در نگاهت لات و عُزی، در دلت داری هُبَل!
بت بساز از هیکلت، اما، دگر، آزر نباش!
هی نمایش میدهی آن، هیکلِ پُر تاب را
سیکسپکهایت بپوشان، جانِ من، دلبر نباش!
بوسه ات مستم کند، مثلِ شراب خانگی
حکمِ مستی، حد بُوَد، این قدر، سُکرآور نباش!
دکمهی شعرم پریده، شعر من عریان شده
دلبری کن دلبری، اما، برایم شر نباش!
در نگاه و قلب وشعرِ من قیامت کردهای!
محشری! در چشمِ زنهای دگر، محشر نباش!
روی تو، غیرت ندارم! آستین پایین بیار!
دکمه ی پیراهنت...هی! هیچ...دلبرتر نباش!
میکنم اقرار بر قتلِ نکرده بیدرنگ
تو اگر روزی شوی مسئولِ بندِ قاتلان!
#الهه_سلطانی
@Anarestun
اَنارستــــــون
بیو یکی از هزار و سیصد و چهل و دو نفرمون : ) @Anarestun
بیو یکی از هزار و پونصد و شصت و یک نفرمون : )
@Anarestun
نقاشی گیسویپریشان تو سختاست
آنقدر که حسرت به دل فرشچیان ماند!
#اسماعیل_محمدی
@Anarestun
داشتم در خیابان راه میرفتم
که یک ماشین با صدای خیلی بلندِ موزیکاش مرا از کنارِ خیابان گرفت!!
و پرت کرد تووی خاطرات
یادم آمد چقدر ندارمت...
به گمانم آن ماشین
عاشق آزاری داشت!
راه میافتاد در خیابانها
و دلتنگی پخش میکرد
لعنتی...
#مریم_قهرمانلو
@Anarestun