بسم رب الحسن
یاحسن بن علی علیهماالسلام
دل بُوَد خانه ی ولای حسن
چشمِ من ، فرشِ زیرِ پای حسن
چون کبوتر زدم پر از لانه
هست در سر ، مرا هوای حسن
گر چه قابل به پیشکش نَبُوَد
همه ی هستی ام فدای حسن
درد آورده ام ، به اُمّیدی
که نصیبم شود ، دوای حسن
گر چه قبرش به خاک یکسان است
سینه ام صحن و دل ، سرای حسن
آفتابش به قبر تابد و هست
عرش در سایه ی لوای حسن
کوریِ چشمِ (( قوم وهّابی ))
در تلاشند شیعه های حسن
حرمی چون حریمِ خسرو طوس
شود احداث ، از برای حسن
می شود در بقیع ، روزی دید
جلوه ی گنبد طلای حسن
(( هشتِ شوّال )) و قصّه ی تخریب
نیست پایانِ ماجرای حسن
این ستاره ، همیشه نور دهد
دین بقا دارد ، از بقای حسن
آفتابِ فضائل است و بُوَد
علم ، چون سایه در قفای حسن
گه به (( تطهیر )) و گاه (( الرّحمان ))
حق به قرآن کند ، ثنای حسن
هر که از او حسن بُوَد راضی
شود از او رضا ، خدای حسن
گاه دامانِ زهره ی زهرا
گاه دوش نبی است ، جای حسن
سیّد و سرورِ شبابِ بهشت
بِه ز جنّت بُوَد ، لقای حسن
مشعر و مروه ، بیت و حِجر و مقام
هر یکی محوِ رَبَّنای حسن
کعبه مشتاقِ مقدمِ او بود
باصفا گشته ، از صفای حسن
لقبی چون (( کریم اهل البیت ))
بود از ابتدا ، سزای حسن
هستی اش را سه بار ، بخشیده
هست ضرب المثل ، سخای حسن
شیوه اش ، جود و عادتش ، احسان
بیکرانه ، یمِ عطای حسن
فخر دارد به قیصر و کسری
هر که با صدق شد گدای حسن
گره از کارِ شیعه بگشاید
دست های گره گشای حسن
دستِ او ، دستِ حیدرِ کرّار
چون ولای علی ، ولای حسن
شترِ سرخ مویِ عایشه را
پی نکرده کسی سوای حسن
گریه ی ماهیانِ دریایی
گشته مشهور ، در عزای حسن
هست خندان به عرصه ی محشر
هر که گریان بُوَد ، برای حسن
خسته بود از جفا و زخمِ زبان
دلِ با درد آشنای حسن
زهر دادش ز راهِ جور و ستم
همسرِ پست و بی وفای حسن
جگرش پاره پاره شد ، از زهر
وای بر من ، ز ابتلای حسن
تیرباران ، تنِ شریفش شد
در برِ چشمِ اَقربای حسن
بهرِ این شعر (( ایزدی )) خواهد
از خدای حسن ، جزای حسن
برای دریافت و اطلاع از اشعار حاج امیر ایزدی همدانی به ما بپیوندید.
🆔https://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
May 11
بسم الله الرحمن الرحیم
نصایح حضرت خضر به امام علی (ع)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
باز با نام خدای راستان
دوستان را بازگویم داستان
در «مناقب» «ابن شهر آشوب» راد (1)
آن که در جنّت روانش شاد باد
کرده است این ماجرای ناب نَقل
تا شود ما را چراغ راهِ عقل
در خبر باشد که یکشب بوتراب
چهرۀ خضر نبی دیدی به خواب
آن کز او اسلام پابرجاستی
از رسول حق، نصیحت خواستی
خضر خوش سیما که هستش عزّ و شان
داد دستش را بدست حق نشان
چشم حق بینِ علیّ حق پرست
دید متنی با خط سبزش به دست
دید بنوشته بر آن دو بیت نغز
که بُوَد هربیت را صد بطن و مغز
ترجمان آن دو بیتش این بُوَد
نوش جان کن که بسی شیرین بُوَد:
هان ! تو بودی مرده ای، زنده شدی
خالق بخشنده را بنده شدی
بعد اندک وقتی ای جویای راز
باز کردی سوی اصل خویش باز
پس بیا دل را بِکَن از این جهان
روی دل کن سوی مُلکِ جاودان
خانۀ دار فنا را واگذار
خانه در دارالبقا کن اختیار
«ایزدی» دل کَن از این دنیای دون
یاد کن «اِنّا اِلیه راجعون»
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
پی نوشت:
1ـ به نقل از کتاب مناقب آل ابیطالب (ع) از ابن شهرآشوب
مازندرانی ج 1 ص 409
🆔
https://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
با لمس کردن لینک بالا به کانال ما بپیوندید.
