12.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️روحت شاد مداح دلسوخته آقای حاج حسن جمالی
😭 مولای غریب مان صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود :
✨شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند ، اگر می خواستند دعا می کردند و فرج می رسید❗️✨😭😭😭
👆👆👆 این کلیپ را هر چقدر ارادت به ساحت مقدس مولایمان صاحب الزمان صلوات الله علیه دارید ، منتشر کنید تا همه بدانیم که فقط درگیر جشن و شادی در نیمه شعبان نباشیم و بدانیم ما شیعیان در فراق پدرمان یتیم هستیم و باید آقای مظلوم مان را عاجزانه طلب کنیم و ما قطعا به وجود نازنین امام زمانمان محتاجیم ‼️
✨ امام حسن عسکری صلوات الله علیه از جناب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نقل میکند که آن حضرت فرمود :
✨ سخت تر از یتیم جدا شده از پدر ، یتیمی است که از امامش جدا شده و توانایی دستیابی به وی را ندارد و حکم امامش را درباره مسائل دینی مورد ابتلا نمیداند ...
📚 بحار/ج۱۰۵/ص۱۷۱
📚 احتجاج/ج۱ /ص۶۶
📚 تفسیر المنسوب الی امامالعسکری صلوات الله علیه/ص۳۳۹
https://eitaa.com/Montzeranmahdaveit
سلام
🔸 #اطلاع_رسانی_جلسات
🔸 #جشن_ولادت_ولی_عصر_عج
مداح؛
🔹 #حاج_امیر_ایزدی
سخنران؛
🔹 #آقای_دکتر_حسین_فریدونی
🔸 #هیئت_زائران_علقمه_همدان
🔸 #بیت_الزهرا_علیهاالسلام_همدان
لطفاً اطلاع رسانی بفرمایید
May 11
أَلسَّلامُ عَلیکم یا أهل بَیتِ النّبوّه
🏴«مجلس توسل ماهانه»🏴
🎤 سخنرانی
🎤مرثیه خوانی
حاج حسن شعبانی
حاج امیر ایزدی
▪️زمان:
#پنجشنبه ۱۴۰۲/۱۲/۱۰
از ساعت ۱۹:۴۵
▪️مکان:
میدان امام خمینی(ره)- خیابان تختی - روبروی شهرداری منطقه۲ - بن بست شهید مسگریان - پلاک ۱۰۵
بسم رب الحسن
🔹 #دوشنبه_های_امام_حسنی
🔹 #سخاوت_امام_حسن علیه السلام
شیخِ حلّی ) در کتابِ ( اَلعَدَد )
نقل کرده ماجرایی مُستند
شخصی آمد در حضورِ مجتبی
گفت : کای فرزند پاک مرتضی
می دهم سوگندت اکنون بر کسی
کاو جلال و شوکتت داده بسی
آنکه بر شخصِ تو داده بی شفیع
رتبه ای همچون امامت ، بس رفیع
دستگیر از من ، ز پا افتاده ام
صبر و تاب و طاقت از کف داده ام
دشمنی دارم ، مرا آزرده است
آبرویم ، نزد مردم بُرده است
بر ضعیفان می کند ظلم و ستم
حیله ها بندد به کارش دم به دم
نَه به طفلان رحم دارد در مرام
نَه به پیران می گذارد احترام
چون شنید این گفته ، میرِحق پرست
لحظه ای برخاست از جای و نشست
گفت : نام دشمنِ خود را بگو
تا بگیرم انتقامت را از او
گفت : ای بیچارگان را چاره ساز
دشمنِ جانم بُوَد فقر و نیاز
سبطِ پیغمبر چو خصمِ وی شناخت
چاره ای بر کارِ او از لطف ساخت
غنچه ی لبهایِ آن حضرت شکفت
رو به سوی خادمش بنمود و گفت
هر چه کز نقدینه در کاشانه هست
آنچه دینار و درم ، در خانه هست
جمله را تقدیم بر این مرد کن
