eitaa logo
AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
490 دنبال‌کننده
155 عکس
572 ویدیو
12 فایل
نشر آثار و اطلاع رسانی جلسات امیر ایزدی همدانی
مشاهده در ایتا
دانلود
3.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم اجر و ثواب گریه بر مصائب و در عزاداری امام حسین و ائمه اهلبیت علیهم السلام در بیان امام سجاد علیه السلام... 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
17.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم شخصیت ممتاز و جایگاه بی نظیر علیه السلام در بیانات قدس سره به مناسبت 25 محرم سالروز علیه السلام باسپاس فراوان از استادمهرپرور. 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
15.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔹 توضیحاتی درباره 🔹 علیه السلام 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیه السلام 🔹 ... دوش دیدم روایتِ چندی در (( خرائج )) ز (( قطبِ راوندی )) راوی آن امام باقر بود که در او حلم و علم ، ظاهر بود نقل کرده که حضرت سجّاد کاو مُلقّب بُوَد به زینِ عباد بود بنشسته در میانه ی جمع همه پروانه در مَثَل او شمع پس ز صحرا رسید آهویی در دلش بُد ز غم ، هیاهویی بهر سجّاد با دلی خسته راز خود گفت آن زبان بسته کرد پرسش کسی ز حجّتِ هو که چه گوید به حضرتش ، آهو داد پاسخ که او به صد اُمّید شکوه آورده نزد من ز (( یزید )) گویدم : پورِ آن لعینِ پلید بچّه آهویی از پدر طلبید حُکم کرد او شکارچی ها را تا بگردند دشت و صحرا را آنچه را خواسته ، کنند شکار ببرندش به جانبِ دربار روزِ بگذشته ، بچّه ی او را کرده صیّاد ، صید در صحرا بچّه آهو گرسنه است و اسیر مادر ، آزاد و سینه اش پرشیر دور مانده ز پاره ی جگرش بر جگر ، هجرِ او زند شررش خواهد اینک ز محضرِ سجّاد که سفارش کنم بر آن صیّاد آوَرَد باز ، بچّه آهو را که دهد شیر ، مادرش او را باز اگر خواستش ، زند قیدش همرهِ خویشتن بَرَد صیدش پس به فرمانِ سیّد سجّاد شد شرفیابِ محضرش صیّاد گفت او را امامِ جنّ و بشر قصّه ی ماده آهویِ مضطر باز فرمود : صیدِ خود ز وَداد ساز آزاد و مادرش کن شاد کرد صیّاد در جواب ، اظهار که مرا نیست جرأتِ این کار برسد این خبر اگر به یزید دهد آزارم آن شرورِ پلید لبِ مولا چو غنچه باز شکفت بار دیگر ، شکارچی را گفت : بچّه آهو بیار ، تا از شیر مادر ، او را کند همین جا سیر بعد ، بردار بچّه آهو را هر کجا خواستی ببر او را رفت صیّاد و صیدِ خود آورد مادرش دید و سخت همهمه کرد شیر دادش ز راهِ غمخواری گشت اشک از دو دیده اش جاری کرد اوضاعِ آهویِ دلگیر در دلِ آن شکارچی ، تأثیر حضرت ، این حال دید و با صیّاد گفت : صیدت ببخش بر سجّاد مرد صیّاد هم نمود قبول تا شود شادمان ، عزیزِ رسول بچّه آهو ز بند شد آزاد مادرش شُکر گفت ، با دلِ شاد سوی صحرا دمی که راهی بود دم به دم ، بر لبش گواهی بود که شما خاندانِ پیغمبر مظهر رحمتید از داور ز آن طرف هست بی گمان ، به یقین (( خاندانِ بنی اُمیّه لعین )) « » ُ پیروِ تبرّی باش ساکنِ قلعه ی تولّی باش این دو از پایه هایِ ایمانند بالِ پروازِ هر مسلمانند خواهی اَر شعرِ تو کند اعجاز در سپهرِ سخن کنی پرواز مدحتِ عترتِ پیمبر کن لعن ، بر دشمنانِ ابتر کن لعن ، از خلق و خالقِ منّان تا قیامت به آلِ بوسفیان ختم کن شعرِ خود به این کلمات بر محمّد و آل او صلوات 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیه‌السلام 🔹 🔹 علیهم‌السلام به نام خدایی که حمدش سزاست خدایی که روزی دِه ماسواست خدایی که تورات و انجیل را عطا کــرد قـوم سِــــرائیل را خدایی که قرآن به احمد دهد کـــرامت به آل محمّــــد دهد پس از حمد حقّ و ثنای رسول که بی حُبّ او نیست طاعت قبول کنـــم لعن بــــر خــانــــــدان یـزید بر ایشان بگویند «هَل مِن مَزید»؟ بر آن جدّ که بد نام و بدکاره بود بر آن جدّه ای که جگرخواره بود به بـــابش معــــاویّـــــۀ بـد نهاد که بدعت به دوران فراوان نهاد بر آن کاو سر سبط یاسین بُرید عیـــالش به بنـــد اسـارت کشید مرا بار دیگــر به یاد آمده از آنچه به زین العِباد آمده روایت شده، چون شد از او سوال الا ! صاحب عزّ و مجد و جلال در این راه پر رنج و پر ابتلا ز کــــرب و بلا تا به شام بلا کجا خورد بر قلبتان نیشتر؟ کجا بود درد و غمت بیشتر؟ کجا بر شما سخت تر بوده است؟ دلت خسته و دیده تر بوده است شده نقـــل سجّــــاد علیه السّلام سه نوبت به پاسخ بفرمود: شام سپس گفت: وقتی به شام آمدیم به درد و به رنـــج تمــام آمدیم سرِ نیزه دیدیم سرها همه به ویــــژه ســرِ زادۀ فاطمه ز یکسو نوامیسِ فخر حجاز نشستند بر اُشتــــرِ بی جهاز همه سر برهنه همه دلکباب ز بیدادِ مردم به شام خراب بِبُـــردند ما را به بازارها ! رساندند بر ما چه آزارها؟ به بازارهایی که زینت شده به آل محمّـــد، جسارت شده همه بر تماشـای ناموسِ ما به دیدار سرهای از تن جدا ز کاشانــــه هاشـان برون آمدند به ما خاندان طعنه از کین زدند عَلَمهــــای دشمن بپــا گشته بود به شادی بَدَل، هر عزا گشته بود صدای همان قوم، بی چون و چند به تکبیــــر و تهلیـــل بــودی بلند به گِرد عزادارها صف زدند ز راه جفـــا ساز با دف زدند نبود از ندامت در ایشان نشان به شادی قـــرین بود دلهایشان ز قتــل عزیـــزان خیرالانام مبارک، مبارک به لبها تمام به شـــام بـــلا ظلمها دیده ایم چه زخم زبانها که بشنیده ایم الا ! «ایزدی» یاد از شام کن نثار عــدو لعــــن و دشنام کن بخوان از دل و جان دعای فرج دعـــا کن دمـــادم بـرای فـــرج منبع: سحاب رحمت عباس اسماعیلی ص 737 به نقل از انوار الشهاده ص 233 🔸 باتشکر از آقای وطنی بابت تایپ اشعار. 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔹 🔹 شکر لله بر لبم ذکر خداست در سرم صبح و مسا، فکر خداست جز رضای او نخواهم توشه ای هست زین خرمن، مرا هم خوشه ای دل به لطف حیّ سرمد بسته ام بـر تــولّای محمـد بسته ام بر رسول و خاندانش بنده‌ام غیر ایشان دل ز هرکس کنده‌ام ریزه خوارم گِرد خوان اهلبیت دشمنـم بـا دشمنـان اهلبیت ای برادر گوش دل را باز کن بشنو این را و سپس ابراز کن باغـداری در بـرِ زیـن العبـاد درد دل کرد و غمش را شرح داد نـزد مولایش بـدون فاصله داشت از باغ و درختانش گِله گفت: باغم را همه آفت زده خشکسالی گویی آنجا آمده گرچه می کوشم به حفظ آن مدام گشته بی برکت درختانم تمام نا امید از کوشش پیوسته ام زین تلاشِ بی نتیجه خسته ام رهنمایی، رهرو آواره کن چاره سازا ! درد من را چاره کن در جوابش زادۀ فُلک نجات گفت تن دادی به امواج صلات؟ با نماز آیا تو را هست آشتی؟ واندر آن بستان نهالی کاشتی؟ داد پاسخ: کای رُخَت خورشید بخت با شدم آنجا یکی کهنه درخت بندۀ حقّم، جز اینم شیوه نیست شاخسار کهنه ام، کم میوه نیست من مُرَتَّب در جماعت حاضرم بر صفوف اهل طاعت ناظرم باز هم پرسید آن بنده نواز اهل بیتت هست از اهل نماز در میان اقربا و خاندان یا زجمع دوستان، همسایگان بر نماز آیا کسی کاهِل بُوَد؟ وز ستون دین حق، غافل بُوَد؟ گفت: نه! دارند خود شور نماز غرق در فیضند از نور نماز اقربای من، عزیزانم همه چون غلامان و کنیزانم همه بر نماز و وقتش از جان قائلند نی، پی اندیشه های باطلند کرد خواهش از امام السّاجدین کِای خدایت خوانده زین العابدین حال با علم امامت ده جواب چیست عیب کار من ای مستطاب؟ نور چشم خاتم پیغمبران دید چون آن مرد را دل ناگران با تأمُّل زاده ی ختمی مآب باغدار خسته را داد این جواب باغـدارا ! گـرچه باغت کامل است این که کوششهای تو بی حاصل است علّتش را باز گویم گفتنی است شرح آن را گوش کن بشنفتنی است آشیانی ساخته در کنج باغ بر سرِ شاخِ چناری، یک کلاغ تکّۀ پوسیدۀ یک استخوان کرده پنهان در میان آشیان استخوان کوچک، ای جویای راز هست از شخصی که بوده بی نماز ای به قلبت روشنی داده صلات وی کشاورزی که پردازی زکات کرده نزدیکت به بدبختی و آز استخوانِ مُرده ای دور از نماز رو بسوی آشیان زاغ کن هرچه را جُستی برون از باغ کن طبق فرمان امام چارمین سیّد سجّاد زین العابدین باغدار آن استخوان کردی سراغ یافتش در آشیان پیش کلاغ استخوان از باغ او چون دور شد باغ پر از نعمت و از نور شد برکتش از مرحمت دادار داد زحمتِ آن کم شد و میوه زیاد «ایزدی» از بی نمازان دور باش بگذر از ظلمت، به فکر نور باش بی نمازی همچو درد بی دواست چون نماز از حق ستون دین ماست گفتگو با ذات حق زیبا بُوَد حاصلش «تَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشا» بُوَد در نماز خود سخن گوی از وفا دور از کبر و ریا، با کبریا 🔹 به نقل از صدیق معظم جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ محسن کافی 🔹 با تشکر از مداح اهل البیت علیهم السلام آقای وطنی. 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
36.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ... حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)در روزعاشورا مرحوم فخر الذاکرین 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
11.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم بشارت به انتقام از قاتلین امام حسین علیه السلام در کتاب مقدس باتشکر از استاد 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
21.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم چگونه لیله المبیت برای حضرت علی علیه السلام افتخار است با اینکه آن حضرت میدانستند که کشته نمی شوند؟ 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔸 🔹 ای که در دل جای دادی مهر آل طاهرین را معتصم گشتی به ایشان ، یافتی حبل المتین را تا کنی در اعتقاد خویش کاملتر یقین را از ابوهاشم شنو ، این ماجرای دل نشین را او که از اصحاب خاص سومین ابن الرضا بود حبس در زندان تنگی گشته ، بر غم مبتلا بود گفت : دادم نامه ای بر عسکری آن با کفایت کای رضای حضرت دادار پنهان در رضایت دارم از این حال و روز خویش در زندان شکایت با خدا بین دیده ات بر من نظر کن ، از عنایت هر چه باشد ، مهر تو در استخوان و پوست دارم دشمنم با دشمنان و دوستت را دوست دارم این چنین پاسخ گرفتم ، از ولیّ کامل خود ره مده ز این بیشتر غم های دوران در دل خود حل شده پندار ، از امروز دیگر مشکل خود چون نماز ظهر را سازی ادا در منزل خود الغرض ، تا پاسخ آن رهبر فرزانه خواندم گشتم آزاد و نماز ظهر را در خانه خواندم بعد چندی مشکلات تازه پیدا شد برایم گشت از مال جهان یکباره خالی دست هایم عزم کردم ، نامه بنویسم برای مقتدایم کز تهی دستی برم شکوه به نزد پیشوایم لیک وقتی یادم آمد زآن همه قدر و جلالت نامه ننوشته، کشیدم از ولیّ حق خجالت همچنان مرغی که دارد غصه ی بشکسته بالی