التماس دعای فرج
بسم الله الرحمن الرحیم
خواب حضرت امام علیبن ابیطالب (ع)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
با نام و یاد کردگار دانا
هست آفرین بخشنده ی توانا
آن کاو به امرِ «کُن» بپا جهان کرد
آن آشکارا که رُخش نهان کرد
رازی برای دوستان بگویم
با راستان این داستان بگویم
کاندر «مناقب» «ابن شهر آشوب» (1)
با اعتماد آن را نموده مکتوب
در خواب خوش یکشب علیّ عالی
کز حکم حق مولاست بر موالی
با چشم حق بین چهر خضر را دید
از او نصیحت خواست راز پرسید
آن پیر دانا سالخوردۀ راد
آن کاو به موسی درس صبر می داد
آرام بودی قلب حق پرستش
در پیش دست حق گشود دستش
چشم خدا دیدی که با خطِ سبز
بنوشته این ابیاتِ نغز، پرمغز
تو مرده ای بودی که زنده گشتی
بر خالق بخشنده بنده گشتی
هان بعد چندی مرده می شوی تو
در وادی اموات می روی تو
دنیای فانی را دگر رها کن
یک خانه در مُلک بقا بنا کن
روی سخن این بیتهای زیبا
دارند با دلدادگان دنیا
ای «ایزدی» دلبسته ی خدا باش
از قید و بند این جهان رها باش
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
پی نوشت:
1ـ به نقل از کتاب مناقب آل ابیطالب (ع) از ابن شهرآشوب
مازندرانی ج 1 ص 409
🆔
https://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
با لمس کردن لینک بالا به کانال ما بپیوندید.
التماس دعای فرج
بسم رب الحسین علیه السلام
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
حضرت علی اصغر علیه السلام
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
روزی که در دیار بلا ، انقلاب بود
قحطیّ آب در حرمِ بوتراب بود
در گاهواره ، کودکِ بی شیر ، ناله داشت
از کف ، قرار داده و در پیچ و تاب بود
هَلْ مِنْ مُعینِ خون خدا را شنید او
شیون بلند کرد و همینش جواب بود
یعنی منم فدایی ات ، ای سبط مصطفی
از داغ بی کسیّ تو ، قلبم کباب بود
می کرد حس ، امام زمانش بُوَد غریب
بر یاری اش مجاهد پا در رکاب بود
وقتی حسین نالة ششماهه را شنید
آمد به سوی خیمه ، دو چشمش پر آب بود
گفتا : بیاورید برم شیر خواره را
در انتظارِ طفل خود ، آن مستطاب بود
دست خدا گرفت قماطش به روی دست
بر دشمنان سنگدل ، او را خطاب بود
گر رحم بر حسین نکردید و از جفا
بر کشتنش یکایتان را شتاب بود
رحمی کنید بر پسرِ شیر خواره ام
کاند مَثَل چو ماهیِ بیرون ز آب بود
در سنّتِ رسول خدا، جدّ اطهرم
بر کامِ تشنه ، آب رساندن ، ثواب بود
این طفلِ شیر خواره ندارد توان جنگ
گرچه وِرا به شیر خدا انتساب بود
دیدند در سپاه ستم پیشه گانِ شام
زاین صحنه و کلامِ حسین ، انقلاب بود
گفتند عدّهای که به طفلش دهید آب
برخی مخالفِ سخنِ آن جناب بود
ترسید ابن سعد ، سپاهش رود ز دست
در دل وِرا ز آخرِ کار ، اضطراب بود
در فکر گندم ری و حُکمِ امارتش
غافل ز قهرِ خالقِ مالک رقاب بود
گفتا به حرمله که کند کار را تمام
آن تیره دل ، شگفت زده ، زاین عتاب بود
پرسید : زاین دو ، تیرِ سه شعبه ، که را زنم ؟
در چلّه داشت تیر و گهِ انتخاب بود
گفتا : ببین سپیدیِ حلقومِ کودکش
رخشد چنان که در نظرت زرّ ناب بود
یک کامِ خشک ، شد هدف تیرِ آبدار
خورشید سوخت زین غم و گویی مذاب بود
تیر از کمان پرید و به حلقِ علی نشست
و آن صیدِ غرقِ خون شده در پیچ و تاب بود
