eitaa logo
انجمن مدرسان بیانیه گام دوم
9.2هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
4هزار ویدیو
417 فایل
«در هر جایی که جبهه حقی از #نصرت‌الهی و مؤمنین محروم مانده است، به روشنی می‌توان ردپای #بی‌تحلیلی و بی‌تدبری مردم در مسایل گوناگون را پیدا کرد.» ١٣٨٧/٠٢/٢٠ رهبر حکیم انقلاب اسلامی ویژه اعضای انجمن‌ مدرسان‌ بیانیه گام دوم انقلاب مدیر کانال: @analyst
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️چه کسی ناصر ملک‌مطیعی را ممنوع‌التصویر کرد؟ در میان چهره‌های فعال در سینمای ایران پیش از انقلاب اسلامی،‌ نام‌های درخشانی وجود دارد. چه در عرصه بازیگری و چه در حوزه کارگردانی. مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، بهرام بیضایی، امیر نادری، علی حاتمی، ناصر تقوایی، عباس کیارستمی، علیرضا داوود نژاد و سیروس الوند چهره درخشانی بودند که فعالیت خود را در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی آغاز کردند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی بازهم به فعالیت خود ادامه دادند و بارها از جشنواره ملی فجر جایزه گرفتند. عزت‌الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، داود رشیدی، علی نصیریان، جمشید مشایخی، مهدی فخیم زاده، سعید راد، عنایت بخشی، بهزاد فراهانی، شهلا ریاحی، ملکه رنجبر، ژاله علو، محمد متوسلانی، بهمن زرین پور، آفرین عبیسی، فرامرز قریبیان، پروانه معصومی، حمیده خیرآبادی و ثریا قاسمی بخشی از بازیگرانی اند که فعالیت حرفه‌ای آنها در سینما با انقلاب اسلامی دچار انقطاع نشده است. اما در میان چهره‌های مهم سینمای پیش از انقلاب، چند نفر را می‌توان برشمرد که در فعالیت حرفه‌ای آنها در سینمای ایران از 1357 به این‌سو، به‌شدت کمرنگ شده است. بهروز وثوقی، بهمن مفید، محمدعلی فردین، سوسن تسلیمی و ناصر ملک‌مطیعی مهم‌ترین افراد این سیاهه هستند. برای پیگیری سرنوشت این چهره‌ها، بررسی موردی تجربه اکران فیلم برزخی‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. برزخی‌ها را ایرج قادری در سال 1358 شروع کرد و تا اواخر سال بعد کارهای فنی آن به طول کشید. در این فیلم بخش قابل‌توجهی از چهره سرشناس عرصه بازیگری سال‌های پیش از انقلاب ایفای نقش کردند. محمدعلی فردین، سعید راد، ناصر ملک‌مطیعی، حسین شهاب و محمدعلی کشاورز ازجمله این چهره‌های سرشناس هستند. این فیلم پس از آماده شدن،‌ به‌عنوان نخستین فیلم توقیفی در دوران انقلاب اسلامی شناخته شد. مهدی کلهر که نخستین معاون سینمایی بود، این فیلم را توقیف کرد. کلهر سال‌ها بعد در مصاحبه با مجله عصر اندیشه این تصمیم را ناشی از اصرارهای موسوی نخست‌وزیر وقت عنوان کرده بود. کلهر، نقش محسن مخملباف در این تصمیم را برجسته می‌داند. عبدالمجید معادیخواه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت نیز در گفتگویی که سال 92 با سایت خبری خبرآنلاین داشته است، روایت جالبی از این اتفاقات دارد: آن زمان یک دعوای مفصلی به وجود آمد بر سر اکران فیلم «برزخی‌ها» بوجود آمد به همه‌جا ازجمله مجلس هم کشید. هم مطبوعاتی که آقای اداره می‌کردند، مثل کیهان به ما می‌تاختند و هم امثال آقای مخملباف فریاد «وا اسلاما» سر می‌دادند. در آن هیاهو هیچ‌کس نیامد ببیند که اصلاً داستان فیلم «برزخی‌ها» چیست. معادیخواه در آن زمان به دو دلیل از اکران فیلم حمایت می‌کند. نخست به دلیل محتوای فیلم که اعلام همکاری بازیگران سرشناس سینمای پیش از انقلاب با مردم و انقلاب اسلامی بود، دلیل دوم هم حفظ حرمت امضای وزیری بود که به تهیه‌کننده مجوز ساخت این فیلم را داده بود و تهیه‌کننده به اعتبار این امضا ده میلیون تومان سرمایه‌گذاری کرده بود. معادیخواه روایتی هم از جلسه‌ای که با آقای داشته است ارائه می‌دهد. او می‌گوید که ایشان را در جریان مسئله قراردادم و فشارها را هم توضیح دادم. نظر ایشان ین بود که به‌صرف حضور یک بازیگر در فیلم نباید جلوی اکران آن گرفته شود و اگر فیلم اشکالی ازنظر محتوایی ندارد می‌تواند اکران داشته باشد. مهدی کلهر در گفت‌وگویی با ماهنامه سینما رسانه گفت: روزی که ما جلوی فیلم