گشت طی ساعات من آن روز با افسرده حالی هر چه کوشیدم ، نشد حاصل مرا مال و منالی سوی خانه پا نهادم ، باز هم با دست خالی قصه کوته می کنم ، از ره چو در منزل رسیدم در میان خانه صد دینار با یک نامه دیدم شادمان گردیدم و گفتم سپاس حیّ داور دیدم آن نامه بُود از سوی فرزند پیمبر آن حسن نامی که از خیل ملائک داشت عسکر بهر من بنوشته گر محتاج گشتی بار دیگر وضع خود با ما بگو ، رو کن به درگاه جلالت هر چه می خواهی بخواه از ما مکش هرگز خجالت یا امام عسکری من مستمندی بی نوایم خوب یا بد ، هر چه ام از دوستداران شمایم از همه بیگانه ، با آل پیمبر آشنایم حرمت زهرای اطهر کن مداوا دردهایم من که عمری در کنار خرمن تو خوشه چینم دوست دارم بوسه از دو مرقد شش گوشه چینم مرقدت تا حشر باشد عارفان را قبله ی جان هست از آن بقعه آیات خداوندی نمایان گر چه از بیداد دشمن ، بارگاهت یافت نقصان گنبد زرینه ات تخریب شد از جور عدوان دست شیعه آن خرابی را ز نُو آباد سازد آن حرم را خوبتر از ابتدا بنیاد سازد ای ولیّ حق ، تو مرآت جلال کبریایی زاده ی هادی ، ابا المهدی ، سوم ابن الرضایی چون امیر المومنین چشم خدا ، دست خدایی من گدای سامرا، تو حکمران ماسوایی گوشه ی چشمی فکن بر این غلام آستانت «ایزدی» را هم حساب آور ز خیل شاعرانت 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیه‌السلام 🔸 🔹 گوش کن ای عارف روشن ضمیر بر حدیثی روح بخش و دلپذیر از «مناقب» قصه ای جالب شنو مدحت آل ابی طالب شنو جمع می بودند در یک انجمن چند تن از شیعیان بوالحسن هر یکی می گفت با آن دیگری داستانی از امام عسکری از مقام و پاکی و بی عیبی اش از علوم و اطلاع غیبی اش ناصبی خویی ، شنید این گفتگو طعنه زد بر شیعیان نیک خو گرچه شرح آن قضایا می شنود دشمن سر سخت اهل البیت بود هر که آنجا کرد عنوان مطلبی مسخره کردش عدوی ناصبی گفت : این گفتارها افسانه است با خردمندی ، بسی بیگانه است آنچه می گویید فوق باور است کار انسان نیست ، کار داور است تا کنم ثابت خلاف رایتان چند پرسش دارم از مولایتان می نویسم با مدادی بی اثر نامه ای بی رنگ ، بر آن نامور گر جواب نامه ام انشا کند سرّ پنهان مرا افشا کند من به حقانیتش قائل شوم شیعه‌ای مخلص، ز جان و دل شوم بعد بی نام و نشان با فکر زشت نامه ای با خطّ نامرئی نوشت نامه اش بُد حاوی چندین سوال از حضور آن ولیّ ذوالجلال نامه اش بردند با صد احترام در میان نامه ها نزد امام چون جواب نامه ها، ز آن مه رسید ناصبی شد آگه و از ره رسید پس طلب کردی جواب نامه را تا به پا سازد همان هنگامه را نامه را بگرفت و دید آن مستطاب داده بر کلّ سوالاتش جواب زیر پاسخ ها به علم خود امام از وی و از باب وی برده است نام شد دگرگون وضع و حال ناصبی چون عیان گردید بر او مطلبی گشت آگه عسکری بر حق بُود بر خلایق حجت مطلق بُود ز آن جسارت ها دگر خاموش شد از تعجب ساعتی بی هوش شد الغرض وقتی که او آمد به هوش حلقه ی اخلاص را کردی به گوش انتخاب راه با تحقیق کرد عصمتِ ابن الرضا، تصدیق کرد گشت عارف بر مقام عسکری پیروی کرد از امام عسکری جز امامش منکر هر غیر شد شیعه گشت و عاقبت بر خیر شد فاش گویم عاقبت بی چند و چون هر که باشد شیعه هست از فائزون شیعه را دل از ولایت منجلی است در جنان همسایه ی آل علی است بشنو این قلّ و دل ، خیر الکلام هست تنها شیعه بر حق والسلام «ایزدی» از جان مرید عسکری است مذهبش را بر مذاهب برتری است 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔸 🔹 در زمان عسکری آن حجت بر حقّ یزدان خشک سالی گشت و قحطی شد