در منطق یزید و سپاهِ پلیدِ او
شش ماهه را ، سه شعبة سمّی ، جواب بود
لبخند زد به روی پدر ، شد فدای دوست
خاموش شد ز گریه، تو گویی به خواب بود
جاری شد از گلوی علی، خونِ خونِ حق
در غنچة خزان زده ، قدری گلاب بود
پاشید چند قطره از آن بر رخِ حسین
روی عزیز فاطمه از خون خضاب بود
بابش حسین ، خونِ وِرا بر فلک فشاند
هر قطره اش به سرخیِ یاقوت ناب بود
گر قطره ای بخاک از آن خون چکیده بود
ارکانِ نُه فلک ، همه از بُن ، خراب بود
آن تیر سوخت جان حسین و دل رباب
بر خرمنِ وجود ، چو برقِ شهاب بود
یارب ! مباد مرد ، خجل گردد از عیال
دارم گمان ، امام ، خجل از رباب بود
وقتی رباب بوسه ز حلقومِ او گرفت
در عرش و فرش ، شورشِ یوم الحساب بود
بابا نماز خوانْد و سپردش به مهدِ گور
آن خاکِ تیره، بر رخِ اصغر، نقاب بود
خاکم به سر، شراره به دل، عقده در گلوست
کاین تلخْ قصّه، ثبت به چندین کتاب بود
برخی نوشتهاند: مزارش شکافتند [1]
شاهد بر این قضیّه، دو چشم رباب بود
نَبْوَد عجب اگر که بگویم: به راه شام
بر نی سرش به جلوه، چنان آفتاب بود
می خواست مادرش که در آغوش گیردش
افسوس! دستِ خستة او در طناب بود
زینب به گریه گفت: امان از دل رباب
هر چشم، چشمه سار و دلِ او کباب بود
گاهی به یاد اصغرِ شیرین لبش، به شور
کنج خرابه، ذکر شبش، ذکر خواب بود
هر کس گریست بهرِ علی، او دعاش کرد
دانم، دعای خسته دلان، مستجاب بود
باب الحوائج است علی اصغرِ حسین
یادش به شهرِ فیض، مرا فتحِ باب بود
شکر خدا که «ایزدی» از صدق و اعتقاد
مدحتسرای عترتِ ختمی مآب بود
[1] ریاض القدس – محمد قزوینی – ج 2 – ص 103 * شیخ سبزواری – جامع النورین – مجلس ۲۸
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
برای مشاهده سایر سرودههای حاج امیر ایزدی همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
التماس دعای فرج.
سلام
اطلاع رسانی جلسات
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سخنران اول:
حاج شیخ مرتضی اعتمادیان
سخنران دوم:
حاج شیخ طحان آل یاسین
مداح:
حاج امیر ایزدی همدانی
مراسم سینه زنی:
کربلایی حسین عینی فرد
زمان:
پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۲
از اذان مغرب تا ۲۲:۳۰
مکان:
تهران
خیابان ولیعصر علیه السلام
امیریه بالاتر از مهدیه تهران چهارراه معزالسلطان
خیابان مدرس
انتهای کوچه مازندرانی
پلاک ۱۴
حسینیه آقای حاج سیدمحمد توکل (حفظه الله)
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب المومنین
#یاران_آسمانی_۳
#حاج_محسن_عسکری_تبریزی (ره)
نقل خاطرهای از مرجع جهان تشیع آیت الله العظمی محمدتقی بهجت فومنی(ره)
سلام
شبهای جمعه هرهفته سعی میکنم کلیپ تصویری یا صوتی از یاران آسمانی شده و اساتید خودم و پیرغلامان حسینی تقدیم کنم.
( #بلکه_بعد_از_ما_زما_یادی_کنند ... )
کلیپی از دوست بزرگوارم زنده یاد حاج محسن عسکری تبریزی (ره) که شاعری ریز بین و ذاکری نکته سنج بود. خاطرات فراوان از بزرگان داشت و همواره خیر خواه و مشوق جوانان بود. تواضع، در او نهادینه شده بود و اشعار زیادی را از بر داشت و...
واقعاً خاطراتش در #بیت_الزهراء_علیهاالسلام ( #هیئت_زائران_علقمه_همدان ) فراموش نشدنی است.
