🍃 آتش می گیرم از این جاماندن های پر از #حسرت .تاریخ تولدش را که می بینم شرمنده دلم می شوم .زودتر از او مامور شدیم برای آمدن به زمین اما #اسیر دنیا شدیم.او عاقبت بخیر شد و ما رها نشدیم از این زندان دلگیر ...
🍃 دورانی که در بطن مادر بود با نجوای #زیارت_عاشورا جان گرفت و بزرگ شد.چشم هایش را که به دنیا گشود محبت #اهل_بیت را از آغوش گرم مادر هدیه گرفت..با حفظ کردن آیه های نور روحش بزرگ شد و قد کشید. و دل بی قرارش را با رفتن به حوزه و درس خداشناسی در کنار حرم حضرت معصومه آرام کرد.
🍃در روزهایی که عمامه اش را می بوسید و بر سر می گذاشت و مادر با ذوق نگاهش می کرد و در دل قربان صدقه اش می رفت، زمزمه رفتن به #سوریه را آغاز کرد و مگر می شد مادری که روح و جسم فرزندش را با #حسین عجین کرده بود مانع شود برای #دفاع از حریم خواهر حسین.
🍃نگرانی های مادرانه اش گل کرده بود به او گفت: «برو #شهید شو اما #اسیر نه.»طاقت اسارت محمد امینش را نداشت .شاید برایش روضه اسارت و شام تداعی می شد.
🍃طلبه عاشق، #بورسیه_آلمان را فدای جهاد کرد .رشته های دلش را پیوند زد به #فاطمیون و با آنها هم قدم شد.در خواب از دعوتش به مهمانی شهدا آگاه شد.#غسل شهادت کرد و راهی عملیات شد. شهید شد و پیکرش به یادگار ماند.
🍃حال مادرش #دلتنگ می شود .داغ نبودنش را همیشه بر دل دارد اما به قول خودش مهم #آخرت فرزندش بود که #سعادتمند شد و براستی که #بهشت زیرپای مادران است....
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمد_امین_کریمیان
📅تاریخ تولد: ۱۳۷۳
📅تاریخ شهادت : ۲۷ خرداد ۱۳۹۵
📆تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت :حلب
🥀مزار : جاوید الاثر
🌹🍃🌹🍃
🍃🌷🍃
#دلنوشته
لحظاتی هم هست که
#ویرانت مےکند !
اما...
مجبوری ،
مجبوری ،
مجبوری !
مجبوری که #محکم باشی...
محکم بایستی
به خودت که مےآیی مےبینی ؛
یک روزه پیر شده ای !!
پیر .....
زیر بار گناھ ، کمــــر، خم مےشود
کم مےآوری که چطور جسارت کردی؟؟!!!
چرا گناه کردی؟؟؟
و آن وقتی که از گناهت پشیمان شدی
زمزمه مےکنی:
یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ...
دنیا با تمام #لذت هایش ...#پیرت مےکند ، در اوج #جوانی...
اینجا #زندانےست به وسعت دنیا ؛
#اسیر شده ایم ...
و پر پرواز #رهایی نزد شهـــــداست !
دستت را دراز کن به سمتشان
#بالت_هم_اگر_شکسته_باشد
پــَـرِ پروازت مےشوند
تو فقط بخواھ !!!
✨✨🍃🥀🕊🥀🍃✨✨
@Ammar_noghtezan