#خاطره
🌷همیشهی خدا در حال #شوخی و خنده بود. جایی نبود که جواد باشد و خنده نباشد😅 تنها جایی که خندهاش را نمیدیدی، وقتی بود که باب روضه #حضرت_زهرا(س) و فرزندانش🏴 باز میشد.
🌷به حضرت زهرا(س) #ارادت خاص داشت! تا جایی که در اعزام چهارمش به #سوریه، وقتی ترکش به #پهلو و سرش خورده💥 و به شدت مجروح شده بود، میگفت: در سوریه نشان از مادرم❤️ #زهرا(س) گرفتم و پس از این جراحت به وضوح شوق رفتن در چهرهاش هویدا بود و در #روضه مادر بیتابی بیشتری میکرد.
🌷تو روضههای بیبی، وقتی اسم #مغیره میومد از خود بی خود میشد و به سر و صورتش میزد😭
🌷به آقای #نریمان_پناهی علاقه خاصی داشت💖 ایشون رو "حضرت نریمان" صدا میکرد. توی ماشین موقع جابجایی #شهدای_گمنام، مداحیهای ایشون روگوش میداد🎶
#شهید_جواد_محمدی🌷
#شهید_مدافع_حرم
#اتحادیه_عماریون
@Ammar_noghtezan
🌷🌷🌷🌷🌷
👈آقا مهدی به تبعیت از #ولایت_فقیه خیلی تأکید داشت و چون حضرت آقا به دفاع از مردم #سوریه، یمن و عراق توصیه داشتند، او هم دوست داشت جزو کسانی باشد که حرف رهبر را اطاعت کردهاند
میگفت: دوست دارم با رفتن به جنگ، #آلسعود عصبانی شوند
به نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد و هر جا به مسافرت میرفتیم تا صدای #اذان را میشنید توقف میکرد و در مسجدهمان محله نماز میخواند و بعد ادامه مسیر میداد.
به رعایت #حجاب هم توجه و تأکید بسیاری داشت
قبل از اعزامش با هم به #کربلا رفتیم، به هر کدام از حرمهای مطهر که میرفتیم، گریه میکرد و میگفت من آمدهام تا امضای قبولی #شهادتم را از اهل بیت(ع) بگیرم👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
💎 @Ammar_noghtezan
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
🌷🌷🌷🌷🌷
👈آقا مهدی به تبعیت از #ولایت_فقیه خیلی تأکید داشت و چون حضرت آقا به دفاع از مردم #سوریه، یمن و عراق توصیه داشتند، او هم دوست داشت جزو کسانی باشد که حرف رهبر را اطاعت کردهاند
میگفت: دوست دارم با رفتن به جنگ، #آلسعود عصبانی شوند
به نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد و هر جا به مسافرت میرفتیم تا صدای #اذان را میشنید توقف میکرد و در مسجدهمان محله نماز میخواند و بعد ادامه مسیر میداد.
به رعایت #حجاب هم توجه و تأکید بسیاری داشت
قبل از اعزامش با هم به #کربلا رفتیم، به هر کدام از حرمهای مطهر که میرفتیم، گریه میکرد و میگفت من آمدهام تا امضای قبولی #شهادتم را از اهل بیت(ع) بگیرم👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
@Ammar_noghtezan
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
🌷🌷🌷🌷🌷
#شهید_عباس_دانشگر پنجم مهر ۱۳۹۰ وارد دانشگاه امام حسين(علیه السلام) شد و رخت رزمندگی به تن كرد. دوراني را شروع كرد كه او را تا #شهادت بالا برد.
«هميشه می گفت نكند ما به اندازهای كه حقوق دريافت می كنيم به همان اندازه كار نكنيم؟ همين كه در #سپاه خدمت می كنيم و توفيق خدمت در اين نهاد #انقلابی را داريم بايد #خدا را شاكر باشيم و حقوق و مزايا كمترين چيز برای ماست.»
او كه ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ دختر عمويش را به همسری برگزيده بود، كمتر از سه ماه بعد در اول ارديبهشت سال ۱۳۹۵ عازم #سوريه شد.
خاطره ای در مورد شهید:
«پشت بيسيم شنيديم كه يكی از نيروهای #جبهه_النصره پارچهای به دست گرفته و روی خط خودنمايی می كند.
#عباس، قناسه (دراگانوف) درخواست كرد. با قناسه او را زد و به درك واصل كرد.»👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
🍃 آتش می گیرم از این جاماندن های پر از #حسرت .تاریخ تولدش را که می بینم شرمنده دلم می شوم .زودتر از او مامور شدیم برای آمدن به زمین اما #اسیر دنیا شدیم.او عاقبت بخیر شد و ما رها نشدیم از این زندان دلگیر ...
🍃 دورانی که در بطن مادر بود با نجوای #زیارت_عاشورا جان گرفت و بزرگ شد.چشم هایش را که به دنیا گشود محبت #اهل_بیت را از آغوش گرم مادر هدیه گرفت..با حفظ کردن آیه های نور روحش بزرگ شد و قد کشید. و دل بی قرارش را با رفتن به حوزه و درس خداشناسی در کنار حرم حضرت معصومه آرام کرد.
🍃در روزهایی که عمامه اش را می بوسید و بر سر می گذاشت و مادر با ذوق نگاهش می کرد و در دل قربان صدقه اش می رفت، زمزمه رفتن به #سوریه را آغاز کرد و مگر می شد مادری که روح و جسم فرزندش را با #حسین عجین کرده بود مانع شود برای #دفاع از حریم خواهر حسین.
🍃نگرانی های مادرانه اش گل کرده بود به او گفت: «برو #شهید شو اما #اسیر نه.»طاقت اسارت محمد امینش را نداشت .شاید برایش روضه اسارت و شام تداعی می شد.
