3.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸زن فرانسوی برای کودکان مستعمره هندوچین (مستعمره فرانسوی هندوچین مشتمل بر نواحی ویتنام و کامبوج) غذا می پاشد.. درست مثل مرغ و خروس..
🔹لومیر (مخترع سینما) این تصویر را به عنوان فخر کشور استعماری فرانسه و به عنوان نمادی از شکوه و سخاوت این کشور ثبت و ضبط کرده است..
🔸این تصویر که در اواخر قرن نوزده به ثبت رسیده شاید عجیب و شگفت آور به نظر برسد، اما جهان هم چنان بر همین منوال اداره می شود. جهان سرمایه هم چنان در سرتاسر کره خاکی مستعمره می گیرد و با انسان همان طور رفتار می کند که در این تصویر نمایان است..
https://eitaa.com/Antiliberalism
4.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦⭕️ چرا #اسمی از آمریکا در #وقایع_آخرالزمان نیست.؟!
چرا در پیش گویی های کتاب مقدس، اسم ایران واروپا و ترکیه و ...هست
اما از #آمریکا نام و نشانی نیست؟!😧
کدخداپرستان، حتماببینند😏
4.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رمزگشایی از سخنان مهم شب گذشته رهبر انقلاب: "در صحبتها بود که تصویب برجام را به رهبری نسبت دادند..."
چند ماه قبل علی باقری عضو تیم سابق مذاکره کننده هسته ای این موضوع را شرح داده بود.
@Antiliberalism
متن بیانات رهبرمعظم انقلاب در دیدار دانشجویان
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
بحمدالله خیلی جلسهی پُرنشاط و سرزندهای است این جلسهی امروز ما. خاصیّت جوانی در درجهی اوّل، همین سرزندگی و نشاط است و همین انشاءالله مایهی پیشرفت و استفادهی از فرصتها در کشور خواهد بود.
البتّه جوانهای عزیز که صحبت کردند، غالباً نگرانیها و دردها را بیان کردند؛ خوب است، عیبی ندارد، من با بیان نگرانیها و اشکالات و مانند اینها مخالف نیستم، کاملاً موافقم که گفته بشود و مطرح بشود، منتها در تعبیرها یک مقداری دقّت بشود؛ چون بیدقّتی در بیان و در تعبیر و مانند اینها ممکن است علاوه بر مؤاخذهی خدایی، تأثیرات خارجیاش هم مطلوب نباشد؛ با دقّت بایستی انتقاد کرد. این روحیهی نشاط و طلبکاری -که من حالا عرض میکنم این را- خیلی خوب است.
قبل از اینکه وارد صحبت بشوم، در این مطالبی که دوستان گفتند -که البتّه عمدهی آنچه به نظر میرسید من یادداشت کردم- دو سه نکته اینجا ذکر شد؛ یکی اینکه یکی از دوستان -از ناطقین محترم- سؤال کردند که «اشکالاتی که امروز ما در جامعه مشاهده میکنیم -همین کمبودها و همین اشکالاتی که شماها بعضیاش را گفتید- به ساختار برمیگردد یا به کارگزاران؟» ساختار قانون اساسی ساختار خوبی است، یعنی اشکالی ندارد؛ البتّه ساختارها در طول زمان تکمیل میشوند، نواقصشان، خلأهایشان برطرف میشود؛ این [یک] امر طبیعی است. فرض بفرمایید که یک روزی ما مجمع تشخیص نداشتیم، این یک کمبودی بود، یک خلأیی بود، امروز این مجمع را داریم؛ و از این قبیل پیشرفتها که در همهی نظامهای دنیا هم همین جور است. فرض بفرمایید در یک نظام حکومتیِ ریاستی مثل آمریکا که حالا دویستوخُردهای سال از تشکیل این نظام حکومتی میگذرد، همین چند سال قبل من میخواندم که یک چیزهایی را دارند تأسیس میکنند، به وجود میآوردند، یا کم میکنند؛ یعنی نظام را [تکمیل میکنند]. بنابراین ساختار ایرادی ندارد، ساختار خوب است؛ البتّه ممکن است کم و زیادش کرد. [در مورد] آن موضوع نظام پارلمانی -که یکی از دوستان گفتند- بحث شده؛ اینها را ما در آن مجلسی که برای بازنگری قانون اساسی بود مفصّل بحث کردیم و به این نتیجهای که امروز هست رسیدیم؛ مشکلات نظام پارلمانی -برای ما لااقل- بیشتر از نظام ریاستی است. به هر حال، من مشکلی در ساختار نمیبینم. بله، ما کارگزارها اشکال داریم؛ در این شکّی نیست. کارگزارها کوتاهی دارند، سلایق گوناگون دارند، ناتوانیهایی دارند، کمبودهایی دارند، و نتیجه این میشود که گاهی در حرکت اشتباه میکنیم. اشتباه ماها هم مثل اشتباه اشخاص عادّی نیست؛ ما وقتی اشتباه میکنیم، اشتباهمان شکافهای بزرگی در متن جامعه به وجود میآورد.