الفاتحه مع الصلوات
به ما بپیوندید:
🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🆔 http://eitaa.com/ZaeranAlghamehHamedan
May 11
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعار_مهدوی
#انتظار
#او_خواهد_آمد
#نیمه_شعبان
مژده ! صبح نور آمد ، رفت شامِ ظلمانی
جلوه کرد آسایش ، دفع شد پریشانی
سر ز شرق ، بیرون کرد مهرِ نیمة شعبان
ماه فاطمه سر زد ، با جلالِ سبحانی
لالة گلستانِ عسکری شکوفا شد
عندلیب ها گشتند مست از غزلخوانی
زاد نرجسِ والا ، کودکی که از یُمنش
نقشِ آب گردیدند ، نقشه های شیطانی
ز امرِ حق چو « یوکابد » مامِ حضرت موسی
وضعِ حملِ این بانو ، بوده است پنهانی 1
اشک شوق در دیده ، خنده روی لب دارد
عسکری بُود شاکر بر عطایِ ربّانی
سامرا از این مولود ، مهبط ملائک شد
تهنیت به لب دارند در نزول ، هر آنی
یار بی کسان آمد ، منجی جهان آمد
صاحب الزمان آمد ، شد وجود نورانی
روی بازویِ او نقش گشته است « جاء الحق »
چون به دست او باطل ، محو گردد و فانی 2
نامِ نیک او ، نامِ خاتمِ رسل باشد
بس نشانه ها دارد از علیّ عمرانی
چون پیمبرِ اعظم ، خُلقِ او عظیم آمد
صبر او چنان ایّوب ، حشمتش سلیمانی
در نمازِ خود عیسی اقتدا کند بر او 3
محو و ماتِ حُسنِ وی ، یوسفان کنعانی
باز شد درِ رحمت ، شادمان دلِ عترت
نوحِ کشتیِ دین اوست بینِ بحرِ طوفانی
بهر دوستان مهرش خوشتر از جنان باشد
بهر دشمنان قهرش ، شعله های نیرانی
از وجود او گیرند بهره مردم عالم
آن چنان که از خورشید ، پشت ابرِ بارانی 4
چون که پر ز جور و ظلم گشت عرصة گیتی
عدل و داد را بر خلق ، او نماید ارزانی
خرمن اباطیل و کافران بسوزاند
در جهان بر افرازد ، پرچمِ مسلمانی
در حکومت مهدی ، زندگی چه خوش باشد
چونکه او زند تکیه بر سریر سلطانی
گر زنی به سویِ شام ، از عراق ره پوید
بی معین و بی یاور ، با زرِ فراوانی
کس طمع به اموالش بین ره نخواهد کرد
چونکه نیست نا اَمنی ، تحت هیچ عنوانی 5
هیچکس به آزارِ دیگری رضا نَبْوَد
گردِ گوسفندان ، گرگ هست گرمِ چوپانی 6
آرزویِ آن دولت ، در دل بشر باشد
درکِ آن حکومت هست بِه ز آب حیوانی
اَفضلِ همه اعمال ، انتظارِ امرِ اوست
از فرج غم و سختی ، شادی است و آسانی
از وظایف شیعه است دم به دم دعا کردن
تا فرج شود نزدیک ، سر رسد به سامانی
کاش صبحِ شامِ قدر ، بشنویم آن صیحه 7
فصلِ هجر را آید ، روزهای پایانی
ز آنچه غیرِ حتمی بود ، شد نشانه ها ظاهر
کاش علائم حتمی ، جلوه گر شوند آنی
مژده باد یاران را ، خیل دوستداران را
عاقبت شود قسمت ، آن شراب روحانی
گرچه در جهان امروز ظلم و جور بسیار است
جنگها شده بسیار بین عالی و دانی
چون علی که در خیبر دربِ قلعه از جا کند
ریشه کن نماید او ، فتنه های سفیانی
یاورانِ او گردند جمع ، گردِ بیت حق
در جهان عیان سازند نهضت نمایانی
کاش آن زمان ما هم جز لشکرش باشیم
در سرایِ وی یابیم افتخار دربانی
ز امرِ حضرت باقر ، گر قیامی از مشرق
شد شروع و عالم گشت مثلِ بحرِ طوفانی
جانِ خود نگه داریم ، بهرِ یاری مهدی
در رکابِ او سازیم جانِ خویش قربانی 8
موسمِ ظهورِ خود آن خلاصة خلقت
مجری است و احیاگر بر حدود قرآنی
قاتلانِ زهرا را می کشد برون از قبر
پس تقاص می گیرد ز آن دو کافرِ جانی 9
ای خلیفة بر حق ، ای حقیقت مطلق
حالِ ما تو می بینی ، درد ما تو می دانی
در غیابِ تو دشمن ، تاخته به یارانت
دوستانت از هجرت ، غرقِ بحرِ حیرانی
از بهایی و بابی ، وز عدویِ وهّابی
شیعه در زمان دیده فتنة فراوانی
بازگرد تا گردد باز از وصال تو
عقده ها ز قلبِ ما ، هم چروکِ پیشانی
« ایزدیّ » دل خسته دارد انتظارت را
شمسِ دین به قلبِ او کن تو پرتو افشانی
1- چنانکه فرعون از ولادت حضرت موسی ( ع ) طبق اخبار مطلع بود و برای جلوگیری از ولادت او شکم زنان را می درید تا موسی ( ع ) که نابود کننده حکومت فرعون بود به دنیا نیاید. عباسیان نیز در فکر کشتنِ ولی عصر « عج » بودند . لذا حمل آن حضرت مثل حمل موسی ( ع ) بود یعنی مخفی و بدون علائم مربوطه . رجوع شود به کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق ج 7 ، ص 417 ، ح1 ؛ بحارالانوار ، علامه مجلسی ( ره ) طبع قدیم ، ج 13 ، ص 10 ، ح 14 و طبع جدید ج 51 ، ص 13 ، ح 14 و ... نام مادر حضرت موسی ( ع ) و داستان ولادتش در تفاسیر با شرح آمده است.
