eitaa logo
AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
451 دنبال‌کننده
97 عکس
409 ویدیو
6 فایل
نشر آثار و اطلاع رسانی جلسات امیر ایزدی همدانی
مشاهده در ایتا
دانلود
AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
یاران آسمانی(۲) #مرثیه_خوانی ⚫️کلیپ قدیمی نوحه‌خوانی مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالحسین واعظ زاده خر
فقیهی که همه افتخارش روضه خوانی بود.‌.. (مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالحسین واعظ زاده خراسانی) بازنشر در کانال به مناسبت روز شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها
13.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرمایشات قابل تامل آیت الله حاج سید علی حسینی میلانی (حفظه الله) (ان فی البیت فاطمه! قال: و اِن...) اهل آتش، آتشی افروختند قبله‌ی فردوس را، در سوختند ( ) برای مشاهده سایر سروده‌های فاطمی حاج امیر ایزدی همدانی می‌توانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 التماس دعای فرج.
بسم رب الزهراء (علیهاالسلام) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ (( )) سورة نور ، آیة رحمت تویی بر حُجَج بالغه ، حجّت تویی مادحِ شخصِ تو ، خدای جلیل خادم دار الشرفت ، جبرییل و آنکه بجز وحی ، نگفتا سخن گفت : فدای تو شود جان من هستیِ هستی همه از هست توست ختم رسل بوسه زنِ دست توست دست تو ، تفسیر یَدُالله بود حافظِ جانِ اسدُ الله بود کیستی ؟! ای کشتة راهِ ولی کیستی ؟! ای عقده گشای علی قدرِ تو را قدر ، بیان می کند شانِ تو ، تطهیر عیان می کند اهل کسا را تو بهین محوری بر پدری ، مادری و دختری اسوة اخلاص و وقار و عفاف بذل کُنِ جامة شام زفاف نبضِ جهان ، قلب پر احساس توست گردش افلاک ، چو دستاس توست الگوی هر بانوی آزاده ای داشته ای زندگیِ ساده ای ای همه بینایی و شور و شعور خود زده ای نان جوین در تنور بیشتر از حدّ توانِ علی هیچ نبودت طلب از آن ولی خواستی آندم که ز حیدر ، انار خواسته ات داد ، خداوندگار خانة تو مهبطِ تنزیل بود وحی ، در آن حجره بیامد فرود نور ، از آن خانه به خورشید تافت کاین شرف و قدر ، در آفاق یافت بود ز فرطِ شرف ، آن آستان سجده گهِ مهر و مهِ آسمان خواجة لولاک ، به هر صبح و شام شد سوی آن خانه به عرضِ سلام قبله گه اهل ولا خانه ات ختم رسل ، مُحرمِ کاشانه ات همره شُویِ تو ز بعدِ نماز سوی سرای تو شد آن دلنواز سفره ات آمادة مهمان نبود چون خبر از نان به سرِ خوان نبود زود به محراب شدی در سجود مائده از خُلد بیامد فرود حرف همین است که مالک رقاب رزق دهد بر تو بدون حساب ای که جهان جیره خور خوان توست کون و مکان ، بندة فرمان توست حضرت صدّیقة کبری تویی دادرسِ شیعه به عقبا تویی پیش تو ، ای بانوی صاحب کرم قامتِ سروِ نبوی بود خم عطرِ جنان یافته از سینه ات نور خدا تافت بر آیینه ات ماهِ نُو ، از نورِ رُخت گم شود گرچه فروزنده چو انجم شود ای سه شب از نان جوینِ تو سیر گشته فقیری چو یتیم و اسیر اختر رخشندة برج عطا بانیِ نازل شدنِ هَلْ اتی وقت نمازِ تو ، به خیل ملک داشت مباهات ، خدای فلک ای ز تو دین یافته پیرایه ها در همه دم ، غمخورِ همسایه ها خیل ملک ، محو نماز شبت آیت عظمای خدا ، زینبت چهره به پای تو نهاده حسین آنکه بُوَد آبروی عالمین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ برای مشاهده سایر سروده‌های فاطمی حاج امیر ایزدی همدانی می‌توانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید. 🆔 http://amirizadihamedani.blogfa.com یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید: 🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 التماس دعای فرج.