یک مطلبِ دیگر اینکه یکی از دوستان گفتند «جلوی خصوصیسازی گرفته بشود». البتّه خطاهای بزرگی در زمینهی خصوصیسازی انجام گرفته که این برادرمان هم به این خطاها اشاره کردند و بنده هم مکرّر تذکّراتی دادهام که بعضی جاها اصلاح شده، بعضی جاها جلوی یک کاری گرفته شده. اشکالاتی در کار خصوصیسازی هست منتها اصل خصوصیسازی، نیاز مبرم اقتصاد کشور ما است؛ این جزو همان مواردی است که ساختار را -که اوّل وجود نداشت- تکمیل میکند. ما از اصل مربوطه در قانون اساسی استفادهای کردیم، آن استفاده را اعلام کردیم، همهی صاحبنظرها از همه جهت تأیید کردند، گفتند چیز خوبی است و واقعاً هم چیز خوبی است، جلویش را نباید گرفت، منتها در عمل، مثل خیلی از کارهای دیگر اشکالاتی وجود دارد و خطاهایی انجام گرفته، بیتوجّهیهایی شده؛ شاید در این زمینه لغزشهایی صورت گرفته، باید جلوی لغزشها را گرفت. آنچه وظیفهی ما است، این است که جلوی لغزشها را بگیریم.
یک مطلب دیگر [اینکه] به این حقیر نسبت دادهاند مقابلهی با جوانهای انقلابی را؛ این را شما باور نکنید. من با جوانهای انقلابی هیچ وقت مقابله نمیکنم. جوانهای جریان انقلاب، بخصوص جریان جوان انقلابی را بنده همیشه تأیید کردهام، باز هم تأیید میکنم؛ البتّه معنایش این نیست که فرض کنید اگر یک تعدادی از جوانهای انقلابی، یک وقتی یک عمل خلافی انجام دادند، یک عمل غلطی انجام دادند، آن را هم ما تأیید کنیم؛ نه. بنده هم یک روزی در این کشور جوان انقلابی بودهام، عمری را در این زمینه گذراندهام؛ من به خودم نگاه میکنم میبینم چقدر در کار من خطا وجود داشته؛ خب جوان انقلابی هم ممکن است یک جا خطا کند؛ آن خطا را من تأیید نمیکنم امّا جوان انقلابی را من حتماً تأیید میکنم. اگر چنانچه چیزی در این زمینه نقل بشود، حتماً قبول نکنید و باور نکنید.
