مشهد اگر نزدیک باشد بستِ طوسی راهِ ورود ما فقط باب الجواد است... 🖇🏴

در آستانه‌ی باب الجواد می‌گویم همینکه آمدم اینجا رسیده‌ام به ضریح... #سیدحسن_مبارز #ایهاالرئوف 🖇🏴

لحظات آخر است، گدا را حلال کن... 🖇🏴

اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان مرا ببخش نمردم پس از محرمتان لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم‌تان؟ بگیر امانتی‌ات را خودت نگه دارش که چند وقت دگر می‌شویم محرمتان برای سال دگر نه برای فاطمیه برای روضه مادر برای ماتمتان دلم بگیر که محکم‌ترش گره بزنی به لطف فاطمه بر ریشه‌های پرچم‌تان هزار شکر که از لطف پنجره فولاد میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان بیا دوباره بخوان روضه‌های یابن شبیب که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان چه شام‌ها که زدی سر به گریه‌ام اما مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان... #یا_اباعبدالله 🖇🏴

کاش‌یک شب‌جمعه‌مرا درکربلا مهمان‌کنی آن شبی که مادرت‌هست و زیارت‌میکند #شب_زیارتی_ارباب 🖇🏴

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ سلام بر فرزند فاطمه‌ی زهرا(سلام الله علیها) #زیارت_ناحیه‌مقدسه #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله 🖇🏴

در آخرین غروبِ ماهِ صفر اَجر دو ماه گریه بر غربت حسین(علیه السلام) تقدیم مادرش، از رهِ دور میکنیم... 🖇🏴

طلبِ مزد نداریم همین ما را بس اگر از مادرِ تو چند دعایی برسد... #سیدناالعطشان 🖇🏴

ولی آقای امام حسین(ع) ما یه محرمِ پرشورتر یه اربعینِ باصفاتر روضه رفتن و سر رو شونه‌ی رفیق گذاشتن و گریه کردن، ازت طلب داریم.... نباید اینجوری تموم شه... نکنه این آخرین محرم و صفر عمرمون باشه؟ نکنه حسرت اربعین و حرمت بدلمون بمونه و بمیریم...؟ من میدونم تو مشتی‌تر از اونی که بذاری ته قصه اینجور بشه... ما یبار دیگه میایم تو حرمت و هی اشک چشممونو پاک میکنیم که ضریح خوشگلتو واضحتر ببینیم... یبار دیگه میایم اربعین و همه‌ی خاطراتمونو دوباره دوره میکنیم... من باورت دارم... حسین‌ جانم این پیرهن سیاه و اشک چشممون باشه امانت پیش تو تا سال دیگه... واسمون دعا کن... مارو تنها نذار... کم ما رو قبول کن... 🖇🏴

حسین آقام... 🖇🏴