برزخی‌ها را گرفتیم، وزیر وقت که آقای معادیخواه بود رفت پیش که آن زمان رئیس‌جمهور بودند. با من تماس گرفت و گفت: آقای خامنه‌ای می‌گویند به دلیل بازی کردن فردین نباید جلوی فیلم گرفته شود. اگر فیلم اشکالی دارد؛ اشکالش را برطرف کنید و فیلم را نشان بدهید. بازی کردن فردین اشکالی ندارد! به هر صورت برزخی‌ها اکران شد، البته فقط در تهران. با شروع اکران فروش فیلم بسیار جلب توجه کرد. اما افزایش فشارها به وزارت ارشاد موجب کناره‌گیری معادی خواه از این سمت شد و میرحسین موسوی شخصاً اداره وزارتخانه را به عهده گرفت. ازجمله نخستین تصمیمات موسوی نیز توقف اکران برزخی‌ها بود. مجید فضائلی 🇮🇷 @IslamicRevolutionaryAnalysts
♦️🔸 شریعتی؛ شاخه دانشگاهی خمینی! 🔸 به فاصله 30 تا 40 روز قبل از درگذشت و پیش از خروج از ایران، برای آخرین بار به مشهد آمد. در دیداری که با علی داشتم می گفت: در زندان بیشترین کتکی که خوردم از این بابت بود که می گفتند: «تو شاخه دانشگاهی هستی و حرف هایی که در سال های اخیر در کتاب هایت آورده ای به حکومت ضربه زده است. می گفتند مدرک داریم که تو خمینی را تقویت کرده ای، هم شکنجه می کردند و هم پیشنهاد می دادند که رویکردم را تغییر دهم و مقام های بالا تا حد وزارت فرهنگ را بر عهده بگیرم، اما من قبول نکردم.» 🔸شاه مي‌خواست جنازه را به ايران بياورد و علي را خودي جلوه دهد ولي ما مي‌خواستيم كه از ايران برود. تا روزي كه خبر دادند جنازه را به سوريه حركت داده‌اند. آقاي گفتند: اگر مي‌شد، در روزنامه‌اي تسليتي بگوييم خيلي خوب بود. من قبول كردم، رفتم دفتر روزنامه خراسان مسئول آگهي ها حاجي بازاري‌اي بود كه غير از پول چيزي نمي‌فهميد... 🔸بصورت معجزه آسایی این متن اعلاميه را دادم: «استاد محمدتقي شريعتي، سوگند به خدا بر اوجي كه گرفته‌اي غبطه مي‌خورم. شهادت فرزند تاريخ دكتر علي را به پيشگاه پدر و مرشد او تبريك و تسليت مي‌گويم.» حيدر رحيم‌پور ازغدی 🔸رفتيم چاپخانه و گفتم يك جاي خوب چاپ كنيد. فردا صبح كه روزنامه پخش شد، همة دستگاه ديوانه شده بودند. من فرار كردم و به خانه استاد رفتم، مي‌دانستم آنجا شلوغ است و نمي‌توانند دستگيرم كنند. 🔸با رفقا رفتيم خانه داماد استاد شريعتي، آقاي اشاره به روضه حضرت علي‌اكبر كردند و بعد فرمودند آگهي روزنامه را به استاد بدهيم، استاد روزنامه را كه ديدند، رو به آقاي خامنه‌اي كردند و گفتند: «آقا، كشتند علي را»؛ گفتند: «بله، اين افتخار نصيب شما شد و ايشان ماندگار شدند» 🔺گوشه ای از خاطرات ⭕️ 🅾️ @ANALYSTS
🔺 به فاصله 30-40 روز قبل از درگذشت و پیش از خروج از ایران، برای آخرین بار به مشهد آمد. در دیداری که با علی داشتم می گفت: در زندان بیشترین کتکی که خوردم از این بابت بود که می گفتند: «تو شاخه دانشگاهی هستی و حرف هایی که در سال های اخیر در کتاب هایت آورده ای به حکومت ضربه زده است. می گفتند مدرک داریم که تو خمینی را تقویت کرده ای، هم شکنجه می کردند و هم پیشنهاد می دادند که رویکردم را تغییر دهم و مقام های بالا تا حد وزارت فرهنگ را بر عهده بگیرم، اما من قبول نکردم.» 🍀 شاه مي‌خواست جنازه را به ايران بياورد و علي را خودي جلوه دهد ولي ما مي‌خواستيم كه از ايران برود. تا روزي كه خبر دادند جنازه را به سوريه حركت داده‌اند. آقاي گفتند: اگر مي‌شد، در روزنامه‌اي تسليتي بگوييم خيلي خوب بود. من قبول كردم، رفتم دفتر روزنامه خراسان مسئول آگهي ها حاجي بازاري‌اي بود كه غير از پول چيزي نمي‌فهميد. 🍀 بصورت معجزه آسایی این متن اعلاميه را دادم: «استاد محمدتقي شريعتي، سوگند به خدا بر اوجي كه گرفته‌اي غبطه مي‌خورم. شهادت فرزند تاريخ دكتر علي را به پيشگاه پدر و مرشد او تبريك و تسليت مي‌گويم.» رفتيم چاپخانه و گفتم يك جاي خوب چاپ كنيد. فردا صبح كه روزنامه پخش شد، همة دستگاه ديوانه شده بودند. با رفقا رفتيم خانه داماد استاد شريعتي، آقاي اشاره به روضه حضرت علي‌اكبر كردند و بعد فرمودند آگهي روزنامه را به استاد بدهيم، استاد روزنامه را كه ديدند، رو به آقاي خامنه‌اي كردند و گفتند: «آقا، كشتند علي را»؛ گفتند: «بله، اين افتخار نصيب شما شد و ايشان ماندگار شدند» 🆔 @ANALYSTS