یکی از دوستان گفتند تصویب برجام را به رهبری نسبت دادهاند؛ خب بله، امّا شما که چشم دارید، ماشاءالله هوش دارید، همه چیز را میفهمید! آن نامهای را که من نوشتم نگاه کنید، ببینید تصویب چه جوری است؛ شرایطی ذکر شده که در این صورت این [توافق] تصویب میشود. البتّه اگر چنانچه این شرایط و این خصوصیّات اجرا نشد، اِعمال نشد، وظیفهی رهبری این نیست که بیاید وسط و بگوید برجام نباید اجرا بشود. [البتّه]خود این، یک مقولهای است که وظیفهی رهبری در این جور مواقع اجرائی چیست. عقیدهی ما این است که در زمینههای اجرائی، رهبری نباید وارد میدان بشود و یک کاری را اجرا کند یا جلوی اجرای یک کاری را بگیرد، مگر آنجایی که به حرکت کلّی انقلاب ارتباط پیدا میکند؛ آنجا چرا، وارد میشویم، امّا در موارد دیگر نه. بنابراین نه، برجام را به آن صورتی که عمل شد و محقّق شد، بنده خیلی اعتقادی نداشتم و بارها هم به خود مسئولینِ این کار -به آقای رئیسجمهور، به وزیر محترم خارجه، به دیگران- همین را گفتهایم و موارد زیادی را به آنها تذکّر دادهایم.
بعضی از دوستان انتقادهایی کردند که خب خوب است، بسیاری از انتقادها هم بهجا است، منتها لحن انتقاد را خیلی تند نکنید، یعنی دو چیز را توجّه داشته باشید: یکی اینکه در انتقادها سعی کنید که نقطهضعف به طرف مقابلتان ندهید؛ یعنی جوری حرف نزنید که بتوانند شما را در مرجع قضائی محکوم کنند؛ این را توجّه داشته [باشید]؛ من شاید یک بار، یا دو بار دیگر در جمع جوانها این را تذکّر دادهام؛ توجّه داشته باشید جوری حرف نزنید که مورد استفادهی طرف مقابل قرار بگیرد برای محکوم کردن قضائی شما؛ این یک.
دوّم اینکه از افراط و تفریط در بیان بپرهیزید. شما ملاحظه کنید در قرآن وقتی دربارهی مثلاً فرض کنید کفّار و مخالفین پیغمبر یک مطلبی را بیان میکند، بعد میگوید: وَلٰکِنَّ اَکثَرَهُم یَجهَلون؛(۲) نمیگوید «و لٰکنّهم یجهلون»، میگوید: اَکثَرَهُم یَجهَلون، یعنی یک عدّهای هم در بینشان هستند که محکوم به این حکم نیستند. این جور نباشد که شما به طور قاطع یک مجموعه را نفی کنید یا اِشکالی بر آنها وارد کنید؛ در حالی که ممکن است بعضی از اینها مشمول این اِشکال شماها نباشند. اینها تذکّراتی است که [مهم است]. شماها هم بچّههای من هستید، یعنی واقعاً مثل فرزندان من هستید؛ دلم میخواهد که کارتان و همین جهتی که دارید حرکت میکنید، یک جهت درستی باشد.
امّا مطلبی که من یادداشت کردهام به شما بگویم. (نمیدانم چقدر هم وقت خواهد بود.(۳) حالا من یک مقداری صحبت کنم.)