2 - علامه مجلسی ( ره ) بحار الانوار ، طبع قدیم ، ج 13 ، ص 14 ، ح 27 - طبع جدید 1 ، ص 20 به نقل از شیخ طوسی ( ره ) کتاب غیبت ، ص 239 ، رقم 207 – علامه اربلی (ره ) کشف الغمه ، ج 3 ، ص 310 – ترجمه یوم الخلاص « کامل سلیمان » ج 1 ، ص 88 ، ترجمه لطیف راشدی و ...
3 -منابع اهل سنت : این حجر عسقلانی ، الصواعق المحرقه ، ص 162 ؛ مسلم نیشابوری ، صحیح مسلم ج 1 ، ص 107 و 108 ؛ ج 8 ، ص 197 و 198 ؛ قندوزی ، ینابیع الموده ، ج 3 ص 90 و 135 و...
#منابع_شیعی : علامه اربلی ( ره ) بحارالانوار ج 13 احادیث مختلف نقل کرده است . ج 52 ص 151 و ... رجوع شود به ترجمه یوم الخلاص ج 1 ص 388 الی 401 .
4 _علامه مجلسی ( ره ) بحار الانوار طبع قدیم ، ج 13 ، ص 251 ، ح 6 و 7 و 8 – طبع جدید ج 52 ص 92 و 93 ، علامه طبرسی ( ره ) اعلام الوری.
AmirIzadiHamedani14
بسم الله الرحمن الرحیم #اشعار_مهدوی #انتظار #او_خواهد_آمد #نیمه_شعبان مژده ! صبح نور آمد ، رفت شامِ
شعری مهدوی بمناسبت جمعه...
متناسب باحال و روز جهان پرفتنه آخرالزمان.
برای مشاهده سایر سرودههای حاج امیر ایزدی همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
التماس دعای فرج.
4_5944913802058272912.mp3
42.41M
جلسه شب جمعه ۱۴۰۲/۹/۲
تهران
جلسه هفتگی حسینیه حاج آقا توکل
نامه امیرالمومنین علیه السلام به عثمان بن حنیف....
برای تبلیغ #نهج_البلاغه در حد توان این کلیپ صوتی را منتشر کنید.
ان شاء الله اجرتان با صاحب نهج البلاغه خواهد بود.
با لمس لینک زیر می توانید وبلاگ شخصی امیرایزدی همدانی را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شنبه روز رسول خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله است.
اول هفته با شعری داستانی از آن پیامبر رحمت....
گذر داشت روزی رسول اله
ز جایی تهی از درخت و گیاه
فرود آمدی ، خاتم المرسلین
به همراه یاران در آن سرزمین
بفرمود : رو ، سوی صحرا کنید
یکی تلّ هیزم مهیّا کنید
شنیدند فرمانِ سرِّ اِله
به حیرت فکندند بر هم نگاه
بگفتند : کای خسرو حق پرست
در این دشت هیزم نیآید به دست
نباشد در اینجا نشان از درخت
نروییده خاری از این خاکِ سخت
چه سان سر به امرت فرود آوریم
برت تلّ هیزم وجود آوریم
بفرمود : هر کس به هر سو شتافت
بیارد به همراه ، هر چیز یافت
به فرمان پیغمبر راست گوی
نمودند اصحاب او جستجوی
یکی یافت خاشاک را بی درنگ
یکی تکه ای چوب در پشت سنگ
یکی شد ز پستی به جایی بلند
به کف خار کند و رسیدش گزند
غرض دستِ پُر هر کس از آن گروه
برِ مصطفی آمد از دشت و کوه
ز هیزم به قدر توان ، هر یکی
به کف داشتی ، دستة کوچکی
همه بر زمین، بار بگذاشتند
به میدانگی هیزم انباشتند
برِ چشم اصحاب و ختم رسل
همان جزء ها پیش هم گشت کل
تعجب نمودند آن مردمی
که گفتند در دشت کو هیزمی ؟!
پیمبر که جانم فدایش شود
دل آرام از گفته هایش شود
لب شکّرین بر سخن باز کرد
به اصحاب ، این نکته ابراز کرد
گناهان همی جمع گردد چنین
به صحرای محشر ، دمِ واپسین
نمایید پرهیز از هر گناه
اگر چه بُود کوچک آن اشتباه
گنه دامن پاک ، ننگین کند
حذر کن که بار تو سنگین کند
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
برای مشاهده سایر سرودههای حاج امیر ایزدی همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرمایشات قابل تامل آیت الله حاج سید علی حسینی میلانی (حفظه الله)
(ان فی البیت فاطمه! قال: و اِن...)
اهل آتش، آتشی افروختند
قبلهی فردوس را، در سوختند
( #ایزدی_همدانی )
برای مشاهده سایر سرودههای فاطمی حاج امیر ایزدی همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
التماس دعای فرج.
بسم رب الزهراء علیهاالسلام
#فدک ( از #فتح_خیبر تا #غصب_فدک )
بخش اول
...
