دیشب با عمهم رفتیم حرم، انقدر چایی و قهوه و شربت خورده بودیم دیگه گنجایش نداشتیم، پیچیدیم توی کوچه مادربزرگم، همسایه شون داشت شربت میداد منم گرفتم، عمهم گفت مگه نگفتی نمیخوای؟ گفتم آقای حسینی همسایمونه هر چقدر شربت بده من میگیرم
مردِ گفت آفرین، حالا بیا بهت ساندویچم بدم.
دوتا آدم، 6تا ساندویچ داد بهمون✓
Ali GhelichAli Ghelich - Az Sar Gozasht.mp3
زمان:
حجم:
6.3M
- از سر گذشت
- علی قلیچ
برادرم و پسر عمهم، به ترتیب 7 و 9 سالشونه
امروز صبح با یه کلمن آب و لیوان یکبار مصرف رفتن سر کوچه، آب میدادن
و الان عمهم عکس فرستاده، یه کلمن آب، شده سه تا کلمن شربت و کیک:)))))))
مغازه دارای اطراف خریدن دادن دستشون .
میتونم با محرم های قم شوآف کنم✓
یک نمونه: من دیشب دسته مشعل هارو دیدم اما شما نه .