نگم‌من‌ازحرومی‌به‌دخترت‌چی‌گفته نزاشتم‌حتی‌چشماش‌یک‌باربه‌ناموست‌بیوفته... اون‌مردک‌پست‌بی‌همه‌چیز با‌اون‌صدای‌تندوتیز...

داداش‌منو‌ببخش هی‌می‌اومدجلوبه‌دخترت‌میگفت... بیا کنیزی💔 دشمن‌به‌ما‌میخندید... قایم‌شد‌پشت‌چادرم‌رقیه... دخترت‌داداش‌میترسید... شامی‌ها‌خیلی‌‌بدکردن(: نفهمیدن‌ما‌چه‌داغی‌داریم... داداش‌این‌کجاست؟ قلبم‌داره‌آتیش‌میگیره...

زینبم‌نزن‌به‌سینه... داداش‌بیا‌بریم‌برگردمدینه... این‌جا‌کجاست‌شدم‌پریشون... به‌من‌نگوچرا‌شدم‌گریون من‌نتونستم‌سه‌روز‌بمونم‌بدون‌تو(: داداش‌حالاباجداییت‌میشم‌حیرون... برو‌شب‌عاشورا... داداش‌برات‌بمیرم پشت‌خیمه‌چه‌میکنی‌حسین‌جان

زینب... خارجمع‌میکنم‌فردانره‌به‌پای‌بچه‌ها حواست‌باشه‌به‌دخترم‌رقیه‌جان داداش‌چرا‌هی‌دستتوروخاک‌هامیکشی... زینب‌تُف‌به‌این‌دنیا... فرداتونَعره‌میکشی... بروروزعاشورا...

داداش‌داری‌میری ... بروآهسته‌آهسته به‌دل‌زینب‌یه‌دنیاغم‌نشسته... حالا‌ک‌داری‌میری‌برو... ولی‌آهسته‌آهسته(: دست‌گذاشت‌رو‌سینه‌ش... صبرکن‌توباید‌برای‌بچه‌هامادری‌کنی... یااُخَیه...بَناتی‌اُماه... برادخترامون‌بایدمادربشی... میگه‌یه‌لحظه‌دیدم‌زینب‌تونست‌راست وایسته...

بروتل‌زینبی... دیگ‌داره‌غروب‌عاشورا‌کارتموم‌میشه(:

شمربه‌گودال‌اومد... دیررسیدم‌من... دیر‌رسیدم‌من💔 وای‌چی‌دیدم‌من... وای‌چی‌دیدم‌من(:

داداش اومی‌بُریدو...من‌می‌بُریدم اوازحسین‌سَر...من‌ازحسین‌دل(: چی‌کشیدی‌مادر(:💔 ازهمه‌بد‌تر ...تورورونیزه‌هادیدم(:

قرآن‌بخون‌دلم‌آروم‌بشه‌داداش... اگرنیزه‌خم‌شه...ببوسم‌رَگاتو... نمونده‌چیزی...برا‌زینبِ‌تو(: همه‌دل‌خوشی‌و‌ازاین‌روضه‌دارم(: کربلا...کربلا... اااخ‌کربلا😭

اول‌محرم‌که‌شده‌بود... دلم‌گرفت...غصه‌نشسته‌بود‌رو‌دلم... الانم‌که‌محرم‌تموم‌شده...دلم‌گرفته(: بدم‌گرفته(:💔 مادر... من‌دلخوشیم‌به‌مجلس‌پسرت‌بود(: همه‌غصه‌هامو‌جمع‌میکردم... همه‌اشکامو‌نگه‌میداشتم... بیام‌تومجلس‌پسرت... خودمو‌سبک کنم(:

نمیدونم...نمیدونم‌چرا نمیدونم‌این‌گریه‌هاازکجامی‌اومد(: ولی‌به‌حق‌پسرت...اشکاموازم‌نگیر(: تموم‌دارایی‌من‌اشک‌برا‌حسین‌توعه(: مادر... محرم‌تموم‌شد... صفرهم‌چشم‌رو‌هم‌بزاری‌تموم‌میشه(: دیگه‌به‌کی‌ازدلتنگی‌هام‌بگم‌مادر(:💔 یه‌چی‌بزاریم‌گوش‌بدیم... تکراریه‌ولی‌قشنگه(: