eitaa logo
🍃🌹با شهدا و اهل بیت🌹🍃
216 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
ارتباط با مدیریت کانال↙️↙️ @Yavar_amar ادمین تبادل ↙️↙️ @Ya_mahdi_1235 مغزخاکستری @khakestary_amar کانال اتحادیه عماریون @et_amarion نفوذیها @Nofoziha_ammariyon با شهدا و اهل بیت علیهم السلام @Ammar_noghtezan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مینویسم تا یادم نرود: تمام اقتدار میهنم را ، از پرواز شما دارم ... 🌷 @Ammar_noghtezan
پنجره دنیا باز است... عطر شهادت به مشام مےرسد.. شهادت جلوی پنجره منتظر ایستاده و برایمان آغوش باز کرده... ولی حیف.. نمیشه رفت... پنجره های اینجا نرده های محکمی دارد... نرده هایی از جنس گمراهی... نرده هایی از جنس ریا و صد رنگی... شهادت خیلی منتظر مانده ... اما چه کنم نتوانستم از این نرده ها خلاصی پیدا کنم... آھ! شهادت رفت... هرچه صدایش کردم: "شهادت شهادت" جوابی نشنیدم جز اینکه گفت «نرده ها را خودت ساختی ...خرابشون کردی اگر دوباره به دنبالت خواهم آمد»... هرچه آمد به سرم ز دست نفسم آمد امروز من باید از دیروزم بهتر باشد باید حتی اگر شده قدمی ، به شهادت نزدیکتـر شوم... شهادت روزےمون نسئل الله منازل الشهداء ✨✨🌴🥀🕊🥀🌴✨✨ @Ammar_noghtezan
پنج شنبه است فاتحه می ‌خوانم نه برای تــو..!! برایِ خودم که جاماندم از شهـادت ... مزار شهید دکتر مصطفی چمران🌷 گلزارشهدا ، بهشت زهرا ،دهه٦۰ 📎 پنج شنبه های دلتنگی هدیه به روح پاک و معطر شهـدا صلوات @Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠ﺟﻠﻮﯼ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺑﻨﺪ ﭘﻮﺗﯿﻦﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎی ﻣﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﮔﻔﺖ ﺣﻼﻟﻢ ﮐﻨﯿﺪ. ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ : " ﺑﻤﺎﻥ، چند ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﭘﺪﺭ ﺷﻮﯼ" حبیب الله ﮔﻔﺖ: "ﻭﺿﻊ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺻﺪﺍﻡ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﮏﻫﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﻇﻠﻢ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﻭﻡ "ﻭ ﺭﻓﺖ. 💠ﻭﻗﺖ ﺭﻓﺘﻦ ﮔﻔﺖ :" ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﻣﺤﺪﺛﻪ". ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﺗﻠﻔﻨﯽﺍﺵ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ :"ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﻧﻤﯽﮔﺮﺩﻡ ﻗﻨﺪﺍﻗﻪ ﻣﺤﺪﺛﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ. ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻫﺮﮔﺰ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﯾﺪ " ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﯽﮔﻔﺖ .. ﻧﻮﺯﺍﺩ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﻭ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺪﺭ... 🌷 @Ammar_noghtezan
🍃🌹با شهدا و اهل بیت🌹🍃
#خاطرات_شهید 💠ﺟﻠﻮﯼ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺑﻨﺪ ﭘﻮﺗﯿﻦﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎی ﻣﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﮔﻔﺖ ﺣﻼﻟﻢ ﮐﻨﯿﺪ. ﻣﺎﺩﺭ ﮔ
