اربعین ایران بمانم دق میڪنم💔' #اباعبدالله ♥️|@Amir_Hossein13|♥️

آقاۍامام‌حسین من‌هیچڪسوبه‌جز‌شماندارم ڪه‌اشڪاموجلوش‌سرازیرڪنم :))💔 آقاۍدلم‌دستمو‌رها‌نڪنیا🖐🏼

اے اهل نِت ... بی اهل بیت نشیم ..🖐🏿🙂 #تلنگر

🔹 #او_را ... (۵۵) نشست رو زانوش - حالتون خوبہ ؟؟ میخواید پرستار خبر ڪنم ؟ - نہ ... نمیخوام - اتفاقے افتاده ؟ چرا گریہ میڪنید ؟ اگر ڪمڪےاز دست من برمیاد ، حتماً بگید - واقعا میخواے ڪمڪم ڪنے؟؟ سرشو انداخت پایین ! - بلہ ... اگر بتونم حتماً ! - من باید از اینجا برم ...! - برید؟؟ یعنے فرار ڪنید؟؟ - آره بااااید برم - چرا ؟ نڪنه بخاطر ... مشڪلتون هزینہ ے درمانہ؟؟ - نہ من با پولم ڪل این بیمارستانو میتونم بخرم منم برم بابام پولشو میده - عذر میخوام ... ببخشید خب گفتم شاید بخاطر این مسئلہ میخواید برید ! - نخیر - خب پس چے ؟ - میتونےڪمڪ ڪن ، نمیتونے برو بذار یہ خاڪ دیگہ تو سرم بریزم - نہ نہ قصد جسارت ندارم من فقط میخوام ڪمڪتون ڪنم ! اگر از اینجا برید بیرون و حالتون بد بشہ چے؟؟ همین اݪـانشم مشخصہ حالتون خوب نیست ! - من خودم دانشجوے پزشڪیم ! میفہمم حالم خوب هست یا نہ ! ڪمڪم میڪنے؟؟ - آخہ ... - آقا خواهش میڪنم !! حالم خوب نیست لطفا فقط منو از در این بیمارستان ردڪن! همین!! یڪم مِن و مِن ڪرد و اطرافو نگاه ڪرد ... میدونستم دو دلہ قبل اینڪه حرفے بزنہ دوباره گفتم - خواهش میڪنم... - باشہ ! باشہ ! گریہ نڪنید! اݪـان باید چیڪار ڪنم؟؟ - منو از در ببرید بیرون ! با این لباسا نمیذارن خارج شم ! -برم لباساتونو بیارم؟؟ - نہ آقا ... وقت نیست ! تا نفہمیدن باید برم !! - خب چجورے ؟؟ - ماشین دارے؟؟ - آره ! - خب خوبہ ! من میخوابم رو صندلے عقب یہ پارچہ اۍ ، پتویۍ ، چیزے بڪش روم زود بریم ! - ها باشہ ... صبر ڪنید برم ماشینو بیارم نزدیڪ ! - ممنونم رفت و بعد دو سہ دقیقہ با یہ پراید برگشت !! چنان راجع بہ پوݪ بیمارستان پرسید گفتم پورشہ سواره سریع درو باز ڪردم و نشستم تو ماشین یہ پتو داد گرفتم و ڪشیدم روم و خوابیدم رو صندلے ! حرڪت ڪرد و از بیمارستان خارج شد و یڪم دور شد ، فہمیدم ڪه پیچید تو یہ خیابون دیگہ ! - خانوم؟؟ بلند شدم و اطرافمو نگاه ڪردم و یہ نفس راحت ڪشیدم !! - ممنونم آقا - خواهش میڪنم ، همین یہ ڪارمون مونده بود ڪه اونم انجام دادیم - ببخشید ... ولے واقعا لطف بزرگے در حقم ڪردۍ - خواهش میڪنم . خب ؟ اݪـان میخواید ڪجا برید ؟ موندم چہ جوابۍ بدم !! - نمیدونم ... یہ ڪاریش میڪنم ! بازم ممنون ... خداحافظ ! ♥️|@Amir_Hossein13|♥️

