جای لب‌های تو گویا لب فنجان مانده... قهوه این بار چرا در دهنم شیرین است؟ #سجاد_شهیدی @Anarestun

بی من نرو بخدا من اهل جایی که تو نباشی نیستم... @Anarestun

غم همان زیره و این سینه همان کرمان است پیش من باش؛ نرو، زیره به کرمان نفرست... #حامد_عسکری @Anarestun

کافیه یکی به دلت بشینه،چرت و پرتم که بگه با جون و دل گوش میکنی، حتی اگه هیچی نگه هم، زل بزنی بش‌ام ذوق میکنی... @Anarestun

آنچه خوبان همه دارند،که یکجا دارد؟ -پاییز @Anarestun

-به من بود می‌‌گفتم دو ساعت آفتاب بياد، بيست و دو ساعت بقيه شب باشه. +عه، چرا خب؟ -چون همه‌ی دردا از حرف نزدنه، همه حرف‌های نزده‌ت شب يادت ميُفته. خودِ تو، اگر پتو می‌پيچيدی دورت ميزدی از خونه بيرون از جلوی خونشون رد می‌شدی يهو در باز می‌شد اونم اومده بود يه دوری بزنه، بهش نمی‌گفتی دلت براش تنگ شده؟ ولی الان چی؟! پتو رو می‌پيچی دورت به اون پهلو ميشی چشماتو محكم می‌‌بندی فردا صبح باز لباس رسمياتو می‌‌پوشی به جلو خونشون كه ميرسی قدم‌هاتو تند می‌كنی رد ميشی. تاريكی مي‌ذاره حرف بزنی‌، روشنايی خفه‌َت می‌كنه. #مرآجان @Anarestun

حاصل عمر گرامی از جهان دیدار اوست #اوحدی @Anarestun

اگر عشقی که حافظ داشت آسان مینمود اول از اول عشق ما پر بود از سختی و مشکل‌ها #احمد_منجذب @Anarestun

ترکیبِ عطرِ چای و صدای بارون☔️☕️ @Anarestun