eitaa logo
طب واندیشه_پاک(نفس عمیق)
6هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
9هزار ویدیو
96 فایل
ارتباط با ادمین کانال مشاوره فقه واحکام شرعی ومحقق دینی و مشاور سالم زیستی اسلامی 👇 @FAHIM103 لطفا در پاسخ گرفتن صبور باشید با سپاسطب تعامل👇 @mhoseinkhani بزنیدروی لینک👇 https://eitaa.com/joinchat/3260416003Cd4ab7b1a25
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️ پرسش: زیور آلات زن ، اگر در معرض دید نامحرم باشد ، چه حکمی دارد ؟ ✅ پاسخ: آیات عظام ، ، ای ، و : باید از دید مرد نامحرم پوشانده شود ⭐️ آیت الله : پوشاندن پنهانی ( مانند دستبند ، النگو و گردن بند ) از دید نامحرم واجب است 🍀 آیت الله : پوشاندن گردن بند از دید واجب است ولی پوشاندن النگو ، دستبند حلقه ازدواج و انگشتر واجب نیست 🍀 آیات عظام و : پوشاندن زیورآلات پنهانی ( مانند دستبند ، النگو و گردن بند ) از دید نامحرم است ولی پوشاندن و انگشتر واجب نیست. اللهم عجل لولیک الفرج https://eitaa.com/joinchat/3260416003Cd4ab7b1a25 دعوت بدید دوستان را
‌ ✅ حجت الاسلام محمد فاضل () نقل می‌کند: جناب آقای ، روزی علامه را به خانه خود (در تبریز) دعوت کرد و چند نفر را هم برای زیارت و استفاده از سفرة معارف ایشان به منزل خود خواند؛ از جمله بنده را. آن شب علامه(ره) به من فرمود: بنده سی سال پیش، استخر شاگلی (محلی با صفا و خرم در تبریز) را دیده‌ام.» سپس با ملاطفت و مزاح ادامه داد: اگر مزاحم خواب آقایان نباشم، می‌خواهم فردا بین الطلوعین به آنجا بروم. عرض کردم: صبح خدمتتان خواهم بود. فردای آن شب، با اتومبیلم ایشان را به استخر شاگُلی می‌بردم که دیدم ایشان در ماشین، قرآنی از جیبِ خود درآورده و به بنده فرمود: من عهد دارم که هر روز یک جزء از قرآن را بخوانم و الآن چهل سال است که این کار را انجام می‌دهم. دیشب شما علما مزاحم شدید، نتوانستم بخوانم و اکنون قضا می‌کنم! هر ماه یک ختم قرآن تمام می‌شود و باز از ابتدای آن شروع می‌کنم و هر بار می‌بینم که انگار اصلاً این قرآن، آن قرآن پیشین نیست! از بس مطالب تازه‌ای از آن می‌فهمم! از خدا می‌خواهم به بنده عمر بسیاری دهد تا بسیار قرآن بخوانم و از لطایف آن بهره ببرم. نمی‌دانید من چه اندازه از قرآن لذت می‌برم و استفاده می‌کنم! @Andishypak2
‌ ✅ حجت الاسلام محمد فاضل () نقل می‌کند: جناب آقای ، روزی علامه را به خانه خود (در تبریز) دعوت کرد و چند نفر را هم برای زیارت و استفاده از سفرة معارف ایشان به منزل خود خواند؛ از جمله بنده را. آن شب علامه(ره) به من فرمود: بنده سی سال پیش، استخر شاگلی (محلی با صفا و خرم در تبریز) را دیده‌ام.» سپس با ملاطفت و مزاح ادامه داد: اگر مزاحم خواب آقایان نباشم، می‌خواهم فردا بین الطلوعین به آنجا بروم. عرض کردم: صبح خدمتتان خواهم بود. فردای آن شب، با اتومبیلم ایشان را به استخر شاگُلی می‌بردم که دیدم ایشان در ماشین، قرآنی از جیبِ خود درآورده و به بنده فرمود: من عهد دارم که هر روز یک جزء از قرآن را بخوانم و الآن چهل سال است که این کار را انجام می‌دهم. دیشب شما علما مزاحم شدید، نتوانستم بخوانم و اکنون قضا می‌کنم! هر ماه یک ختم قرآن تمام می‌شود و باز از ابتدای آن شروع می‌کنم و هر بار می‌بینم که انگار اصلاً این قرآن، آن قرآن پیشین نیست! از بس مطالب تازه‌ای از آن می‌فهمم! از خدا می‌خواهم به بنده عمر بسیاری دهد تا بسیار قرآن بخوانم و از لطایف آن بهره ببرم. نمی‌دانید من چه اندازه از قرآن لذت می‌برم و استفاده می‌کنم! @Andishypak2