بنا به مصلحتي بود اينكه پيغمبر
سپرد دست ابوبكر ، پرچمِ لشگر
ز خوف خيبريان ، حاملِ عَلَم بگريخت
از اين فرار ، نظامِ سپاه ، برهم ريخت2
ملول گشت از اين قصّه ، خواجه ي لولاك
كه از طفيلِ وجودش به پا شده افلاك
سپرد روزِ دُوُم ، آن علم به دستِ عمر
شكست لشگر اسلام را ، شكستِ عمر
عمر ، به عرصه ي ميدان نداشت صبر و قرار
نهاد همچو ابوبكرِ سُفله ، پا به فرار3
فرارِ آن دو ز ميدان ، برِ مسلمانان
شكست روحيه ي لشگرِ مسلمانان
رسول گفت كه : فردا سپارم اين پرچم
به دست آنكه ندارد نظير در عالم
كسي كه فتحِ نمايان به خيبرش باشد
كسي كه دوستِ حقّ و پيمبرش باشد
كسي كه خالق و من ، دوستدارِ او هستيم
چنانكه اوست به ما يار ، يارِ او هستيم
كسي كه مردِ نَبَرد است و غيرِ فرّار است
زمانِ حمله به دشمن ، شجاع و كرّار است
صحابه چونكه شُنود اين كلام را كردند
تمام ، آرزوي آن مقام را كردند4
سحر گهان كه عيان شد در آسمان ، خورشيد
لباسِ رزم به تن ، هر مجاهدي ، پوشيد
سراغِ شير خدا را گرفت شخصِ رسول
جواب آمد : كز دردِ چشم ، گشته ملول
بگفت : نزد من آريد ، آن فلك فر را
كه او ز دل بزدايد غمِ پيمبر را
كسي برفت و علي را به محضرش آورْد
توان به قلب و روان بهرِ پيكرش آورْد
به بر گرفت علي را چو جانِ شيرينش
كشيد آب دهان ، روي چشمِ حق بينش
علم سپرد به دستش كه بود دستِ خدا
به حقّ حق كه علي بود پايْ بستِ خدا5
دعا نمود برايش ز لطف ، پيغمبر
به قصدِ فتح ، علي گشت راهيِ خيبر
به نيم ضربت حيدر ، دو نيم شد مرحب
ز جاي ، كَنْد درِ قلعه را امير عرب
قسم به كعبه كه قتلِ چنين يل و بَطَلي
نبود كار كسي در صحابه ، غير علي
يهوديانِ فدك اين خبر چو بشنيدند
شكوه و قدرتِ اسلام و لشگرش ديدند
ز ترسِ هيبتِ حيدر ، به فكر افتادند
پيام صلح براي نبي فرستادند
پس از مذاكره ، گرديد اين مفاد قبول
به حُكمِ ( فَئ )، فدك گشت ملك خاص رسول6
يهوديان ، پيِ نصف در آمدِ املاك
شدند كارگزارانِ خواجه ي لولاك7
رسول نيز ، به حُكمِ ( وَ آتِ ذَالْقُرْبي )8
بداد ملك فدك را به دخترش زهرا
سند نوشت ، كه بندد زبانِ دشمن را
گرفت شاهد ( حيدر ) وَ ( اُمّ ايمن ) را
...
برای مطالعه متن کامل این مثنوی، لینک زیر را لمس کنید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/124
برای مشاهده سایر سرودههای فاطمی حاج امیر ایزدی همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
التماس دعای فرج.
4_6028257431983755824.mp3
49.06M
جلسه شب جمعه ۱۴۰۲/۹/۱۶
تهران
جلسه هفتگی حسینیه حاج آقای توکل
#داستان_انار_حضرت_زهرا علیهاالسلام...
انتشار با شما، اجرتان با صاحب فاطمیه..
با لمس لینک زیر می توانید وبلاگ شخصی امیرایزدی همدانی را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
التماس دعای فرج.
بسم رب الزهراء علیهاالسلام
#فدک ( از #فتح_خیبر تا #غصب_فدک )
بخش دوم
...
