نذر جالب "محمدرضا" شهید ۱۵ ساله حرم: زیارت شاهچراغ در غروب هر چهارشنبه
🔹محمدرضا کشاورز ،شهید ۱۵ ساله حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ علیهالسلام عصر چهارشنبه چهارم آبانماه ۱۴۰۱ جامه خود را آراسته و کفش نو به پا کرد و با لبی خندان به سمت حرم و به لقاء الله رفت.
🔹حسین کشاورز پسر عموی شهید محمدرضا کشاورز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا از ویژگیها و خصوصیات اخلاقی و شخصیتی این شهید گفت.
🔹به گفته او شهید محمدرضا کشاورز چندماهی بوده که ۱۵ سالگی را پشت سرگذاشته بود و در مقطع دهم مشغول تحصیل در مدرسه شاهد شیراز بود.
محمدرضا پسری با ادب و کارگر زاده و همواره در امور دینی و مذهبی سرآمد بوده است.
🔹به گفته پسر عموی این شهید، محمدرضا از ۲ هفته پیش نیت کرده بوده که شامگاه هر چهارشنبه در حرم مطهر شاهچراغ علیهالسلام حاضر و ضمن به پا داشتن نماز مغرب و عشاء به جماعت در جلسات مذهبی این آستان مقدس شرکت کند.
🔹چهارم آبان ۱۴۰۱ وعده دومین میهمانی بوده که محمدرضا با خالق خود بسته بود که عصر این روز جامه تمیز خود را اتو کشیده و کفش نو به پا کرده و به تنهایی رهسپار حرم می شود.
#ایران_تسلیت
#برخورد_قاطع
#شاهچراغ
@Ammar_noghtezan
#توییت | علیرضا پناهیان:
شهادت توأم با شکنجۀ هولناک علی وردی سند عزم تروریستها برای ویران کردن ایران است.
ننگ بر کسانی که ابوموسی اشعریوار هر دو طرف را دعوت به عدم خشونت میکنند، در حالی که شاهدند چگونه جوانان مظلوم بسیجی، بدون سلاح برای برقراری امنیت مردم، اینچنین مجروح میشوند و به شهادت میرسند.
#شهید_امنیت
#شهید_آرمان_علی_وردی
🕊🕊🕊
@Ammar_noghtezan
رهبر ما آن طفل ۱۳ سالهای است که با قلب کوچک
خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگتر است،
با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را
منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.
#امامخمینی(ره)🌱
#سالروز_شهادت
@Ammar_noghtezan
🔰پروفسور هانری کوربن فرانسوی:
همه ادیان با مرگ پیامبران خود، مُردند.
👈 یهود با مرگ موسی
👈 مسیحیت با مرگ عیسی
👈 سُنیها با مرگ محمد (ص) مردند.
🔰 فقط شیعیان از مرگ امتناع کردند.
🔰 آنها نامزد مرگ نیستند،
🌷چون حسین را در ابتدا و مهدی را در انتهای راه دارند.
🔰 امام حسین از عمق تاریخ آنها را هُل میدهد
🔰 و امام مهدی آنها را به آینده دعوت میکند.»
🔰 «چنین جامعهای نمیتواند بمیرد،
🇮🇷 چون رهبری و آرمانهای آن زنده و در حال تجدید شدن است.»
📌 شهادت یک بسیجی مدافع امنیت در گیلان
🔹معاون هماهنگکننده سپاه قدس گیلان از شهادت بسیجی مدافع امنیت «حمزه علینژاد» در گیلان خبر داد.
🔹 «حمزه علینژاد» شامگاه پنجشنبه درحالی که همراه با فرزند و همسرش از منزل پدری برمیگشت. در حالی که کودک سه ساله خودش رو بغل کرده بود با شلیک گلوله به شهادت رسید.
#ایران_تسلیت
#لبیک_یا_خامنه_ای
@Ammar_noghtezan
این را بنویس یادگاری:
گنجشک به قیمت قناری!
جادوی رسانه مسخمان کرد
با شعبده و شلوغکاری
چادر ز سر زنان کشیدند
گفتند حجاب اختیاری!
سرباز مدافع وطن را
کشتند به جرم پاسداری!
جلّاد و شهید جابجا شد
در مغلطهی خبرگزاری!
افسوس که چشم ْانتظاران
ماندند به چشمانتظاری!
کو غیرت قیصر امینپور؟
کو شور حمید سبزواری؟
از پا منشین، دوباره برخیز
ای شعر بلند پایداری
"مهدی جهاندار"
#حجاب
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@Ammar_noghtezan
🔴 هدیه شگفتانگیز شهید دکتر سید فریدالدین معصومی‼️
🔸 #حاج_قاسم سلیمانی: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است...»
#امام_زمان
#شاهچراغ
@Ammar_noghtezan
مشق من
شهید است
هزار و چهارصد بار
از روے تــ❤️ــو مے نویسم
تا یادم باشد
از ڪربلاے حسین❤️،
تا هورالعظیم،
از مڪه تا فڪه،
و از ساحل فرات
تا قله هاے «بازے دراز»
راه ڪوتاهےاست،
به اندازه یڪ قطره سرخ
از خون خدا...
🕊🕊🕊
@Ammar_noghtezan
🖤خطاب به #حاج_قاسم عزیز
نیستی ببینی که به اهل حرم؛
چشم حرومی وا شده دوباره
ببین نبودنت چیکارمون کرد
چقد نداشتنت هزینه داره
شاعر: #حمید_رمی
〰️〰️〰️〰️〰️
✨ #شبتون_شهدایی ✨
@Ammar_noghtezan
#کانال_کمیـــــل
سکــوی پــروازِ لـب تشنگانی شـد ،
ڪہ مقتــل شان یـادآور ڪربلاسـت...🕊
" فدای لب تشنهات حسیـن (ع) "
#سلام
#صبحتون_منور_به_نور_شهدا 🌷
@Ammar_noghtezan
.
