آنانساف..!
ولی این مسابقهٔ یزدانی، بی عدالتی محض بود. حالم بد.
ولی تو هنوز برامون نور امیدی توی تاریکی مرد
مهم اینه که مَرده.
برای بار هزارم توی امروز دارم از خودم میپرسم چرا توی بازی گرگم به هوا گرگه اسب بود.
کل خرید لوازم تحریر امسالم دوتا ماژیک و نوک اتود و یه دونه تخته شاسی بوده.
سلطان نگهداری از وسایل، سلطان صرفه جویی، سلطان حفاظت از منابع مادی (با لحن فرشاد)
با پسر عمم نشسته بودیم سر کوچه، دوتا آقا سوار موتور از کنارمون رد شدن، بهمون بطری آب پرت کردن و گفتن "چطوری افغانی"
بعد ما::
+ علیرضا الان اشتباهی نبرنمون سر ساختمون
– ارغوان فقط بدووووووو
آنانساف..!
با پسر عمم نشسته بودیم سر کوچه، دوتا آقا سوار موتور از کنارمون رد شدن، بهمون بطری آب پرت کردن و گفتن
البته البته البته، خودم میدونم که کلمه افغانی کاملا غلطه و توهین حساب میشه و خودم همیشه تذکر میدم، این حرفی بود که اونا زدن.
بعد ما خونه عموم دعوت بودیم اونجاهارو بلد نبودیم دوییدیم توی یه کوچه بن بست
+ ارغوان الان میان میکشنمون
– اصلا چرا فرار کردیم؟
بعد اون اینجوری بود که من تا الان فکر میکردم شبیه ژاپنیام.
من: الان حداقل فهمیدیم شبیه آدمای کشور دوست و همسایه ای.