♦️درسهای کرونایی‼️
🔷 درس دوم:
پزشکان میگویند یکی از ویژگی های ویروس #کرونا این است که بعد از #نفوذ در بدن انسان، آثارش به تدریج ظاهر می شود و ناگهان انسان را از پای می اندازد،
لذا این چند روز مرتب حالات خود را چک میکنیم که نکند کار از کار بگذرد و ما دیر متوجه شویم!
🔺در کلمات بزرگان (و شاید آن گونه که در خاطرم هست در بعضی روایات) آمده است که #شیطان مانند #موریانه در انسان #نفوذ می کند.
ویژگی موریانه دقیقا شبیه ویروس کرونا است یعنی از لحظه ای که نفوذ می کند به تدریج بدون هیچ نشانه ای کار خود را شروع میکند و ناگهان یک ساختمان (چوبی) را فرو میریزد!
🔻ما اگر بخواهیم از نفوذ کرونا وار و موریانه ای شیطان در امان بمانیم باید یک #مراقبه ی دائمی داشته باشیم و روزانه حالات #روح خود را چک کنیم تا مبادا زمانی متوجه شویم که کار از کار گذشته باشد و مبارزه بسیار سخت شده باشد.
🔻#محاسبه شبانه ای که معلمین اخلاق به آن سفارش می کنند دقیقا از همین باب است.
✍ امیر احتشام/
#سلسله_دروس_کرونایی
#کرونا
#نفوذ_تدریجی
#شیطان
@Amirehtesham
#وحید_یامین_پور نگاهی از زاویه ای دیگر به #گاندو داشته که خواندنش خالی از لطف نیست.
1⃣ علاقه به داستانهای معمایی و پلیسی ماجرای چند لایه و متناقضی است. راستگراها، سوسیالیستها را متهم میکنند علاقهی مفرط به این باور که همیشه «چیزی پشت پرده» وجود دارد، شگرد چپها برای مقابله با ایدهی لیبرالیسم است.
لودویگ فون میزس علاقهی مردم در قرن نوزدهم به داستان های جنایی و پلیسی را نوعی ذهنیت ضد سرمایهدارانه میداند.
از طرفی منتقدین، ترویج داستانهای پلیسی را مقدمهای برای توسعهی اقتدار نظارتی دولت و در یک کلام مشروع شدن نظارت برای حفظ آزادی میدانند. به تعبیر چپگراهای جدید، دولت نئولیبرال که همواره شعار دولت کوچک سر داده است، بهنام آزادی و برای تضمین آن، بیش از همه نظارت بر اعمال و رفتار مردم را حق خود میداند. آنها تاچر، بانوی آهنین، را متهم می کردند که برای توسعه ی امکانات و اقتدار پلیس، ایدهی «پیکار با جرم» را از طریق ترساندن مداوم مردم از جرایم خشن دنبال میکند.
2⃣ شاید بتوان گفت ذهنیت مخاطب ایرانی از ذهنیت چپگرایانه، دور نیست. تجربه قرنها استبداد، این تصور را قوام بخشیده که همواره کسانی هستند که در پس پرده با هم نشسته اند و امور را اداره میکنند و عوام الناس بازیچه همیشگی زد و بندهاست.
این ذهنیت در مبارزه با شاه معدوم و براندازی رژیم پهلوی به ویژه در شکل دادن به ذهنیت مبارزه با استعمار فریبکارانه ی انگلیسی بسیار موثر بوده است.
3⃣ پیگیری این ایده در تلویزیون و سینما در سالهای پس از انقلاب تا زمانی که «آن چیز پس پرده» مربوط به دسیسههای «دشمن اجنبی» است، همان معنای سابق را افاده خواهد کرد و ذهنیت مخاطب ایرانی را در نفیگرایی انقلابیاش مستحکمتر خواهد کرد،
اما #گاندو ماجرا را تغییر داده و ذیل مفهوم #نفوذ برای نخستین بار ابهام در «حکمرانی فریبکارانه» را به داخل کشانده است.
حالا بررسیهای مخاطب شناختی باید نشان دهد که این انتقال خطیر در کدگزاری های رسانهای چه درکی در مخاطب ایرانی برجا میگذارد.
آیا او آنرا در راستای ارادهی نظام برای حفظ خلوص خود کدگشایی خواهد کرد یا برعکس، آنرا نشانهای دالّ بر ابتلای نظام به همان بیماری پیشاانقلابی و اعتراف نظام به آن؟
همنشین کردن «دشمن اجنبی» با مسوولان نظام در بالاترین سطوح حکمرانی، هرچند میتواند منافع جناحی و سیاسی کوتاه مدتی برای یک جریان سیاسی داشته باشد، اما باید بررسی کرد که آیا مآلاً ایدهی سنتی زدوبند در پس پرده و فساد سیستماتیک را تقویت نخواهد کرد؟
@Amirehtesham