eitaa logo
راه حسین (ع)
628 دنبال‌کننده
62.2هزار عکس
34.1هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸فقها و فلاسفه ضدیتی با هم ندارند عضو هیأت علمی گروه و کلام (ع) در گفت‌وگو با رسا: 🔹ما حوزه فلسفی جدی نداشتیم هرچند افرادی که کار فردی می کردند حضور داشتند ولی (ره) با وجود فشارهای مالی وقتی به قم آمدند و حوزه معقول را کمسو دیدند، با قدرت تدریس فلسفه را به صورت جدی شروع کردند که این مسأله بازتاب های متعددی داشت. 🔹با توجه به این که در آن دوران ها شب و روز مشغول بودند و القائات فکری زیادی داشتند، مرحوم ضرورت بحث فلسفه را در حوزه را مطرح و تأکید کردند که باید کتاب هایی که جوان های ما را با دین بیگانه می کند جواب داده شود که مرجع وقت جواب دادند این مسأله تخصص ما نیست، مرحوم فلسفی فرمودند: اگر عده ای در حوزه نیستند که جواب بدهند برای چه جلوی علامه در حوزه گرفته شده است؟ که همین مسائل موجب شد که عملا علامه کار خود را ادامه بدهد. گزارش کامل گفتگو: 🌐 yon.ir/gixAZ 🆔 @rasanews_agency
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت نوزدهم. ⬅️استعمال لفظ وجود بر ممکن الوجود و واجب الوجود! ⬅️آنگونه كه به برخى از متكلمان چون ابوالحسين اشعرى، رهبر فرقه اشعريها، و ابوالحسن بصرى نسبت داده شده، ايشان قائل بوده اند كه: 💠 "لفظ وجود هنگام استعمال درباره ممكنات، گرچه يک معنا دارد، اما وقتى بين واجب و ممكن استعمال مى شود دو معناى مختلف خواهد داشت. بنابراين، مشترک لفظى بين اين دو مى‌باشد.  💠اعتقاد ايشان به اشتراک لفظى بودن وجود، از آن جهت هست كه اگر گفته شود وجود در واجب به همان معناى وجود در ممكنات است، بين واجب و ممكن، تشبيهى حاصل مى‌شود. 💠به جهت پرهيز از شباهت بين واجب و ممكن گفته اند كه كلمه وجود در دو جمله: <<واجب موجود است>> و <<ممكن موجود است>> دو معناى مختلف و متغاير دارد. 💠به قول محقق سبزوارى در شرح منظومه، اين اشخاص(تساوی دانستن موجود بودن واجب الوجود با ممکن الوجود) مفهوم را با مصداق خَلط كرده اند و گمان برده اند كه قول به اشتراک معنوى وجود، يعنى مصداق وجود در واجب و مصداق وجود در ممكن، يكسان و برابر هستند. 💠در حالى كه ما مى‌گوييم معناى وجود و هستى در اين دو، يكى است، گرچه چگونگى وجود اين دو، در يكى به نحو وجوب است، و در ديگرى به نحو امكان. 💠و مصداقا و خارجا با هم در سنخ موجوديت اختلاف دارند.✅ 💠دليلى كه در رد اين سخن اقامه مى‌كنند اين است كه ما وقتى مى‌گوييم: 💠خداوند موجود است، آيا از كلمه <<موجود>> معنايى مى‌فهميم يا نمى‌فهميم؟ اگر نمى‌فهميم، پس فهم ما در خصوص ادراک بود يا نبود خداوند به بن بست و توقف رسيده است كه اصطلاحا آن را تعطيل مى‌ناميم.  💠و اگر معنايى از كلمه موجود مى‌فهميم و آن معنا برابر است با معناى موجود در ساير استعمالات، پس وجود، مشترک معنوى است و در همه جا يک معنا دارد. 💠و اگر معناى آن، نقيض معناى موارد استعمال ديگر است، پس وقتى مى‌گوييم: 💠<<خداوند موجود است>> در واقع گفته ايم <<خداوند معدوم است>>. 💠يعنى معنايى را فهميده ايم كه نقطه مقابل و نقيض معناى وجود، در موارد ديگر است، و اين هم كه بالبداهه غلط است.✅ 💠پس راهى براى ما نمى‌ماند غیر از اینكه بگوييم وجود از نظر معنا در همه جا يكسان و برابر است و به عبارت ديگر، مشترک معنوى است.