eitaa logo
🍃🌹با شهدا و اهل بیت🌹🍃
214 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
ارتباط با مدیریت کانال↙️↙️ @Yavar_amar ادمین تبادل ↙️↙️ @Ya_mahdi_1235 مغزخاکستری @khakestary_amar کانال اتحادیه عماریون @et_amarion نفوذیها @Nofoziha_ammariyon با شهدا و اهل بیت علیهم السلام @Ammar_noghtezan
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن ، از خود شهادت🌷 کمتر نیست، چیز عظیم و حقیقت شگفت‌آوری👌 است. ما چون به شهدا عادت کرده‌ایم و گذشتها و ایثارها و و وصایا📜 و راهی که آنها را به شهادت رساند🕊 زیاد دیده‌ایم، این حقیقت نورانی💫 و بهشتی برایمان مخفی میماند. مثل عظمت خورشیـ☀️ـد و آفتاب که از شدّت ، برای کسانی که در آفتابند، مخفی میماند. زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از نیست.... 🕊🕊🕊 @Ammar_noghtezan
🍃🌹با شهدا و اهل بیت🌹🍃
‍ 🌹 🖋 یادم میاد قبل ازاین که داداش احمد بخواد اعزام بشه زنگ زد به من تا همدیگه رو ببینیم. احمد اومد مسجد و بعد از خواندن نمازش کلی با هم صحبت کردیم . احمد کلی به من سفارش و وصیت که...   گفتم بهش احمد جان ان شا الله خودت میای همه اینا رو انجام می دی. تنها جوابش برای من یه لبخند معنا دار بود.... اون موقع معنی لبخندشو متوجه نشدم تا اینکه خبر دادن داداشت شده.... بهش گفتم احمد جان ،داداش ،هر روز برات 110صلوات می فرستم تا سلامت برگردی ،دوباره به من خندید و گفت: ببین می تونی کار دست ما بدی.!! گفت: همین شما ها هستید که نمی زارید دیگه.... بازم معنی حرفاشو نفهمیدم. حالا من می گم: احمد جان الان که عاقبت بخیر شدی یادت نره برا منم صلوات بفرست و دعا کن تا به زودی عاقبت به خیر بشم...    .دلم برای برادرم بسیار تنگ شده قرارمون یادت نره رفیق 🌹 🌹 🕊🕊🕊 @Ammar_noghtezan
🔴🔴 🔴🔴 فقط را ڪہ# تفحص نمےڪنند ! گاهے باید آدم هاے زنده (مرده) را هم تفحص ڪرد و پیدا ڪرد !! خودشان را ... دل شان را ... عقل شان را ... گاهے در این راه پر پیچ و خم ! مردانگے ، غیرت ، دین ، عزت ، شرف ، تقوا ... را گم مےڪنیم ... نمےگوییم نداریم ! داریم ! اما گم مےڪنیم ... گشت و پیدا ڪرد ... نگردیم ، معطل هستیم ! باید بگردیم و در این رمل زار دنیا ! ڪہ هر آن ممڪنِ باد بیاد و قسمت دیگہ وجودمان را زیر رمل هاے دنیا گم ڪند ... را ڪنیم... ببینیم ڪجاے قصہ ایم ... سپاه مهدی عج هستیم ... ڪجا بہ آقا خوردیم ... ڪجا مثل آقا عمل ڪردیم ... ڪجا مثل دستواره ؛ اینقدر ڪار ڪردیم تا از خستگی خوابمان نبرد بلڪہ بیهوش بشیم ! ڪجا مثل ابراهیم هادی براے فرار از گناه چهره مان را ژولیده ڪردیم ... حرف آخر ! بہ قول بچہ هاے تفحص ؛ نقطہ صفر صفر و گرا دست زهرا سلام الله علیها ست ... همون مادرے ڪہ وقتے برونسی ؛ راه را در عملیات گم ڪرد ! وقتے توسل بہ مادرش حضرت زهرا ڪرد ! حضرت گفت : چهار تا بہ راست پنج تا بہ چپ !! رفتند و مسیر را پیدا ڪردند ... پس گرا و نقطہ صفر صفر ! دست مادرمان زهرا سلام الله علیهاست ... 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @Ammar_noghtezan
50.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهدا، رفته اند و رسالتی از جنس آگاهی و حرکت را بر دوش ما باقی گذاشته اند. شهادت، مرز زمین و آسمان است و شهدا، مرزبانان هماره بیداری...شهید یک واژه نیست شهادت فصل اول کتاب رسالت است و رسالت، همان مسئولیت شهودی است که بر دوش همه انسان‏ها، از لحظه تشییع پیکر شهید، قرار می‏گیرد. سلام بر که بزرگ ترین نتیجه حرکت و است🇮🇷 زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست(امام خامنه‌ای) به یاد شهدا و رسالتی که بردوش همه ماست در نشر این مستند همراه ما باشید
از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓 . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم😓، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم...😭 گذشتم... . 🌷هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 〰️〰️〰️〰️〰️ @Ammar_noghtezan