راحتش از داغ و رنج و درد کن
خادم از امرِ ولیّ کردگار
داد دِرهَم بهرِ وی پانصد هزار
شخصِ مسکین خاطرش خشنودشد
شُکر گویِ آن عطا و جود شد
پس عزیز فاطمه دادش قسم
بر خداوند رحیم و ذوالکرم
گفت : اگر این دشمنِ بیدادگر
کرد بر تو حمله یک بارِ دگر
باز بر این آستان ، بنمای رو
در برِ من داد خواهی کن از او
در مصافِ او ، پناه تو منم
آنکه باشد داد خواه تو منم2
( ایزدی ) این شیوه ی اهل کساست
که خـدا بر پاکیِ ایشـان گواست
هر که گوید رازِ دل را با حسن
رفع سازد مشکلاتش را حسن
این حسن ، آرامِ جان فاطمه است
راحت و روح و روان فاطمه است
دردها را او مداوا می کند
جزء را کُل ، قطره دریا می کند
آن زمان که چشم ها گریان بُوَد
هر که گرید بر حسن ، خندان بُوَد
این که باشد حیّ سبحان را حبیب
بود در کاشانه ی خود هم غریب
همسرِ نامهربان شد قاتلش
سوخت از زهرِ هلاهل ، حاصلش
لحظه ی تشییعِ جسمِ اطهرش
تیر باران کرد دشمن ، پیکرش
پي نوشت ها :
1 ـ جناب شیخ علی بن یوسف حلّی (رحمه الله) ، برادر علامه ی حلی (رحمه الله) و متوفّای نزدیک سنه 705 هـ . ق می باشد . کتاب العدد القویه از آثار اوست ، این کتاب شریف از مصادر بحار الانوار علامه مجلسی (رحمه الله) می باشد.
2 ـ شیخ علی بن یوسف حلی ؛ العدد القویه ؛ ص359 ؛ ح23 ـ علامه مجلسی ؛ بحار الانوار ؛ ج43 ؛ ص350 ؛ ح22 ؛ به نقل از العدد و ج74 ؛ ص235 و همچنین جلاء العیون (ترجمه) ؛ ص546 ـ الشیخ المحمودی ؛ نهج السعاده ؛ ج8 ؛ ص281 به نقل از العدد ـ حجازی خسرو شاهی ؛ دُرر الاخبار ؛ ص306 و...
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب الزینب
🔹 #یا_عقیله_العرب
🔹 #شام_غریبان
تن خسته ، دل شكسته ، غمش بي شماره بود
بسته ز هر طرف به رخش راه چاره بود
شد باز راه آب ، ولي دختِ بوتراب
بي تاب ، چون رباب ، بر آن شير خواره بود
او بي خيالِ بردنِ خلخال و گوشوار
اُمّيدوارِ جستنِ يك گاهواره بود
چون لاله ، داغ بر روي قلب شكسته اش
از لاله گوشِ پاره ي بي گوشواره بود
او ديده بود غارت معجر به چشمِ خويش
شورِ نشور ، در برِ او آشكاره بود
دامان دختران بلا ديده ي حسين
از شعله هاي خيمه گهش پرشراره بود
بس گشته بود در پيِ اطفال گمشده
در تن ، توان نداشت ، نَفَس در شماره بود
آن يادگار فاطمه ، نزديك علقمه
ديده ، ز ديدنِ قمرش ، پر ستاره بود
از سوز سينه ، روضه ي هجده عزيز خوانْد
چشمش پر آب در غم ايشان ، هماره بود
بر دوش داشت بارِ پرستاري از كسي
كاو را به ظرفِ دل ، ز پيمبر ، عصاره بود
زينب گهي به حالت او ، گه به كودكان
در قتلگه گهي به حسينش نظاره بود
مي ديد گِرد كعبه ي حُرمت شكسته اش
نيزه شكسته ، سنگ ، فزون از شماره بود
بر سينه ي مطهّرش از تازه نعل ها
صد ها نشان ز كينه ي ده تن سواره بود
انگشتري ، امام سليمان نداشتي !