بدون اذنِ بهين دختِ خواجه ي معراج
وكيلِ فاطمه گرديد از فدك اخراج
شنيد فاطمه وقتي كه اين قضايا را
به مسجد آمد و بوبكر را چنين گفتا:
تو قلبِ پاره ي قلبِ رسول ، خون كردي
چرا وكيلِ مرا از فدك برون كردي ؟
جواب داد : فدك بوده ملك پيغمبر
به رأيِ خلق ، منم جانشين آن سرور
كنون كه رهبريِ خلق ، كار من باشد
فدك به جاست كه در اختيار من باشد
بتول طاهره ، از مصطفي ، سند آورْد
يكي سند كه بسي بود مُستند آورْد
در آن ميانه به ناگاه ، زاده ي خطّاب
گرفت نامه ، بر آن از دهان ، فكندي آب9
كسي كه گفت : ( لَيَهْجُرْ )10 ؛ ستم دوباره نمود
به دست خويش ، سند را ز كينه ، پاره نمود
روانه شد سوي منزل ، حبيبه ي داور
به مسجد آمدي آنگاه فاتحِ خيبر
به پيش ديده ي خيلِ مهاجر و انصار
خطاب كرد به بوبكر ، حيدر كرّار
فدك ز عهدِ نبي بوده در يَدِ زهرا
چرا گرفته اي از دست صاحبش آن را ؟
جواب داد : فدك ، حقّ مسلمين باشد
اگر كه فاطمه را مدّعا جز اين باشد
بگو كه بر سخنِ خويشتن ، شهود آرد
وگرنه دست از اين ادّعاش ، بردارد
علي به يادِ وي آورْد امرِ سرمد را
بيان نمود ز احكامِ شرع ، ( ذُوالْيَد ) را
بگفت : بيّنه بايد تو آوري ، نه بتول
چرا كه بوده فدك در يَدِ عزيز رسول11
كسي كه گشت ز وي مفتخر ، ابوطالب
به ذوالفقارِ سخن ، بر خليفه شد غالب
عمر گشود زبان ، گفت : ز اين مقال چه سود
براي ردّ فدك ، لازم است شرطِ شهود
گواه خواست از آن بانويي كه حيّ بصير
گواهِ پاكيِ او شد به آيه ي تطهير
دوباره روزِ دگر ، دختر رسول الله
به مسجد آمد و آورْد شاهدان ، همراه
يكي عليّ و دگر شاهد ، اُمّ ايمن بود
كه طبقِ قول پيمبر ، بهشتي آن زن بود12
به غاصبانِ خلافت ، بيان نمود آن زن
به بيت فاطمه ، روزي نشسته بودم من
حضور داشت رسول خدا در آن منزل
امينِ وحيِ الهي ، بر او شدي نازل
بيان نمود ز فرمانِ خالق اكبر
( وَ آتِ ذَالْقُرْبي حَقَّهُ )8 به پيغمبر
رسول نيز ز فرمانِ كردگارِ فدك
بداد فاطمه را ملك و اختيارِ فدك13
من و علي ز پيمبر ، گواهِ فاطمه ايم
به نفعِ فاطمه شاهد در اين مخاصمه ايم
بر اين قضيّه ، دوباره علي شهادت داد
علي كه شيعه ي او را خدا سعادت داد
عمر گشود زبان ، بهرِ عذر آوردن
نداشت چاره و شد گرمِ متّهم كردن
كه چون ز ردّ فدك ، نفع مي برد حيدر
شهادتش نَبُوَد معتبر در اين محضر
در اُمّ ايمن و حرفش يقينْ خلافي نيست
ولي ، شهادت يك زن ، دليلِ كافي نيست13
از اين كلام ، عدو يافت دست آويزي
نگشت عايدِ صدّيقه از فدك چيزي
شهود ديگري آورْد حضرت زهرا
حسن ، حسين ، رباحِ غلام 14، با اسماء
در آن زمانه بُد اسماء ، همسرِ بوبكر
به نفعِ فاطمه ، شاهد شدي برِ بوبكر15
ولي شهادت ايشان نيامدي مقبول
به نزد آن دو كه بردند حقّ آل رسول15
...
برای مطالعه متن کامل این مثنوی، لینک زیر را لمس کنید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/124
برای مشاهده سایر سرودههای فاطمی حاج امیر ایزدی همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
التماس دعای فرج.
May 11
حدیث کسا.mp3
14.84M
باسلام
قرائت #حدیث_شریف_کساء
#تکیه_آقاسید_جمال_قزوین
#دهه_عاشورا_سال_۹۳_خورشیدی
بیایید با زمزمه این حدیث نورانی و باز نشر آن در فضاهای مجازی و درگاههای مختلف برای برآورده شدن #حوائج_امام_زمان (عجل الله فرجه) و برآورده شدن حوائج منتظرانش و شفای بیماران دعا کنیم...
#حدیث_کساء، #اکسیر_اعظم است و نباید از مداومت بر قرائت آن، کوتاهی کرد...
مخصوصاً در ایام فاطمیه.
با نشر این فایل صوتی در ختم ۱۴۰۰۰۰ #حدیث_کساء به قصد فرج، با ما شریک فیض باشید.
#دعای_مادر_سادات ، بدرقه راهتان....
هر روز با وضو و رو به قبله و باحضور قلب بشنوید و زمزمه کنید.
#التماس_دعای_فرج
برای مشاهده سایر سرودههای حاج امیر ایزدی همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
26.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام
#بسم_رب_الزهراء علیهاالسلام
#شفای_دختر_گرگانی
بخاطر
#قرائت_حدیث_شریف_کساء
توسط #حجت_الاسلام_والمسلمین_فرحزاد
از قول حجت الاسلام حاج سید محمد علوی گرگانی فرزند #آیت_الله_العظمی_علوی_گرگانی_ره
لطفاً نشر بدهید تا دیگران هم با دیدن این کلیپ به قرائت #حدیث_شریف_کساء اهمیت بیشتری بدهند.