اوّلاً آنچه یادداشت کردهام در اوّل مطلب به شما بگویم، استفاده از فرصت ماه رمضان با در اختیار داشتن امتیاز جوانی است. عزیزان من! ماه رمضان فرصت خیلی خوبی است برای شستوشوی دل و جان، برای تقویت رابطهی با خدا؛ و به این تقویت رابطه شما احتیاج دارید؛ همهی ما احتیاج داریم. ماه رمضان فرصت بسیار خوبی است. اُنس با قرآن، اُنس با نماز، اُنس با دعا، همین روزهای که میگیرید، نعمتهای خدا است برای شما. موادّ این مهمانی الهی، که در روایات وارد شده [به عنوان] «ضیافت الهی»، همینها است؛ یعنی روزه یکی از آن مائدههای آسمانیای است که خدای متعال در این مهمانی، در این ضیافت به شما میدهد؛ دعا یکی دیگر از این مائدهها است؛ نماز همین جور، و این برای شما که جوانید، ده برابرِ امثال بنده که در سنین پیری و آخر خط هستیم، توانایی دارد، قدرت تأثیر دارد؛ این جوری است این را قدر بدانید. این فرصت جوانی که در اختیار شما است، این تجدیدناپذیر است؛ از این فرصت استفاده کنید برای اینکه اُنس با خدا را، اُنس با نماز را، اُنس با قرآن را برای خودتان به صورت عادت دربیاورید؛ عادتهای پسندیده و نیکو؛ و آن وقت تا آخر عمر با شما همراه خواهد بود. اگر حالا [این کار را] نکردید، در سنین بالا، یا ممکن نخواهد شد برای بعضیها، [یا] برای بعضیها هم مشکل خواهد بود؛ ممکن است امّا مشکل است؛ امّا الان اگر چنانچه شما اقدام کردید، نه، این برای شما به صورت یک ملکهی نفسانی باقی خواهد ماند و ذخیرهی جوانی شما است. بنابراین این روزها را، این روزهها را، این عبادتها را، این نمازها را مغتنم بشمرید؛ ارتباطتان با خدای متعال را تقویت کنید و این را بعد از ماه رمضان انشاءالله استمرار ببخشید. این نصیحت اوّل ما.
آخرین نکته که خیلی نکتهی مهمّی هم هست این است: یک چیزهایی ممکن است شما مشاهده کنید که برای شما ناپسند باشد؛ فرض کنید گرایش سیاسی فلان شخصیّت یا اِشکال در کار فلان مسئول در فلان قوّه برای شما ناخوشایند است. اگر صد مورد از این حوادث را هم مشاهده میکنید، ناامید نشوید؛ این آن توصیهی قطعی و اصلی من است. ناامید نشوید! همه چیز امیدبخش است برای ما، همه چیز نویددهنده است برای ما. همان طور که اشاره کردم، ما یک ملّتی هستیم که عوامل مژدهدهنده در پیرامون ما و در درون ما بمراتب بیشتر است از عوامل مأیوسکننده و ناامیدکننده. این عوامل مژدهدهنده را ببینید، پیدا کنید، به آنها دلگرم بشوید، به خدای متعال توکّل کنید، قصدتان را و نیّتتان را خالص کنید و بدانید که خدای متعال شما را کمک خواهد کرد و مدد خواهد کرد. انشاءالله همهی شماها زوال دشمنان بشریّت، یعنی همین تمدّنِ آمریکاییِ منحط و زوال اسرائیل را به لطف الهی خواهید دید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) در ابتدای این دیدار، جمعی از دانشجویان و نمایندگان تشکّلهای دانشجویی به بیان نظرات، انتقادات و دیدگاههای خود پرداختند.
۲) سورهی انعام، بخشی از آیهی ۱۱۱
۳) معظمٌله در جواب درخواست حضّار در مورد اینکه بعد از افطار هم صحبتها ادامه داشته باشد، فرمودند: «بعد از افطار دیگر حرف زور است!»
۴) کشتار مردم یمن به دست نیروهای ائتلاف عربی و با حمایت کشورهای غربی
۵) قتل عام و کشتار جمعی از نمازگزاران یک مسجد توسط یک تروریست و عدم اعلام موضع قاطع نهادهای بینالمللی در قبال این کشتار.
۶) کشتار و دستگیری و زندان کردن جمعی از شیعیان و از جمله رهبر شیعیان نیجریه شیخ ابراهیم زکزکی توسط مأموران امنیتی حکومتی نیجریه.
۷) از جمله، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان و نمایندگان تشکّلهای دانشجویی (۱۳۹۱/۵/۱۶)
۸) اشاره به انقلابهای مردمی در کشورهای عربی که به بهار عربی موسوم گردید.