بسم رب الشهداء و الصدیقین 🏴🏴🏴 🏴 (حضرت علیه السلام) ... 🏴 ... فیضِ روح القدس ، امدادم کن بین که ویرانه ام ، آبادم کنم دل من را که بُوَد پُر احساس برسان پای ضریحِ عباس تا ز رخسارة آن ماهِ تمام نور حق بینم و گیرم آرام قمرِ هاشمیان ، مهرِ جهان اخترِ برجِ یقین و ایمان پیشِ او عرش ، سر آورده فرود نقشِ پیشانی اش آثار سجود دست او ، بوسه گهِ شیر خدا در کَفَش ، قبضة شمشیر خدا پدرش فخر عجم بود و عرب مادرش اُسوة ایثار و ادب ساقیِ تشنه و دریای کرم آبیارِ همه گلهای حرم یاد او ، غُصّه ز دل ، بزداید گره از کارِ جهان بگشاید هر زمان رفت به دیدار حسین نقشِ غم رفت ز رخسار حسین کاشف الکرب و سپه سالار است حامیِ عترت و پرچمدار است ذکر او ، همچو مناجات بُوَد حرمش قبلة حاجات بُوَد حضرتش باب حوائج باشد سکّة مهرش ، رایج باشد مؤمن و کافر و گبر و هندو همه آرند به درگاهش رو باد و خاک ، آتش و آبش ، بنده هر یکی ، حلقه به گوش افکنده ماه ، دلباختة صورت اوست پاکتر زآبِ بقا ، سیرت اوست آستین گر بتکاند آن مرد بر زمین ریزد ، انجم ، چون گرد نار بر یارش ، بَرْد است و سلام بر محبّش ، دوزخ گشته حرام بلکه فردوسِ برین ، منزل اوست چون ابالفضل ، امیرِ دل اوست کیست عباس ؟ خداوند ادب بی قرین ، نیک حسب نیک نسب پدرِ فضل و علی را فرزند فاطمه ، امّ بنین را دلبند پدرش بین قریش است شریف مادرش فخر کلابیّه ، عفیف وارث آن همه خوبی ، او بود فاطمی طینت و حیدر خو بود 🏴🏴🏴 👈 برای مشاهده نسخه کامل این شعر لینک زیر را لمس کنید 👉 http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/80 🏴🏴🏴 برای مشاهده سایر سروده‌های حاج امیر ایزدی همدانی می‌توانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 التماس دعای فرج.
هدایت شده از Zaeran Alghame Hamedan
بسم رب الزهراء جلسه هیئت زائران علقمه همدان لطفا اطلاع رسانی بفرمایید جلسه مخصوص آقایان
23.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🆕 قدیمی ترین نسخه خطبه فدکیه از کوچه‌پس‌کوچه‌های قاهره تا دانشگاه کمبریج؛ کشف گنجینه‌ای نفیس در کنیسه یهودیان، اسراری از اولین دهه اسلام را فاش می‌سازد. صفحاتی که قرن‌ها در سکوت خویش خفته بودند، حالا حکایت مظلومیت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها و امیر مؤمنان علیه‌السلام را به گوش جهانیان می‌رسانند. برای مشاهده سایر سروده‌های حاج امیر ایزدی همدانی می‌توانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 التماس دعای فرج.
15.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈سانسور باورنکردنی حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) در منابع عامه 🔷 سخنان گلایه‌آمیز حضرت آیت‌الله طبسی در مورد محدثان اهل سنت و سانسور بهت‌آور و غم‌انگیز حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) و حضرت خدیجه‌ی کبری (سلام الله علیها) در منابع اصلی و معتبر اهل سنت 🎙 آیت‌الله نجم‌الدین طبسی ☑️کانال رسمی شبکه جهانی ولایت👇 🔰 @velayattv 🔷 برای مشاهده سایر سروده‌های حاج امیر ایزدی همدانی می‌توانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 التماس دعای فرج.