انگشت را به خنجرِ ( بجدل ) اشاره بود
خواهر زپا نشست و برادر به روي دست
بگرفت ، گر چه پيكرِ او پاره پاره بود
بوسيد حنجري كه ز خنجر ، نشانه داشت
وز داغِ آن شرر به جگر ، سنگ خاره بود
گفت : اي خدا ! ز آل محمد قبول كن
قربانيِ ره تو ، به شامم ستاره بود
بين دو آب ، با دو لبِ تشنه شد شهيد
مردي كه بحر رحمتِ او بي كناره بود
ذبح عظيم و فديه ي پورِ خليل ، اوست
ز اين كشته ، زندگانيِ قرآن ، دوباره بود
اي ( ايزدي ) عنايت روح القدس ، تو را
همراه در سرودن اين سوگواره بود
به #استقبال #استادم_حاج_علی_انسانی ...
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب الحیدر
🔸 #ساقی_کوثر
🔹 # فاتح_خیبر
🔸 #اسد_الله_الغالب
🔹 #علی_بن_ابیطالب
💐 #قسمت_آغازین_قصیده_آفتابیه
💐 #دسته_گلی_تقدیم_مولایم_علی علیه السلام
شاعر: #حاج_امیر_ایزدی
ای برقِ ذوالفقارِ تو را مظهر ، آفتاب
در آسمان تو راست ثناگستر ، آفتاب
تا در سما مدیحِ تو خوانَد بر اختران
هر دم کند قصیدة نُو از بر ، آفتاب
یک لحظه بی ولایِ تو از پشت کوهها
بیرون نکرده بهر تجلّی ، سر ، آفتاب
چون در مدارِ مهرِ تو شد مهر ، پایدار
در تیرگی است مشعلِ روشنگر ، آفتاب
بی حبّ تو اگر به فلک ، جلوه گر شود
بیند ز نارِ خشمِ خدا ، کیفر ، آفتاب
از کعبه رخ نمودی و نورت جهان گرفت
آنسان که سرزند سحر از خاور ، آفتاب
دیوار کعبه باز شد از بهرِ مادرت
تابید از تو در حرمِ داور ، آفتاب
خورشیدِ آسمان امامت تویی که هست
از ذرّه نیز پیشِ رُخَت کمتر ، آفتاب
قَدْرِ تو آن قَدَر که سزد در کمالِ فخر
بر سر نهد ز خاکِ رهت افسر ، آفتاب
هستی ابوتراب و تراب از تو مفتخر
کآمد به چاکرانِ درت نوکر ، آفتاب
از ردّ شمس ، بر همه گردید آشکار
امرِ تو راست بندة فرمانبر ، آفتاب
گر نورِ اوست در همه آفاق ، جلوه گر
بر سر گرفته سایه ای از قنبر ، آفتاب
میرِ حُنین و بدری و وقتِ مصافِ خصم
سر باز تو است مهر و مه و اختر ، آفتاب
از حمله های حیدریِ تو ، دری ندید
تابید بعدِ جنگ چو بر خیبر ، آفتاب
در رزمگاه ، تافت به اعجازِ ذوالفقار
گاهی به نعشِ مرحب و گه عنتر ، آفتاب
سر لشگرِ سپاهِ رسول خدا ، تویی
سربازِ کوچکی است در این لشگر ، آفتاب
بر خیلِ روبهان زدی ، ای شیر ، یک تنه
این زَهْرِه را ندیده ز شیرِ نر ، آفتاب
عین الله است چشمِ تو ، دستت یَدُاللَّه است
فرشِ قدومِ تو است به هر معبر ، آفتاب
« دندان تابناکت و رخسار چون مهت
این بر ستاره خنده زند آن بر ، آفتاب »
« هر جا که روی ماهِ تو طالع شود ، بُوَد
با آن همه ضیاء ز سُهی کمتر ، آفتاب» [1]
« خاکی که سایة تو اَش از خاک برگرفت