۹) سورهی توبه، بخشی از آیهی ۱۰۹؛ « ... کسى که بناى خود را بر لب پرتگاهى مُشرف به سقوط پىریزى کرده و با آن در آتش دوزخ فرو مىافتد.»
۱۰) سورهی محمّد، بخشی از آیهی ۷
۱۱) سورهی نساء، بخشی از آیهی ۱۲۲
۱۲) پوشیده، پنهان
۱۳) از جمله، بیانات در جمع زائران و مجاوران حرم رضوی در مشهد مقدّس (۱۳۹۷/۱/۰۱)
۱۴) اعلام همبستگی دانشجویان چند دانشگاه در تهران و شهرهای دیگر به اعتصاب کارگران شرکت نیشکر هفتتپّه در استان خوزستان به دلیل پرداخت نشدن چهار ماه حقوق عقبافتادهی آنها و همچنین عدم بازگرداندن این شرکت از بخش خصوصی به بخش دولتی در سال ۱۳۹۷.
۱۵) خندهِی معظّمٌٌله و حضّار
در این یکی دو سالِ گذشته -طبق گزارشهایی که به من میرسد- تشکّلهای دانشجویی و مجموعههای دانشجویی کارهای خوبی انجام دادهاند در زمینهی مسائل گوناگون؛ چه مسائل کشوری، چه مسائل بینالمللی؛ فرض بفرمایید آنچه اینجا این برادرمان راجع به خصوصیسازی گفتند که بچّههای دانشجو در زمینهی خصوصیسازی وارد کار شدند که در همین مسئلهی نیشکرِ هفتتپّه و ماشینسازیِ تبریز، دانشجوها رفتند و یک مشکلی را واقعاً حل کردند؛ یعنی نه پول دارند، نه قدرت قانونی دارند امّا در عین حال حضورشان میتواند یک کار بزرگ را، یک مشکل بزرگ را حل کند. مثلاً از جملهی موارد این است: در حمایت از کارگران؛ یا در مطالبات از دستگاهها، که این مطالبات اثر هم داشته؛ یعنی اینکه مجموعهی دانشجویی از قوّهی قضائیّه یا قوّهی مقنّنه یا مجمع تشخیص یک چیزی را مطالبه بکند، تأثیرگذار است؛ این اثر داشته و این کاری بوده که شما کردهاید و بسیار خوب است. این مال همین یکی دو سال اخیر است که این تحرّکات را انسان در مجموعههای دانشجویی مشاهده میکند.
یا در زمینهی فعّالیّتهای بینالمللی و فعّالیّتهای منطقه، [مثلاً] در زمینهی یمن،(۴) در زمینهی این مسئلهی اخیر نیوزیلند،(۵) در زمینهی نیجریه(۶) که دانشجوها اعلام حضور کردند؛ و در مسائل متعدّدِ دیگر [هم] همین جور؛ این اعلام حضورها خوب است. یا گاهی اوقات یک تجمّعی مثلاً جلوی سفارتخانه خوب است؛ البتّه با متانت، با دقّت، با عقلانیّت و با نشان دادن اقتدار روحی و معنوی. این جور نیست که همیشه از دیوار بالا رفتن خوب باشد -یک جاهایی البتّه خوب است؛ در قضیّهی تسخیر لانهی جاسوسی، کار خوبی بود امّا همیشه این جور نیست- لکن حضور شما، خواستهی شما، حرف منطقی شما، نشان دادن اقتدار شما، نشان دادن اجتماع شما تأثیرگذار است. ممکن است شما تأثیرش را فوری به چشم نبینید امّا بدانید که اینها اثر گذاشته. خب این [حضور] بنابراین جزو مواردی است که من تأکید میکنم، تأیید میکنم و مایلم که این استمرار پیدا کند.
