- خـانومِ۲۷۴.
قبول کن که شبیه حصیر افتادی قبول کن ته گودال گیر افتادی. . .
مخواه تا که سر من به گریه بند شود
بگو چکار کنم از تنت بلند شود؟
- خـانومِ۲۷۴.
مخواه تا که سر من به گریه بند شود بگو چکار کنم از تنت بلند شود؟
بگو چه کار کنم آب را صدا نزنی؟
بگو چه کار کنم تا که دست و پا نزنی؟
- خـانومِ۲۷۴.
بگو چه کار کنم آب را صدا نزنی؟ بگو چه کار کنم تا که دست و پا نزنی؟
بگو چه کار کنم از تو دست بردارند
برای پیکر تو یک لباس بگذارند؟
- خـانومِ۲۷۴.
بگو چه کار کنم از تو دست بردارند برای پیکر تو یک لباس بگذارند؟
میان گریۀ من این سنان چه میخندد
دهان باز تو را نیزه دار میبندد!!!!
- خـانومِ۲۷۴.
میان گریۀ من این سنان چه میخندد دهان باز تو را نیزه دار میبندد!!!!
آهای شمر عبا را کسی ربود برو
بیا النگوی من را بگیر و زود برو...
- خـانومِ۲۷۴.
آهای شمر عبا را کسی ربود برو بیا النگوی من را بگیر و زود برو...
برای غارت پیراهنت بمیرم من
چرا لباس ندارد تنت؟ بمیرم من. .
- خـانومِ۲۷۴.
برای غارت پیراهنت بمیرم من چرا لباس ندارد تنت؟ بمیرم من. .
قرار نبود بیفتی و من نگاه کنم
و یا که گریه به کوپال ذوالجناح کنم!
- خـانومِ۲۷۴.
قرار نبود بیفتی و من نگاه کنم و یا که گریه به کوپال ذوالجناح کنم!
مگر نبود مسلمان که این چنین زدهاند؟
بلند مرتبه شاهِ مرا زمین زدهاند. . .
- خـانومِ۲۷۴.
بگو چه کار کنم از تو دست بردارند برای پیکر تو یک لباس بگذارند؟
یک زن دست تنها چجوری شمرو ازت جدا کنم؟.