بسم رب الحسین علیه السلام امام علیه السلام دل اگر گشت آشناي حسين باصفا گردد از صفاي حسين دلِ من چون كبوتر از سينه پرگشوده است ، در هواي حسين شوقِ طوف حريمِ او دارد بيقراري كند براي حسين من كي ام ؟ مستمند درگاهش گشته ام سخت ، مبتلاي حسين به شهانم چه احتياج بُود ؟ فخرم اين بس شدم گداي حسين طفل بودم كه مادرم مي كرد بر تنم جامه ي عزاي حسين شير مي داد كودك خود را وقت گريه به روضه هاي حسين شير او شيره ي ولايت گشت داد جانم به تن ، ولاي حسين (( يا علي )) گفتم و بلند شدم كه شَوَم خادمِ سراي حسين در پيِ دسته ي عزاداري مي دويدم ، به لب نواي حسين مي زدم روي سينه ، مي گفتم : جانِ ناقابلم فداي حسين ... مصطفي از حسين ، حسين از اوست هست اين منزلت ، سزاي حسين به روي سينه ي رسول الله بود از شأن و رتبه ، جاي حسين سينه و حنجر و لبش بوسيد خاتمِ انبيا ، نياي حسين دارويِ دردِ بي دوايِ بشر هست در تربت شفاي حسين ... تن به ذلّت نداد ، تا جان داد بود بر عهد حق ، وفاي حسين بست احرامِ خون به دشت بلا قعر گودال شد مناي حسين پاره كردند گرگ سيرت ها از دمِ تيغ ها ، قباي حسين (( شمر )) بر روي سينه اش بنشست سر جدا كرد از قفاي حسين پيكرش ماند زير سمّ ستور از بَدِ خصمِ بي حياي حسين ساربان را نكرد او نوميد تا بدين حد ، بُود سخاي حسين رأس پاكش به نيزه كرد عدو ليك خامُش نشد صداي حسين سرِ ني خواند آيه ي قرآن كه حقيقت بُود صلاي حسين روز محشر ، شفاعت اَمّت هست با اذن حق ، جزاي حسين (( )) را در آن زمان باشد چشمِ اَمّيد بر عطاي حسين برای مشاهده نسخه کامل شعر در وبلاگ لینک زیر را لمس کنید http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/65 برای مشاهده سایر سروده‌های حاج امیر ایزدی همدانی می‌توانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 التماس دعای فرج.
بسم رب الحسین علیه السلام 🔹 علیه السلام 🔹 🔹 🔹 آن شب، خرابه شور و حال دیگری داشت از گریة ویران نشینان، محشری داشت آن شب ، سه ساله دختری را دیده تر بود دلخسته از ایام هجرانِ پدر بود آن شب ، یتیمی ناله از سوز جگر کرد آهش به قلبِ آسمانها هم اثر کرد می خواست در آغوشِ بابا جا بگیرد گلبوسه از رخسارة بابا بگیرد می خواست با او درد دل گوید شبانه از خارِ ره ، از کعب نی ، از تازیانه می خواست گوید: گوشوارش را ربودند می خواست گوید: سنگبارانش نمودند با چشم گریان ، گوشة ویرانه خوابید روی نکوی یارِ خود، در خوابِ خوش دید آری رقیه ، باب را در خواب می دید در ظلمت شام بلا ، مهتاب می دید می‌دید در رویا که مهمان حسین است فارغ ز هر غم، زیب دامان حسین است نزد پدر ، رازِ دلِ پُر درد می گفت از آنچه دشمن با اسیران کرد می گفت می گفت از آن خیمه های پر شراره گاهی ز گوشِ پاره ، گه از گوشواره می گفت : شد مهپاره ها را چهره ، نیلی از بس ز دستِ دشمنان ، خوردند سیلی بابای خوبم ، خوب شد که آمدی تو سلطان خوبان ، بر خرابه سر زدی تو بابش گرفت اشک غم ، از چشم تر او دست نوازش می کشیدی بر سر او دلجویی بابا ز دختر عالمی داشت خوابِ خوش دختر، ولی عمرِ کمی داشت برخاست و دید از پدر ، نَبْوَدْ نشانه بگرفت بار دیگر از هجرش بهانه در هر نگاهش سوی عمّه ، مطلبی بود ذکر لبش اَیْنَ اَبی ؟ اَیْنَ اَبی بود از گریة او ، شام ویران زیر و رو شد آشفته خوابِ دشمنِ بی آبرو شد وقتی صدای ناله اش در قصر ، پیچید از همدلانِ خود یزیدِ پست ، پرسید این نالة پیوستة جانسوز از کیست ؟ آسایش من را گرفت این شیون از چیست ؟ گفتند در پاسخ که یک طفل سه ساله از هجر بابا ، کرده سر این آه و ناله بین اسیران ، او عزیز و نور عین است این نازنین ، فرزند دلبند حسین است ناگه یزیدِ کفر خویِ زشت کاره سوی سرِ فرزند زهرا کرد اشاره گفتا که این سر را به آن دختر رسانید دلداده ای را مژدة دلبر رسانید گیرد اگر رأس پدر را او در آغوش یکباره گردد از فغان و ناله ، خاموش پس در طبق ، آن رأس نورانی نهادند سوی خرابه ، نیمه شب راه اوفتادند تا در خرابه جلوه گر شد روی خورشید پرتو فشان گشت و به ویران ، نور بخشید ویرانه آن شب گشت رشک وادی طور نورٌ علی نورٌ علی نورٌ علی نور آمد رقیه در بغل بگرفت سر را با اشک چشمش شُست رخسار پدر را می گفت : ای بابا ! ببین که دل دو نیمم کی در سنینِ کودکی کرده یتیمم ؟ ای کاش پیش از این دو چشمم کور می شد ای کاش جایم در سرای گور می شد تا ننگرم رنگین ز خون گردیده مویت تا ننگرم بُبْریده رگهای گلویت بعد از تو ، ای آرام جان ! وای از غریبی بعد از تو ما را کو حبیبی ؟ کو طبیبی ؟ بعد از تو بابا سرپرست این زنان کیست ؟ حامیّ اطفالِ تو در دُوْرِ زمان کیست ؟ ای کاش می گشتم فدایت ، ای پدر جان ای کاش می مُردَم برایت ، ای پدر جان او مُحرِم و ویرانسرا ، میقات او بود کعبه ، سرِ بُبریده ، او لبیک گو بود بعد از طواف ، آن دل به ثار اللَّه سپرده گلبوسه‌ای چید از لبانِ چوب خورده بوسید آن لب را و نقدِ جان ، فدا کرد ویرانسرا را شعبه ای از کربلا کرد وقتی برای غُسل او ، غسّاله آمد با دیدنِ جسمش قرین با ناله آمد پرسید : بیماریّ این دختر چه بوده ؟ جسمِ کبودش ، طاقتم از دل ربوده هر چند اکنون خفته او آرام و راحت سر تا قدم در پیکرش باشد جراحت سوزانْد حرفش قلب آل طاهرین را گفتند: بیماری نبود این نازنین را بود این یتیم از خانة وحی و طهارت از کربلا تا شام در بندِ اسارت هر جا گرفت از بهرِ بابایش بهانه دشمن بر او زد کعب نی یا تازیانه هر جا میان راه ، نامی از پدر برد سیلی ز دست دشمن بیدادگر خورد باشد کبود این تن ز ضرب تازیانه از غربت آل نبی دارد نشانه ای «ایزدی» بر گو غمِ دل ، با رقیه درمان شود دردت به ذکر یا رقیه 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.