همه دورشون رو گرفتن، یکی براشون قرآن می خونه، آیت الکرسی میخونه،یکی میگه مواظب خودت باش محمد، یکی میگه: عون مواظب خودت باش....
می گفت: مادر میخوام مثل جدتون مثل شیر وارد میدان بشید،چنان رفتن رجز خوندن این دوتا آقازاده جنگ نمایانی کردن...
یه نامردی دیدن وسط جمعیت داره داد میزنه
گفت: داغشون رو به دل مادرشون بذارید..💔
Anti_liberal🚩
ازهرچهارسوبهتوشمشیرمیزنند بایدبرایخودسپریدستوپاکنی
ازخیمهامدوتاسپرآوردهامحسین
بایدکههردوتاپسرمرافداکنی
Anti_liberal🚩
دورَشون کردن،همچین که این آقازاده ها افتادن، بلند صدا زدن: دایی حسین!...
این آقازاده هارو شهید کردن.
ابی عبد الله وسط میدان، این دوتارو بغل گرفت،می اومد سمت خیمه پاهاشون رو زمین کشیده میشد...
همه ی زن ها از خیمه ها بیرون اومدن، یکی میگه: محمد، یکی میگه: عون! به سر و صورت میزدن،یه وقت دیدن مادرِ شهید نیست...