جنگ هفتاد و دو ملت که شده ورد زبان
چشم تو عامل این هجمهی بینالملل است
روزه و حج و زیارت همگی مستحباند
منتها عشق تو واجب که نه؟ خیرالعمل است
كُن مع شخص يقول لنُصلح هذا لا أستطيع
أن أفقِدُك.
«با کسی باش که بگه:
باید درستش کنیم، من نمیتونم از دستت بدم...»
#عربی_نوشت
خدا میخواست در چشمان من زیباترین باشی
شرابی در نگاهت ریخت تا گیراترین باشی
نمیگنجید روح سرکشت در تنگنای تن
دلت را وسعتی بخشید تا دریاترین باشی
تو را شاعر، تو را عاشق پدید آورد و قسمت بود
که در شمسیترین منظومه، مولاناترین باشی
مُقدر بود خاکستر شود زهد دروغینم
تو را آموخت همچون شعله بی پرواترین باشی
خدا وقتی تو را میآفرید از جنس لیلاها
گمان هرگز نمیبردم که واویلاترین باشی!