شهر را به ما سپردند!
و رفتند...
.
از شهر چیزی باقی نمانده!!
برگردید...
مقاومت کار ما نیست...
خانه به خانه!
نفر به نفر!
در حال #انهدام!
.
برگردید!
دست #دلمان را بگیرید...
.
آی شهدا با فراموشی درس شما؛
تخریبچی #ماهری شدیم!
#منفجر می کنیم دل را با #چاشنی وسوسه های شیطان!
#انفجار پشت #انفجار...
.
.
و پس لرزه های این انفجار؛
می لرزاند #دل مهدی فاطمه سلام الله علیها را...
.
#برگردید!
آقا #گناه دارد!
بس که ما #گناه داریم...
.
برگردید؛
آقا #تنهاست...
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀
@Ammar_noghtezan
🖌 #مکتب_شهدائی
ما به تکلیف عمل کردیم
شماها چی ؟؟؟
مثل ما هستید ؟؟؟
ما پشتیبان ولایت بودیم
شماها چی ؟؟؟
ما به صدای واغربتا لبیک گفتیم
وای بر شما اگر امامتان تنها شود.
🌹 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
@Ammar_noghtezan
یک نه گفتن مشترک
میثم، طیب و آرمان، هر سه در یک "نه" گفتن مشترک بودند!
به میثم گفتند به علی دشنام بده، زنده میمانی، گفت نه
به طیب گفتند به خمینی دشنام بده زنده میمانی، گفت نه
به آرمان گفتند به خامنهای دشنام بده، زنده میمانی، گفت نه
گاهی "نه" گفتنها هزینه سنگینی دارد ولی در تاریخ میماند.
#طلبه_شهید
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شادی_روحش_صلوات
@Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای دل مادر آرمان.... 💔
همه مادران سرزمینمان🇮🇷 اشک ریختن
#جنایت_اکباتان
#شهید_امنیت
#آرمان_علی_وردی
@Ammar_noghtezan
🥀یک فریم تنهایی... فقط بخاطرمن وتو
✨حالا شما بگید زن ، زندگی ، به کی میاد !!؟
نه با فتو شاپ نه با «کشته سازی »نه با هیچ چیز دیگری نمی توانید چنین تصویری خلق کنید !!!
👈چون هنوز مونده تا زن ایرانی را بشناسید
#زن_عفت_افتخار
@Ammar_noghtezan
🌸شهیدی ڪہ مادرش را با شالی از
ڪربلا شفا داد🌸
🌷 شهید محمد معماریان 🌷
مادر شهید می گفت : نزدیڪ محرم بود ڪہ من پام شڪست و در خانہ افتاده بودم و دڪتر ها گفتند ڪہ بہ سختی خوب می شہ ...
یڪ روز دلم شڪست و گفتم : خدایا من بہ مسجد می رفتم سبزی پاڪ می ڪردم ، فرش ها را جارو می زدم و ڪارهای هیئت را انجام می دادم ... اما الان خونہ نشین شدم ....
شب بہ شهید خودم متوسل شدم و خوابم برد ... درعالم خواب دیدم ڪہ محمدم با عده ای از رفقای خودش ڪہ شهید شده اند اومد و یڪ شال سبز هم بہ گردنش بود ...
گفتم : مادر ڪجا بودی ؟
گفت : ما از ڪربلا می آییم ...
گفتم : مادر مگر نمی بینی من بہ چہ وضعی در خونہ افتاده ام ...
گفت : اتفاقا شفایت را از اباعبداللہ(ع) گرفتم ...
و بعد شال را از گردنش برداشت و روی پای من انداخت و گفت مادر شڪستگی پایت خوب شده ... این دردی ڪہ داری بخاطر گرفتگی عضلات است ...
گفت : مادر برو ڪارهای مسجد رو انجام بده ...
صبح از خواب بیدار شدم و دیدم ڪہ می تونم راه برم ... دخترم دوید و گفت : مادر بنشین ، پای شما شڪستہ ....
گفتم : نہ ، پام خوب شده ...
خواهر شهید تعریف می ڪند : یڪ دفعہ دیدم در اتاق بوی عطر عجیبی پیچیده ، گفتم مادر چه خبره ؟ این شال چیہ ؟..
ماجرا را ڪہ برامون تعریف ڪرد باور نمی ڪردیم ... گفتیم بریم نزد آیت الله گلپایگانی ...
شال را خدمت آیت الله گلپایگانی بردیم ، هنوز صحبتی نڪرده بودیم ڪہ ایشان شال را گرفتند ، بوییدند و بوسیدند و شروع ڪردند بہ گریہ ڪردن ...
گفتیم: آقا چی شده شما چی می دونید ؟
عرض ڪردند : این شال بوی امام حسین(ع) را می ده ...
گفتیم : چطور؟ گفتند : ما از اجداد ساداتمان از مقتل سیدالشهدا یڪ تربت ناب داریم ... این شال سبز بوی تربت اباعبدالله (ع) را می ده ... و بعد فرمودند : یڪ قطعه از این شال را بہ من بدید وقتی من از دنیا رفتم در قبر و ڪفنم بگذارید و من هم در عوض آن تربت نابی ڪہ در اخیار ماست را بہ شما می دهم ....
📚 منبع : ڪتاب ۵۴۰ داستان از معجزات و ڪرامات امام حسین (علیه السلام)
🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷
@Ammar_noghtezan