از تمام دنیا
دلخوشیاش امّابیهایش بود و اهل آن خانه...
که در مباهله أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ را ترجمه شد؛ روی دست گرفتشان و...
به میدان آورد.
بگمانم حسین ع،
ادارهیِ کربلا را،
در مکتب مباهلهی جدّش آموخت!
#مباهله
سید یاس
@Anarestun
اَنارستــــــون
ما را نسیم پرچم تو زنده میکند... #عباساحمدی @Anarestun
دلبستگیهایِ خلایق فرق دارد
دل خوش به جناتاند بعضی، ما به روضه
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
@Anarestun
اَنارستــــــون
دلبستگیهایِ خلایق فرق دارد دل خوش به جناتاند بعضی، ما به روضه #صلی_الله_علیک_یااباعبدالله @Ana
نعل بر سینهی او خورد که ما سینه زنیم
سینهاش خورد شد و سینهزنم کرد حسین...
#اربابِخوبم_حسین
@Anarestun
یادم افتاد مسیر حرم از راه نجف
باز کردم هوس چای عراقیها را...!
@Anarestun
اَنارستــــــون
یادم افتاد مسیر حرم از راه نجف باز کردم هوس چای عراقیها را...! @Anarestun
شعر از سرم پرید،
دلم پیش موکب است
این بار چندم است
که یخ کرد چاییام ...!
@Anarestun
مباهله مهر تاییدی است بر ولایت علی...
مباهله روز اثبات نبوت پیامبر ...
و روزی است که برقِ چشمانِ حسین
از همان دور در دل مسیحیان اثر کرد...
@Anarestun
اَنارستــــــون
مباهله مهر تاییدی است بر ولایت علی... مباهله روز اثبات نبوت پیامبر ... و روزی است که برقِ چشمانِ ح
این پنج نور، علت زیبای خلقتند
اسرار پنج حرفِ حروف «کرامت»ند
این خانواده اشرف اولاد آدمند
اینها طبیب درد طبیبان عالمند
این پنج تن خلاصهی احساس خالقند
اندازه دل همهی خلق، عاشقند
#قاسم_صرافان
@Anarestun
لباس کعبه بگو تا به کی سیه باشد؟
عزیز فاطمه این جمعه هم نمیآیی!؟
#اللّهُمَّ_عَجِّل_لِولیِّکَ_الفَرَج
@Anarestun
یادمه يه بار وسط حرفام بهم گفت:
حالا اينا رو ول کن؛
شُما میدونی که چقدر...
چشاتون قشنگه :)
@Anarestun
هدایت شده از دِلیسم | Deliism
رفتیم سینما و هیچ صحنه ای از فیلم اونقدر جذاب نبود، که نیم رخش!
| #حمید_جدیدی |
@deli_ism ♥
اَنارستــــــون
رفتیم سینما و هیچ صحنه ای از فیلم اونقدر جذاب نبود، که نیم رخش! | #حمید_جدیدی | @deli_ism ♥
جماعت
ملامتم نکنید
قبله ام کج نیست
نیمرخش را دوست دارم...
#امیر_طاهری
@Anarestun
اَنارستــــــون
هوا را ميبينی؟ تكليفش باخودش معلوم نيست ميبارد نميبارد گرم است سرد است طوفان ميكند ميسوزاند درست مثل
عشق معلقت میکند میان هوا و هوا
چشیدهام که اینچنین هوا زدهام...
هدایت شده از |هـوایِ پَـرواز☁️|
بیداری شب های بدون تو مرا کشت...
برگرد وُ در آغوش خودت خواب بیاور!
- طاهره اباذری هریس
@sher_narenj🍊
اَنارستــــــون
بیداری شب های بدون تو مرا کشت... برگرد وُ در آغوش خودت خواب بیاور! - طاهره اباذری هریس @sher_nare
زین پس آن چشم ندارم که مرا خواب آید،
مگر آن شب که در آغوش و کنارم باشی...
#اوحدی_مراغهای
خوش آن شبی که در آغوش گیرمش تا روز
به زیرِ پهلویِ او دستِ من به خواب رود
#شهیدی_قمی
@Anarestun
سقف نشت کرده ، حمام همساده طبقه بالایی روی اتاق شش متری ما بنا شده . دستهایم را زیر سرم قفل میکنم و خیره میمانم به ترک های زمختِ خشکیده روی رنگِ کرمِ دیوار .
فکر میکنم که دل هم نشت میکند ، دیواره اش ورم میکند ، از زیر پوستین سینه میزند بیرون ، هر قدر هم که بخواهی زیر جیب پیراهن بپوشانی اش ، باز هم نگاه عابران خیابان میماند روی تنت . به خانه ای میمانی که گیر و گورش توی ذوق میزند .
بغض که زیاد میشود ، شره میکند تا امانت را ببرد ؛ میلغزد روی گونه و بعد راه میگیرد تا چانه ، و میچکد روی تنت . بعد دستت را میکشی روی چشمهایت و مابقی اندوهت را قورت میدهی ... آنقدر که دلت نشت میکند . ورم میکند ، دیواره اش ترک برمیدارد ... آنوقت توی ذوق میزنی .
راه که میروی ، بوی نا میدهی ، بوی نای اشک ... بوی دلتنگی . با انگشت نشانت میدهند و میشنوی که میگویند : تو باید تعمیر شوی ، پیش از آنکه فرو بریزی! بابا گفته بود که پیش از آنکه سقف روی سرمان آوار شود ، بایسد دستی به خانه بکشد .
روی تخت غلت میزنم و در سکوت مخوف اتاق زیر لب میگویم : اندوه ندیدن چشمهایت ، رنج نبودن دستهایت و بغض فاصله ی میانمان را آنقدر قورت داده ام که دلم نشت کرده ... بوی نا میدهم . توی ذوق میزنم ... مردم شهر دعایم میکنند و مادرم نذر کرده! تو بایسد بیایی و دستی به دلم بکشی ، پیش از آنکه آوار شوم ...
#میم_سادات_هاشمی
@Anarestun