🔹 #او_را ... (۵۶) داشتم در ماشینو باز میڪردم ڪه صدام زد ! - خانوم !! - بلہ ؟؟ - با این لباسا ڪجا میخواید برید آخہ ؟؟ معلومہ لباس بیمارستانہ ! درو بستم . - خب .. آخہ چیڪار ڪنم؟؟ - بعدم شما ڪه چیزی همراهتون نیست ! نہ ڪیف ، نہ گوشے ، مطمئنا نمیتونید جایۍ برید ! چند لحظہ نگاهش ڪردم ... - آدرس خونتونو بگید ببرمتون خونہ ! - خونہ ؟؟؟ - بلہ . مگہ جاے دیگہ ایۍ دارید؟؟ - من فرار ڪردم ڪه نبرنم خونہ !! اونوقت اݪـان برم خونہ ؟؟ -یعنے از خونہ فرار ڪردین شما؟؟ - نہ آقا ... نہ من از زندگے فراریم ! از نفس ڪشیدن فراریم ! اَه... - چرا باز گریہ ڪردین؟؟ یہ چند لحظہ صبر ڪنید !! گوشیشو برداشت و یہ شماره گرفت ! -بہ ڪے زنگ میزنے؟؟ از تو آیینہ نگاهم ڪرد و انگشتشو گذاشت روے بینیش ! یعنے هیس... !! - اݪـو؟ سݪـام آقاے دڪتر! بلہ اومدم ، ولے راستش یہ ڪارے پیش اومد ، مجبور شدم برم!! معذرت میخوام! چے ؟؟ جداً؟؟ اۍ بابا ... باشہ پس دیگہ امروز نمیام ! یاعلے مدد گوشیو قطع ڪرد و گذاشت رو داشبورد - پس شمایید !! - ڪے؟؟ چے؟؟ - فہمیدن فرار ڪردین ! - ‌شما پزشڪید؟؟ - نہ ولے تو اون بیمارستان ڪار میڪنم ! ماشینو روشن ڪرد و راه افتاد - ڪجا میرے ؟؟ - بذارید یڪم دیگہ از اینجا دور شیم ! یہ ربعے رانندگے ڪرد سرمو گذاشتہ بودم رو صندلے و آروم اشڪ میریختم ! - ‌حاݪـا میخواید چیڪار ڪنید؟ میخواید ڪجا برید؟ سرمو بلند ڪردم و از تو آیینہ بہ چشماش نگاه ڪردم چشماشو دزدید و ڪنار خیابون نگہ داشت ! ڪم ڪم داشت هوا ابرے میشد با این ڪه دم عید بود امّا هنوز هوا سرد بود ... سرمو تڪیہ دادم بہ شیشہ ۍ ماشین و سعے ڪردم با خنڪاش ، داغے بدنم رو ڪم ڪنم چہ جوابۍ میدادم؟؟ چشمامو بستم و آروم گفتم - ببریدم یہ جاے خلوت ... پارڪے ، جایۍ نمیدونم ! - چیزے میخورین؟ بنظر میرسہ ضعف دارین. دستمو گذاشتم رو شڪمم خیلی گشنم بود امّا هنوز معدم درد میڪرد ! ماشینو روشن ڪرد و جلوۍ یہ رستوران نگہ داشت. - چنددقیقه صبرڪنید تا بیام . رفت و با یہ پرس غذا برگشت ... ساعت حوالے شش بود با اینڪه روم نمیشد امّا بخاطر ضعفم غذا رو گرفتم معدم خیلے درد میڪرد خیلے ڪم تونستم بخورم و ازش تشڪر ڪردم ! - حالتون بہتره؟؟ - اوهوم. خوبم! - نمیخواید برید خونتون؟؟ - نہ ! - میشہ بپرسم چرا بیمارستان بودین؟؟ - چہ فرقے داره ! - ببینید ... من میخوام ڪمڪتون ڪنم ! -پس منو ببر یہ جایۍڪه هیچڪس نباشه ! - باشہ . امشب میبرمتون جایۍڪه ڪسے نباشہ امّا ݪـااقل یہ خبر بہ خانوادتون بدین، حتماً اݪـان خیلے نگرانن !! - نگران آبروشونن نہ من ! اݪـان دیگہ بہ خونمم تشنہ ان !! - چرا؟؟ - چون بہ همہ برچسباے قبلے ، دختر فرارے هم اضافه شد ! - مگہ چہ ڪار دیگہ اۍ ڪردین؟؟ - مہم نیست... ! - هست ! بگید تا بتونم ڪمڪتون ڪنم ! دیگہ چیزے نگفتم و خیابونو نگاه ڪردم. ماشینو روشن ڪرد و راه افتاد ... ♥️|@Amir_Hossein13|♥️

