از سرگيريد كه خداوند گناهان شما را آمرزيد، و اگر از حال يك ديگر بپرسند، فرشتگان موكّل آنها به يك ديگر مى گويند: از اين دو دور شويد كه با هم سرّى دارند و خداوند آن را برايشان مستور داشته است.] (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص146)
✅ @Aminikhaah_Media