#دعای_مادر_سادات ، بدرقه راهتان
برای مشاهده سایر سرودههای حاج امیر ایزدی همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
التماس دعای فرج.
May 11
بسم رب الزهراء علیهاالسلام
#فدک ( از #فتح_خیبر تا #غصب_فدک )
بخش سوم
...
هنوز فاطمه ، احقاقِ حقّ خود مي كرد
دليل ديگري از بهر غاصبان آورد
خطاب كرد: شما را بر اين بُوَد اقرار
كه بوده است فدك ، ملكِ احمد مختار
به حُكمِ شرع شود چونكه عمرِ شخصي طي
هر آنچه مانده از او مي رسد به وارثِ وي
منم كه وارثِ ميراثِ مصطفي هستم
يگانه دخترِ سالارِ انبيا هستم
۸۷
همان دقيقه ابابكرِ بَدمرام و خبيث
ز قولِ سيّد اسراء نمود جعلِ حديث
به كذب گفت : شنيدم ز صاحبِ قرآن
كه ارث مي نگذارند انبيا به جهان
شنيده چونكه شدي ( لا نُوَرِّثْ ) از دهنش
شدند ( عائشه ) و ( حفصه ) شاهدِ سخنش16
چو افترا به نبي بسته شد ، بتول آشفت
به ناخلفْ پسرِ بوقُحافه ، پاسخ گفت
كجاي قرآن فرموده حيّ دادگرم
تو ارث از پدرِ خود بريّ و من نبرم ؟!
بدون پرده بيان كرده حق ، به فرقانش
( رواست ارث ز داوود بر سليمانش )17
( مگر نخواسته يحيي ، ز درگهِ محبوب
كه زاده اش ببرد ارث ، از بني يعقوب ؟! )18
به پنج آيه دلالت نمود از قرآن19
كه بوده كذب ، كلامِ خليفه ي نادان
سوال كرد كه آيا كتابِ حق ، به نصوص
نموده مسئله ي ارث ، بر شما مخصوص ؟!
ولي من و پدرم را نموده خارج از آن
اگر چنين بُوَد ، اسرار را كنيد اعلان
وَ يا جداست ز هم ، مذهبِ من و پدرم
بدين جهت نسزد ارث از پدر ببرم ؟!
وَ يا شُديد به فهمِ رموزِ قرآني
بصيرتر ز رسول و عليّ عمراني ؟!
از اين خطابه ي شيوا نمود او اثبات
كه نيست بر سخنِ غاصبان ، دليل و ثبات20
اگر چه فاطمه آورْد آيه ، پي در پي
وليك ، باز فدك را عدو نداد به وي
...
برای مطالعه متن کامل این مثنوی، لینک زیر را لمس کنید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/124
برای مشاهده سایر سرودههای فاطمی حاج امیر ایزدی همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
التماس دعای فرج.
بسم رب الزهراء علیهاالسلام
#فدک ( از #فتح_خیبر تا #غصب_فدک )
بخش چهارم
...
اگر چه فاطمه آورْد آيه ، پي در پي
وليك ، باز فدك را عدو نداد به وي
به خانه آمد و طبقِ ( وَ اَمْرهُم شُوري )
نمود شور در اين باره با وليّ خدا
علي بگفت : الا ! يادگار پيغمبر
برو به نزدِ ابوبكر ، در غيابِ عمر
بگو : تو راست چنين ادّعا كه در دوران
پس از رسول ، تويي جانشينِ او به جهان
كنون كه تكيه گهت گشته منبرِ محمود
به فرضِ اينكه تمامِ فدك ، از آنِ تو بود
اگر كه فاطمه بودش چنين تقاضايي
كه سرزمين فدك را به او ببخشايي
لزوم داشت به يك آن ، نه ، كمتر از آني
به فاطمه فدكش را تو باز گرداني
چرا كه من گلِ گلزارِ مصطفي بودم
سرور سينه ي پيغمبر خدا بودم
چو راهكارِ علي را عمل نمود بتول
فتاد نزدِ ابابكر ، گفته اش مقبول
نوشت نامه كه اين قصّه ، مختصر گردد
به فاطمه فدكِ او ، دوباره برگردد21
گرفت فاطمه اين دستخطّ و شد دلشاد
ز مسجدِ نبوي ، سوي خانه راه افتاد
اميد داشت كه اين مژده را دهد به علي
هزار شوق به دل داشت آن عزيز ، ولي
ميان كوچه عمر ديد دخت طاها را
گرفت از رهِ بيداد ، راه زهرا را
...
برای مطالعه متن کامل این مثنوی، لینک زیر را لمس کنید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/124
برای مشاهده سایر سرودههای فاطمی حاج امیر ایزدی همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
التماس دعای فرج.