گفتم به عمه از خدا بخواه مرگم را خسته شدم :)))))).

- نبود بینِ ما رسمِ عاشق کُشی -

به روایتی خودِ حیدری(ع). . .

می‌گفت: روزی دو دقیقه حتی اگه شده الکی، قربون صدقه‌ی امام زمان برو، امام زمان انقدر غریبن که حتی به اونایی که به دروغ هم بهشون ابراز محبت می‌کنن توجه می‌کنن. . .

-

"نمی‌تونم بکنم برات خوبی آرزو"

عکاس بشم تبریک گفتن بلدین؟

قسم به کتریِ جوشیده در حسینیه که با کسی که نخواهد تو را نمی جوشم،

کفن که دست‌ِ مرا بست دستِ تو باز است و دستِ بازِ تو یعنی بیا در آغوشم*.

چرا به یادِ لبِ تشنه‌ات نمی‌میرم؟ مرا ببخش عزیزم که آب می‌نوشم. .

مصیبتِ پدر و مادرم زِ یادم رفت مصیبتِ پسرِ تو نشد فراموشم :)))).

عزیزِ فاطمه(س) خیلی برایِ من سخت است تو پاره پیرهن و من لباس میپوشم!

آنقدر در اتاقِ خودم روضه خوانده‌ام گاهی حسین(ع) می‌شنوم از وسایلم :)))).

زبونم لال، ولی، فخرِ مخدرات(س) سه روز معطل موند پشتِ دروازه‌ی ساعات. . .

https://eitaa.com/Anneh_135/9208 . همچنان. 00:22

اربعین ِ خانوادگی . . . قابل ِ توجه ‌ِ بعضیا که گفتن اربعین جای ِ خانما نیست ، ! ‌. #اربعین

می‌گه زجر: اگه گوشواره‌تو مثلاً، ببرم چی می‌شه؟

بدن با بدن فرق داره . .

بابا، دیگر زِ سفر بدم می‌آید، کِی می‌بری‌ام مرا به خانه؟.

می‌کِشد دستِ نوازش هر ستاره، بر دلِ غمگین و خسته.

بابا.

این همه منتظرت بودم، نیومدی، حالا که دیگه نمی‌تونم پا شم اومدی؟ حالا که زبونم گرفته و نمی‌تونم بگم بابا اومدی؟ حالا؟ حالا که دیگه قصد دارم برم از این دنیا؟ حالا؟ اون موقع که زجر تو بیابون تنها گیرم آورد چرا نیومدی؟ منتظرت بودم . . خیلی زیاد . . چرا نیومدی که حساب زجر و برسی؟ چرا بابایی؟ خب حالا هم دیر نشده، منو هم با خودت ببر، منو هم ببر . .

بهترین اسمِ دختره رقیه.

به عزت و شرفِ لا اله الا الله، تنِ رقیه(س) سرده. . لا اله الا الله . .

بند بند وجودم دارن داد می‌زنن: نجف می‌خوام.

بارها از سفره‌اش با اینکه نان برداشتند روز تشيیعِ تنش، تیر و کمان برداشتند.

مردم این شهرِ در ظاهر مسلمان، عاقبت با صدای سکه، دست از دین‌شان برداشتند!

بر سر همسایگانش سایه‌ای پرمهر داشت از سرش هرچند روزی سایه‌بان برداشتند. . .