به سامرّا نمایان طبق این آیت که هر چیزی حیات از آب دارد آب چون نایاب شد ، نایاب گردد نعمت و نان سفره ها و نهر ها خالی ، مزارع بی زراعت کودکان و مردم رنجور را بودی به لب جان چون خلیفه دید این اوضاع ، گفتا حاجبش را صبح فردا همره مردم برو سوی بیابان بهر استسقاء نماز با شکوهی کرده بر پا از خدا خواهید تا نازل کند بر خلق باران مسلمین سامرا کردند در صحرا تجمّع بر نماز اِستاده ، خواندندی دعاهای فراوان تا سه روز این کار شد تکرار از امر خلیفه لیک حتی قطره ای نازل نشد بر جمعِ ایشان روز چارم در کنار اُمّت عیسی بن مریم جائلیق و راهبان گشتند ، در صحرا دعا خوان ناگهان ابری عیان گردید و باران گشت نازل جملگی گشتند سیر از آب خیل تشنه کامان صبح فردا وقعه ی دیروز ظاهر گشت از نُو مسلمین با دیدن این ماجرا گشتند حیران شک و تردیدی میان قلبها گردید پیدا بر مسیحیّت تمایل یافتندی ، اهل قرآن چون خلیفه قصّه را بشنید ، کردی فکر چاره نی برای یاری دین ، بلکه بهر حفظ عنوان زد به دامان امام عسکری دست توسل کز جفا می بود ، آن ایام را در کنج زندان کرد آزادش سپس پیغام داد : ای نوح سیرت کشتی رحمت بیآور ، وارهان اُمّت ز طوفان اُمّت جدّ تو را تردید بر دل گشته حاکم بیم آن دارم که گردد پایه ی اسلام لرزان عسکری فرمود : فردا می شوم بیرون به صحرا می دهم با اذن حق بر عمر این تردید پایان قول یاری داد ، بهر حفظ دین شه بر خلیفه ورنه کِی عبد خدا یاری دهد بر حزب شیطان ؟ آن زمان که اصل دین افتد به گرداب خطرها حفظ دین واجب بُود ، بر هر که می باشد مسلمان صبح سر زد ، آن مسیحا دم برون آمد ز خانه در پیِ او چون حواریّون عیسی خیل یاران پیش خلق الله آن دم جاثلیق و همرهانش دست حاجت جمله بگشودند ، بر درگاه منّان چونکه با چشمان حق بین دید راهب را شه دین تا کند حلّ معما ، بر غلامش داد فرمان سوی راهب رفته و دست یمینش را نگه دارد وآنچه را در بین انگشتان نهان کرده است ، بِستان پس غلام از بین انگشتان راهب کرد بیرون استخوان تیره رنگی را که او می کرد پنهان رو به راهب، سوّمین ابن الرضا فرمود : اکنون دست خود بگشای و از داور طلب بنمای باران از قضا می بود بام آسمان از ابرها پر می نمود اینسان که کار سخت راهب هست آسان لیک هنگام دعایش صاف و آبی آسمان شد ابرها رفتند و آمد جلوه گر مهر درخشان همره آن ابرها تردید رفت از قلب مردم همچنان خورشید ظاهر شد ، حقیقت بهر ایشان غرق دریای تعجّب بود و با حیرت خلیفه کرد سرّ استخوان را پرسش از آن سرّ سبحان گفت : این راهب گذشته از سر قبر رسولی استخوان آن پیمبر را به کف آورده اینسان از رسولی استخوانی گر شود ظاهر برِ حق زود بارد ز آسمان باران رحمت بهر انسان 1 یا امام عسکری ! شد قلب زارم کربلایی نیست چون روز حسین بن علی روزی به دوران استخوان مرسلی را راهبی بگرفت بر کف گشت باران نازل و سیراب شد هر کام عطشان لیک در کرب و بلا بگرفت طفلی را به دستش جدّ مظلوم تو بُرد ، آن نازنین را سوی میدان گفت این کودک ندارد جنگ با کس در زمانه خود برید ، ای قوم سیرابش کنید از راه احسان «ایزدیّا» قصه کوته کن ، به جای آب از کین کرد تر حلقوم خشکش را عدو با نوک پیکان 1 : قضیه ی خشک سالی در سامرا و ماجرای نماز باران با استناد به کتب ذیل الذکر به رشته ی نظم در آمده است : علامه مجلسی (ره) بحار الانوار (جلد 50) و علامه اربلی (ره) ، کشف الغمه (جلد 3) و قطب الدین راوندی (ره) ، الخرائج (جلد 1) و ابن شهر آشوب (ره) ، مناقب آل ابی طالب (جلد 4) 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.