🔹#او_را ... (۵۷) بارون شدید و شدیدتر میشد هوا بہ سمت گرگ و میش میرفت ... دلم داشت میترڪید ! باید چیڪار میڪردم ...؟ دیگہ نمیخواستم نفس بڪشم ... انگار تموم این شہر برام شبیہ زندون شده بود ! از شیشہ ے ماشین بیرونو نگاه میڪردم . هنوز سرم درد میڪرد . اݪـان مامان و بابا داشتن چیڪار میڪردن؟؟ مہم نبود ! حتےٰ مہم نبود دارم ڪجا میرم ...! پلڪامو بستم و چشمامو دست خواب سپردم... - خانوم؟؟ صداے مردونہ اۍ ،خوابو از سرم پروند ! چشمامو باز ڪردم و گیج و منگ اطرافمو نگاه ڪردم ! - اینجا ڪجاست؟؟ - جایۍ ڪه میخواستید. یہ جا ڪه هیچڪس نیست ! فقط با گیجے نگاهش ڪردم و سرمو برگردوندم سمت در ڪوچیڪ و سفید آهنے ڪه آجراے قهوه اۍ اطرافش نم خورده بودن و از چراغ قاب گرفتہ ے باݪـاش آب میچڪید! - نگران نباشید خونہ ے خودمہ !! با نفرت سرمو برگردوندم سمتش و قبݪ از اینڪه حرفے بزنم ، دستشو آورد جݪـو و یہ ڪلید گرفت جلوے صورتم . - برید تو و درو از پشت قفـݪ ڪنید ! هیچڪس نیست . هر ڪسے هم در زد درو باز نڪنید . بازم گیج نگاهش ڪردم !! - البتہ یہ اتاق ڪوچیڪه ، ولے تمیز و جمع و جوره ! - پس خودتون ...؟ - یہ ڪاریش میڪنم. بچه ها هستن ... امشبو میرم پیششون ... فقط درو بہ هیچ وجہ باز نڪنید ! البتہ ڪسے نمیاد ، ولے خب احتیاطہ دیگہ ! اینم شماره ے منہ ، اگر ڪارے داشتید حتما تماس بگیرید . و یہ برگہ گرفت سمتم برگہ رو گرفتم و شرمنده از فڪرے ڪه بہ سرم زده بود ، نگاهش ڪردم ... ولے اون اصݪـا نگاهم نمیڪرد ! یہ جورے بود !! - برید تو ، هوا سرده. شما هم ضعیف شدین ، سرما میخورین ! فقط تونستم یہ ڪلمه بگم - ممنونم .... از ماشین پیاده شدم و رفتم سمت خونہ ڪلید و تو قفݪ چرخوندم و درو باز ڪردم . بہ پشت سرم نگاه ڪردم از تو ماشین داشت نگاهم میڪرد ! بارون شدید شده بود با دست اشاره ڪرد ڪه برو تو !! رفتم داخـݪ خونہ و درو بستم یہ راهرو ڪوتاه بود و یہ در آهنے قدیمے ، ڪه نصفهء باݪـاییش شیشہ بود ! درو باز ڪردم، دمپایۍ آبے و زشت بیمارستان رو دراوردم و رفتم تو. همونجا وایسادم و نگاهمو تو خونہ چرخوندم. دوتا فرش دوازده مترے آبۍ فیروزه اے ، ڪه بہ شڪݪ ال پہن شده بودن ، یہ یخچاݪ ، یہ اجاق گاز ، یہ بخارے ، چندتا ڪابینت و ظرفشویۍ و چندتا پتو ڪل خونہ بود !!! دوتا در هم ڪنار هم بود ڪه احتماݪـاً حموم و دستشویۍ بودن ! چقدر با خونہ ے ما فرق میڪرد !!! اون خونہ بود یا این؟؟ ♥️|@Amir_Hossein13|♥️

بہ عشق تو دچار شدم..🤚🙂 #امام_زمان #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ♥️|@Amir_Hossein13|♥️

یہ‌رفیق‌گیر‌بیارید ڪہ‌باهاش‌خودسازی‌ڪنید ترك‌گناھ‌ڪنید درس‌بخونید‌و‌مباحثہ‌ڪنید(: اگہ‌پیدا‌ڪردید ولش‌نڪنیدتاشہادت‌((:" ♥️|@Amir_Hossein13|♥️

💔(:

همون جمله معروف ـ سخت ‌است ‌‌عاشق ‌شوی‌.. و یار نخواهد💔! دلتنگ‌"حرم"باشے.. و "ارباب" نخواهد(:

‹ارباب!عاشقٺ‌دورازحࢪم‌ اِحساس‌غربٺ‌مےڪُند(:🙃🖤🖐🏻 #امام_حسین_جانم #استوری ♥️|@Amir_Hossein13|♥️

« ♥️✨» اگـرخـدابرا؎توخیر؎بخواهد کسےنمےتواندمانع‌لطفش‌شود ꧇)!" ♥️¦↫#خــدا ✨¦↫#قربونت‌برم‌خدا ◇|@Amir_Hossein13|◇