🍃طلبه عاشق، #بورسیه_آلمان را فدای جهاد کرد .رشته های دلش را پیوند زد به #فاطمیون و با آنها هم قدم شد.در خواب از دعوتش به مهمانی شهدا آگاه شد.#غسل شهادت کرد و راهی عملیات شد. شهید شد و پیکرش به یادگار ماند.
🍃حال مادرش #دلتنگ می شود .داغ نبودنش را همیشه بر دل دارد اما به قول خودش مهم #آخرت فرزندش بود که #سعادتمند شد و براستی که #بهشت زیرپای مادران است....
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمد_امین_کریمیان
📅تاریخ تولد: ۱۳۷۳
📅تاریخ شهادت : ۲۷ خرداد ۱۳۹۵
📆تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت :حلب
🥀مزار : جاوید الاثر
🌹🍃🌹🍃
🌱قلم، تاروپود کاغذ را میپیماید و ولادتت در خوشه های زمستان را به تصویر میکشد.
🌱طلوع عاشقانه ات، آغازی شد برای #عروج پلی دیگر به سوی خدا لابلای لایه های زندگی ات، ذاکر #حسین شدی و قلبت در مسیر روضه های رمضان آرام گرفت.
🌱زندگی را در کنش و کاوش #عشق یافتی. در میانه نبرد، معنا بخش دلیری و دلاوری شدی و راه و رسم زیستن را به اهل زمین آموختی.
🌱قلم، وجودت را تمنا میکند تا بنویسد و بنوازد از شیرینی شهیدانه لحظه هایت، و ترسیم کند محبتی را که در راه #حرم اندوخته بودی.
🌱بعد از #بیست بهار زندگانی ات، اینبار #سوریه میزبان تو شد و «درعا» آوردگاه تکاپوی جسمت با خون؛ هنگامی که روحت در ابدیت آرام میگرفت.
🌱دستمان را بگیر و دست آویزمان شو؛ اهل زمین همچنان به آموزگاران عشق محتاجند ...
✍نویسنده : #مبرا_پورحسن
🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علی_امرایی
📅تاریخ تولد : ۱۲ دی ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱ تیر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۳۱ خرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
💢شهیدی که محل و نحوه ی شهادت خود را به مادرخود نشان داد..
#مادر_شهید تعریف میکرد:
از نحوه شهادتش هیچ کسی چیزی به من نمیگفت و دوستش که در #سوریه با او بود از جواب دادن طفره میرفت
هنوز پیکر محمدرضا دفن نشده بود, در شب شهادت امام رضا حالم خیلی بد شد و خوابیدم همین که سرم را روی بالش گذاشتم محمدرضا به خوابم آمدو به صورت واضح میگفت: «فلانی را اینقدر سوالپیچ نکن وقتی سوال میکنی اون غصه میخوره,دوست داری نحوه شهادت من را بدانی من بهت میگویم» و من را برد به آنجایی که شهید شده بود و لحظه #شهادت و پیکرش را به من نشان داد که حتی بعد از این خواب نحوه شهادت را برای فرماندهانش توضیح دادم آنها تعجب کردند😳
و گفتند شما آنجا بودید که از همه جزئیات با خبر هستید
#شهید #محمدرضا_دهقان🌷
#توئیت نوشت
تمام عمرش را در #جهاد بود ۱۷سالگی در #کردستان #جانباز شد . #دفاع_مقدس که تمام شد جهاد را رها نکرد و #جهاد_فرهنگی را شروع کرد با شروع #فتنه_داعش، ۶ بار به #سوریه رفت و مزد عمری مجاهدت خود را از سید و سالار شهیدان گرفت و آسمانی شد
#شهید_مدافع_حرم
#حمیدرضا_ضیایی
#شهادت
#سیره_شهدا
🇮🇷#اتحادیه_عماریون
🔺#همدلی
🔻#انقلابی_گری
@Ammar_noghtezan
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍂بسم ربّ الزهرا(س)
🍂در کودکی #احکام و #قرآن را آموخت. بزرگتر که شد، با وجود سن کمش، درک درستی از تحرکات جامعه داشت. تحرکاتی که چندی بعد قرار بود انقلابی را رقم بزند که همچون خواری در چشمان بدخواهان این مرز و بوم شود.
🍂عبدالله از ابتدای جنگی که عراق و حامیانش به ما تحمیل کردند در جبههها حضور داشت. سال۶۰ هم مفتخر به دریافت لباس خادمی س.پ.ا.ه شد.
🍂۸ سالِ جنگ به پایان رسید و عبدالله ماند و یادگاریهایی که در گوشه و کنار بدنش، جا خوش کردهبودند.
🍂زمزمه رفتن به #سوریه که در ایران پیچید، حاج عبدالله ۵۱ساله نیز، ندای هل من ناصر امامش را لبیک گفت و بی واهمه عزم رفتن کرد.
🍂۴بار اعزام شد. در ۴ عملیات مهم حضور یافت. در آزادسازی تدمر نیز، نقش اساسی داشت و صدها #رشادت دیگر که در این کم نمیگنجد.. همه اینها باعث شد که او تبدیل به کابوس هرشب دشمنان شود.
🍂سرانجام در پی تصمیم حذف او، در کنار جادهای که قرار بود از آن عبور کند، بمب گذاشتند و او را راهی ملکوت اعلی کردند
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #عبدالله_خسروی
🔷تاریخ تولد : ۳۰ شهریور ۱۳۴۵
🔷تاریخ شهادت : ۲۲ مهر ۱۳۹۶
🔷محل شهادت : سوریه
@Ammar_noghtezan