🔹گریه‌های محدثه یک طرف، بیماری و بی‌قراری محمد یک طرف، پدر مادرم از دست گریه‌های این دو تا بچه عاصی شده بودند. پدرم گفت: «زنگ بزن حاجی بیاید، این بچه دارد می‌میرد.» 🔸19 اسفند 1363 که محدثه چهار روزه بود،من بعد از اذان صبح شروع کردم به تماس گرفتن با مریوان، تا این که ساعت هفت صبح موفق شدم تماس بگیرم، از بس بوق اشغال شنیدم، سرم درد گرفت. وقتی تماس برقرار شد، آن‌قدر برایم غیرمنتظره بود که دستپاچه شـدم و به تته پته افتادم، یکـی از سربازهای سپاه مریوان گوشی را گرفته بود، گفت: «حاجی گشت بوده، همین یک ساعتِ پیش خوابیده.» 🔹گفتم: «خانمش هستم، کار واجب دارم، بیدارش کنید.» رفت بیـدار کرد، حاجـی آمد گوشی را گرفت، تا جـواب سلامم را داد، گفت: «چه بی‌موقع زنگ زده‌ای؟» 🔸هم تعجب کردم، هم ناراحت شدم، سابقه نداشت با من اینگونه صحبت کند، بلافاصله لحنش عوض شد، توضیح داد: «همین الان داشتم خواب می‌دیدم شهید شده‌ام، دارند تابوت مرا می‌آرند مازندران.» 🔹گفتم: «حاجی جان! من که قصد نداشتم تو را از آرزوهات جدا کنم، محمد مریض شده، محدثه دم به دقیقه گریه می‌کند، زودتر بیا ما را ببر مریوان، اگر خودت فرصت نمی‌کنی، دایی حسین علی یا پسردایی‌ام را بفرست بیایند ما را ببرند، پدر و مادرم پیرند، حال و حوصله‌‌ی ونگ و وینگِ بچه‌ها را ندارند.» 🔸گفت: «سبحان‌الله! تو هم عجب فراموش کار شده‌ای حاج خانم، مگر من همه چی را به تو و دخترم نگفته‌ام. اگر زنده بودم و درگیری‌ها کم شد، عید می‌آیم دنبال‌تان، اما باز هم دارم بهت می‌گویم، آمدنی در کار نیست، من به خواب امروزم ایمان دارم.» 🔹قبل از خداحافظی گفت: «عماره جان! منتظر باش، همین امروز خبر شهادتم به گوشت می‌رسد.» این جمله‌ها را با مهربان‌ترین لحنی که در عمرم از او شنیده‌ بودم به زبان آورد. 🔸این مکالمه‌ی تلفنی، آخرین گفت و گوی من و حبیب بود. یاد نخستین گفت و گو افتادم. روزی که به خانه‌ی ما آمد تا باهم حرف بزنیم و اگر هم دیگر را پسندیدیم، عقد کنیم، آن روز هم حبیب از شهادت حرف زده بود، در حالی که من تصور روشنی از معنای شهادت نداشتم. 🔹گوشـی را گذاشتـم، رادیـو را روشن کردم و گوش به زنگ نشستم، از حرف‌های حبیب چیزی به پدر مادرم نگفتم، آنقدر خوابِ راست از او شنیده بودم که مطمئن بودم، همان می‌شود که او گفته است. 🔸یک ساعت بعد از تلفن من، پسر دایی‌ام از تهران تماس گرفت، گفت: «ماشین خراب شده بود، آوردم تهران درست کنم، زنگ زده‌ام مریوان، حاجی گفت بیایم بهشهر یک سر به شما بزنم بعد برگردم مریوان.» 🔹پیش خودم گفتم اگر امروز شهید نشد، همراهِ پسردایی برمی‌گردم مریوان. بعد از تلفنِ پسر دایی‌ام، رادیو اعلام کرد هواپیماهای عراقی چند بار مریوان را بمباران کرده‌اند، همین موقع محدثه شروع کرد به گریه کردن، بی‌اختیار آیه‌ی اِسترجاع به زبانم آمد: «انّا لِله و انّا الیه راجعون.» 🔸محدّثه‌ی چهار روزه را بغل کردم و توی گوش او هم آیه‌ی استرجاع خواندم. گریه‌‌اش بند آمد، نمی‌دانم بغلش کردم ساکت شد یا حرفم باعث شد. نزدیک ظهر آقای حمیدی مسئول تدارکات سپاه مریوان زنگ زد بهشهر. 🔹پرسید: «از مریوان چه خبر؟» مگر مریوان نیستید؟ گفت : «نه، رشتم، آمدم دنبال تدارکات، می‌خواهم حرکت کنم سمت مریوان.» ماجرای تلفن کردن به حاجی و خواب حاجی و اخبار رادیو را برای آقای حمیدی تعریف کردم. 🔸گفت: «من هم چون اخبار رادیو را شنیده‌ام زنگ زده‌ام به شما، صبر کن تماس بگیرم مریوان، دوباره زنگ می‌‌‌زنم.» نیم ساعت بعد زنگ زد. گفت: «حاجی راست گفت» ✍به روایت همسربزرگوارشهید 📎فرماندهٔ سپاه مریوان 🌷 ●ولادت : ۱۳۳۴ بهشهر ، مازندران ●شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۱۹ مریوان ، بمباران هوایی 🥀✨🍃🥀✨🍃🥀✨🍃🥀 @Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلم "تنگ" است، برای یک "دل‌تنگی" از جنس جا ماندن... که درمانش "رسیدن" باشد؛ رسیدن به قافله "یارانی سفرکرده" منِ باید حسرت رفتن بکشم...   شهدا نگاهی گمنامی ارزوست @Ammar_noghtezan
کسی به لذت عبادت و خشوع قلب می‌رسه که مراقبت های سخت بر اعمال و گفتار خودش داشته باشه..؛ قرآن را فراموش نکنید که بهترین وسیله برای نظارت بر اعمال قرآن است..! ✍بخشی از وصیت نامه 🕊🕊🕊🕊🕊 @Ammar_noghtezan
تاشدم بی خبر از خویش, خبرها دیدم... بی خبرشو, که خبرهاست در این بی خبری... (فروغی بسطامی) @Ammar_noghtezan