البتّه طبق گزارشی که به من دادند، یک توصیهای که ما همیشه میکردیم، [یعنی] مسئلهی کتابخوانی و نهضت کتابخوانی خیلی در بین مجموعههای دانشجویی رواج مطلوب را نداشته. من این را باز هم تأکید میکنم: شما احتیاج دارید بخوانید، احتیاج دارید بدانید. (حالا من انشاءالله اگر فرصت شد عرض خواهم کرد) شما نهضت کتابخوانی باید راه بیندازید، واقعاً کتاب بخوانید، مطالعه کنید. من البتّه در جلسات قبلی که با دانشجوها داشتهام، مکرّر صحبت کتابهای شهید مطهّری را کردهام(۷) امّا نمیخواهم بگویم صرفاً آن؛ نه، شماها خودتان، هیئتهای اندیشهورزتان، بچّههای پیشکسوتترتان بنشینند فهرست مطالعاتی و برنامهی مطالعاتی برای جاهای مختلف، قشرهای مختلف برنامهریزی کنند، طرّاحی کنند و تعریف کنند، و مانند این کارها. این خیلی چیز لازمی است.
خب، چند مطلب در ذهن من بوده که بگویم. اینها را در ذیل عنوان «بیانیّهی گام دوّم» اینجا یادداشت کردهام که بگویم. نه اینکه بخواهم راجع به بیانیّه صحبت کنم امّا به مناسبت و به بهانهی نام «بیانیّهی [گام] دوّم» من این مطالبِ مورد نظرم را میخواهم به شما عرض بکنم.
یک راهکار دیگر تشکیل گروههای نهضتی در ارتباط با مسائل بینالملل و مسائل جهان [است]. همین طور که اشاره کردم بعضی از مجموعهها این کارها را کردهاند. فرض کنید دعوت کردند از دانشجوهای فعّال کشورهای مقاومت که در تهران یا در بعضی شهرستانهای دیگر آمدند، جمع شدند، جلسات خوبی هم بوده، به ما هم خبرش رسید و از این قبیل کارها میشود کرد؛ یعنی فعّال شدن در زمینهی مسائل جهان اسلام. گروههایی تشکیل بشوند و این کارها را دنبال بکنند: مسائل غزّه، مسائل فلسطین، مسئلهی یمن، مسئلهی بحرین، مسائل مربوط به مسلمانهای میانمار، مسائل مربوط به مسلمانهای اروپا -یکی از مسائل قابل بحث ما در محیطهای فعّال دانشجویی مسلمانهای اروپایند که خب داستانی است- مسئلهی حوادثی که در بعضی از کشورها [پیش آمده]؛ مثلاً حوادث پاریس قابل بررسی است، قابل مطالعه است، قابل فعّال شدن است، یعنی در رابطهی با این حوادث و حوادث منطقه یک مجموعهی دانشجویی میتواند فعّال بشود؛ این هم یکی از راهکارها است.
یک راهکار دیگر تشکیل گروههای علمی و همکاری با مراکز علمی [است]. یک راهکار دیگر همکاری با شرکتهای دانشبنیان و کار اقتصادی [است]. یک راهکار بسیار مهم دیگر کارهای خدماتی [است؛ یعنی] همین کارهای گروههای جهادی که میروند به این مناطق مختلف که یکی از بهترین کارهای دانشجویی است؛ هر چه اینها توسعه پیدا کند و تقویت بشود و جهتدارتر و هدفدارتر بشود بهتر است؛ اینها تقویت جسم و روح و ایجاد آن حرکت عمومی است.
فعّالیّتهای اطلاعاتی مردمی. خیلی از کارهایی که دستگاههای اطّلاعاتی ما یا نمیتوانند انجام بدهند یا به دلایل مختلفی لابهلای کارها میماند، گاهی به وسیلهی عناصر هوشیار و آگاه اطّلاعرسانی میشود و تأثیر داشته. به خود ما گاهی اطّلاعرسانی شده، تأثیر کرده و دنبال شده و کارهای مثبتی انجام گرفته. فرض کنید [اطّلاعرسانیِ] یک سوء استفاده در زمینهی قاچاق، در زمینهی واردات گوناگون؛ مثل همینهایی که حالا یکی از دوستان اینجا اسم آوردند، خوراک سگ و امثال اینها؛ مجموعههایی میتوانند در این زمینهها فعّال باشند.