چشمانم را باز میکنم و به مینگرم سلام ! سالها گذشت از و امروز چه قدر دل تنگ بودن توست این را آسمان به من گفت او که سوزانش صورتت را نوازش میداد همان ای که روزها در دل خاکش را جستجو میکردی و فریاد سر میدادی سالها از نبودنت و من دارم دستان را که این فراق را تحمل میکند گذشت اما حتی ذره ای یادت در کمرنگ نشد من! از که به ما مینگری دعایمان کن که این غبار گناه را آلوده کرده •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• @Ammar_noghtezan
🍂بسم ربّ الزهرا(س) 🍂در کودکی و را آموخت. بزرگتر که شد، با وجود سن کمش، درک درستی از تحرکات جامعه داشت. تحرکاتی که چندی بعد قرار بود انقلابی را رقم بزند که همچون خواری در چشمان بدخواهان این مرز و بوم شود. 🍂عبدالله از ابتدای جنگی که عراق و حامیانش به ما تحمیل کردند در جبهه‌ها حضور داشت. سال۶۰ هم مفتخر به دریافت لباس خادمی س.پ.ا.ه شد. 🍂۸ سالِ جنگ به پایان رسید و عبدالله ماند و یادگاری‌هایی که در گوشه و کنار بدنش، جا خوش کرده‌بودند. 🍂زمزمه رفتن به که در ایران پیچید، حاج عبدالله ۵۱ساله نیز، ندای هل من ناصر امامش را لبیک گفت و بی واهمه عزم رفتن کرد. 🍂۴بار اعزام شد. در ۴ عملیات مهم حضور یافت. در آزادسازی تدمر نیز، نقش اساسی داشت و صدها دیگر که در این کم نمی‌گنجد.. همه اینها باعث شد که او تبدیل به کابوس هرشب دشمنان شود. 🍂سرانجام در پی تصمیم حذف او، در کنار جاده‌ای که قرار بود از آن عبور کند، بمب گذاشتند و او را راهی ملکوت اعلی کردند 🌸به مناسبت سالروز 🔷تاریخ تولد : ۳۰ شهریور ۱۳۴۵ 🔷تاریخ شهادت : ۲۲ مهر ۱۳۹۶ 🔷محل شهادت : سوریه @Ammar_noghtezan
بر بالین استجابت آنی دعا:   شهید موحد دانش یکی از خاطراتش را برای یکی از همرزمانش اینگونه تعریف کرده است: "بعد از عملیات «بازی دراز» با دلی شکسته رو به خدا کردم و گفتم: «پروردگارا ما که توفیق نداشتیم، قسمت کن در همین جوانی کعبه‌ات را، حرم رسولت را، غریبی بقیعت را زیارت کنم» مشغول دعا و درخواست از درگاه پر از لطف خداوند بودم که شهید پیچک آمد دستی به شانه‌ام زد و گفت: «حاج علی، مکه می‌روی؟» یکدفعه جا خوردم و با تعجب پرسیدم: «چطور مگه؟» خندید و ادامه داد: «برام یک سفر جور شده است اما من به دلیل تدارک عملیات نمی‌تونم بروم با خود گفتم شاید شما دوست داشته باشید به مکه بروید» سر به آسمان بلند کردم دلم می‌خواست با تمام وجود فریاد بکشم: «خدایا شکرت»" ❤️ ❤️ @Ammar_noghtezan
اگر باشی🌹 در جبهه می شوی و می شوی ... اگر باشی🌹 در قلب تهران به می رسی و می شوی ... اگر باشی🌹 در بازار تهران به می رسی و می شوی ... اگر باشی🌹 در کوچه پس کوچه های تهران به می رسی و می شوی ... اگر باشی🌹 و زندگی کنی ، آنگاه در کنار فرودگاه بغداد ، بدست پلیدترین افراد به می‌رسی و می شوی ... و اگر باشی🌹 در حال خدمت به راهیان نور در طلائیه به می رسی و می شوی ... مهم این است که ... اول ... آنگاه ... 🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات 🕊 @Ammar_noghtezan
🌱🌸 💭 ... برایِ شدن، هُنَر لازم است... هُنَرِ رد شدن از .. هُنَرِ بِه خُدا رسیدن...[♥️] هُنَرِ تَهذیب... تا هُنَرمَند نشی، نِمیشی❗️❗️ 🌱🕊ــــــــــــــــــــــــــ 📿 •❥•❤️🌿 ✨اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ✨
یکی از دوستان رفته بودن محضر حضرت آقا گفتند آقا جان بنده دارم عازم سوریه میشم؛حضرت آقافرمودن احسنت من افتخار میکنم جوانان ما عاشق و دفاع از حرم اهل بیت هستند. خدا پشت پناهت باشه. گفت آقا دعا کن بشم...آقا فرمودن بالاترین درجه نزد خداوند است اما اونجا سعی کنید زیاد شهید ندیم... ما به شماها برای فتح نیاز داریم. ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ammar_noghtezan
بے عشق پلید مے شوے باور ڪن.. با عشق سعید مے شوے باور ڪن.. خود را ڪه شبیه گردانی.. یڪروز مے شوے باور ڪن.. 🌹 @Ammar_noghtezan