در آخرین غروبِ ماهِ صفر
اَجر دوماه گریه بر غربت حسین
تقدیم مادرش از رهِ دور میکنیم...
@Anarestun
اَنارستــــــون
در آخرین غروبِ ماهِ صفر اَجر دوماه گریه بر غربت حسین تقدیم مادرش از رهِ دور میکنیم... @Anarestun
طلبِ مزد نداریم همین ما را بس
اگر از مادرِ تو چند دعایی برسد
@Anarestun
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان
مرا ببخش نمردم پس از محرمتان
لباس مشکی من یادگاری زهراست
چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غمتان؟
بگیر امانتیات را خودت نگه دارش
که چند وقت دگر میشویم محرمتان
برای سال دگر نه برای فاطمیه
برای روضه مادر برای ماتمتان
دلم بگیر که محکم ترش گره بزنی
به لطف فاطمه بر ریشه های پرچم تان
هزار شکر که از لطف پنجره فولاد
میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان
بیا دوباره بخوان روضه های یابن شبیب
که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان
چه شام ها که زدی سر به گریه ام اما
مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان...
@Anarestun
May 11
قشنگتَرین لحظه،
اونموقهس که بوسیدمِش،
دستَمو گرفت گُذاشت رو سینَش،
دمِ گوشَم گفت: نِگا چقَد تُند میزنه...!
@Anarestun
فرقی نمیکنه جنس قلبت از چی باشه
یا چند دهه از سنّش بگذره،
همیشه جای پای اولین نفری که باهاش فهمیدی توام زندهای روش میمونه :)
@Anarestun
خستگی و حوصله نداشتن که به معنای دوست نداشتن نیست. آدمها حق دارند گاهی کلافه باشند و دلشان تنهایی بخواهد؛ مگر مادرها وقتی از شیطنت و لجبازی بچه هایشان خسته میشوند و میگویند دیگر دوستت ندارم، چیزی از دوست داشتنشان کم میشود؟! یا پدرها که گاهی یادشان میرود با بچه هایشان بازی کنند و آنها را ببوسند دوست داشتنشان تمام شده است؟!
من هم دوستت دارم، حتی وقتی یادم میرود در طول روز با پیام های عاشقانه حالت را خوب کنم، یا گاهی که چایت را داغ میخوری فراموش میکنم چشم غره بروم و مجبورت کنم برای سرد شدنش صبر کنی، یا وقتی لباس جدیدت را نشانم میدهی و نمیگویم چرا بی من برای خودت خرید کرده ای...
تمام عصرهایی که آمدی و در آغوش نگرفتمت، بد اخلاق بودم و دلم تنهایی میخواست، تمام شب هایی که برایت شعر نخواندم و بیدار نماندم که بخوابی و نگاهت کنم...
تمام این وقت ها عشقت مثل باران بر سرم میبارید،
اما جان دلم...
آدم گاهی یادش میرود عاشقی کند.
نه اینکه عاشق نباشدها، اتفاقا خیلی عاشق است؛ اما حال حوصله اش ابریست و ترجیح میدهد عشق را پشت ابر اندوهش پنهان کند تا آفتاب سرزندگی و نشاط دوباره بتابد.
اینجور روزها برای همه آدمها اتفاق می افتد. چون هیچکس آنقدر قدرتمند نیست که حالش همیشه خوب باشد و دوست داشتن را مدام زمزمه کند.
کاش حال بد هم را درک کنیم و خستگی و بیحوصلگی را پای بیعلاقگی نگذاریم...
راستی جان دلم
حتی وقتی حال حوصله ات ابریست
دوستت دارم
#نازنین_عابدین_پور
@Anarestun
چهداری در نگاهت که مستم میکند هر دم؟
تو الحق، اَلْمُثَنایِ شراب ناب شیرازی
@Anarestun
من آنقدر با تو بودهام
که از بودن کنارِ دیگران سردم میشود...!
#احمد_شاملو
@Anarestun
میگما دلبَر...
تو هم وقتی جایی میری،
منو کنارِ خودت تَصّور میکُنی؛
یا فقط مَن اینطوریم؟!😅
@Anarestun
هَفتمیلیارد تُنِ صدای مُختلف وجود داره، ولی فقط و فقط یِکیشونه که وقتی میشنَوی، بیتاب میشی...!
@Anarestun
عجیب نیست به سمت تو مایلم هردَم،
که نام دیگر من آفتابگردان است...
@Anarestun
باز در خوابَم چه میکردی؟حَقیقت را بگو!
میدَهد بوی شَراب از صُبح، لبهایَم چرا...؟
#سجاد_شهیدی
@Anarestun
یک صبح هایی هم هستند که آدم می چسبد به رختخواب و هرکار میکند، چشم و دلِ لعنتی اش باز نمیشود که نمیشود!
من به این صبح ها می گویم "صبح هایِ بی عشق"
اصلاً آدم،بدونِ عشق زندگی کند که چه؟!
هر آدمی برای نفس کشیدن لازم دارد یک نفر عاشقش باشد...
آن وقت حال و روزِ صبح هایش دیدن دارد...
حال و روزِ صبحهایتان دیدنی!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@Anarestun
آتشی بودی و هر وقت تو را میدیدم
مثل اسپند، دلم جای خودش بند نبود
#کاظم_بهمنی
@Anarestun
گرچه می دانم مرا یک لحظه یادش نیست نیست!
هر کجایی صبح بی من بودنت باشد به خیر...!
#امیرعباس_سوری
@Anarestun