Anti_liberal🚩
•✵𖣔✨⊱سـلامبࢪابراهیـم⊰✨ 𖣔✵• #قسمـت85 ظاهر ساده: پرسيدم: لباست كو!؟ گفت: يكى از بچههای كرد از لب
︎
•✵𖣔✨⊱سـلامبࢪابراهیـم⊰✨ 𖣔✵•
#قسمـت86
چم امام حسن(علیهالسلام)
برای اولين عملياتهای نفوذی در عمق مواضع دشمن آماده شديم. ابراهيم،
جواد افراســيابی، رضا دستواره و رضا چراغی و چهار نفر ديگر انتخاب شدند.
بعد دو نفر از كردهای محلی كه راهها را خوب ميشناختند به ما اضافه شدند. به
اندازه يک هفته آذوقه كه بيشتر نان و خرما بود برداشتيم. سلاح و مواد منفجره و
مين ضد خودرو به تعداد كافى در كوله پشتيها بسته بندی كرديم و راه افتاديم.
از ارتفاعات و بعد هم از رودخانه امامحسن عبور كرديم. به منطقه چم[۱] امام
حســن (عليه السلام )وارد شديم. آنجا محل اســتقرار يك تيپ ارتش عراق بود. ميان
شيارها و لابهلای تپهها مخفی شديم.
دشمن فكر نميكرد كه نيروهای ايرانی بتوانند از اين ارتفاعات عبور كنند.
برای همين به راحتی مشغول تهيه نقشه شديم.
سه روز در آن منطقه بوديم. هرچند بارندگیهای شديد كمی جلوی كار ما
را گرفت، اما با تلاش بچهها نقشههای خوبی از منطقه تهيه گرديد.
ِ پس از اتمام كار شناسايی و تهيه نقشه، به سراغ جاده نظامی رفتيم. چندين
مين ضد خودرو در آن كار گذاشتيم. بعد هم سريع به سمت مواضع نيروهای
خودی برگشتيم.
هنوز زياد دور نشــده بوديم که صــدای چندين انفجارآمــد. خودروها و
راوی:حسين الله كرم
--------------------
1 ( -رودخانه و اطراف آن به زبان محلی)
زنـدگۍنامھشهیـدابࢪاهیمهادۍ💜✨
@Antiliberalism