در نقره گیردش قمر و در زر ، آفتاب »
« در بارگاهِ جاهِ تو قندیل ، آسمان
در روضة معطّرِ تو مجمر ، آفتاب » [2]
صاحب لوای احمد و ساقیّ کوثری
از کوثرِ ولای تو زد ساغر ، آفتاب
توبا حقیّ و با تو بُود حق ، عَلَی الدّوام
نَبْوَدْ از این حقیقت ، روشنتر ، آفتاب
با دست خویش ، وصله به کفش و ردا زدی
آن وصله را به فرق ، کند افسر ، آفتاب
آن دلبری که با نظری ، دل بری ز خلق
کس پیشِ حُسنِ تو ندهد دل بر ، آفتاب
« آن سروری که بهرِ نمازش ز باختر
آوَرْد باز ، معجزِ پیغمبر ، آفتاب »
« رایت اگر سکونِ فلک اقتضا کند
بر زورقِ سپهر شود لنگر ، آفتاب » [3]
روز غدیر کرد به تبریک ، در رهت
هر پَرْتُوَش نثار ، دو صد گوهر ، آفتاب
بودند مهر و ماه ، قرین در غدیر خم
با ماهتاب بود چو بر منبر ، آفتاب
دیدند خَلْق ، دستِ تو در دستِ عقل کل
آنسان که دید از فلک این منظر ، آفتاب
ز امرِ حقت ، رسول ، ولی خوانْدْ ، یا علی
بشنید این کلام ، چو بحر و بر ، آفتاب
تا کور ، چشمِ خصمِ تو گردد در آن میان
ز انجم ، سپند ریخته در مجمر ، آفتاب
دارم یقین چو زُمرة حجاج ، با شعف
بیعت نموده یکدله با حیدر ، آفتاب
با حُکمِ انتسابِ تو ، تکمیل گشته دین
قرآن یکی گواهِ من ، آن دیگر ، آفتاب
نعمت ، تمام گشت به یُمنِ ولایتت
بگرفته از ولایتِ تو زیور ، آفتاب
آن روز ، حق به مکتبِ اسلام شد رضا
چون مومنین بُود به همین باور ، آفتاب
ای کشتیِ نجاتِ بشر ، ناخدای صبر
انداخته به ساحلِ تو لنگر ، آفتاب
تا بنده است بهرِ تو تابنده در فلک
بی مُهرِ مهرِ تو است یقین ابتر ، آفتاب
از پاک سیرتان همه وصفِ تو می شنید
وقتی که می گذشت ز هر کشور ، آفتاب
ای قاری کتابِ خدا ، قبل از نزول
از دوستیِّ تو شده روشنگر ، آفتاب
گرمِ صلات بودی و دادی زکات را
در دستِ تو است حلقة انگشتر ، آفتاب
شمع هدایتیّ و به گِرد تو می زند
پروانه وار ، بهر طوافت پَر ، آفتاب
« دستِ تو چون محیط و در آن آسمان ، صدف
در این صدف ز ریزش تو گوهر ، آفتاب »
« در قلزمِ جلال تو ، فُلکی است نُه فلک
کاورا بُود به وقتِ سکون لنگر ، آفتاب » [4]
تو کیستی ؟ که گر ندهی رخصتِ ظهور
ظاهر به چشم کس نشود دیگر ، آفتاب
بشنید در کشاکشِ صفین بارها
مدح تو از صحابة پیغمبر ، آفتاب
تکبیر گفت در فلک آن روز پُر ز سوز
با دیدنِ مبارزة اشتر ، آفتاب
قرآن تویی ، نه آنچه به نی کرد عمر و عاص
بر یاریِ معاویة دون در ، آفتاب
هرگز ز رجس ، پاک نگردد عدویِ تو
تابد هزار قرن به خاکش گر ، آفتاب
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 بالمس لینک زیربه #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.