ابراهیم می گفت: اگه جایی بمانی کہ دست احدی بهت نرسہ، کسی تو رو نشناسہ، خودت باشی و آقا مولا هم بیاد سرتو روی دامن بگیره، این خوشگلترین شهـادتہ... دست‌ ما رو هم‌ بگیر تو پلاکت را دادی که گمنام شوی من دویدم که نامدار شوم حالا من مانده ام زیر خروارها فراموشی و نام تو در دل تمام انسان‌ها 🌷شهید ابراهیم هادی🌷 @Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 احکام(راهپیمایی) 🔴سوال: آیا شرکت کردن در راهپیمائی های بیست و دوم بهمن و روز قدس واجب است و شرکت نکردن حرام شرعی است؟ ♦️جواب: شرکت نکردن اگر موجب تضعیف نظام اسلامى شود، حرام است. 📚 الاستفتائات آیت الله العظمی امام خامنه ای 🗣وعده ی ما راهپیمایی پر شکوه ۲۲ بهمن 🇮🇷✌️🇮🇷✌️🇮🇷✌️🇮🇷 @Ammar_noghtezan
💢 | آقای خمینی استاد من است ➖ یک وقتی علامه آمده بود قم، همه علما رفته بودند دیدنش؛ آقای خمینی هم بود، آقای طباطبایی هم بود. از بس قیافه آقای خمینی و آن متانت، در ذهن آقای علامه سمنانی ـ پیرمرد ملایی بود ـ جلوه کرده بود، خیال کرد که او است؛ شروع کرد با آقای خمینی به گرم گرفتن و اینکه بله، من کتاب شما را خوانده‌ام، المیزان را خوانده‌ام. ➖ آقای خمینی هم آدمی که دستپاچه بشود، یا خجالت بکشد که حالا او دارد اشتباه می‌کند، نبود واقعاً. مثل کوه همینطور نشسته بود و گوش می‌کرد. آقای هم نشسته بود جلوی ایشان؛ دید که علامه سمنانی دارد اشتباه می‌کند، برای اینکه این اشتباه ادامه پیدا نکند، رو کرد به علامه سمنانی و گفت طباطبایی من هستم؛ ایشان ، آقای خمینی هستند. 📚 منبع: کتاب «عبد صالح خدا» ؛ خاطرات رهبر انقلاب اسلامی از زندگی و سیره مبارزاتی امام خمینی(ره) @Ammar_noghtezan
۲۲ بهمن همه ما خواهیم آمد بخاطر همه آرمان های عزیز انقلاب و ایران @Ammar_noghtezan
امروز ۲۰ بهمن تولد شهیدسید روح الله عجمیان چقدر جات خالیه.... @Ammar_noghtezan
🥀 امروز قرار بود تولد ۲۷ سالگی شهید باشه تولدش مبارک ... @Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌊 دجله ... فرات ...کارون ... همه با هم یکی شده بودند تا اروند خروشان را بسازند و میزان عزمِ مردان این سرزمین را محک زنند ! باد و باران ... دل‌هـا را می لرزاند ... حال آنکه آنها "سر" سپردند و "دل" به آب زدند ... سالک که باشی راه می سازی و تا خـدا امتداد می دهی ! اسمش را هرچه می‌خواهی بگذار بگذار ... " والفجـر ۸ " 🔸تاریخ عملیات: ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ 🔸رمز : یا فاطمه الزهرا (س) 🔸منطقه : شبه جزیره فاو 🌷 🌷 را با یاد کنیم. @Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~🕊 هرکی‌آرزو‌داشته‌باشه خیلی‌خدمت‌کنه میشه...! یه‌گوشه‌دلت‌پا‌بده، شهدا‌بغلت‌میکنن...:) ـ ما‌به‌چشم‌دیدیم‌اینارو... ـ از‌این‌شهدا‌مدد‌بگیرید... ـ مدد‌گرفتن‌از‌شهدا‌رسمه... دست‌بذار‌رو‌خاڪ‌قبر‌شهید‌بگو... حُسین‌‌ع‌به‌حق‌این‌شهید، یه‌نگاه‌به‌ما‌بکن... 🥀✨🌴🕊🥀✨🌴🕊🥀 @Ammar_noghtezan ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📝 👆 《من را ببخشید💔 برایم بسیار دعا کنید🕊 ودر ارباب💚 ومجالس عزاداری اهل بیت (ع)💚 من را 🥀》 🌷 💛 @Ammar_noghtezan
🌷شهیدمهدےزین الدین: هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کنید، آنها نیز شما را نزد اباعبدالله یاد مےکنند هرکی دوست داره شهدا یادش کنه،صلوات بفرسته... @Ammar_noghtezan
••✨🍃•• •وَ بِجَنابِڪَ اَنْتَسِبُ فَلا تُبْعِدني...🖐🏼♥️ •وچه‌خوشبختم‌من... •ڪه‌تو‌رادارم...|∞| •حسےن جانمـ🌱 @Ammar_noghtezan
هدایت شده از مغز خاکستری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به تمنای ظهورش، به فدای قدمش✨ می‌تپد در طلبش، ثانیه بر ثانیه دل✨ اللهم عجل لولیک الفرج 🙏🌹 🇮🇷 اتحادیه عماریون 🔺همدلی 🔻انقلابی گری @khakestary_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📷سربازان امام زمان(عج) از هیچ چیز جز گناهان خویش نمی هراسند... 🌷شهيد آوينى🌷 🔸الّلهُم عَجِّل لِوليکَ الْفَرَج🔸 🌷 @Ammar_noghtezan