♥️ 💢 ... . . . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت بیستم. ⬅️بازیابی جایگاه عقل در ادغام شدن با اصالت وجود! ⬅️بحث، درباره آن امر اصيلى است كه ملاک واقعيت داشتن اشياء است، و نيز درباره جدا كردن آن امر اصيل از امر اعتبارى و غير اصيل. 💠علامه طباطبایی(رحمه الله)مقدمه در اين دو موضوع، به دو نكته مى‌پردازند: 💠۱.اينكه اولين قدمى كه ما با سوفسطائيها فاصله مى‌گيريم و از آنها جدا مى‌شويم، اعتقاد به واقعيت داشتن اشياء و وجود داشتن آنهاست. 💠سوفيستها، به حقيقتى خارج از ظرف ذهن قائل نبوده و تمام جهان را پندار و اوهامى بيش نمى‌دانند و براى هيچ چيز در جهان، واقعيتى قائل نيستند. 💠ما وقتى بداهة حقيقت وجود را در خارج از ذهن خود يافتيم و اشياى فراوانى را در جهان موجود دانستيم، راه خود را از راه آنان جدا كرده ايم و هيچ وجه اشتراكى ميان ما و آنها نخواهد بود. ⬅️در اين نگاهى كه به اشياى واقعيت دار مى اندازيم، آنها را مختلف و جدا از هم مى يابيم: 💠يكى انسان است، ديگرى اسب، يكى شجر است، ديگرى شمس يا چيز ديگر، كه بدين ملاک اشياء وجه الاختصاص پيدا كرده، از هم متمايز مى‌گردند. از سوى ديگر همه امور فوق را در موجود بودن، يكسان و برابر مى‌يابيم. معناى <<انسان موجود است>> يا <<درخت موجود است>> يا <<شمس موجود است>> از آن جهت كه موجود هستند يكى مى‌باشند. 💠پس اشياى موجود، بدين ملاک يک قدر مشترک پيدا مى‌كنند، و از اينجا درمى‌يابيم كه ما از هر شىء موجود دو دريافت داريم. 💠دريافتى كه به ماهيت و چيستى آن بر مى‌گردد و دريافت ديگرى كه به هستى و وجود آن بازگشت مى‌نمايد. و از آنجا كه امر مشترك غير از امر مختص است، پس اين دو، غير از يكديگرند. 💠۲.ماهيت ذاتا قابليت حمل وجود بر آن و سلب وجود از آن را دارد. مى توان گفت <<انسان موجود است>> يا <<نيست>>. همين كه مى‌توان وجود را از ماهيت سلب كرد، دليل بر آن است كه ماهيت، غير از وجود است. 💠و الا اگر ماهيت عين وجود بود، ممكن نبود كه آن را از خودش سلب كرد؛ زيرا سلب شىء از نفس خود، محال است، مانند آنكه بگوييم <<انسان، انسان نيست.>>♥️ 💢 ... . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔸ماجرای نامه آیت الله بروجردی به علامه طباطبایی درباره فلسفه دکتر #محمدرضایی استاد فلسفه دانشگاه تهران در گفت‌وگو با رسا: 🔹عده ای خدمت مرحوم حضرت آیت الله #بروجردی می رسند و از ایشان می خواهند که درس علامه طباطبایی را محدود کنند. 🔹وقتی خبر به علامه می رسد نامه ای به آیت الله بروجردی می دهد و در نامه بیان می کند «من این درس #فلسفه را به عنوان #وظیفه_شرعی تعین یافته برای خود می دانستم ولی در عین حال مخالفت با شما را جایز نمی دانم و برای ترک وظیفه ای که تشخیص دادم امر شما را عذر می دانم که اتفاقا مرحوم آیت الله بروجردی به ایشان می فرمایند «شما هرطور وظیفه خود می دانید عمل کنید». 🌐 yon.ir/ehnH6 🆔 @rasanews_agency
🔸غالب علیه اسلام تنها با جواب داده می شود حجت الاسلام غفاری مدیر گروه فلسفه پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفت‌وگو با : 🔹بدون شک پس از بنیانگذار حکمت متعالیه، چند حکیم و در بسط و توسعه حکمت متعالیه نقش اساسی و تعیین کننده دارند. 🔹علامه در دوره ای که در حوزه های علمیه رواج چندانی نداشته و اقبال شایسته ای به فلسفه دیده نمیشد سه کار بزرگ و تاثیر گذار را انجام داد. 🔹نخست با تربیت شاگردان شایسته و خوش استعداد تراث علمی حکمای پیش را به نسل های بعدی منتقل کرد. کار دوم علامه تدوین کتاب هایی مانند اصول فلسفه و روش رئالیسم، بدایه الحکمه و نهایة الحکمة که امروزه جزء متون درسی حوزه و دانشگاه به شمار می رود بود و در نهایت ایشان در گسترش و توسعه فلسفه در نوآوری ها و ابتکارات بسیار تاثیرگذار بود. 🔹به نظر بنده یکی از راه هایی که می توان بر این توطئه دشمن غلبه کرد آشنایی و تسلط بر ادبیات فلسفی و عقلی است. 🌐 yon.ir/4iyL7 🆔 @rasanews_agency
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت بیست و هفتم. ⬅️کثرت وجود! ⬅️اختلاف و تمايزاتی كه ميان موجودات مى‌بينيم گاهى از ماهيات آنها سرچشمه مى گيرند، مثلا يک موجود، انسان است، موجود ديگر، فرس و موجود ديگر بقر و امثال آن، و گاهى از انقساماتى كه بر ذات وجود وارد مى‌شوند گونه هاى مختلف وجود پديد مى‌آيد، مانند وجود ممکن و وجود واجب، وجود بالفعل و وجود بالقوه، وجود واحد و وجود كثير و هکذا. 💠بحث، در قسم دوم است! مى‌خواهيم بگوييم كثرات ناشى از قِسم دوم به ملاكى بيرون از وجود پديد نمى‌آيند. 💠به عبارت ديگر كثرت و تمايز، مقوم خود وجود است، هر وجود از خصوصيتى خاص برخوردار است كه آن عين وجود است و مقوم آن مى باشد، نه جزء و نه خارج از آن، ما اين كثرت را كثرت تشکیکى نام مى‌نهيم. 💠در اصطلاح منطق، كلى مشکک بر آن كلى اى اطلاق مى‌شود كه دلالت آن بر افراد و مصاديق خود به طور يكسان نباشد، بلكه معنى آن در بعضى مصداقها شديد تر و در برخى ضعيف تر يا در برخى مقدم و در برخى موخر باشد. 💠مانند اطلاق نور بر نور شمع، نور چراغ، نور ماه و نور خورشيد، در مقابل كلى مشکک، كلى متواطى قرار دارد كه دلالت معنى آن بر مصاديق، يكسان است. 💠چنانكه اسب و درخت و انسان، بر مصداقهاى خود به طور یک نواخت دلالت دارند، انسانى از انسانى انسان تر يا درختى از درخت ديگر درخت تر يا اسبی از اسب ديگر اسب تر نيست.♥️ 💢 ... . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
ماجرای این کتاب درباره #دختر نوجوانی به نام #سوفی است که در آستانه ۱۵ سالگی قرار دارد و خانه‌ آن‌ها بیرون از شهر است. اتفاقاتی برای سوفی رخ می دهد که ذهن او را درگیر ابعاد #فلسفی زندگی می کند. 📚 زیرکی نویسنده در این است که قصد آموزش #فلسفه به فردی نوجوان را دارد. هرکسی در دوره نوجوانی ممکن است به سوالاتی مانند: من کی هستم؟ چرا در این دنیا حضور دارم؟ هدف دنیا چیست؟ و... فکر کند. چه‌بسا امکان دارد هرگز به دنبال پاسخ آن‌ها نرود و تحقیقی در مورد آن‌‌ها نکند. لذا اگر این کتاب را به #نوجوانان هدیه دهید، بسیار ارزشمند خواهد بود چون برای یک ذهن #خلاق و کنجکاو پاسخ‌های بسیار خوبی دارد. #مهرداد_بازیاری این اثر را ترجمه کرده و نشر #هرمس آن را به چاپ رسانده است. .. 🔸قیمت (با #۱۵_درصد_تخفیف): 🔹۵۸.۰۰۰ 👈 ۴۹.۳۰۰ تومان .. جهت سفارش کتاب و #مشاوره: @sefaresh_ketab اطلاع از لیست #همه_کتاب_ها کتاب رسان، هزینه ارسال، نحوه سفارش دادن و... @ketabresan_order .