کارهای اجتماعی. ببینید، الان در این فهرستی که من گفتم تا حالا هفت هشت تا، ده دوازده تا راهکار شده؛ از این قبیل پنجاه تا راهکار میشود پیدا کرد. فعّالیّتهای اجتماعی، مثل همین کارهایی که گفتم در زمینهی هفتتپّه(۱۴) و مانند اینها که بچّههای دانشجو انجام دادند، کارهای بسیار خوبی است. کارگروههایی که ممکن است به هم مرتبط هم نباشند امّا بایستی هدایت بشوند، باید برنامهریزی بشود. همهی این کارها باید به وسیلهی جوانها برنامهریزی بشود. البتّه همهی اینها هم بایستی با الهامگیری از آن جهتگیری کلّی که عرض کردم [یعنی] در جهتِ رسیدن به جامعهی اسلامی و تمدّن اسلامی است. در همهی این کارها، آن برنامهریزان، آن مراکز برنامهریزی و هدایت -که گفتیم حلقههای میانی باید آن را انجام بدهند- باید به آن جهتگیری توجّه داشته باشند.
نتیجهی اینها چه میشود؟ اینجا من این جور یادداشت کردهام که سرانجام [اینها]، کشاندن نسل جوان متعهّد به عرصهی مدیریّت کشور [است]، که یکی از دوستان گِله میکردند که جوانها را به عرصهی مدیریّت راه نمیدهند. خب چه جوری وارد عرصهی مدیریّت میشوند؟ ورود در عرصهی مدیریّت برای نسل جوان از این راهها اتّفاق میافتد و طبعاً اگر نسل جوان وارد عرصهی مدیریّت شد، و مدیران ارشد نظام از جملهی جوانهای متعهّد [شدند] -که من گفتم جوانهای متعهّد حزباللهی، یعنی واقعاً باید حزباللهی باشند؛ به معنای درست کلمهی حزباللهی- آن وقت آن حرکت عمومی کشور طبعاً استمرار پیدا میکند، سرعت پیدا میکند و انجام میگیرد. پس بنابراین این سؤال که جوان چگونه میتواند وارد میدان این حرکت عمومی بشود، به نظر من پاسخهای روشنی دارد که من یک مقداری از آنها را گفتم.
البتّه این تحرّکات نباید به کار علمیِ مجموعهی دانشجوی جوان لطمه بزند؛ با هم منافات هم ندارد. یعنی اینکه شما بگویید «راهبرد بلندمدّت نظام، پیشرفت علمی و شکستن خطوط کنونی علم و رفتن به جلو است» درست است. ما قلّهی علم را بلاشک باید فتح کنیم، [امّا] این کارها باید مانع آن نشود؛ منافات هم ندارد، میتوان همین کار را کرد و میتوان حرکت علمی هم کرد؛ میتوان در رشتههای مختلف، دانشجوی برجستهی صاحب رتبههای بالا بود و در عین حال در گروه جهادی حضور داشت، در هیئت دانشجویی حضور داشت، در مجموعههای خدماتی حضور داشت، در کار نشریّاتی حضور داشت.
یک چیزی اینجا یکی از دوستان راجع به نشریّات گفتند. اعتقاد من این است که این کسانی که در نشریّات دانشجویی قلم میزنند و کار میکنند، بایستی مجموعههایی را تشکیل بدهند برای استمرار حرکتشان برای بعد از دورهی دانشجویی. همان طور که اشاره کردند درست است؛ همینهایی که الان در نشریّات قلم میزنند یک روزی دانشجو بودند، لکن همهی آن کسانی که در دورهی دانشجویی اهل این کار بودند، وارد جریان قلمزنی در نشریّات و ادارهی نشریّات و مطبوعات و مانند اینها نشدند. به نظر من میتوانند در این زمینه [هم کار کنند.] اینجا یادداشت کردهام: «ایجاد شبکهای از نویسندگانِ دانشجوی فعّالِ در نشریّاتِ دانشجویی، برای تداوم فعّالیّتها در حوزهِی نشر».
یک چیزی بنده در مورد دانشجوها در دو کلمه عرض بکنم. آنچه ما از بچّههای دانشجو، از شما جوانهای عزیز که من خیلی به شماها واقعاً علاقهمندم، انتظار داریم این است که شماها باید خودجوش باشید، باید خودکار باشید، باید منتظر این نباشید که شما را به کار وادار کنند؛ بخصوص جوانهایی که مثلاً مربوط به تشکّلهای گوناگون دانشجویی هستند. باید خودکار حرکت کنید، باید بچّههایی که اهل اندیشه هستند؛ بعضیها هستند در اندیشهورزی پیشرو هستند، بعضیها در حرکتهای اجرائی پیشرو هستند؛ هر کدام در هر قسمتی که تواناییاش را دارید بایستی خودجوش و خودکار باشید؛ مثل مبارزات مبارزین زمان طاغوت. خب، اگر باور میکنید ما هم یک وقتی همسنّ شما بودیم،(۱۵) یک زمانی در همین دوره [بودیم]. اتّفاقاً در این سنین دوران مبارزات بود. واقعاً آن روز ماها خودجوش حرکت میکردیم. نمیخواهم حالا من راجع به خودمان حرف بزنم امّا یک واقعیّتی است. آن روز -در آن سالهای مبارزه- کسی بالای سر ما نبود؛ نه حزبی بود، نه سازمانی بود، نه جمعیّتی بود؛ [تنها] امام بزرگوار بود [آن هم] در نجف یا در ترکیه. گاهی اوقات یک پیامی از امام میآمد، یک اعلامیّهای میآمد، خونی در رگهای ما به جریان میانداخت و ما را هدایت میکرد. خب موانع هم زیاد بود؛ هم کتک بود، هم زندان بود، هم موانع پولی بود، هم گرسنگی کشیدن بود، از این چیزها هم بود امّا در عین حال حرکت میکردیم، پیش میرفتیم. جوانها امروز باید این جوری حرکت کنند؛ مثل مبارزات مبارزین دوران طاغوت. و اگر از این قبیل کارها که من گفتم و این فهرستها انجام بگیرد، توطئههای دشمن خنثی میشود؛ آن توطئههای نرمی که همه از آن حرف میزنند و میگویند -که در درجهی اوّل، فلج کردن نسل جوان است [یعنی] یکی از مهمترین توطئههایی که امروز علیه کشور ما و انقلاب ما دارد انجام میگیرد، توطئهی فلج کردن نسل جوان است و سرگرم کردنش به شهوات، سرگرم کردنش به کارهای بیهوده، [مثل] بازیهای کامپیوتری و کارهای گوناگونی که وجود دارد، مبتلا کردنش به موادّ مخدّر و کارهای گوناگون از این قبیل؛ اینها فلج کردن نسل جوان است- با این شیوهای که من عرض کردم، خنثی میشود. توطئهِی نومید کردن نسل جوان با همین حرکتها که نشاطآفرین و امیدآفرین است، از بین میرود. بنابراین، اگر چنانچه انشاءالله شما جوانها با این حرکتها پیش بروید و زمینه را برای روی کار آوردن یک دولت جوان و حزباللهی آماده کنید، بنده معتقدم که بسیاری از این نگرانیهای شما و دغدغههای شما و غصّههای شما پایان خواهد پذیرفت؛ این غصّهها هم البتّه فقط مخصوص شماها نیست.